مجید امامی دبیر شورای فرهنگ عمومی گفت: «حجاب قانون است»، یک گفتمان است همانطوری که حجاب اختیاری که دشمن ایجاده کرده یک گفتمان است. ما باید در این نزاع گفتمانی آرایش جنگی بگیریم. این که تصور کنیم الان به ظاهر صدای ما بلند است و یا به ظاهر صدایی آرام است، کیاثت نیست.
به گزارش جماران؛ مشروح گفت و گو سیدمجید امامی با فارس به شرح زیر است:
شما بارها درباره شکلگیری جریانهای جدید فرهنگی در حوزه نوجوانان صحبت کردهاید و معتقدید ضعف متولیان فرهنگی موجب دیده نشدن این جریان شده است. الآن خودتان در جایگاه یک مسؤول فرهنگی نشستهاید. نوجوانان در فضای فرهنگی چه جایگاهی دارند و با آنها چقدر معاشرت دارید؟
ما در واقع باید مسیرهای پیچیده و متعددی را برای مطالعات و رصد داشته باشیم. متأسفانه بسیاری از این مسیرها مسدود بودند یا ما راه ارتباطی نداشتیم. ما سعی کردیم با احیای کارگروه رصد فرهنگی کشور که حکم قانونی داشت، ظرفیتهای رصد فرهنگی کشور را باهم تجمیع کنیم. این امر تاحدی دانش ما را از میدان افزایش داد. هرچند متأسفانه ما به دلیل مشکلات منابع، نخستین پیمایش نوجوان ایرانی را تازه شروع کردیم.
پیمایش نوجوان با پیمایشهای ملی فرق دارد و اساساً جامعه آماریش ۱۲ تا ۱۹ سالهها هستند. نکته بعدی ارتباط با گروهها، اندیشکدهها و فضاهای پژوهشی با موضوع نوجوان ایرانی و بعضی از مجلات یا نشریات است. ما تعاملات خوبی با این مجموعهها داریم و سعی میکنیم از آورده آنها استفاده کنیم.
ما به واسطه یک نظم رصدی و مطالعاتی موضوعات را وارد دستور کار شورای فرهنگ عمومی کشور میکنیم و به طور مشخص تصورمان این است که مطالعات کنونی شکاف زبان میان نوجوان و نسل قبل را حکایت میکند. این شکاف زبانی در نظام تربیتی، آموزشی و پرورشی ما که متأسفانه ناکارآمدیهای خاصی دارد، نهادینه شده و اشکالاتی را ایجاد کرده است.
من منظورم این بوده است. به همین دلیل کارگروه تخصصی نوجوان زیر نظر شورا تشکیل شد و دبیرخانهاش هم در وزارت آموزش و پرورش است. مقداری تأخیر دارند اما همین روزها قرار است که جلسهاش برگزار شود. همه متولیان مسأله نوجوان باید بیرون از آموزش و پروش کنار هم کار کنند.
نوجوان مصرف فرهنگی داخلی ندارد!
با قشر نوجوان چقدر ارتباط دارید؟
ما در واقع به واسطه اعضا با نوجوانان و مسائل نوجوانان ارتباط میگیریم. ما در دبیرخانه مدرسه نداریم. هرچند ممکنه بسیاری از وقتم را با نوجوانان بگذرانم. اما من متصدی رصد نوجوانی نیستم من متصدی فهم رصد رصدگران نوجوانی هستم. اگر منظورتون این است که چقدر با نوجوان آشنا هستم؟ به نظر خودم خیلی.
ولی حجت را به من در این مسأله چه کسی میدهد؟ مؤسسات، نهادها و پژوهشهای رصدی و پیمایشهای ملی. پیمایشهای ملی به من میگوید که نوجوان ایرانی مصرف فرهنگیش به کدام سمت رفته است؟ مطالعات به من نشان میدهد که این نوجوان رسانههای رسمی را کمتر از ۳۰ درصد دنبال میکند یا اگر هم مخاطب رسانه رسمی است در حد سریال است.
این نکته برای ما خیلی اهمیت دارد. در بخش خبر و برنامههای ترکیبی که بیشترین فعالیت را داریم مخاطبش نوجوان ایرانی هست یا نیست؟ این ها برای ما مهم است و گرنه من با نوجوان خودم هزار تا مشکل دارم که فکر نمیکنم خیلی مسأله باشد. نظام بندی مهم است. یک مشکل بزرگ کشور همین است. هرکسی براساس اتفاقی که برایش رخ داده، جامعه را میبیند.
احیای حکمرانی در حوزه فضای مجازی
آنچه از صحبتهای شما درباره حکمرانی فضای مجازی برمیآید، حاکی از غفلت بلندمدت نسبت به گشت و گذار جوانان در فضای مجازی است. معتقدید از همینجا خیلی از افکار به ذهن آنان القاء میشود. مشخصاً چه تولیدات فکری داریم که بتوانیم بگوییم آن نه، این بله؟
بزرگترین و مهمترین رسالت ما در حوزه فضای مجازی احیای حکمرانی محتواست. ما با نبود توازن جدی در محتوای فضای مجازی مواجهایم. یعنی همین امروز با احتساب اینکه در هر موضوعی ما کنشگرانی در فضای مجازی داریم، میزان تولید محتوای بومی نسبت به محتوای غیر بومی قابل مقایسه نیست و سواد رسانهای نیز بحران دوم ماست.
لذا ما در حوزه سواد رسانهای تلاش میکنیم که کار بیشتری صورت بگیرد و خبر جدی همین است که ما یک جایزه سالانه با عنوان معتمدنژاد را تعریف کردهایم که به برترینهای سواد رسانهای کشور اعطا شود تا مقداری بر روی سواد رسانهای کار رسانهای شود.
تولید محتوا و سواد رسانهای بخشهایی از فضای مجازی است که به تعبیر رهبری احکامشان به شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهادهای فرهنگی مربوط میشود و ما معتقدیم که به شدت باید میان ما و شورای عالی فضای مجازی همکاری باشد.
لذا ۲ کار را کردیم. به شدت به دنبال این بودیم که دبیرخانه شورای عالی فضای مجازی عضو شورای فرهنگ عمومی شود. با این اتفاق ما عضو کمیسیون محتوا شورای عالی فضای مجازی شدیم و در استانها هم رابط شورای فضای مجازی عضو شورای فرهنگ عمومی است. این کار باعث شده است تعداد کارشناسان فضای مجازی در شورای فرهنگ عمومی بیشتر شود که آثار و برکاتی هم داشته است.
مثلاً در موضوع مناسبتها و نامگذاری تقویم جلسهای با حضور دبیر شورا در مرکز فضای مجازی برگزار میشود این امر در کمیسیون محتوا به نفع ما شد. چرا که فکر برخی میکردند مناسبتها و نامگذاری در یک جلسه اتفاق میافتد. اما اصل مناسبت سازی در فضای مجازی صورت میگیرد و ما چهار راهکار برای تقویت نظام تقویمی کشور داریم.
ساختمان ارزشهای عمومی جامعه مشترک است
بارها از ضرورت شروع کردن از اشتراکات صحبت کردهاید، اما نمیگویید این اشتراکات در حوزه حجاب چه چیزهایی است و قشر مذهبی و حزباللهی با اقشار بیحجاب با گرایشهای برهنگی چه نسبت و اشتراکی دارند و از کجا باید شروع کرد که نه بگوییم حجاب قانون است، نه انتخاب دیرینه ایرانیان بوده است؟
سیاستگذاری فرهنگی و عمومی در واقع موضوعش امری عمومی است و ما باید امر عمومی را درک کنیم و امر عمومی بعد از امر خصوص ایجاد میشود به همین دلیل امر خصوصی مبنای سیاستگذاری عمومی نیست. مهمترین چیزی که سیاستگذاری عمومی را تشکیل میدهد، نظم ارزشی جامعه است. مبنای انسجام اجتماعی ما ارزشهای مشترکمان است.
ارزشهای مشترک ما در تغییرات فرهنگی میتواند دچار تغییرات مرتبهای و جزئی شود، اما ساختمان ارزشهای عمومیمان مشترک است. حرف ما این است.
اگر ورود حاکمیت در جامعه از مشترکترین امور آغاز شود میتوانیم، حرکت کنیم. عدهای اشتباهشان این است که میخواهند از حوزه مشترکات شروع کنند اما به هدایت فکر نمیکنند و میخواهند درجا بزنند. همین درجا زدن در شرایط کنونی جهان عملاً به معنای شکست و عقب نشینی فرهنگی است البته این مسأله دیگر وادادگی فرهنگی است. اما اگر از مشترکات نظام ارزشی جامعه شروع کنیم و قصد حرکت و رشد داشته باشیم این مسیر محقق میشود. ما معتقدیم که تغییرات انفسی اتفاق میافتد و این انفس یعنی همان نظم مشترک.
در موضوع زیست عفیفانه امر مشترک بالای ۸۰ درصد جامعه ما چیست؟ این است که به هر شکلی نظم خانواده باید حفظ شود و این که بین حیا و خانواده رابطه وجود دارد. البته در مورد جزئیات اختلافاتی در جامعهمان هست. ما میگویم اگر از گفتمان خانواده و جایگاهی که حیا و عفاف در بقای خانواده ایرانی دارد آغاز کنیم میتوانیم به گفتمانهای دیگری چون حجاب قانونی و حجاب الزامی برویم.
«حجاب قانون است»، یک گفتمان است همانطوری که حجاب اختیاری که دشمن ایجاده کرده یک گفتمان است. ما باید در این نزاع گفتمانی آرایش جنگی بگیریم. این که تصور کنیم الان به ظاهر صدای ما بلند است و یا به ظاهر صدایی آرام است، کیاثت نیست.
باید به این سمت برویم تا انسجام اجتماعی جامعه ایران را پای کار مکارم اخلاقی و مبارزهای بیامان با آسیبهای فرهنگی بیاوریم. چرا که مشترکات جامعه ایران فراز و فرود داشته اما انحلال نداشته است.
تمدن سازی ما خانواده بنیاد است و تجربه صد سال گذشته تمدن غرب خانواده سوز است. انقلاب اسلامی هم این جبهه را کاملاً مشخص کرده است. ما حجاب را میخواهیم برای اینکه خانواده حفظ شود و از آن کوتاه نمیآییم چون از خانواده کوتاه نمیآییم.
نزاع گفتمانی به منظور جداسازی صحیح از غلط نیست. من نگفتم شما غلط میگی. اما به معنای ایجاد اقتدار معنایی است. اقتدار معنایی با چیست؟ به طور مثال محرم که آغاز میشود یک اقتدار معنایی پیدا میشود که حتی مخالف و اباحه گرا هم اینجا ذوب در گفتمان عاشورا میشود. ما بیگانه نیستیم از گفتمان و گفتمان پروری.
از اتحادیههای صنفی راضی نیستم!
شما اکنون مسؤولیت کارگروه مد و لباس را هم دارید که یکی از وظایفش، رصد و مراقبت از مبدأ تولید است. سامانه رصد طراحان مد و لباس و تولیدکنندگان پوشاک که قرار بود تا آخر سال به نتیجه برسد، الآن چه وضعیتی دارد؟
برای این موضوع اول باید دستورالعملهای قانونی ملموس میشد تا برخوردهای سلیقهای، تأخیری و تعارفی کنار گذاشته شود. ما دستور العمل تولید، توزیع و تبلیغ لباس اجتماعی را شروع کردیم و اول از همه لباس اجتماعی بانوان را شروع کردیم و کارگروه در اسفندماه ۱۴۰۰ به تصویب وزیر رساند.
به همه اصناف کشور ابلاغ کردیم و طبق قانون نظارت عملیاتی بر اصناف به عهده اتحادیههای صنفی است یعنی اگر من ارتش ۲ هزار نفره هم داشتم، طبق قوانین موجود نمیتوانم، نظارت عملیاتی داشته باشم. التبه بارها درباره نظارت عملیاتی اتحادیهها گفتهایم که راضی نیستیم! و اتحادیهها در این زمینه دچار ترک فعل هستند.
ما قصد اغتشاش فکری در سیاست کشور نداشتیم و نداریم و مرتب سعی کردیم روشها را اصلاح کنیم. البته وضعیت بعضی از استانها از طریق فعال شدن کارگروههای استانی خوب شده است. اما حتماً ما در تهران از اتحادیه راضی نیستیم. برای اولین بار است که این موضوع را به این صراحت میگوییم! چه کنم که اگر نگویم به اصل ماجرا بر میگردد.
نظارت پیشینی و نظارت اساسی چیز دیگری بود. ما نظارت در نظام تولید و طراحی را که قبلاً بررسی شده بود، مشکلیابی کردیم. مثلاً در بازار کتاب ۹۶ درصد آثار موجود نظارت شدهاند و بقیه کتاب بدون مجوز است. دلیلش هم مشخص بودن فرآیند مجوزدهی است. حال آیا ما میتوانیم برای میلیونها قطعه لباس این شرایط را دنبال کنیم؟
ما این مسأله را در شناسه شیما باز تولید کردیم. داشتن شیما و البته اتصالش به شناسه کالا که وظیفه وزارت صمت است. به این معنا بود که اگر کالایی مجوز توزیع دارد، حتماً بر طراحیش نظارت الکترونیک شده است. البته شیما هنوز اجباری نشده است و این را تابع سیاستهای وزارت صمت میگذاریم.
وزارت صمت ماههایی که فاقد وزیر بود پدر ما درآمد. در این مدت برخلاف فعالیتهایی صورت گرفته است حتماً کمکاریهایی داشتهاند. اساساً بخش بازرگانی وزارت صمت هیچ همکاری با کارگروه مد و لباس ندارد اما بخش صنعتش همراه ما هستند. من گله مندم. باعث شده که همه ما در این دولت موضوع نگرانی متدین قرار بگیریم.
لذا کارهای اساسی دیگری انجام دادیم. شیما در حال حاضر راه اندازی شده و لازمه شیما، ساماندهی طراحان بود. طراح و تولیدکنندگان باید شناسه داشته باشند و این موضوع هم در شیما در نظر گرفته شده است.
شناسه طراحان اجرایی شده و بیشاز ۷۵۰ نفر شناسه طراح ایرانی را گرفتند و ما برای نمایشگاهها و رویدادها شیما را اجباری کردیم اما منتظریم در برخی از موضوعات مثل پالتو، مانتو، شلوار زنانه و شومیز شناسه شیما را الزامی کنیم. اما قبل از آن از مشوقها استفاده میکردیم. البته وزارت صمت پیشنهاد معافیت کالاهای دارای شناسه شیما را از سوی کارگروه مورد بررسی قرار داده است.
فضای مجازی را در عرصه نظارت جدی گرفتهایم و با همکاری دادستانی و پلیس نظارت بر اماکن در مجموعه کارگروه وزارت ارشاد این کار را شروع کردیم. صفحات دارای پیرو بالا در الویت ما بودند.
البته بحثهای دیگری هم در حوزه نظارت وجود دارد. پس ما باید نظارت بر فضای مجازی را مطالبه کنیم که مطالبه درستی هم هست. و ما درواقع این نقصان را میپذیریم اما در خصوص نظارت پیشینی بر تولید با صدای بلند میگوییم این عرصه چند صد میلیونی جزء با نظارت هوشمند به سامان نمیرسد. ما قائل به نظارت هوشمند هستیم بسترش را نیز آماده کردهایم. اگر روزی وزارت صمت و دولت به این نتیجه برسند که شیما برای سه قطعه اجتماعی بانوان الزامی شود، ما زیرساختش داریم.
به دنبال درگاهی برای اجناس عفیفانه هستیم
درباره دسترسی مخاطب برای تهیه اجناس دارای تأئیدیه چه فعالیتهایی انجام دادهاید؟
ما معتقدیم در بدنه تولیدکنندگان پوشاک کشور این ظرفیت برای تأمین نیاز مردم در مقام طراحی وجود دارد. مشکلی که در تولید وجود دارد، تهیه مواد اولیه است. البته برنامههایی را برای رفع این نیاز داریم. در واقع به دنبال دستورهایی هستیم که برای تامین مواد اولیه صادر شود.
در توزیع بزرگترین پروژهای را که دنبال میکنیم ایجاد درگاهی برای تولید و توزیع کنندگان پوشاک ایران است. که اَپها و سایتها که کالایشان کد شیما دارد بتوانند در این درگاه کالاهایشان را عرضه کنند. این درگاه نیز معافیتها، تخفیفات و تبلیغات خوبی در سطح کشور داشته باشد.
به عبارت دقیقتر اگر کسی نتوانست در نزدیکترین واحد صنفی مانتوی روهم گرد، شلوار غیرکوتاه و ... پیدا کند مواجه شود با چند هزار کالا از تولیدکنندگانی که به صورت برخط هستند و کالا را از طریق پست با هزینه رایگان ارسال میکنند.
مرکز فضای مجازی وزارت فرهنگ مأمور شده است که ظرف سه ماه آینده به زیرساخت این درگاه برسد تا تارنماهای مورد تائید کارگروه فروشگاه خودشان را داشته باشند. ما مداخلهای در کارشان نداریم و فقط کمک میکنیم.
در باره توزیع صنفی هم فعالیتهای خوبی صورت گرفته است و بیشاز 6 ماه است که به نهادهای حاکمیتی گفتهایم فضاهایی را که در اختیار دارید و میتوانید به صورت رایگان، اجاره و حتی فروش در اختیار جریان حجاب قرار بدهید، به طور غالب موافق هستند.
اما هزینههای بالایی را میخواهند. البته طبیعی است چرا که بخش عمدهای از این املاک برای بانکهای کشور است و در حال مذاکرات هستیم. سخت است. وقتی که نمیتوانیم از بانکی ۲۰ میلیون وام بگیریم؛ ساختمانی را که میگوید سه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان ارزش دارد را اجاره به شرط تملیک بگیرم و بدهیم به جریان حجاب! سخت است اما ناامید نیستیم و مسیرهای جایگزین را دنبال میکنیم.
کارهای خوبی انجام دادیم، اما ملموس نبود!
عملکرد شورای فرهنگ عمومی کشور را از اتفاقات سال گذشته تا به امروز برایمان توضیح دهید؟
ما سه قرارگاه برای عملیاتی سازی و توسعه مصوبات در شورای فرهنگ عمومی ایجاد کردیم و این به غیر از کارهای همیشگی شورای فرهنگ عمومی بود. چون معتقدیم در وضعیت خاص باید آرایش خاص گرفت.
یکی از این قرارگاهها، قرارگاه خانواده و زیست عفیفانه بود. در این حوزه ما برای هماهنگ سازی دستگاهها در حوزه جهاد فرهنگی برای اقامه احکام و ترویج عفاف و حجاب تلاشهایی را کردیم. حتی برنامه مشترکی را بین دستگاهها ارائه دادیم که بعدها به پنج راهبرد تبدیل شد. هرکدام از اینها را سعی کردیم با دستگاهها پیش ببریم و تبدیل به برنامههای دقیق کنیم از جمله موضوعات گفتمانی و ارتقاء تولیدات رسانهای.
به سه دلیل فعالیتهایمان محسوس و موفق نبود. سردرگمی نهادی و تقسیم کاری که حل شد. ما تابع شورای عالی انقلاب فرهنگی عمل میکنیم و نکته دوم اعتبارات بود. اعتبارات لازم برای عملیاتی سازی برنامه نه از سوی وزارت فرهنگ و دستگاههای عضو شورا که ما از همه شان گلهمندیم برای زیست عفیفانه نرسید. نکته سوم که به نظر من خیلی جدیتر است، حضور مردم است. وظیفه ما دستگاهها نیز تسهیلگری است.
نهادهای مردمی زیادی در حوزه حجاب زحمت کشیدن اما هماهنگی، سرعت عمل و البته حمایت کافی از جبهه مردمی حجاب نشده است. البته در یک سازماندهی هدفمند میتوانست بیشتر اثرگذار باشد.
ما در تعاملی جدی با وزارت کشور قرار گرفتیم و طرحی از یک کلینیک و مرکز درمان سو رفتارهای حوزه حجاب که در استانهایی بیشاز سه سال سابقه داشت و طرحی آماده بود تا اجرا شود. اما ما با نبود تأمین منابع مالی ازسوی وزارت کشور مواجه شدیم و طرح اجرا نشد. من به عنوان دبیرخانه چه کار دیگری باید کنم؟ مفصل راهبرد و برنامه اجرایی تهیه کردیم، اما نشد!
ما باید از راه اقتدار خانواده به سمت ترویج و اقتدار گفتمان حجاب برویم. حتماً فعالیتهای سلبی نیازه و حتی در برخی از مواقع واجب است. اما باید مراقبت کنیم تا بستر فعالیتهای ایجابی بیش از این تخریب نشود و بتوانیم در یک حرکت جمعی به فضیلتهای حجاب برگردیم.
مجموعههای فرهنگی فقط خودشان را مدیریت کردند
در میان صحبتها از نبود بودجه خیلی حرف زده شد. بودجه تخصیص داده شده از سوی دولت خرج چه میشود که چند طرح با نبود منابع مالی تعطیل شده است؟
امسال امیدوارم گشایشی حاصل شود اما واقعاً مجموعههای فرهنگی در طول ماههای گذشته فقط خودشان را اداره کردند. شاید بگویید پس جشنوارهها چطور برگزار میشود چیست؟ ۷۰ درصد جشنوارهها با حامی برگزار شده است.
پنج مجرا برای اعتبارات فرهنگی که خرج مؤسسات مردم نهاد شود در بودجه ۱۴۰۲ به کمک مجلس تدوین شده است که شاید حدود ۸۰ همت شود. این برای ما در نظام فرهنگی کشور خیلی پول است و قرار است این پولها را به سرعت به مؤسسات برسانیم تا طرحها اجرا شود. در۲۰ ماه گذشته فعالیتهای خوبی داشتیم؛ اما متأسفانه نتیجه نداشت. لذا باید به سمت فعالیتهای ایجابی و تولیدی برویم.