عباس عبدی گفت: فکر میکنم مرکز پژوهشها در مقاطعی به ابزار سیاسی یک جناح خاص نیز تبدیل شود؛ بهخصوص در مقاطع اولیه تأسیس آن این اتفاق افتاد. با همه اینها امیدواریم مرکز پژوهشها بتواند در اصلاح تصمیمگیریها کمک کند ولی متأسفانه بعید میدانم مجلس جدید، خود را نیازمند چنین مرکزی بداند.
به گزارش جماران، روزنامه شرق در شماره امروز خود به وضعیت و میزان اهمیت مرکز پژوهشهای مجلس پرداخته است: حدود سه هفته از شروع به کار مجلس یازدهم میگذرد و هنوز برخی از مراکز آن بدون رئیس است. یکی از مهمترین آن «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» است که برای مجلس پژوهشهایی را با نظرات کارشناسان حوزههای مختلف تهیه و به نمایندگان مجلس ارائه میکند. مرکزی بسیار مهم که حتی به اسناد و مدارک سازمانهای دولتی نیز دسترسی دارد و برخی تحقیقات آنان در سایت این مرکز قابل دسترسی عمومی است.
در وبسایت رسمی این مرکز آمده است: براساس قانون شرح وظایف مرکز پژوهشهای مجلس «پنج نفر از پژوهشگران که حداقل سه نفر تماموقت از رشتههای مختلف تخصصی که دارای حداقل مرتبه استادیاری با پنج سال سابقه باشند با معرفی رئیس مرکز و تصویب هیئت امنا و به مدت چهار سال با حکم ریاست مجلس» در کنار «پنج نفر از شخصیتهای علمی، تخصصی و کارشناسی مجلس از بین نمایندگان داوطلب به انتخاب هیئت امنای مرکز» در ترکیب این مرکز حضور دارند. رئیس مرکز پژوهشهای مجلس هم با انتخاب هیئت امنا برای یک دوره چهارساله یعنی عمر یک دوره مجلس انتخاب میشود».
حضور و نیاز این مرکز پژوهشی از همان دوره اول مجلس شورای اسلامی احساس میشد. سال 74و در اواخر عمر مجلس چهارم بود که هیئترئیسه مجلس دستور داد نهادی مستقل و سازمانیافته به نام «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» تأسیس شود. از آن سال تا به امروز چهار نفر ریاست این مرکز را برعهده داشتهاند. محمدجواد لاریجانی در مجلس چهارم و پنجم ریاست را برعهده داشت و در مجلس ششم محمدرضا خاتمی بر آن کرسی نشسته بود. احمد توکلی در مجالس هفتم و هشتم به ریاست مرکز پژوهشهای مجلس رسید و در مجالس نهم و دهم، کاظم جلالی این سمت را برعهده داشت. در مجلس جدید اما هنوز رئیسی برای این مرکز انتخاب نشده است. حال مجلس یازدهم نیز باید رئیس جدید مرکز پژوهشهای مجلس را معرفی کند. مصطفی میرسلیم، نماینده تهران و علیرضا زاکانی، نماینده قم که هر دو از گزینههای ریاست بر مجلس یازدهم بودند از کاندیداهای اصلی نشستن بر صندلی این پژوهشکده مهم هستند. اما فارغ از آن باید دید این مرکز چرا اهمیت دارد و میتواند چه تأثیری بر رأی نمایندگان بگذارد. بر همین اساس با عباس عبدی، فعال سیاسی و پژوهشگر، احمد توکلی که زمانی ریاست مرکز پژوهشهای مجلس را برعهده داشت، عبدالکریم حسینزاده، نماینده مجلس دهم و شاهین حلاج که به عنوان کارشناس با این مرکز همکاری میکند، گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
عباس عبدی، پژوهشگر و کارشناس سیاسی:
بعید میدانم مجلس جدید نیازی به مرکز پژوهشها داشته باشد
مرکز پژوهشهای مجلس چه کمکی میتواند به نمایندگان داشته باشد؟
اگر یک مجلس استاندارد با ویژگیهای مرسوم و معمول را در نظر بگیریم طبعا مجلسی حزبی خواهد بود و مراکز پژوهشی نیز در مقام ارائه خدمت پژوهشی به احزاب هستند، احزاب نیز ایدههای خود را براساس یافتههای این مراکز تدوین و ارائه میکنند. اما چون در ایران مجلس حزبی نداریم و تکتک نمایندگان نیز هیچگاه نمیتوانند بر همه امور مسلط باشند بنابراین مرکز پژوهشها میتواند کمکی برای نمایندگان باشد تا تصمیمگیری و انتخابهای بهتری داشته باشند. گرچه به نظر من در مجلس ایران این حد استفاده از پژوهش نیز انجام نمیشود و مرکز پژوهشهای مجلس هم خیلی نمیتواند آنگونه که باید و شاید بر تصمیمات نمایندگان مؤثر باشد، این را از روی مصوباتی که در مجلس تصویب میشود، میتوان مشاهده کرد.
به نظرم مرکز پژوهشهای مجلس کارهای کارشناسی و گزارشهای خوبی ارائه میکند و کمکهایی که به نمایندگان میکنند خوب است و باید این امر تقویت شود حتی اگر نمایندگان استفاده نکنند. البته فکر میکنم مرکز پژوهشها در مقاطعی به ابزار سیاسی یک جناح خاص نیز تبدیل شود؛ بهخصوص در مقاطع اولیه تأسیس آن این اتفاق افتاد. با همه اینها امیدواریم مرکز پژوهشها بتواند در اصلاح تصمیمگیریها کمک کند ولی متأسفانه بعید میدانم مجلس جدید، خود را نیازمند چنین مرکزی بداند.
احمد توکلی، رئیس اسبق مرکز پژوهشهای مجلس:
مرکز پژوهشها خادم خوبی برای نمایندگان است
مرکز پژوهشهای مجلس چگونه شروع به کار کرد؟
از همان مجلس دوم تذکر دادند که مجلس مسائل پیچیدهای دارد و کارشناسان مسلمان وفادار به مردم باید به نمایندگان در امر حکومتی مشاوره بدهند. مرکز پژوهشهای مجلس یک مؤسسه مطالعات کاربردی در امر حکومت است که بر مبنای قانون اساسی کار میکند و امین مردم است، بر همین اساس است که شأن بالایی دارد.
در سال 1374 مرکز پژوهشها شروع به فعالیت کرد و آقای ناطقنوری، جواد لاریجانی و سیدمرتضی نبوی در تشکیل آن بسیار مؤثر بودند. من نیز در زمانی که در مجلسهای هفتم و هشتم ریاست آن را بر عهده داشتم، تلاش کردم مسائل تخصصی باشد و سیاسی نشود و شیوههایی را به کار گرفتیم که باعث ارتقای مرکز پژوهشها شد؛ اما متأسفانه در اواخر مجلس پنجم این مرکز افول کرد و دیدیم که در مجلس ششم، وقتی آقای محمدرضا خاتمی رئیس آن شد، چقدر مرکز پژوهشها جناحی و سیاسی شد.
چرا به چنین مرکزی نیاز داریم؟
چون در مجلس مسائل مختلفی ارائه میشود، حتی اگر نماینده در یک زمینه خاص متخصص درجه یک باشد، باز هم بهدلیل تنوع موضوعات نمیتواند تنهایی تصمیمگیری کند و نیازمند مشاوره هستند. خیلی از مشاوران هستند که میتوانند با نظرات خود نماینده مجلس را به یک سمت خاص سوق دهند و اصولا لابیکردن جایگاه خاصی در این میان دارد، بههمیندلیل است که مشاوره یک امر حاکمیتی (حکومت به معنی مجموعه حاکمیت نه این جناح یا آن جناح) نیست، مهم تلقی میشود و باید بر اساس مصالح ملی به نمایندگان مشاوره داده شود تا درست تصمیمگیری کنند. اگر این مشاورهها از دست حکومت خارج شود، قطعا خیلی از افراد و گروهها سرمایهگذاری میکنند تا نمایندگان را به سمت اهداف خود سوق دهند. مطمئنا رقابت پنهانی که بین افراد وجود دارد تا خود را به نمایندگان نزدیک کنند و به آنها مشاوره دهند، در تصمیمگیری نماینده تأثیرگذار است؛ بنابراین باید مؤسسهای وجود داشته باشد که جهت و مبنا داشته باشد تا بتواند به نمایندگان مشاوره بدهد و امر حکومت را تقویت کند.
شما زمانی رئیس این مرکز بودید، چقدر فعالیتهای آن برای نمایندهها مهم بود؟
اوایل که این مرکز شروع به فعالیت کرده بود، خروجی خوبی نداشت، بعد از آنکه من به آنجا رفتم اما متأسفانه اکنون خبرهایی درباره آن میشنوم که ناراحتکننده است.
فضا بهصورتی بود که چنین مرکزی از سوی نمایندگان پذیرفته شده بود و موافق و مخالف به نتایج تحقیقات مرکز پژوهشها استناد میکردند و مهم برای ما همین موضوع بود. اینکه گزارشهای این مرکز برای نمایندگان سندیت پیدا کند خیلی باارزش است. در آن زمان بنده هم در کمیسیون تلفیق و هم در کمیسیون بودجه عضو بودم، به خاطر دارم کارشناسان مرکز پژوهشها با وجود اینکه من رئیس آن مرکز بودم، 18 بار با نظرات من مخالفت کردند.
در آن مدت نیز فقط یک کارشناس را بازخواست کردم، چون ایشان در جلسه فقط نظر خود را گفت، اما من اعتراض کردم که شما حق ندارید فقط نظر شخصی خود را بیان کنید و باید نظر جمیع کارشناسان مرکز را بگویید و اگر قرار باشد فقط یک نفر نظر بدهد، نظر شخص بنده نسبت به نظر شما اولیتر است.
علت اینکه مرکز پژوهشها مهم است و میتواند مهمتر شود این است که به فکر نماینده کمک میکند و به او خط میدهد و اگر نمایندگان به این مرکز اهمیت ندهند، خیلی بد است. اگر نمایندهای اهل پژوهش و تحقیق باشد، مرکز پژوهشها خادم خیلی خوبی برای اوست، به شرط آنکه مرکز پژوهشها ابزار سیاسی نشود.
عبدالکریم حسین زاده، نماینده سابق مجلس:
رئیس مرکز پژوهشها وامدار رئیس مجلس است تا صحن
نقش مرکز پژوهشها در مجلس چگونه است؟
نمایندگان درباره چند موضوع به مرکز پژوهشها مراجعه میکنند؛ مثلا زمانی که بخواهند درباره موضوعی طرح ارائه دهند یا نظر کارشناسان را درباره پدیدهای مثل آشفتگی قیمت دلار بدانند. در اصل این مرکز، ابزار علمی و کارشناسی مجلس است و هرچقدر این مرکز قویتر باشد، امکان اینکه طرحهای ارائهشده توسط نمایندگان یا نظراتشان در کمیسیونها پختهتر و کارآمدتر باشد بیشتر است؛ اما واقعیت این است که متأسفانه مرکز پژوهشها همیشه درگیر نگاههای سیاسی شده است. شک نکنید در مجلس یازدهم هم یک متخصص رئیس این مرکز نخواهد شد، بلکه به محملی برای رفتارها و گزینشهای سیاسی تبدیل خواهد شد. در این موضوع اصلاحطلب و اصولگرا هم فرقی با هم ندارند.
ارتباط نمایندگان با این مرکز چگونه است؟
این مرکز همیشه نظرات خود را بهصورت مکتوب برای نمایندگان ارسال میکردند یا هیئترئیسه در جلسات غیرعلنی نظر کارشناسی مرکز پژوهشها را اعلام میکرد یا کارشناسان در صحن مجلس گزارش میدادند. در برخی موارد نیز نمایندگان با این مرکز مکاتبه میکردند که مثلا بهدنبال فلان موضوع هستند و نظر کارشناسان را خواستار میشدند؛ برای مثال بنده درباره انتخابات در کشورهای مختلف پژوهشی داشتم که به من در این زمینه کمک کردند و چندین جلسه حضوری با هم داشتیم.
کارشناسان این مرکز در کمیسیونها هم حضور دارند؟
نمایندگان کارشناسی آنها در اکثر کمیسیونها حاضر میشوند و رئیس جلسه بلااستثنا از این کارشناسان نظر میگیرد. البته گاهی این کارشناسان به انحراف هم میروند و طرفدار برخی نمایندگان میشوند.
اعتقاد دارم تنها جایی که باید علمی، پژوهشی، بیطرف و صادق باقی بماند، مرکز پژوهشهای مجلس است. چون رفرنس برای مجلس است و این سندیت میتواند به تهیه بهتر طرحها و لوایح کمک کند. برخی از طرحها وقتی در منظر عمومی قرار میگیرد خیلی آبکی به نظر میرسد اما وقتی این طرح وارد مرکز پژوهشها میشود و چند کارشناس روی آن کار میکنند خیلی کمک میکند تا محکمتر و حقوقیتر شود. من اعتقاد دارم اگر بخواهیم یک مجلس کارآمد، قوی و علمی داشته باشیم، یکی از استراتژیکترین نقاط مجلس همین مرکز است. اما اینکه یک نفر به دلیل اینکه پستی ندارد به مرکز پژوهشهای مجلس فرستاده شود، باعث تأسف است.
چگونه میتوان این مرکز را کارآمد کرد؟
باید از کارشناسان داخلی و حتی ایرانیهای خارج از کشور کمک خواست. برای این مرکز باید رئیسی انتخاب شود که بتواند کارشناسان بزرگی را انتخاب کند و چند موضوع و مشکل محوری کشور را به آنها واگذار کرد و فرصت داد تا ضعفها، راهکارها و پیشنهادهای خود را به مجلس ارائه کنند تا نسبت به آن قانونگذاری صورت بگیرد. اکنون این شایعه مطرح است که آقای میرسلیم به عنوان رئیس این مرکز انتخاب شود اما باید گفت ایشان همچنان در گذشته زندگی میکند و برای مرکز پژوهشها مناسب نیست. رئیس این مرکز باید یک سر و گردن از کارشناسان مدیرتر و بهروزتر باشد. آقای میرسلیم با کدام دانش و پژوهش علمی میخواهد ریاست چنین مرکز مهمی را برعهده بگیرد. ضعف مرکز پژوهشها در این است که رئیس آن را رئیس مجلس پیشنهاد میدهد، برای همین میتواند به این مرکز سمت و سوی جناحی بدهد. اما اگر هیئترئیسه چند نفر را پیشنهاد دهد و در نهایت صحن مجلس یک نفر را انتخاب کند، دو اتفاق خوب رخ میدهد؛ اولا یک فرد شایسته با شاخصهای معین برگزیده میشود و دوم اینکه فرد انتخابشده لزوما به رئیس مجلس نزدیک نخواهد بود و توافق همه نمایندگان را خواهد داشت. من دو دوره نماینده مجلس بودم، متأسفانه همیشه رئیس مرکز پژوهشها وامدار رئیس مجلس بوده تا ارکان مجلس. به عقیده من حتی یک مجلس ضعیف، بهتر از یک رئیس مجلس میتواند رئیس این مرکز را انتخاب کند.
در چهار سال گذشته که شما نماینده بودید اتفاقات زیادی مانند افزایش قیمت دلار یا حوادث آبان 96 رخ داد، مرکز پژوهشهای مجلس در این موارد چه کارهایی صورت داد؟