تحلیلگر اندیشکده «چتم هاوس» تصریح می کند: «تهران اعلام کرده است که میزان پایبندی خود را به بخش هایی از توافق هسته ای کاهش خواهد داد و همین شاهدی دال بر این مدعاست که رویکرد ترامپ پاسخگو نبوده است.»
به گزارش جماران؛ نشریه فارن افرز رسانه وابسته به اندیشکده «شورای روابط خارجی» آمریکا به نقل از 75 تحلیلگر در 10 کشور جهان می نویسد: «اگر آمریکا فرض کرده تهران تحت فشار تسلیم می شود، ثبات جمهوری اسلامی را بسیار دست کم گرفته چرا که کاهش تعهدات هسته ای تهران نشان می دهد رویکرد فشار حداکثری ترامپ پاسخگو نبوده است.»
به نقل از تارنمای نشریه «فارن افرز»، رسانه رسمی اندیشکده آمریکایی «شورای روابط خارجی» موسوم به CFR، «صنم وکیل»، کارشناس ارشد «برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا» در اندیشکده انگلیسی «چتم هاوس» (Chatham House) در واکنش به کاهش تعهدات ایران در ذیل توافق هسته ای ایران و غرب «برجام» در این مقاله با عنوان «هنر توافق جدید با ایران» می نویسد: «یک سال قبل، دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا به دلیل اینکه خواهان توافق بهتری بود، از توافق هسته ای ایران خارج شد. ترامپ که از «برنامه اقدام مشترک» موسوم به «برجام» به خاطر حوزه و گستره محدودش انتقاد می کرد، خواهان توافقی شده است که محدودیت های هسته ای ماندگارتر و سختگیرانه تری را بر فعالیت های هسته ای تهران اعمال کند و در عین حال برنامه موشک های بالستیک ایران را نیز محدود کند. همچنین، مداخله ایران در کشورهای همسایه خود را نیز متوقف کند. تیم ترامپ برای اینکه بتواند در این معامله بزرگ موفق شود، از کنگره آمریکا و همچنین بازیگران منطقه ای درخواست کمک کرده است.»
نویسنده در ادامه پرسشی را مطرح می کند: «اما این طرح جاه طلبانه ترامپ تا چه اندازه انجام شدنی است؟» و درباره پاسخ آن می نویسد: «من و همکارانم در «چتم هاوس» این پرسش را به 75 تحلیلگر و سیاستگذار در 10 کشور آمریکا، ایران، انگلیس، فرانسه، آلمان، اسراییل، روسیه، چین، امارات عربی متحده و عربستان سعودی ارائه کردیم. پاسخ دهندگان، این امکان را بررسی کردند که آیا ایالات متحده می تواند به این معامله بزرگ با ایران صورت بدهد یا خیر. آنها همچنین به پرسش هایی در خصوص مسائل هسته ای، منطقه ای و موشک های بالستیک پاسخ دادند.»
وی در ادامه می افزاید: «بیشتر پاسخ دهندگان بیش از حد بدبین بودند و به کمبودهای بسیار زیاد و مشابه در این سیاست اشاره می کردند. تیم ترامپ خواهان توافق شده است که مستلزم دیپلماسی است اما فقط به طور مستمر از بی پرده ترین ابزهای قهرآمیز استفاده می کند. واشنگتن دورنمای (موفقیت خود را در این معامله) با ناتوانی در پشتیبانی کردن از متحدان اروپایی ش یا خلق شرایط مناسب برای تهران برای شرکت در گفت و گوها تضعیف کرده است.»
«وکیل» در تایید مدعای خود تصریح می کند: «تهران اعلام کرده است که میزان پایبندی خود را به بخش هایی از توافق هسته ای کاهش خواهد داد و همین شاهدی دال بر این مدعاست که رویکرد ترامپ پاسخگو نبوده است.»
تحلیلگر اندیشکده «چتم هاوس» در بخش بعدی این نوشتار با عنوان «رویکرد با حاصل جمع صفر» می نویسد: «بیشتر افرادی که با آنها مصاحبه کردیم احساس می کردند که سیاست «فشار حداکثری» واشنگتن بر ایران به هدف اعلامی بازگرداندن ایران به پای میز مذاکره نرسیده است. کمتر از 20 درصد پاسخ دهندگان ما فکر می کردند که معامله بزرگ با ایران دست یافتنی است. باقی مانده پاسخ دهندگان چند دسته بودند. برخی از آنها فکر می کردند که امکان دستیابی به توافق بهتری نسبت به برجام وجود دارد. بعضی دیگر فکر می کردند که پتانسیل بیشتری (برای دستیابی به توافق) در مذاکرات جداگانه ای بر سر مسائل مجزایی وجود دارد. این در حالی بود که همچنان عده ای فکر می کردند که اصلا نمی توان (با ایران) به توافق رسید.»
«وکیل» درباره پرسش دیگری ذیل سیاست ترامپ نسبت به ایران می نویسد: «وقتی سوال کردیم که چرا سیاست تیم ترامپ تا به این لحظه موفق نبوده است؟ نزدیک به نیمی از مصاحبه شوندگان به اختلافات و رقابت در داخل تیم ترامپ بر سر سیاست ایران اشاره کردند. پاسخ دهندگان ما خاطر نشان کرده اند که در حالی که ترامپ علنا تمایل خود را به توافق با ایران ابراز کرده است، سایر اعضای تیم وی پیام های متناقضی در این خصوص ارسال کرده اند.»
نویسنده در همین راستا، رفتار «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی ترامپ و «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا را یادآور می شود و در این باره می نویسد: «به خصوص جان بولتون و مایک پومپئو از انگیزه های ایدئولوژیک و اهداف بی ثبات کننده ای برای برقراری ارتباط استفاده کرده اند که با رویکرد تبادلی ترامپ متفاوت است. تعدادی از مصاحبه شوندگان از جمله آمریکایی هایی از هر دو حزب ابراز نگرانی کرده اند که بولتون و پمپئو تلاش کنند موفقیت هرگونه بحث با ایران را تخریب کنند. ایرانی هایی که با آنها مصاحبه کردیم نیز مایل نبودند با دولتی مذاکره کنند که در نظرشان متفرق و غیرمنسجم بود.»
«وکیل» در بخش بعدی این نوشتار توضیح می دهد که تعداد زیادی از پاسخ دهندگان آنها سیاست تیم ترامپ نسبت به ایران را رویکرد با «حاصل جمع صفر» توصیف کرده بودند. وی در این باره با اشاره به 12 شرطی که پمپئو در سخنرانی خود در اندیشکده «بنیاد هریتج» به عنوان پیش شرط دستیابی به هرگونه توافق جدید با تهران، برای ایران وضع کرده بوده بود، می افزاید: «تعدادی از مصاحبه شوندگان، فهرست مذکور را موضع آغازین آمریکا در مذاکره توصیف کردند گرچه هرگز چنین برداشتی (از خواسته های پمپئو) به طور عمومی شکل نگرفته است.»
«وکیل» با یادآوری شروط 12 گانه پمپئو اضافه که اندکی بعد از خروج یکجانبه ترامپ از برجام از سوی وزیر خارجه آمریکا مطرح شد، اضافه می کند: «پاسخ دهندگان ما اعتقاد داشتند که مسائل فوق، در خور توجه بودند اما فهرست کردن آنها به عنوان مطالبات و استفاده علنی از آنها برای ضربه زدن به ایران باب مذاکره را باز نکرده است. ایالات متحده تحریم ها را بازگردانده است که رشد اقتصادی ایران را محدود کرده و به دولت و مردم ایران صدمه زده است اما رفتار تهران را در منطقه تغییر نداده و وادارش نکرده است به هیچ یک از خواسته های آن تن در دهد.»
کارشناس ارشد اندیشکده انگلیسی چتم هاوس سپس تصریح می کند:
«پاسخ دهندگان ما ذکر کرده اند که اگر ایالات متحده فرض کرده است که تهران تحت فشار تسلیم می شود، ثبات جمهوری اسلامی را بسیار دست کم گرفته است و برداشت غلطی از برآورد امنیتی و جهان بینی تهران داشته است.»
کارشناس خاورمیانه این اندیشکده انگلیسی در ادامه تصریح می کند: «تکیه بیش از اندازه تیم ترامپ بر قدرت قهرآمیز تحریم ها نشانه ناتوانی تیم ترامپ در فهم روند تصمیم گیری در تهران است. سیاست تحریم ها شاید بر این باور مبتنی باشد که ایران در سال 2012 به خاطر صدمات ناشی از تحریم نفت و محدودیت های مالی پای میز مذاکره با تیم اوباما حاضر شد. اما حتی در آن زمان نیز تحلیلگران سراسر جهان به تغییر موضع آمریکا در خصوص غنی سازی به عنوان نقطه اتکای واقعی اشاره کردند.»
«وکیل» سپس اضافه می کند: «از سال 2003 تا 2013، ایالات متحده از این خواسته که ایران اصلا غنی سازی نکند- موضع کنونی تیم ترامپ- به این رسید که پذیرفت ایران به عنوان یکی از امضاکنندگان «ان. پی. تی» (پیمان منع اشاعه تسلیحات هسته ای) (NPT)، از حق غنی سازی محدود برخوردار است. بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند تیم ترامپ این بار بدون به رسمیت شناختن دغدغه های امنیتی منطقه ای ایران و به طور مشابه، تصدیق حقوق ایران، نمی تواند مذاکرات را از سر بگیرد.»
نویسنده که کارشناس سیاست خارجی آمریکا در امور خاورمیانه است در ادامه می نویسد: «اینکه تیم ترامپ ظاهرا بستر مذاکره را هموار نکرده بسیاری از کارشناسان را به تامل واداشته است. آنها می گویند که واشنگتن با مذاکره کنندگان سابق آمریکا یا شرکای اروپایی مشورت نکرده است. از زمان خروج آمریکا از برجام تقریبا یک سال گذشته است و واشنگتن برای فروخواباندن خشم پایتخت پایتخت های اروپایی کاری نکرده است شاید تیره شدن این روابط در کوتاه قابل توجه به نظر نرسد چون اروپا تلاش می کند برجام را زنده نگه دارد اما همکاری اروپا برای اینکه هرگونه مذاکره جدید نتیجه بدهد، حیاتی است.»
وی همچنین اضافه می کند: «تعداد بسیار قابل توجهی از کارشناسان در سراسر جهان بسیار بدبین بودند که تیم ترامپ بتواند معامله بزرگ را تسهیل کند. بیشتر مصاحبه شوندگان اهل عربستان سعودی و امارات عربی متحده حتی نمی توانستند گفت و گوهای مجدد بین و ایران و آمریکا را «تصور» کنند و ارزیابی کارشناسان روسی و چینی این بود که کشورهای آنها مایل نیستند بیش از میزانی که تا به حال برای حفظ برجام تلاش کرده اند، اقدام کنند.»
«صنم وکیل»، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه اندیشکده بریتانیایی «چتم هاوس» در پایان می نویسد: «اگر رییس جمهوری آمریکا واقعا در پی یک توافق بهتر است، تیم وی می بایست استراتژی ایران را از نو مورد بازنگری قرار دهد و به جای اینکه فقط تحریم های یکجانبه را دو چندان کند که هیچ نتیجه معناداری نداشته است، می بایست رابطه با اروپا را ترمیم کند و اقداماتی را که در گذشته موجب شد ایران به طور ثمربخشی پای میز مذاکره حاضر شود، انجام دهد.»