موفقیت آرزوی ساده ای است که هر کس در تمام جنبه های زندگی خود بدنبال آن است ولی واقعیتی تلخ وجود دارد که بسیاری از انسان ها، بزرگترین دشمن خود بوده و باعث شکست خودشان می شوند.
خود تخریب گری، پدیده ای است که نه به میزان هوش افراد ربط دارد و نه به شغل و موقعیت اجتماعی آنها ،این گونه افراد در هر سطحی از جامعه وجود دارند و شیطان وجود آنها همواره در حال برنامه ریزی برای تخریب و صدمه زدن به خود و دیگران است.
اگر چه مطالعات مختلف در این زمینه توسط کارل آبراهام [1] وزیگموند فروید [2]انجام شده است ولی این دکتر ساموئل جی وارنر[3]بود که در کتاب مهم و تاثیرگذار«خود شکوفایی و خود ویرانگری» که حاصل سال ها مطالعه و رفتار شناسی افراد مختلف بود به جنبه های گوناگونی از الگوهای خود تخریبی پرداخت.
خود تخریب، فردی است که به هر کاری دست می زند تا به آزار خودش مبادرت کند، از رفتارهای به ظاهر ساده ای مانند سیگار کشیدن و پرخوری گرفته تا رفتارهای با ریسک بالا مانند استفاده از مواد مخدر صنعتی و اقدام به خود کشی.
این شخص در لحظه ای که باید از قدرت خود استفاده کند افسرده می شود، درنهایی ترین لحظات درمان ادامه کار پزشکی را رها می کند و این در حالی است که چنین فردی نه تنها از کرده های خود ناراحت نیست که ریشخند پیروزمندانه ای نیز خواهد داشت.
درک واضح معانی واقعی تخریب خود و دیگران در زندگی بسیار دشوار است، انگیزه تخریب در انسان باور کردنی نیست. پذیرفتن اینکه بعضی افراد توانایی خود را برای آسیب رساندن به خود و دیگران مساله ای عادی تلقی می کنند، بسیار دردناک و وحشتناک است.
افزون بر این ما همیشه شکست هایمان را به خوبی توجیه می کنیم و دلایل خوب، کافی و منطقی برای استفاده نکردن از توانایی های خود داریم.[4]
وقتی شما برای محدودیت ها بحث می کنید تنها نصیبی که می برید محدودیت شماست اگر مدت مدیدی در مورد محدودیت های خود صحبت کنید، در مورد آنچه که دسترسی به آن را غیر ممکن می دانید متقاعد خواهید شد.[5]
مکانیسم های مختلفی مانند مقابله با فشارهای زندگی و استرس، خشم درونی، خواسته های سرکوب شده در اجتماع و کمبود اعتماد به نفس برای توجیه رفتار های مخرب ارائه شده که به شکل تظاهرات ساده و یا خطرناک در رفتار ذهنی و خارجی فرد بروز می کند.
آسیب به خود می تواند در زمینه های روانی، ذهنی، عاطفی و یا فیزیکی باشد از نهیب بی عرضگی و ناتوانی زدن به خود، القای احساس یاس و ناتوانی، توهین به خود و به کار بردن الفاظ ناروا گرفته تا آسیب های جسمی و در نهایت خود زنی و خودکشی می تواند در این طیف قرار گیرد.
نشانه هایی برای خود تخریبی احصا شده است که هر کس باید با تفکر در زندگی شخصی و یافتن آنها، نسبت به مقابله و درمان خود اقدام کند: ذهنیت شکست و بی کفایتی، وضعیت غذایی نامناسب، عادت به بیکاری، آسیب به خود و جامعه، احساس ترحم به خود، مصرف مواد مخدر و الکل، سیگار کشیدن، عدم بروز احساسات، اجتناب از دریافت کمک، از خود گذشتگی زیادی، نادیده گرفتن تن و روح خود از لحاظ ظاهری و تغذیه ای، عدم درمان بیماری های جسمی و روانی و ماندن در شرایط نامساعد فیزیکی و روانی از جمله این موارد است.
عقل چراغ زندگی است، روان درمانی در بهترین حالت چیزی جز شکل مدرن تمرین های دیرینه نیست که در آن ژرف اندیشی و مشورت در فرآیندی تلفیق می شوند که نگرش افراد را تقویت می کنند آنها را قادرمی کنند تا علائم موجودیت منحصر به فرد و فراگیرشان را بهتر درک کنند و راه رسیدن به شکوفایی را در حیطه هایی که برایشان از بالاترین ارزش ها برخوردار است، بهتر دنبال کنند.[6]
آنچه که باید مورد توجه قرار داد این است که ریشه و منبع شکست و پیروزی هرکس، خود اوست و باید از تخریب این خود و ویران کردن آن پرهیز کرد سبک زندگی فردی و اجتماعی را مورد بررسی قرار داده و با اتکا به موازین علمی و روانشناختی، زمینه های خود تخریبی ساده و پیچیده را شناخت تا بتوان بر آنها غلبه کرد.
پی نوشت ها:
1-karl Abraham
2-sigmund freud
3-samuel j warner
4-خود شکوفایی وخود ویرانگری،جی وارنر، ترجمه ثریا پاک نظر،گام نو
5-خود مقدس شما، وین دایر، ترجمه ناهید ایران نژاد، نسل نو اندیش
6- خود شکوفایی وخود ویرانگری، جی وارنر، ترجمه ثریا پاک نظر، گام نو
**گروه ایرنا مقاله
از: جمال دارابی خبرنگار افتخاری ایرنا مرکز ایلام
خود تخریب گری، پدیده ای است که نه به میزان هوش افراد ربط دارد و نه به شغل و موقعیت اجتماعی آنها ،این گونه افراد در هر سطحی از جامعه وجود دارند و شیطان وجود آنها همواره در حال برنامه ریزی برای تخریب و صدمه زدن به خود و دیگران است.
اگر چه مطالعات مختلف در این زمینه توسط کارل آبراهام [1] وزیگموند فروید [2]انجام شده است ولی این دکتر ساموئل جی وارنر[3]بود که در کتاب مهم و تاثیرگذار«خود شکوفایی و خود ویرانگری» که حاصل سال ها مطالعه و رفتار شناسی افراد مختلف بود به جنبه های گوناگونی از الگوهای خود تخریبی پرداخت.
خود تخریب، فردی است که به هر کاری دست می زند تا به آزار خودش مبادرت کند، از رفتارهای به ظاهر ساده ای مانند سیگار کشیدن و پرخوری گرفته تا رفتارهای با ریسک بالا مانند استفاده از مواد مخدر صنعتی و اقدام به خود کشی.
این شخص در لحظه ای که باید از قدرت خود استفاده کند افسرده می شود، درنهایی ترین لحظات درمان ادامه کار پزشکی را رها می کند و این در حالی است که چنین فردی نه تنها از کرده های خود ناراحت نیست که ریشخند پیروزمندانه ای نیز خواهد داشت.
درک واضح معانی واقعی تخریب خود و دیگران در زندگی بسیار دشوار است، انگیزه تخریب در انسان باور کردنی نیست. پذیرفتن اینکه بعضی افراد توانایی خود را برای آسیب رساندن به خود و دیگران مساله ای عادی تلقی می کنند، بسیار دردناک و وحشتناک است.
افزون بر این ما همیشه شکست هایمان را به خوبی توجیه می کنیم و دلایل خوب، کافی و منطقی برای استفاده نکردن از توانایی های خود داریم.[4]
وقتی شما برای محدودیت ها بحث می کنید تنها نصیبی که می برید محدودیت شماست اگر مدت مدیدی در مورد محدودیت های خود صحبت کنید، در مورد آنچه که دسترسی به آن را غیر ممکن می دانید متقاعد خواهید شد.[5]
مکانیسم های مختلفی مانند مقابله با فشارهای زندگی و استرس، خشم درونی، خواسته های سرکوب شده در اجتماع و کمبود اعتماد به نفس برای توجیه رفتار های مخرب ارائه شده که به شکل تظاهرات ساده و یا خطرناک در رفتار ذهنی و خارجی فرد بروز می کند.
آسیب به خود می تواند در زمینه های روانی، ذهنی، عاطفی و یا فیزیکی باشد از نهیب بی عرضگی و ناتوانی زدن به خود، القای احساس یاس و ناتوانی، توهین به خود و به کار بردن الفاظ ناروا گرفته تا آسیب های جسمی و در نهایت خود زنی و خودکشی می تواند در این طیف قرار گیرد.
نشانه هایی برای خود تخریبی احصا شده است که هر کس باید با تفکر در زندگی شخصی و یافتن آنها، نسبت به مقابله و درمان خود اقدام کند: ذهنیت شکست و بی کفایتی، وضعیت غذایی نامناسب، عادت به بیکاری، آسیب به خود و جامعه، احساس ترحم به خود، مصرف مواد مخدر و الکل، سیگار کشیدن، عدم بروز احساسات، اجتناب از دریافت کمک، از خود گذشتگی زیادی، نادیده گرفتن تن و روح خود از لحاظ ظاهری و تغذیه ای، عدم درمان بیماری های جسمی و روانی و ماندن در شرایط نامساعد فیزیکی و روانی از جمله این موارد است.
عقل چراغ زندگی است، روان درمانی در بهترین حالت چیزی جز شکل مدرن تمرین های دیرینه نیست که در آن ژرف اندیشی و مشورت در فرآیندی تلفیق می شوند که نگرش افراد را تقویت می کنند آنها را قادرمی کنند تا علائم موجودیت منحصر به فرد و فراگیرشان را بهتر درک کنند و راه رسیدن به شکوفایی را در حیطه هایی که برایشان از بالاترین ارزش ها برخوردار است، بهتر دنبال کنند.[6]
آنچه که باید مورد توجه قرار داد این است که ریشه و منبع شکست و پیروزی هرکس، خود اوست و باید از تخریب این خود و ویران کردن آن پرهیز کرد سبک زندگی فردی و اجتماعی را مورد بررسی قرار داده و با اتکا به موازین علمی و روانشناختی، زمینه های خود تخریبی ساده و پیچیده را شناخت تا بتوان بر آنها غلبه کرد.
پی نوشت ها:
1-karl Abraham
2-sigmund freud
3-samuel j warner
4-خود شکوفایی وخود ویرانگری،جی وارنر، ترجمه ثریا پاک نظر،گام نو
5-خود مقدس شما، وین دایر، ترجمه ناهید ایران نژاد، نسل نو اندیش
6- خود شکوفایی وخود ویرانگری، جی وارنر، ترجمه ثریا پاک نظر، گام نو
**گروه ایرنا مقاله
از: جمال دارابی خبرنگار افتخاری ایرنا مرکز ایلام
کپی شد