ناباورانه و سخت بود و هنوز هم ملتی و حتی جهانی در بهت شنیدن خبر شهادتش بسر می برند، دیروز عکس و تصویرش که در فضای مجازی در همان دقایق ابتدایی صبح منتشر شد، به خیالم باز هم سردار در عملیاتی فتح الفتوح کرده و باز گرازی از حرامیان داعش را به زیر افکنده، نگاهش کردم اما برایم سخت بود باور شهادتش و دیگر نبودنش.
مگر می شد شیر رعدآسای کرار و فرمانده دلها و سردار جبهه های مقاومت و ژنرال بزرگ خاورمیانه را اینچنین با دستی جدا از پیکر و تنی پاره پاره در تصویر دید.
بی گمان جز شهادت و رسیدن به درجه اعلای انسانیت در نزد معبود تصوری در ناخودآگاهم برایش متصور نبودم اما هنوز خیلی زود بود، هنوز پشت دشمن جانانه به خاک مالیده نشده بود هنوز هم جوانان و کودکان مسلمان نیاز داشتند تا این سردار را بیشتر در کنارشان ببینند.
هنوز خیلی زود بود که این ابر مرد تاریخ جهاد مقاومت اینچنین ناجوانمردانه به آرزوی دیرینه اش نائل شود و به فیض شهادت برسد.
غم در چشم ها و وجود تک تک آدم هایی که به نشانه اعتراض در راهپیمایی دیروز ایلام حضور داشتند موج می زد، شانه مردانی سبز پوش با تن های تنومند و بزرگ می لرزید، ضجه مادرانی که شیون کنان در رسای امیر لشکر مقاومت فریاد می زدند و ناله "وی وی وی وی" را با ندای یا حسین یا حسین هم کلام کرده بودند، حس اندوهبار و غمناکی در وجودت تداعی می کرد.
نفس در سینه حبس بود و بود عطر یاس و گل محمدی همراه با بوی اسپند فضا را معطر از یاد شهدا کرده بود، صدای صلوات و طنین فریاد یا حسین یا حسین خبر از داغ عزا بود و همچون تیری زهرآگین تمام وجودت را مورمور می کرد و حس و حالی بس ناخوش در زیر پوست تنت رخنه می کرد.
سوگی سنگین، به عظمت یک مرد بزرگ، عزایی سیاه همچون کابوس دهشتناک داعش و اسارت دخترکان بی گناه، غمی بس بزرگ به بزرگی ابهت مردی از جنس عشق و ایثار، رفتنش را هیچ کس باور نداشت و جهانی در ماتم فرو رفت.
نمی شود گفت سردار یک فانی بود و باید یک روز می رفت، سردار سلیمانی سالهای سال بود که سردار دلها شده بود و حتی دشمنان همه به اقتدار و قدرت و عظمتش احترام می گذاشتند و دعای هزاران زن بدرقه راهش بود زیرا که حرمت و حیا و غیرت را با همه مردانگی اش همچون اسوه اش علمدار کربلا در حق آل حرم و دخترکان بی پناه شام و رقه و سوریه و عراق حفظ کرده بود.
آوازه نامش موجب عزت ایران بود و شجاعت و شهامتش قدرت و غیرت را در وجود مردان به حرکت در می آورد.
سردار سلیمانی، ابر مردی به عظمت قدرت یک ملت بود، سرداری برای همه زمانها و مرد افسانه ای برای همه قصه هایی که در آسیا و آمریکا و همه جهان نقل خواهد شد.
ژنرال بزرگ جبهه مقاومت آسمانی شد و از این پس مادران همه سرزمین های اسلامی راوی شهامت ها، شجاعت ها و دلیری هایش خواهند بود و افسانه سردار واقعیتی است که نشان از صلابت مردی از جنس نور و شهادت داد.
سردار پر کشید و به آسمان عروج کرد اما هزاران سلیمانی پا جای پایش می گذارند زیرا که این مکتب هنوز دانش آموختگان و رهروانی پر شور دارد که نخواهند گذاشت خاطره سردار در گذر تاریخ زوده شود.
این انقلاب چهل سال است که سرداران و ابر مردانی بزرگ را پرورانده و به عروج رسانیده و باز در مکتب و خاک پرگهرش سردار سلیمانی های دیگری طلوع خواهند کرد و قصه ناتمام دشمن را با هلاکت و نابودی همیشه کفر به پایان می رسانند.
امروز خیلی ها در عزای عروج سردار حاج قاسم سلیمانی در سوگ اند و بیشتر از همه زنان و دختران عراقی و سوریه ای که شهامت مثال زدنی سردار را در حفظ حرمت و آزادگی اشان به یدک می کشند.
ملت ایران در سوگ عزیزی نالان و غمبار است که حضورش کابوس دشمن بود و افکار و طراحی بی نظیر جنگی اش همه توطئه ها و راهبردهای استراتژیک و معاملات نظامی دشمنان را به هم می ریخت.
بی گمان واژه شهید و شهادت شایسته مردانی بزرگ همچون سردار سلیمانی و یارانش و همه مردان شجاعی است که در راه آزادگی و عزت مسلمین از جان و خون خویش می گذرند.
سردار دست از تن جدا، سردار بزرگ دلها، ابر مرد تاریخ مقاومت، اسوه بزرگ جبهه استقامت، ژنرال پرهیبت مردانگی و شهامت، محبوب دل آزادگان شهادتت مبارک.