خبرگزاری مهر - گروه استانها، عاطفه علیان: انقلاب اسلامی توانست ایران را از شر وابستگی به قدرت های استکباری برهاند و نوید بخش «استقلال» و «آزادی» باشد؛ ارمغانی که انقلاب برای فرزندانش داشت اعتماد به نفسی بود که جلوه آن را می توان در جوانانی دید که هشت سال در جبهه های حق علیه باطل گفتمان «خودباروی و ما می توانیم» را باور کردند و با اطاعت از ولی فقیه هر روز بیشتر قوی شدند و در حرکتی بنیادین«خودباوری» را جایگزین«حقارت» کردند.

انقلاب اسلامی حرکتی علیه «وابستگی و ذلت» بود؛ همان حرکتی که مقام معظم رهبری فرمودند که «این انقلاب حرکت عظیمی بود برای اینکه وابستگی و عقب ماندگی را-این دو ذلت بزرگ- به برکت اسلام و با راهنمایی و رهبری اسلام، از این ملت بزداید. دو درد طولانی مزمن بود، اینها را علاج بدهد؛ انقلاب برای این به وجود آمد و نظام جمهوری اسلامی بر این اساس تشکیل شد».

با همین گفتمان«خودباوری و عزت مندی» در آستانه چهل و دومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران گفتگویی با جانشین فرماندهی قرارگاه منطقه ای سیدالشهدا نیروی زمینی سپاه پاسداران در استانهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد داشتیم.

سردار پاسدار اصغر عرب پور با تاکید بر اینکه هر جریانی که امروز تلاش کند گفتمان «وابستگی و تحقیر» را تئوریزه کند قطعا برخلاف مسیر مردم حرکت کرده و محکوم به شکست و ذلت است؛ به ابعاد مختلف این موضوع در پیش از انقلاب و دوران دفاع مقدس و امروز پرداخت که در ادامه از نظر خوانندگان می گذرد:

در آغاز سخن از دوران کودکی و نوجوانی خودتان بفرمایید.

متولد ۱۳۴۰ هستم. موقع انقلاب هفده سال داشتم و در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمدم و بزرگ شدم. آمادگی فطری و گرایش مذهبی در درونم وجود داشت. قبل از بلوغ علاقه مند به حضور در جلسات مذهبی بودم و در کلاس های قران مسجد محله شرکت می کردم.

با نام امام خمینی چگونه آشنا شدید؟

با آن سن و سال کم در موقع انقلاب اشرافی بر کشور و منطقه نداشتیم. در همین حد می دانستیم که نظامی بر کشور ما حاکم است که مسئولان آن تابع هیچ دین و آیینی نیستند و مروجان فساد و فحشا در این مملکت هستند؛ برگزاری جشن های دو هزار و پانصد ساله و نخست وزیری ۱۳ ساله هویدا و وابستگی شاه به عنوان جزئی از پازل استعمار و کفر در جامعه مذهبی ایران و به ویژه اصفهان، ما را که در جلسات قرآنی و خانواده با نام امام خمینی انس گرفته بودیم، بیش از پیش در شرکت کردن در تظاهرات ها علیه شاه مصمم می کرد و انگار نسل ما همان نوجوان هایی بود که امام (ره) در سال ۴۲ گفته بودند«سربازانمن در گهواره هستند.»

از اتفاقات سال ۵۶ و قیام مردم علیه حکومت پهلوی باخبر بودید؟

دو اتفاق مهم در سال ۵۶ یکی چاپ مقاله توهین آمیز نسبت به امام خمینی در روزنامه اطلاعات(هفدهم دی ماه ۵۶) و دیگری شهادت فرزند امام باعث شد که مردم آگاهی بیشتری از رژیم فاسد شاهنشاهی پیدا کنند و پی ببرند که شاه به تدریج قصد برچیدن سفره اسلام را دارد و با انقلاب همراه شدند. به اعتقاد من انقلابی که در ایران رخ داد صددرصد ریشه اسلامی داشت.

نقطه شروع راه پیمایی ها از مساجد آغاز شد و چون مردم با حکم مرجع تقلید، با شاه درگیر شدند، اعتقاد داشتند که اگر اتفاقی برایشان بیفتد، در پیشگاه خداوند شهید محسوب می شوند. کم کم با پیام هایی که حضرت امام در قالب اطلاعیه می فرستاندن و در اختیار مردم قرار می گرفت، جامعه برای انقلاب آمادگی پیدا کرد. در سال ۵۶ بعد از طی کردن دوره راهنمایی به دبیرستان رفتم. اول دبیرستان بودم که برای مناسبت شهادت فرزند امام(ره) در قم بودم.

مبارزات و اعتراضات مردمی در اصفهان از کی عمومیت پیدا کرد؟

شب پنجم رمضان(۱۹/۵/۱۳۵۷) درگیری شدیدی بین مردم انقلابی و مزدوران شاه به وجود آمد. این واقعه تاثیر بسیار زیادی بر آگاهی مردم داشت و مبارزات شکل علنی پیدا کرد.

تمام تظاهرات به فرمان امام(ره) و با اطلاعیه هایی که ایشان می دادند، سازماندهی و به صورت منسجم برگزار می شد. من به اتفاق خانواده و دوستانم هر روز صبح در تظاهرات شرکت می کردیم.

این حالت در شهر عمومیت داشت و تظاهرات میلیونی شده بود. وجه اسلامی بودن انقلاب، مردم متدین و مذهبی اصفهان را با جدیت به خیابان ها کشانده بود. اگر هدفی غیر از اسلام بود، انقلاب هیچ گاه به نتیجه نمی رسید و مانند کودتای ۲۸ مرداد سرکوب می شد اما انقلاب ریشه در اعتقادات مردم و رویه اسلام خواهی داشت و درگیری هایی با ماموران شاه هم ایجاد می شد.

مردم اصفهان در میدان مجسمه (انقلاب اسلامی فعلی) جمع شدند و با اینکه ارتش شاه وارد عمل شد و تیراندازی زیادی کرد این مردم اصفهان بودند که با کلاه های نقاب دار معروف به «مرگ بر شاهی» را روی سرشان می کشیدند تا دیده نشوند.

در نهایت نهال انقلاب در حال رشد بود و بسیار زودتر از آنچه می پنداشتیم به ثمر نشست و هیچ قدرتی نتوانست جلوی آن را بگیرد. اما در مجموع همانطور که تاکید کردم ریشه پیروزی انقلاب، اسلام بود.

شهرهای قم، اصفهان و تبریز و مشهد با ماهیت مذهبی در پیشبرد انقلاب نقش مهمی داشتند. اصفهان به شهر گنبدهای فیروزه ای معروف است و علت هم در مساجد نهفته است، با اینکه انقلاب اسلامی از شهر قم شروع شد اما اصفهانی ها با عزم جزمی که به خرج دادند به طوریکه اولین حکومت نظامی در اصفهان برگزار شد توانستند در پیروزی انقلاب نقش برجسته ای ایفا کنند.

لحظات پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۵۷ کجا بودید؟

از شام ۲۱ بهمن همه مردم به خیابان ها آمده بودند و کمتر کسی در خانه مانده بود. روز ۲۲ بهمن ساعتی که آقای محلاتی اطلاعیه ای با مضمون «توجه، این صدای انقلاب مردم هست.» تمام جوانان انقلابی پر از شور بودند. از ۲۲ بهمن ماه ۵۷ تا اواخر ۵۸ برقراری امنیت در اختیار نیروهای انقلابی کمیته بود که تنها بازوی مسلح حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی بودند.

کم کم سربازهایی که به فرمان امام خمینی(ره) پادگان ها را ترک کرده بودند، به محل خدمت مراجعت کردند و امنیت کشور سروسامان گرفت و شرایط به گونه ای بود که کسی جرات نمی کرد امنیت داخلی کشور را مخدوش کند.

سپاه اصفهان در ابتدای تشکیل، بیشتر در چه زمینه هایی فعال بود؟

سپاه یک نیروی انقلابی بود و هر اتفاقی که در کشور می افتاد اعم از امنیتی، سیاسی و حتی بحران های اقتصادی و فرهنگی سینه چاک بود. نیروهای سپاه اصفهان در طول این چهل و دو سال نقش بسیار مهمی داشتند.

همانطور که امام (ره) فرمودند:« اگر سپاه نبود، کشور هم نبود.» به معنای واقعی در نیروهای سپاهی اصفهان متبلور شده بود. همانطور که در دیدار سال ۱۳۷۵ با مقام معظم رهبری هم ایشان به نقش نیروهای انقلابی اصفهان در اوج سالهای بحرانی و دفاع مقدس تاکید کردند.

بعد از شروع جنگ تحمیلی کی عازم جبهه شدید؟

جنگ در شهریور سال ۱۳۵۹ شروع شد. در آن زمان دانش آموز بودم و با اینکه می خواستم عازم جبهه شوم و با هر ترفندی هم که شده سه بار عازم شدم اما وقتی امام(ره) فرمودند«که اولویت برای دانش آموزان تحصیلشان است.» و با قول اینکه هروقت نیرو نیاز بود مرا مطلع کنند صبر کردم تا تحصیلم تمام شود. با این وجود در ایام عید سال ۱۳۶۰ به مدت یک ماه و نیم از طریق جهادسازندگی نجف آباد عازم جبهه شدم و پس از آن در سال ۶۱ پس از پایان تحصیلاتم عازم جبهه شدم و تا پایان جنگ هم ماندم.

به شما تکلیف کرده بودند بمانید، چرا تصمیم به رفتن به جبهه گرفتید؟

به نظرم ریشه انقلاب و دفاع مقدس در اسلام خلاصه می شود. اینکه امام (ره) به عنوان ولی فقیه حضور در جنگ و جبهه را دستور دادند این یک تکلیف الهی شد. در دفاع مقدس جهاد سازندگی وجود داشت که متاسفانه پس از جنگ با وزارت کشاورزی ادغام شد و سازمان جهادکشاورزی ایجاد شد. هر شهرستانی برای خود جهادسازندگی داشت. من از طریق جهاد سازندگی نجف آباد عازم جبهه شدم که با تکیه بر «خودباوری» و بدون امکاناتی کارهای مهندسی مهمی انجام دادیم.

و جایگاه استان اصفهان در دفاع از مام وطن چگونه بود؟

استان اصفهان با یگان های مهم از جمله لشگر ۸ نجف اشرف و لشگر۱۴ امام حسین(ع) و قمر بنی هاشم که مربوط به استان چهارمحال و بختیاری بود که در آن سالها بخشی از استان اصفهان بود یک تنه لرزه بر پیکر دشمن می گذاشتند.

از سوی دیگر فرماندهان جنگ از شهیدان خرازی، کاظمی، شهبازی، قربانی، صالحی، همت و ... تاثیر اصفهانی ها در جنگ را که به علت جدیت و تعصب در مذهب بود و لاغیر گوشزد می کند. این را باید در نظر گرفت که دین ما حاوی اصولی است و همین اصول دین در شکل گیری انقلاب و پیروزی در جنگ موثر بود وگرنه ملیت همواره وجود داشته است اما اینکه امروزه برخی از مسئولان می گویند دفاع از حرم از منافع نظام نیست درست مانند همان فرضیه ای است که در سالهای جنگ مطرح می شد که حفظ خوزستان به ما مربوط نیست.

شما در بخش زرهی لشکر ۸ نجف اشرف به فرماندهی شهید سردار حاج احمد کاظمی بودید؟ خاطره ای از آن ایام بگویید.

می خندد؛ خاطره که بسیار است تا سال ۷۶ که در رکاب ایشان بودم هر روزش خاطره است اما اجازه دهید دو خاطره شیرین برایتان بگویم؛سردار کاظمی فرمانده بسیار شجاع و نترسی بود. در عملیات رمضان که این عملیات طی ۵ مرحله از تاریخ ۲۲/۴/۱۳۶۱ آغاز و تا تاریخ ۶/۵/۱۳۶۱ به طول انجامید و یگان های قرارگاه فتح توانستند با نفوذ به عمق خاک عراق تا نهر کتیبان پیش بروند و به قرارگاه فرماندهی برسند.

در همین عملیات برای آنکه هلیکوپترها تانک های خودی را به اشتباه نگیرند بر روی لوله های آن رنگ پاشیده بودیم. ناگهان از دور یک سری تانک ها را دیدیم که سر آنها به طرف ایران بود اما نمی توانستیم تشخیص بدهیم که این تانک ها مال ماست یا دشمن. شهید حاج کاظم به تنهایی سوار جیب شد و تا نزدیک نهر کتیبان رفتند و با مشاهده نزدیک از تانک ها، برگشت و گفت اینها مال دشمن است شلیک کنید.

خاطره دیگر برمی گردد به عمق نفرت شهید کاظمی از دشمن. باز هم در همان عملیات رمضان مدام به تنهایی خاکریزها را چک می کرد تا مبادا رزمنده ای خوابش برده باشد یا زخمی شده باشد و خوفی از دشمن نداشت و این بغض و کینه از دشمن را به وضوح نشان می داد. در همان عملیات مقداری هندوانه در پشت خاکریز باقی مانده بود که شهید کاظمی آنها را با پا له کردند تا مبادا به دست دشمن برسد.

بیش از چهار دهه از انقلاب و بیش از سه دهه از پایان جنگ تحمیلی می گذرد. وجه مشترک هر دو احیا گفتمان «خودباوری» به جای «حقارت و وابستگی» بود. چگونه امروز می توان هر جریانی که امروز تلاش کند گفتمان وابستگی و تحقیر را تئوریزه کند محکوم به شکست دانست؟

مردم ما همواره نسبت به نظام کفر جهانی نفرت داشته اند زیرا این کفر جهانی و استعمار بود که شاه را به عنوان قطعه ای از یک پازل در نظر می گرفت و کفار به دنبال سودجویی و منفعت شخصی بودند. این نکته را باید در نظر داشت در جنگ اول جهانی امپراتوری عثمانی در قالب خلیفه گری تجزیه شد و کشورهایی مانند لبنان، ترکیه، اردن، عراق، سوریه، فلسطین و لبنان تشکیل شدند و در جنگ دوم جهانی اسراییل با قیمومیت انگلستان و شعار از نیل تا فرات به صورت جعلی شکل گرفت و به دنبال کل خاورمیانه است.

نظام دینی تابع اصولی است و از ابتدای انقلاب تاکنون مفاهیمی همچون «ذلت»، «تحقیر»،«وابستگی» در این اصول هیچ گونه جایگاهی ندارد. بگذارید کمی موضوع را باز کنم؛ در همین ترورحکومتی شهید سردار حاج قاسم سلیمانی اصول نظام مقدس جمهوری اسلامی این بود که از «دشمن نمی ترسیم» با اینکه برخی از مسئولان دچار هراس از جنگ شده بودند با حضور مستقیم شخص رهبر این قضیه مدیریت شد و با حمله به پایگاه های عین الاسد امریکا پا پس کشید و همین انتقام سخت  آینده ما را بیمه کرد.

این درحالی است که اگر امروزه با کنارآمدن با امریکا و کفار تحت عنوان مفاهیم«ذلت»و «وابستگی» با همان ماهیت برجامی خود را به استعمار و کفرجهانی نزدیک کرده بودیم سرنوشتی مشابه قذافی و صدام در انتظارمان بود.

پس چگونه در این شرایط با ترور حکومتی که شخص ترامپ انجام داد هنوز هم مسئولی پیدا می شود که گوشه چشمی به امریکا داشته باشد؟

این ها را می توان در قالب همان جریان نفوذی دشمن تعریف کرد که بارها مقام معظم رهبری هشدار دادند که «امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ است برای این کشور؛ نفوذ امنیتی چیز کوچکی نیست و عوامل خودش را دارد.»

اینکه علی رغم توصیه های رهبر عده ای با برجام انرژی هسته ای را رو به نابودی بردند تا به جای توکل بر خداوند با جلب رضایت اروپایی ها و امریکایی ها بر کفار توکل کنند! این در حالی است که دشمن هدفمند به دنبال منافع یک جانبه خودش است و اگر این تعداد موشک را نابود کرده بود در این شرایطی که به راحتی دست به ترور حکومتی می زند ما چگونه از جمهوری اسلامی دفاع می کردیم.

البته این نکته را هم باید بگویم آنهایی که تحت تاثیر کفار هستند در همین بلادکفر هم درس خوانده اند؛ این در حالی است که شهید سلیمانی، حسن تهرانی مقدم پدر علم موشکی ایران، احمدی روشن و هر کسی که برای پیشرفت علمی موثر بوده در داخل کشور درس خوانده است. پس گفتمان «ذلت» و «وابستگی» با اصول این نظام که بر پایه اصول دینی است منافات دارد و باید مراقب جریان های نفوذی در بین مسئولان برجسته نظام مقدس جمهوری اسلامی بود.  

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 1349148
  • منبع: mehrnews.com
  • نسخه چاپی

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.