پوشاک، علاوه بر اینکه یکی از مهم ترین نیازهای مادی انسان است، سمبل فرهنگ و تمدن بشری نیز به شمار می رود چرا که نشان دهنده باورهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی است.

لباس همانند سایر پدیده های زندگی از بدو پیدایش در طول تاریخ سیر تکاملی خود را طی کرده و از صورت ابتدایی خود بیرون آمده است.هریک از اقوام مختلف، بنا به مقتضیات ویژه خود به تهیه لباسهای گوناگون پرداخته و در دوخت و تزیین آن ابتکاراتی از خود نشان داده اند.

به گواه تاریخ، انسان نخست‏ با برگ درختان، سپس با پوست‏ حیوانات و بعدها با دست‏بافت‏های خود، خویش را پوشاند. ویل دورانت درباره پوشاک انسان و تاریخ صنعت بافندگی می ‏نویسد: از وقتی که انسان بافندگی را آغاز کرد بر حسب ضرورت سوزن و سنجاق را ساخت، با پشم گوسفند و الیاف گیاهان لباس‏هایی را برای خود تهیه کرد.

بنا به اظهار صاحبنظران، مقوله پوشاک  همواره با مدنیت و تمدن بشری ارتباط مستقیم داشته و هر چه تمدن انسان جلوتر رفته تکه های پوشش او بیشتر شده است و تنها در قرن بیستم است که می بینیم تمدن با هزاران تعمد با عریانی و برهنگی همراه می شود.

به باور کارشناسان، شرایط جغرافیایی و محیطی و آب و هوا،  نحوه زندگی و اسکان و اوضاع اجتماعی، جنگ ها و اوضاع سیاسی و نوع حکومت، شرایط و اوضاع اقتصادی و پیشرفت های تکنولوژی، اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم،  نظام طبقاتی حاکم بر جامعه و  روابط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، بر فرم لباس ها درجوامع مختلف موثر بوده اند.

مورخان بر این باورند پوشش زن و مرد ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دستخوش تحولات عمیق نشده و مفهوم آن در فرهنگ ایرانی حفظ شده است، اما با این وجود می توان  با بررسی و مطالعه سیر تحول تاریخی پوشاک، به مفاهیم جالبی در خصوص زیباشناسی، اعتقادات، طبقات اجتماعی همچنین پیشرفت صنعت نساجی و پارچه بافی دست یافت.

بررسی اسناد تاریخی نشان می دهد پوشاک ایرانیان در زمان ۵۵۰ قبل از میلاد تا دوران جنگ های صلیبی، ادامه لباس بابلی ها و آشوری ها و بسیار متنوع و گوناگون بود. در ۱۳۵۰ قبل از میلاد بر اساس اسنادی که از تمدن ایلامی به دست آمده، ایرانیان «لباس کامل» به تن می کرده اند. ایرانیان باز گذاشتن هر یک از قسمت های بدن، جز دو دست را خلاف ادب می شمردند و به جهت پوشش سر و پای خود، از سربند یا کلاه یا پاپوش استفاده می کردند.تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران در هیچ کجای خود زنان را باظاهری برهنه یا نیمه عریان ندیده است، مگر آنجا که دستان بیگانگان تلاش نموده این ملت را از تمدن و فرهنگش جدا کند.

گذری بر  دوره‌های متمادی زندگی ایرانیان، نشانگر آن است که حفظ حریم فردی و بین فردی از اهمیت زیادی برخوردار بوده است و این امر در امر پوشاک آنان خودنمایی می‌کند، چنانچه بیرون بودن بیش از گردی صورت و کف دو دست، بی‌حرمتی محسوب می‌شده و افراد خصوصا بانوان این امر را رعایت می‌کرده‌اند. بنابراین ساختار پوشاک زنان در ایران  به گفته کارشناسان نشانگر عمق نگاه باستانی فرهنگ ایرانی در خصوص پوشش زنان، حریم بین فردی و تاثیر و تاثر آن در رشد فرد و جامعه است.

متداول بودن حجاب در میان ملل مختلف که عقیده، مذهب و شرایط جغرافیایی متفاوت داشتند، نیز نشان دهنده تمایل فطری زنان به حجاب دانسته شده است و دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاریخ و عصر حجر نسبت می‏دهند.

مورخان و متفکران، رویکرد انسان به پوشش را  نشات گرفته از نهاد و فطرت او دانسته‏اند، این نکته را از آنجا که  آدم و حوا بدون حضور ناظری بیگانه از برهنگی احساس شرم کردند و بدون آن که تحت تاثیر هیچ آموزه، فرمان یا تذکری قرار گیرند، به وسیله برگ‏های درختان بهشتی به سرعت‏ خود را پوشاندند  تا زمان هایی که پوشش زنان به عنوان حجاب، در نقاط مختلف جهان به طور کامل رعایت می‏ شده و حتی در بعضی از موارد با شدت و سختی همراه بوده است می توان دریافت.

بر این اساس نگاهی به پوشش زنان در ادیان و اقوام مختلف نشان می‏دهد ایرانیان،  یهودیان، مسیحیان، اعراب، یونانیان، اهالی رم، آلمان و خاور نزدیک  حجاب را به طور کامل رعایت می‏ کردند و بیشتر آنان  سر خویش را می‏ پوشاندند. کارشناسان بر اساس تصاویر موجود،  بر این باورند کاهش تدریجی حجاب زنان از نیمه دوم قرن هیجدهم در اروپا آغاز شد.

به گفته صاحبنظران،  نیاز طبیعی بشر در فرایند رشد و حضور اجتماعی او به گونه ای بود که از بدو آفرینش و پیش از تغییرات ناشی از تلاش استعمارگران، پوشش کامل برای انسانها و خصوصا برای زنان ایجاد کرد و ادیان الهی متناسب با مقتضیات زمان حجاب و پوشش را به شکل مناسب آن برای انسانها و به خصوص زنان معرفی کرده اند.

به گواه اسناد تاریخی،  پوشش در میان زنان ایران چنان چشم‏گیر است که برخی از اندیشمندان و تمدن‏ نگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کرده ‏اند.یافته های پژوهشی نشان می دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها (که نخستین ساکنان آریایی ایران زمین بوده اند) حجاب کاملی شامل پیراهن بلندچین دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباس ها، داشته اند. این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارس ها نیز معمول بوده است. در زمان زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند.
برابر متون تاریخی، در همه آن زمان ها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد می کردند و هم پای مردان به کار می پرداختند. و این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاط های فساد برانگیز همراه بوده است.جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران زمین به گونه ای بوده است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران زیبایی او را بنگرند، وی امتناع کرد و برای این سرپیچی، به حکم دادوران عنوان «ملکه ایران» را از دست داد.

زنان ایران زمین نیز همواره با آداب و رسوم فرهنگی خود با پوشش کامل زندگی کرده‌اند و همواره حفظ حجاب جزیی از فرهنگ آنان به شمار می‌آمد. دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی پوشش کامل را در چارچوبی متعادل و با در نظر گرفتن آزادی عمل برای زنان در تمام عرصه های زندگی، واجب شمرده است. حجاب و پوشش اسلامی، بانوان را از قرار گرفتن در معرض خطرات محفوظ می دارد بنابراین پس از ورود اسلام به این سرزمین، نوع پوشش و حد و مرزهای آن مطابق با معیارهای اسلامی تعیین و مهر تایید بر حجاب بانوان با ادله و استدلال دینی نهاده شد.

پوشش اصیل زن ایرانی در کهن تمدن اصفهان

این فراز و فرود تاریخی در تحول پوشاک زنان ایرانی در اقصی نقاط کشور از جمله اصفهان به وقوع پیوست. اسناد تاریخی نشان می دهد لباس اصیل مردم این خطه  نزدیک به ۳۰۰ سال قبل ، لباس نخی سفید یا شیری بوده است که به صورت دستباف تهیه می‌شده است.لباس اصیل زنان اصفهان شامل یک دامن مخمل قرمز کوتاه رنگ با چین‌های زیاد که توسط دکمه بسته می‌شده و یک پیراهن گلدوزی شیری رنگ بوده است.زنان جوان یک شلوار نخی سفید رنگ و زنان مسن شلوار مشکی می‌پوشیدند و برای حجاب ، چارقد گلدوزی شده شیری رنگی استفاده می‌کردند که با سنجاق دور سر بسته می‌بستند.

لباس مردان نیز از یک شلوار مشکی گشاد، پیراهن سفید یقه ساده دکمه دوبل با آستین‌های گشاد، یک جلیقه کوتاه مشکی و یک کلاه نمدی تشکیل می‌شده است.لباس مردان در زمستان یک قبای بلند ساده بر روی لباس اصلی بوده که با شال ابریشمی دور کمر بسته می‌شده است.

نوع پوشش سنتی در روستای ابیانه، که تا به امروز نیز ادامه یافته نمود قدمت فرهنگ و تمدن در  بخش پوشاک  و نساجی اصفهان است. روستای تاریخی ابیانه که در مرداد ۱۳۵۴ با شماره ثبت ۱۰۸۹ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، همواره در کانون توجه گردشگران داخلی و خارجی قرار  دارد.

این روستا در کنار برخورداری از جاذبه‌های فراوان همچون گویش اصیل پهلوی، عمارت‌های قدیمی، آتشکده، زیارتگاه، مسجد جامع و قلعه‌های تاریخی، از جاذبه دیگری هم برخوردار است و آن لباس سنتی مردم آن است که هنوز هم در میان آن‌ها رواج دارد.

نکته مهم در پوشاک ابیانه، استفاده از رنگ‌های روشن و برگرفته از طبیعت رنگارنگ منطقه است.در ابیانه زنان سیاه نمی‌پوشند، حتی در مراسم عزاداری نیز با لباس‌های رنگی محلی شرکت می‌کنند.

پایبندی ساکنان روستا به پوشاک سنتی‌شان به اندازه ای است که اهالی ده  از هر قشری در بازگشت به روستا، خود را ملزم می‌دانند که لباس محلی خود را بپوشند.

پیراهن بانوان ابیانه راسته و گشاد و قد آن تا بالای زانو می‌باشد. این پیراهن فاقد مچ در سرآستین بوده و یقه آن گرد است که در وسط چاکی تا حدود ۱۰ سانتی‌متر پایین‌تر از دور کمر دارد. دور تا دور چاک، پیش‌سینه‌ای دوخته می‌شود که با پارچه‌ پیراهن متفاوت می‌باشد. روی این پیش‌سینه و در دو طرف چاک، با انواع نوارها و یا یراق‌ها تزئین می‌شود. در کنار نوارها پارچه‌های رنگارنگ را به صورت مثلث‌های دو لایه آماده نموده و این مثلث‌ها را در طول چاک، در کنار هم می‌دوزند. پای دامن پیراهن به وسیله انواع سوزن‌دوزی‌هایی تزئین می‌شود.

در گذشته جنس پیراهن از تافته و به رنگ‌های عنابی و آبی انتخاب می‌شده اما امروزه از جنس و رنگ‌های مختلف تهیه می‌شود.

شلیته بانوان ابیانه گشاد بوده و قد آن تا وسط ساق پا می‌رسد. شلیته در دور کمر لیفه‌ای بوده و با بند یا کِش، جمع می‌شود و چون حالتی شبیه به شلوار دارد، در نتیجه این بانوان شلوار بلند به پا نمی‌کنند. از آنجا که این جامه بسیار پرچین می‌باشد، در تهیه آن از ۷ الی ۸ متر پارچه استفاده می‌شود. جنس شلیته از متقال یا کرباس رنگ شده یا پارچه‌های نخی گل‌دار می‌باشد که در قسمت وسط قد و پای دامن آن دو یا چند ردیف نواردوزی یا یراق‌دوزی انجام می‌شود.

یل بانوان ابیانه عبارت است از کتی راسته که بلندی آن حدوداً تا روی ران‌ها می‌باشد. یل در زیر بغل دارای چاک است و آستین‌های آن تا مچ دست می‌رسد. یقه آن چهارگوش (خِشتی) بوده و دور تا دور آن دو ردیف نواردوزی دارد. در گذشته یل از پارچه تافته تهیه می‌شد اما امروزه از انواع پارچه‌ها به ویژه پارچه‌های ترمه استفاده می‌شود.

روسری (چارقد) بانوان ابیانه پارچه‌ای مربع شکل به ابعاد ۱/۵×۱/۵ متر است که آن را از قطر تا زده و به صورت سه‌گوش روی سر قرار می‌گیرد. روسری از پارچه‌ای بسیار لطیف و نرم با گل‌های درشت قرمز تهیه می‌شده است که ترکیبی از رنگ‌های سبز و زرد را هم در خود دارد، به این علت که جلوه بیشتری به رنگ زمینه روسری ببخشد. مهم‌ترین ویژگی این روسری‌ها در قدیم این بوده که علیرغم بارها شستشو رنگشان تغییر نمی‌کرده است.

سربند این بانوان عبارت است از پارچه کلاغی مشکی که آن را از قسمت جلوی سر و بر روی پیشانی تا پشت سر به صورت حلقه‌ای برده و گره می‌زنند. استفاده از سربند برای این است که روسری بر روی سر استوار بماند.عرقچین کلاهی کاسه مانند است که اغلب رنگ آن قرمز بوده و زیر چارقد بر روی سر قرار می‌گیرد به گونه‌ای که مقداری از آن از زیر چارقد نمایان باشد.برای استفاده از عرقچین در مراسم عروسی، آن را با نقره و دیگر زینت‌آلات تزئین می‌کنند.

بانوان ابیانه در مواقعی از چادرشب استفاده می‌کنند که عبارت است از پارچه‌ ابریشمی شطرنجی که آن را از قطر تا زده و به صورت سه‌گوش به دور کمر می‌بندند یا روی سر می‌اندازند. چادرشب معمولاً توسط بانوان ابیانه بافته و تهیه می‌شود. این پارچه که در زبان محلی با نام «کجی» خوانده می‌شود، در میان دختران جوان به رنگ زرد و در میان زنان مسن به رنگ قرمز است.

جوراب بانوان ابیانه از جنس پنبه بوده و به وسیله خود بانوان بافته می‌شود.پاپوش زنان ابیانه در مواقع گرم سال، گیوه و در زمستان کفشی به نام چموش است.در هوای سرد زمستانی علاو ه بر این لباس‌ها بر روی پیراهن، پوششی به نام آرخالق یا نیم‌تنه که از پارچه مخملی تهیه شده استفاده می‌شود که با نام کرتی شناخته می‌شود.

نساجی به عنوان یک کهن هنر در اصفهان، از روزگاران دور بستری برای ارائه هنرهای بومی این خطه و به دنبال آن تحرک اقتصادی بوده است. 60 درصد پارچه‌های تخت بافت در اصفهان تولید می‌شود، در تبدیل مواد پتروشیمی به نخ و تبدیل نخ به پارچه، اصفهان در رده نخست کشور قرار دارد.

بنا به اظهار کارشناسان، اصفهان کمبود تولید پوشاک دارد که در صورت تأمین مواد اولیه و پارچه می‌تواند به دوران گذشته خود بازگردد.

کارشناسان تنوع فرهنگی قومی اصفهان را یک مزیت منحصر به فرد برای گردشگری پوشاک محلی می دانند، از سوی دیگر بسیاری از صاحبنظران معتقدند صنعت پوشاک با توجه به پیشینه تاریخی آن در اصفهان، صنعتی پنهان و فرصت اقتصادی خاموش است که باید آن را دید و به شکوفایی رساند.

از سوی دیگر آسیب های این بخش مانند قاچاق، مد گرایی با الگوی غربی و نبود هویت تاریخی ملی در طراحی لباس از جمله چالش هایی است که  کارشناسان در این بخش برشمرده اند.

اصفهان؛ نیازمند تجاری سازی نشان پوشاک

دبیر کمیسیون برنامه ریزی، هماهنگی و نظارت بر مبارزه با قاچاق کالا و ارز اصفهان گفت: از مجموع ۶۶ برند(نشان تجاری) پوشاک داخلی و خارجی موجود این استان ۲۲ برند مجوز فعالیت دارند.

سید مجتبی ایزدی در گفت و گو با ایرنا افزود: ۴۱ برند پوشاک ایرانی و سه برند پوشاک خارجی بدون مجوز و ۱۵ برند پوشاک ایرانی و هفت برند خارجی دارای مجوز در اصفهان وجود دارد.
وی اظهار داشت: سال گذشته ۱۲۳ پرونده در حوزه نساجی با ۱۶۹ هزار و ۲۵۱ ثوب لباس قاچاق به ارزش ۳۶ میلیارد ریال و در یک ماهه سال جاری چهار پرونده با یک هزار و ۶ ثوب لباس به ارزش ۲۹۰ میلیون ریال تشکیل شد.
دبیر کمیسیون برنامه ریزی، هماهنگی و نظارت بر مبارزه با قاچاق کالا و ارز اصفهان تصریح کرد: بالاترین میزان قاچاق کالا در کشور مربوط به پوشاک با ارزش ۲.۶ میلیارد دلار است و ۹۸ درصد پوشاک‌های خارجی عرضه شده در کشور قاچاق است.
وی بیان کرد: ساماندهی نشان‌های تجاری و شناسه گذاری و رهگیری پوشاک ۲ برنامه محوری ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز استان اصفهان در سال جاری است.
ایزدی با اشاره به اینکه آماری دقیقی از واحدهای تولید پوشاک و میزان تولید این واحدها در استان و کشور وجود ندارد، تصریح کرد: بر اساس آمار غیر رسمی ۲ هزار و ۳۰۰ واحد تولیدی در حوزه نساجی با ۱۱۷ هزار نفر اشتغال در استان وجود دارد که بخش مهمی از آنها به صورت کارگاه‌های زیرزمینی فعالیت می‌کنند.
وی اضافه کرد: سه هزار و ۱۰۰ واحد صنفی هم منسوجات و پوشاک را در اصفهان توزیع می‌کنند که ۲ هزار ۵۰۰ واحد آن دارای پروانه کسب و ۶۰۰ واحد هم بدون پروانه کسب هستند و هیچ مالیاتی به دولت پرداخت نمی‌کنند.
دبیر کمیسیون برنامه ریزی، هماهنگی و نظارت بر مبارزه با قاچاق کالا و ارز استان اصفهان خاطرنشان کرد: تولید کنندگان پوشاک این استان هیچ‌گونه آشنایی با کارها و فعالیت‌های خلاقانه و تحقیق و توسعه در زمینه برندینگ (تجاری سازی نشان) ندارند و به همین دلیل امکان و توان رقابت با کالاهای خارجی (قاچاق و غیرقاچاق) را ندارند.
وی با اشاره به اهمیت و مزیت‌های برندسازی پوشاک در استان تصریح کرد: جلب رضایت مشتری، ثبات فروش، شناخت مشتری و تأمین نیازهای مشتری، ایجاد وضعیت مطلوب و انسجام برای بازار، افزایش درآمد و تولید ثروت برای حوزه کسب و کار، جلوگیری از واردات و قاچاق بی رویه پوشاک و کاهش بیکاری و رونق اقتصادی از مهمترین مزیت‌های تجاری سازی نشان پوشاک محسوب می‌شود.
ایزدی گفت: برندسازی یک علم و هنر مدیریت ذهن مشتری است که با فرهنگ سازی ایجاد می‌شود و لازمه آن شناخت رفتار مصرف کننده است.

اشتغال انبوه در اصفهان  با ایجاد شهرک نساجی و پوشاک

معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری اصفهان از تاسیس شهرک نساجی و پوشاک در این استان خبر داد و در گفت و گو با ایرنا  افزود: هدف از ایجاد این شهرک، استفاده بهینه از ظرفیت ها و تجربه های استان در صنعت نساجی و ایجاد اشتغال انبوه است  چرا که این شهرک چرخه ریسندگی تا بافندگی، تولید و توزیع پوشاک را شامل می شود.  

سید حسن قاضی عسگر با اشاره به تشکیل کمیته تخصصی  برای راه اندازی شهرک نساجی و پوشاک، افزود: بنا به تصمیم این کمیته جانمایی احداث این شهرک در زمین های بین پالایشگاه و نیروگاه شهید منتظری اصفهان انجام شده است و این زمین ها در مرحله تغییرکاربری قرار دارد.  

معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری اصفهان  با بیان این که ایجاد چرخه ریسندگی تا توزیع پوشاک ارزش افزوده زیادی برای استان دارد، اضافه کرد: پس از اصفهان، شهرک نساجی و پوشاک اصفهان در کاشان احداث خواهد شد.  

نماینده مردم شاهین شهر، برخوار و میمه در مجلس شورای اسلامی  نیز معتقد است  آغاز راه اقتصاد مقاومتی از صنعت پوشاک و نساجی پا می گیرد.

وی به تازگی در در نخستین گردهمایی تخصصی صنایع نساجی، پوشاک و فناوری های وابسته با هدف حمایت از تولید ملی و افزایش رونق اقتصادی در سالن اجتماعات اتاق بازرگانی اصفهان، اظهار کرد:  صنعت  نساجی  اصفهان که در گذشته از نظر خودکفایی و خوداتکایی حرف اول را می زد امروز به حمایت و برنامه ریزی نیاز دارد.

حسینعلی حاجی دلیگانی افزود: در عرصه قانونگذاری و نظارت باید راهبردهایی به انجام برسد تا این صنعت مهم تقویت شود.

نماینده مردم شاهین شهر، برخوار و میمه در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: خوشبختانه تفکر راه اندازی شهرک پوشاک توسط مسئولان استان اجرایی شده تا دسترسی اهالی شهر اصفهان و شهرستان های اطراف به این شهرک ایجاد و شبکه ای ایجاد شود تا زنجیره های ناقص با زنجیره پوشاک و نساجی با فناوری روز ایجاد شود.

به گفته وی این شهرک بالغ بر ١٢٠ هزار شغل مستقیم ایجاد می کند و سالانه پنج میلیارد دلار کالا تولید می کند.

پوشاک، مسیر کم دردسر برای توسعه اصفهان

یک کارشناس ارشد صنعت نساجی اصفهان اشتغال بالای زنان، کم آب بر بودن و ارزش افزوده بالا را سه مزیت مهم صنعت نساجی دانست و به ایرنا گفت: در صنایع نساجی، نسبت میزان اشتغال به حجم سرمایه گذاری بالاست که به ازای تولید هر کیلو گرم پارچه پیراهنی، ۱۵ نفر مشغول کار هستند.

افشین پناهی نیاز اندک به ارز، پایین بودن قیمت تمام شده کالا، سرمایه پایین، بازار خوب صادرات، وجود کارگر و انرژی ارزان، نبود آلودگی زیست محیطی را از دیگر مزیت‌های این صنعت برشمرد.

وی افزود: افزایش نرخ دلار و جلوگیری از واردات زمینه خوبی را برای بهبود شرایط این صنعت فراهم کرده است.

به گفته این کارشناس، خلأ در زیرساخت‌ها، فروش مواد خام نساجی به کشورهای دیگر، کمبود تکنولوژی دوخت و دوز، نبود ماشین آلات تخصصی انواع دوخت، بالا بدون قیمت مواد اولیه، تعرفه‌های واردات پنبه و تحریم‌های داخلی را از موانع توسعه صنعت نساجی بر شمرد.

پناهی با بیان اینکه تحریم‌های کشور در حقیقت به نفع تولیدکنندگان نساجی است، افزود: در زمان حاضر درخواست پارچه در کشور به شدت افزایش یافته، اما در مقابل با کمبود پارچه معمولی و تخصصی برای تولید پوشاک مواجه هستیم.

وی به مشکل اشتغال، سرمایه گذاری و آب در اصفهان اشاره کرد و افزود: رونق صنعت نساجی در اصفهان با توجه به این محدودیت‌ها می‌تواند سکوی پرش بلندی به سوی توسعه باشد.

احیای پوشش زنان اصفهان ، حلقه مفقوده توسعه فرهنگی اقتصادی

یک کارشناس ارشد مردم شناسی اصفهان در این خصوص معتقد است اصفهان با برخورداری از شهرها و روستاهای متنوع، گنجینه منحصر به فردی از تنوع پوشش زنان در طول تمدن کهن خود را داراست که با برنامه ریزی به کشف ناشناخته های فرهنگی  همچنین رونق اقتصادی منجر  خواهد شد.

مریم بابایی راد در گفت و گو با ایرنا،  افزود: پوشش خاص زنان اصفهان به خصوص در روستاهای دارای بافت سنتی و در بین اقوام مختلفی که در پهنه این استان زندگی می کنند به فراموشی سپرده شده است،  این در حالی است که لباس هر قوم خود به تنهایی یک میراث گرانبهاست.

این مردم شناس با بیان اینکه سلیقه و ترجیح بخش قابل توجهی از زنان جامعه بازگشت به نشانه های کهن در زندگی است، افزود: طی چند سال اخیر  با وجود گستردگی مدگرایی بر اساس الگوی غربی، بسیاری از  دختران و زنان جامعه ایرانی به دنبال طیف های مختلف پوشش سنتی می روند و این مساله بیانگر جایگاه فاخر فرهنگ و سنن اصیل جوامع انسانی است.

بابایی راد افزود: متاسفانه طراحان لباس و فعالان تولید پوشاک از این نکته مهم غافل شده اند  به طوری که بخش قابل توجه بازار پوشاک زنان  همچنان تحت تاثیر الگوهای غیر بومی  است.

به گفته وی، تلفیق مدل های جدید پوشاک با طرح های قدیمی و اصیل راهکاری است که از سوی کارشناسان فرهنگ و اقتصاد مطرح می شود که برنامه ریزی برای این مهم  می تواند تحول عظیمی در بخش پوشاک زنان  بر اساس الگوهای ایرانی اسلامی ایجاد کند.

این کارشناس با بیان اینکه تدوین اطلس پوشش زنان اصفهان ضروری است، افزود: توجه به این بخش و معرفی سیر پوشش زنان اصفهان در دوران های مختلف، صنعت گردشگری و غنای فرهنگی تاریخی استان را نیز توسعه می دهد.

سیر پوشش زنان در تاریخ ایران

کارشناسان بر این باورند نگاهی به سیر پوشش زنان ایران در طول تاریخ و استخراج دوره های تاریخی منطبق با تمدن هر منطقه، حقایق جالب و پرفایده ای را در خصوص  باورها و اعتقادات جوامع گذشته بازتاب می دهد.

بررسی اسناد تاریخی نشان می دهد  در دوره مادها پوشاک زنان  از لحاظ شکل، با کمی تفاوت، با پوشاک مردان یکسان است ومرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می‏ شوند.

هخامنشیان از نظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاک خاص زنان این دوره آمده است: از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی برمی‏ خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است.تصویر به جا مانده بر روی تخته سنگهای دوره هخامنشی نشان می دهد که شباهتی بین لباس زنان و مردان پارسی وجود داشته است. زنان پارسی به جز لباس شبیه آنچه ملکه می پوشیده، لباس دیگری نیز داشته اند، پیراهن آنان پوششی ساده، بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه بوده که دامن از زانو به پایین شرابه هایی از مچ پا آویزان داشته، علاوه بر اینها زنان پارسی از چادر نیز استفاده می کردند، و آنرا بر روی تن خود می انداختند به طوری که تمام لباسهای زیر را می پوشانید. نقوشی که روی فرش پازیریک که در سیبری پیدا شده و آنرا مربوط به ایران در دوران هخامنشی می دانند، این مطلب را تصدیق می کند زیرا زنانی که بر روی این فرش نقش کرده اند پوششی سر اندر پا چیزی شبیه چادر روی همه پوشاک خود داشته اند.

در دوره  اشکانیان نیز همانند گذشته، پوشش زنان ایرانی کامل بوده است. در این باره آمده است: لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است و پیراهن دیگری روی آن را می پوشانیده است. قد پیراهن دوم نسبت به اولی کوتاه و  یقه باز بوده است و روی این دو پیراهن چادر به سر می کردند.
پیراهن ها از پارچه های منقش (قلابدوزی شده) تهیه می شده است. آنان کفش ساده دوران اشکانی را به پا می کردند و کمربندشان منحصر به نواری بوده که برای جمع کردن گشادی پیراهن در زیر سینه می بستند.در جای دیگر آمده است: چادر زنان اشکانی به رنگ‏های شاد و ارغوانی و یا سفید بوده است. گوشه چادر در زیر یک تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر می‏افتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها می‏پوشانیده است.

زنان در دوره ساسانیان  همچنان دارای حجاب کامل بودند. در مورد پوشاک زنان این دوره چنین آمده است: چادر که از دوره ‏های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است، در این دوره به صور مختلف مورد استفاده قرار می گرفت. بررسی نقوش سنگی و طرح‌هایی از چندین بشقاب باستانی نشان می‌دهد که بانون ساسانی پیراهنی بلند با آستین یا بدون آستین، پرچین و گشاد می پوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه مانند زنان اشکانی جمع می کردند، از طرز قلم زنی و چین سازی پیراهن و دامن پیداست که در انتهای دامن بر پشت پا، پارچه ای اضافه و پرچین به آن دوخته اند یقه پیراهن آنان اغلب گرد ولی یقه جلو باز تا پایین تر از سینه نیز دیده می شود زنان ساسانی گاهی چادر گشاد و پرچین سر می کردند که تا ساق پا می رسیده است.

در دوره  صفویان به دلیل آداب و مذهب خاص ایرانی و مذهب اثنی عشری، رشته های گوناگون صنعت و هنر، پیشرفت شایانی داشته است،  بنابراین در این  زمان پوشاک بانوان، با توجه به بافت خاص اجتماعی – مذهبی آن روزگار شکل خاصی به خود گرفت.پیراهنها، اغلب رنگارنگ و گلدار و زربفت ابریشمی بود و روی آن قبای جلوباز بلندی تا مچ پا به پا می کردند و کمربندی به کمر می بستند بصورتیکه محکم روی کمر قرار نگیرد، کلاه کوچک، چارقد، شلوار پنبه دوزی شده، جوراب ساقه کوتاه پارچه ای از جمله پوشاکی بودند که در فصل زمستان مورد استفاده زنان قرار می گرفتند.زنان هنگام بیرون رفتن از خانه چادر بزرگ سفید یا بنفش رنگی، به سر می کردند که تمامی بدن آنان را می پوشاند و فقط جلوی صورت باز می ماند که بوسیله آن می توانستند پیش روی خود را ببینند.در دوره نادرشاه افشار و خاندان او از تجملات لباس ها کاسته شد و جامه ها فرمی ساده تر به خود گرفتند.
از خصوصیات جامه های این دوره کوتاه شدن دامن پیراهن ها (بلوز) و قبا بود و فرم شلوار(تنگ یا گشاد) و جنس وتزیینات آن اهمیت بیشتری پیدا کرد.

در دروه زندیه زنان پیراهن تنگی در بر می کردند که پارچه آن اغلب از نخ و ابریشم بود. یقه گرد (بدون یقه) که در وسط آن چاکی بوسیله روبان یا دکمه در زیر گلو بسته میشد. در مواقع احتیاج روی پیراهن، اغلب ارخالق( کت بلندی است که تا نصف بدن را می پوشاند)آستین سنبوسه یا کلیجه( کت بلندی که تا روی ران می رسید روی ارخالق می پوشیدند) آستین کوتاه می پوشیدند.
زنان این دروه مانند مردان، شلوار گشاد و بلندی که از پارچه های راه راه که بطور مورب دوخته می شد به پا می کردند و روی آن دامن گشاد و نسبتا بلندی می پوشیدند که تا وسط ساق پا می رسید.زنان زندیه،  روی سرخود توری یا پارچه زیبایی را بطور آزاد انداخته و با زیور وزینت، موهای خود را می آراستند. کفش آنها نعلین یا ساغری نوک برگشته بود که فقط اندکی از سر انگشتان پا در داخل آن قرار می گرفت. زنان هنگام خروج از منزل چادر سیاه یا بنفش یا نیلی تند به سر می کردند و روی خود را با روبنده، کاملا می پوشاندند.

پوشاک زنان در دوره قاجاریه شبیه لباسهای زندیه بوده و خیلی کم تغییر کرده است. پیراهن های چاک دار آستین بلند دوره قبل با دامنهای گشاد و پرچین بلند که لبه دامن را به وسیله یراق و گلابتون حاشیه داده تزیین می کردند، کمربندی طلا و نقره یا جواهر نشان به کمر می بستند. در این دوره مانند دوره زندیه تور و کلاهک زینت سر بوده و چادر نماز و چارقد هنوز معمول نشده بود.

بررسی های  کارشناسان و محققان نشان می دهد ساختار طبیعی فلات ایران در طول اعصار تاریخی این مرز و بوم به دلیل اینکه پل ارتباطی بین شرق و غرب  محسوب می شد سالیان سال در معرض یورش و تهاجمات اقوام و ملل گوناگون قرار می گیرد. بدیهی است که این یورشها توسط اقوامی که دارای فرهنگ و اعتقادات ویژه خود بودند صورت می‌گرفت و شدیدترین فشارها را بر فرهنگ بومی و سنتی جامعه به وجود می‌آورد.بدین گونه قوم ایرانی که از اعصار باستان اعتقاد به پوشیدگی و مستوری زن داشت و حتی خدایان و الهه‌های خود را در اوج پاکی و قداست می‌پرستید و با قبول دین اسلام و تاکید و تایید این دین بیش از پیش بر پوشیدگی زنان دقت می‌کرد، تحت فشارهای گوناگون قرار گرفت.

هجوم مغول نمونه‌ای از این فشارها مبنی بر حضور زن بدون پوشش در مجامع عمومی بود که پس از قدرت گرفتن حکومتهای شیعی مذهبی چون سربداران و صفویان منتفی شد و زن ایرانی با پوشش همچنان به حضور خود در اجتماع می‌پرداخت.

به گواه تاریخ،  دوران قاجاریه به عنوان نخستین دوران رویارویی نزدیک با غرب حائز اهمیت است. ایرانیان نخستین تجربیات تلخ شکست از غرب را در جنگهای ایران و روسیه آزمودند و به ناچار به تفوق نظام جنگی و علمی آنان آگاه شدند. بروز جنگهای ایران و روس، روابط ایران را که سالیان سال به دلیل جنگهای داخلی از اوضاع جهانی بی خبر بود گسترش داد و رفت و آمد خارجیان فزونی گرفت.

از سویی دیگر اعزام محصلین ایرانی به خارج از کشور به منظور کسب علوم و فنون جدید، ایرانیان را با سبک زندگی غربی آشنا کرد. همین رفت و آمدها به دربار و ارتباط خارجیان با ایرانیان در نوع پوشش مردان تأثیر گذاشت و کم کم استفاده از پیراهن و کفش چرمی معمول گشت.

تغییر لباس زنان اندرون نیز که پس از سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا آغاز شده بود، به تدریج از حرمسرای شاهی به خانه اعیان و سایر اقشار جامعه سرایت نمود. اما پوشش زنان در بیرون از خانه تا دوره مشروطیت و مدتی پس از آن به همان شکل سنتی (چادر، چاقچور و روبنده) بود.

به گفته کارشناسان، تحولات سیاسی ایران پس از انقلاب مشروطه در جامعه زنان بی تأثیر نبود، به ویژه آنکه احزاب سیاسی و گروههای متعدد مساله تعلیم و تربیت زنان و اصلاح وضعیت آنان را در رأس برنامه خود قرار داده بودند. آنان یکی از عوامل اصلی متمدن بودن را حضور زنان در عرصه اجتماع می‌دانستند و مانع اصلی این حضور را در سبک و شیوه زیستی و سنتی جامعه و نوع پوشاک جست وجو می‌کردند. بنابر این به دنبال یک سری انتقادات نسبت به حضور زنان در اندرونی، خواستار حضور آنان در جامعه بودند. ورود اجناس و البسه گوناگون اروپایی و حضور خیاطان و طراحان فرانسوی، و تقلید از آنها، کم کم، باعث تغییراتی مهم در وضع لباس ایرانیان و خصوصا زنان ایرانی شد. به این ترتیب که، از طول و عرض چادر کاسته شد و چاقچور و روبنده در میان جوانان، از بین رفت و پیچه عمومیت یافت، شلوار کشی تبدیل به جوراب های ساقه بلند ماشینی شد، پیراهن و شلیته و شلوار و چادر کمری جای خود را به پیراهن های بلند یک تکه که بلندی آن بر حسب مد روز تغییر می کرد، دادند و به جای ارخالق و نیم تنه، کت و ژیلت و بلوز به طرز دوخت اروپایی معمول شد و پارچه های زری و مخمل و تور، به کرپ و ساتن و کرپ دشین و ژرژت و غیره  تغییر یافت.

با نگاه به تاریخ تحول پوشاک زنان در ایران خواهیم دید که تغییر و تحولات لباس زنان از اندرونی و زنان درباری شروع شده و به طبقات و اقشار دیگر جامعه سرایت کرده است، این تقلید بنا به موقعیت اجتماعی افراد و به تناسب و توانایی آنها در انتخاب نوع و جنس پارچه و تزیین آن تفکیک می شده است.

در زمان رضا شاه که پوشاک ادامه دوره قبل است، بیشتر زنان اعیان و اشراف لباس های اروپایی به تن می کردند اما هنگام خروج از منزل روی آن چادر می پوشیدند. مهمترین موضوعی که ما را به نقش پوشش و حجاب در پیشرفت جوامع واقف می کند، تلاش بی وقفه استعمار برای نفی ارزشهای انسانی و به خصوص  پوشش و حجاب است. چنانچه سیاست استعمار برای تجزیه الجزایر اولویت را به بی حجاب کردن زنان داد و تمامی تلاش خود را صرف این امر نمود.

حکومت های استعماری تمدن بزرگ اندلس را که یکی از مراکز فرهنگ و تمدن اسلام بود و در اروپا همچون الماس می درخشید، با حربه بی حجاب کردن زنان به سقوط کشاندند. دامنه این اقدامات کم‏ کم کشورهای اسلامی را فرا گرفت. نخستین کشور اسلامی که به صورت رسمی به کشف حجاب بانوان روی آورد افغانستان بود. دومین کشور ترکیه بود که پس از سقوط دولت عثمانی، در سال ۱۳۱۳ منع حجاب در آن رسمیت ‏یافت. در ایران رضاخان، در هفدهم دی ماه ۱۳۱۴، به صورت رسمی کشف حجاب را به ترتیب زیر اجرا کرد:با روی کار آمدن رضاشاه کسانی که ترک سنت و اخذ فرهنگ غربی را مهمترین عامل پیشرفت می‌دانستند در پست های کلیدی کشور قرار گرفته و مسئولیت های حساسی را برعهده گرفتند.در اولین مرحله سیاست نوسازی فرهنگی پوشاک مردان مورد توجه قرار گرفت و با وضع قانون ۱۳۰۷ش جز طبقه روحانیان، کلیه اتباع ذکور ایرانی موظف شدند به لباس متحدالشکل درآمده و کلاه خارجی با نام کلاه پهلوی بر سر بگذارند.

اجرای این قانون به تدریج از تعداد افرادی که مجاز به استفاده از لباس روحانیون بودند کاسته شد. سفر رضاشاه به ترکیه در سال ۱۳۱۳ش اثر عمیقی بر نگرش او نسبت به میزان استفاده از پوشاک غربی و دیگر الگوهای غربی گذاشت. رضاشاه در فاصله سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۴ به منظور آماده ساختن افکار عمومی جهت کشف حجاب اقدامات وسیع تبلیغاتی صورت داد و به مرور حجاب در مدارس و جشن های فرهنگیان ممنوع گشت. سرانجام در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ در عمارت دانشسرای عالی تهران با حضور شاه و خانواده‌اش جشنی برپا شد تا دیپلم فارغ‌التحصیلان به آنها اعطا شود.

در این مراسم رؤسای مدارس و همسران صاحب منصبان عالی رتبه و همسر و دختران شاه بدون حجاب ظاهر شدند و در عمل دستور رفع حجاب را صادر کردند و این روز به نام روز "آزادی زن و کشف حجاب" نامگذاری شد. از سوی دیگر در یک اقدام خشن از سوی نیروی انتظامی در سراسر کشور حجاب زنان شامل چادر و چاقچور و روبنده از سر آنان به زور برداشته‌ شد.

پس از این تاریخ تبعیت از لباس های مد روز پیگیری می شد. اولین نوع لباس اروپایی زنان، لباس یک تکه بلند(میدی) بدون برش در کمر است. همراه این لباس ها مصرف انواع کلاه های لبه دار کوچک و بزرگ عمومیت داشته و جزو قسمتی از پوشش جدا نشدنی خانم‌های این دوره محسوب می شد.

در زمان سلطنت محمد رضا شاه از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷، به دلیل نفوذ بیشتر استعمار، ارتباطات با کشورهای غربی و امریکایی سیر تحول لباس و همگون شدن آن با البسه خارجی، همراه با کوتاه تر شدن دامن ها تا زیر زانو، بیشتر شد.

از سال ۱۳۲۶ قد دامنها مجددا بلند شده و حالت میدی به خود می گیرد.سال ۱۳۳۱ اوج لباسهای دکولته به شمار می آید، و پارچه ژرسه از این سال مد شده و قد آستین ها ۴،۳ می شود و دامنهای راسته، تنگ، تا زیرزانو با کت های چسبان و بلند، یقه انگلیسی و آرشال رایج می شود.در سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۱، دامنهای فون یا چهار ترک با لباسهای یقه گرد ساده یا به صورت کشتی بسته و قد دامنها به روی زانو می رسد.سال ۱۳۴۳، کت و شلوار با پاچه های گشاد، سال ۱۳۴۴، لباسهای بالاتنه کوتاه و قد ۱۰ – ۲۰ سانتی متری بالای زانو، پارچه های چارخانه، راه راه و نیز استفاده از پوست و به همین ترتیب طی سالهای آتی تا سال ۱۳۵۷، انواع مدهای سیاه و سفید، شنل، شال گردن، مد جیپسی ( با الهام از کولی ها)، دامن ترک میدی و شیوع مجدد لباسها و دامن های کوتاه و بالای زانو، شلوار کوتاه، لباس حاملگی برای غیر حامله ها، شلوار جین، انواع دامن شلواری، دامنهای تنگ با چکمه های کوتاه، یقه های عموما بسته بابرگردان لین، انواع تونیک و شلوار ادامه یافت.

در دهه چهل و پنجاه، حجاب اسلامی به عنوان یک الگوی ایدئولوژیک و هویتی زن مسلمان انقلابی مورد توجه قرار گرفت. در سال های پیش از انقلاب، همزمان با گسترش موج اسلام گرایی در دانشگاه ها و در میان جوانان پوشش نوین (مانتو و روسری) نیز، برغم خواست رژیم پهلوی، رواج بیشتری یافت.

با مبارزات وقفه ناپذیر و مستمر روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی(ره) که از همان ابتدا با هدایت ها، روشنفکریها و رهبری های خردمندانه خود، موجب حضور فعال و پرثمر زنان انقلابی ایران در تمامی صحنه ها گردیدند، زنان را به هویت واقعی و رسالت خویش آگاه ساختند و گفتند : اسلام می خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد.

جاذبه خاص انقلاب و بعد برجسته مذهبی آن، شمار بیشتری از بانوان جوان را به رعایت پوشش اسلامی متمایل کرد و در نهایت پوشش کامل در ایران به عنوان شکل مناسب حضور در جامعه مقبول افتاده بود و نادیده گرفتن آن، نقض معیارهای دینی و اجتماعی تلقی می‌شد.

در ایران باستان، چادر قبل از حضور دین مبین اسلام بعنوان مقوله ای "ملی" مطرح بوده است و پس از اسلام نیز از آنجا که مبانی فقهی و احکام اسلامی بر پایه فطرت و ارزش های والای بشری بنا نهاده شده است با مهر تایید زدن بر حجاب ایرانی موجب تقویت و اعتلای فرهنگ حجاب که اکنون مترادف با پوشش اسلامی است، شده است.چادر نیز تنها یکی از مصادیق بارز و نمونه حجاب است. متاسفانه ملاحظه می شود که جامعه غرب با مساوی جلوه دادن حجاب و چادر و با استناد به مواد ابلاغیه حقوق بشر، اصل فلسفه حجاب را زیر سؤال می برد.

بنابراین برآیندها مبین این است که تغییرات و تحولاتی در مورد لباس زنان و مردان و پوشش آن در مناطق جهان به ویژه سرزمین ایران در حال شکل گیری است به طوری که عده ای در اتاق های فکر مربوط ، برای نحوه پوشش ملت های جهان تصمیم می گیرند.

به گزارش ایرنا، گردش مالی صنعت پوشاک در ایران سالیانه ۱۴ میلیارد دلار برآورد و نیاز سالیانه پوشاک کشور ۵۲۰ هزار تن تخمین زده می‌شود.این صنعت با اشتغال‌زایی بالا، سرمایه‌بری کم و ارزش افزوده مناسب می‌تواند در شرایط تحریم، نقش مؤثری در تولید و اشتغال داشته باشد.
آمار ۱۰ ماهه سال ۹۷ محصولات حوزه نساجی و پوشاک حاکی از صادرات حدود ۲۶۰ هزار تن به ارزش ۹۵۵ میلیون دلار و واردات ۱۰ ماهه در این حوزه ۳۳۹ هزار تن به ارزش ۹۴۷ میلیون دلار است.
این آمار در مقایسه با مدت مشابه پارسال از نظر وزنی و ارزشی در صادرات این حوزه به ترتیب ۱۸.۷ درصد و ۶.۵ درصد رشد و در واردات به ترتیب ۳۸.۴ درصد و ۳۶ درصد کاهش داشته است.

با توجه به اهمیت موضوع سال گذشته  نیز نخستین نمایشگاه تخصصی مد و طراحی لباس  به همت خانه صنعت، معدن و تجارت ایرانیان  در مجتمع فرهنگی استاد فرشچیان اصفهان گشایش یافت.

۹۸۶۱/ ۶۰۲۶

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.