در این مطلب آمده است: « تصور نکنید راهی که پیش روی ماست، یک اتوبان آسفالت است؛ نه. راه پیشرفت به روی ما باز است؛ اما راه پر پیچ و خمی است و موانعی در این راه وجود دارد و دشمن به طور کامل در مقابل ما فعال است. باید در مقابله با موانع این راه را طی کنیم.»
جملات بالا از سخنان رهبری معظم انقلاب است. این سخنان در حالی مطرح میشود که عده ای روشنفکر نما و متمایل به غرب در سخن و نوشتار خود در رسانههای کذایی و فضای مجازی بر طبل یأس و ناامیدی در کشور میکوبند و تلاش میکنند روح مقاومت را با القای اخبار و اطلاعات نادرست و بدون سند و مدرک موثق به جامعه تزریق کنند.
آن ها از بی تدبیری ها، گرانی ها و رکود و حتی بزرگ نمایی تأثیر تحریم و فشارهای اقتصادی دشمن برای کاهش اعتماد مردم و ایجاد یأس و نا امیدی استفاده می کنند؛ این در حالی است کــه توجه به آمار بانک جهانی نشان می دهد قدرت خرید سرانه هر ایرانی نسبت به سال 1990 یعنی حدود 28 سال پیش سه برابر شده است؛ یعنی از لحاظ اقتصادی وضعیت مردم بهتر شــده، ولی تغییر در سبک زندگی مردم و تقاضاهای کاذب به وجود آمده باعث شده است سبد خرید مردم پر از اقلامی شود که ضروری نیست.
مصرف گرایی که یک بخش از آن را باید به صدا و سیما و بخش دیگرش را به سبک زندگی اشرافی مسئولان و چشم و هم چشمی ها ربط داد، به مردم انتقال پیدا کرده و سبب شده است فضا به سمت احساس فقر بیشتر میل پیدا کند. چنانچه دیده می شود اشرافیگری حتی برای قشر های متوسط جامعه در مراسم عقد و عروسی و میهمانی ها وجود دارد و چشم و هم چشمی ها خود عامل فشار بر جامعه شده است؛ در حالی که آنچه ما امروز داریم، بیشتر از آنکه فقر مطلق باشد، احساس فقر است؛ اگرچه گرانی و تورم و افسار گسیختگی بازار زمینه سقوط خانواده های زیادی را به فقر اقتصادی فراهم می کند.
متأسفانه صدا و سیما که باید روح صداقت و پاکی و ساده زیستی را در جامعه احیا کند، جامعه را به سمت اشرافیگری و بریز و بپاش و ولخرجی و اسراف سوق می دهد؛ چنانچه در مسائل فرهنگی نیز بسیاری از ناهنجاری های فرهنگی ناشی از برنامه های صدا و سیما ست؛ تصاویر رؤیایی که از غرب نشان داده می شود که مدارس در آنجا به چه شکل اداره می شوند یا رفتار مردم در قبال مسائل مختلف به این شکل آرمانی است، واقعی نیست؛ این یک اتوپیاست که نسبت به غرب وجود دارد.
آن ها ممکن است در بعضی شاخص ها از ما بهتر باشند (البته در بعضی شاخص ها نیز مردم ما از دیگران پیشی می گیرند )، ولی به نظر می رسد یک جریان محتوایی تلاش دارد برتری هایی که گفته شد، برجسته تر کند و از طرفی دیگر ایران را ضعیف جلوه دهد تا روحیه خود باوری را تضعیف کند و خود باختگی 40 سال قبل را برگرداند؛ اما زهی خیال باطل! زیرا ایرانیان بهترین مردم دنیا و وفادار ترین به دین و آب و خاک و سرزمین و فرهنگ و رسوم خود هستند که در این چهل سال این برتری و شایستگی را به اثبات رسانده اند.
یک جریان فکری و گاهی رسانه ای در کشور سعی دارد این را به یک باور تبدیل کند که غیر از سازش و کرنش در مقابل غرب هیچ مسیر توسعه ای برای کشور متصور نیست و این را در همه ابعاد اقتصاد و فرهنگی گسترش می دهد. در واقع غرب گرایان داخلی، دشمنان اصلی پیشرفت ایران هستند؛ در حالی که تکنولوژی به دست آمده در این دوران چهل ساله و پیشرفت های علمی، پزشکی، صنعتی، هسته ای، نانو و... نشان میدهد ما خوب میتوانیم کشورمان را آباد کنیم و در ابعاد مختلف به توسعه دست یابیم.
می شود گفت این همان خطی است که از اول رویش جریان روشنفکری در کشور ما وجود داشته است؛ تنها فرق آن با جریان فعلی این است که آن جریان روشنفکری می گفت ما اگر بخواهیم توسعه پیدا کنیم، باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم، ولی جریان فعلی یک شکل باز تولید شده این پیام را دنبال می کند؛ یعنی نمی گوید به لحاظ شکلی باید غربی شویم، ولی معتقد است تنها راه پیشرفت بنیان ساختارهای اقتصادی و سیاسی، شیوه غربی شده آن است.
یک نگاه سیاسی پشت پرده این اتوپیا نشان دادن غرب پنهان است و می خواهد این پیام را به مردم مخابره کند که راه حل مشکلات کشور در تعامل با غرب است و راه حل درونی برای توسعه کشور موجود نیست و به اشکال مختلف هم سعی می کنند این مطلب را در فضای جامعه تزریق و به باور اصلی تبدیل کنند. به هر حال براساس آنچه مقام معظم رهبری نیز تأکید کردند موانع وجود دارد؛ ولی هیچ کدام حل نشدنی نیست و راه های زیادی برای توسعه و پیشرفت کشور وجود دارد که در پرتو بهره گیری مناسب از ظرفیت های داخلی اتفاق می افتد.
7141/ 6022
جملات بالا از سخنان رهبری معظم انقلاب است. این سخنان در حالی مطرح میشود که عده ای روشنفکر نما و متمایل به غرب در سخن و نوشتار خود در رسانههای کذایی و فضای مجازی بر طبل یأس و ناامیدی در کشور میکوبند و تلاش میکنند روح مقاومت را با القای اخبار و اطلاعات نادرست و بدون سند و مدرک موثق به جامعه تزریق کنند.
آن ها از بی تدبیری ها، گرانی ها و رکود و حتی بزرگ نمایی تأثیر تحریم و فشارهای اقتصادی دشمن برای کاهش اعتماد مردم و ایجاد یأس و نا امیدی استفاده می کنند؛ این در حالی است کــه توجه به آمار بانک جهانی نشان می دهد قدرت خرید سرانه هر ایرانی نسبت به سال 1990 یعنی حدود 28 سال پیش سه برابر شده است؛ یعنی از لحاظ اقتصادی وضعیت مردم بهتر شــده، ولی تغییر در سبک زندگی مردم و تقاضاهای کاذب به وجود آمده باعث شده است سبد خرید مردم پر از اقلامی شود که ضروری نیست.
مصرف گرایی که یک بخش از آن را باید به صدا و سیما و بخش دیگرش را به سبک زندگی اشرافی مسئولان و چشم و هم چشمی ها ربط داد، به مردم انتقال پیدا کرده و سبب شده است فضا به سمت احساس فقر بیشتر میل پیدا کند. چنانچه دیده می شود اشرافیگری حتی برای قشر های متوسط جامعه در مراسم عقد و عروسی و میهمانی ها وجود دارد و چشم و هم چشمی ها خود عامل فشار بر جامعه شده است؛ در حالی که آنچه ما امروز داریم، بیشتر از آنکه فقر مطلق باشد، احساس فقر است؛ اگرچه گرانی و تورم و افسار گسیختگی بازار زمینه سقوط خانواده های زیادی را به فقر اقتصادی فراهم می کند.
متأسفانه صدا و سیما که باید روح صداقت و پاکی و ساده زیستی را در جامعه احیا کند، جامعه را به سمت اشرافیگری و بریز و بپاش و ولخرجی و اسراف سوق می دهد؛ چنانچه در مسائل فرهنگی نیز بسیاری از ناهنجاری های فرهنگی ناشی از برنامه های صدا و سیما ست؛ تصاویر رؤیایی که از غرب نشان داده می شود که مدارس در آنجا به چه شکل اداره می شوند یا رفتار مردم در قبال مسائل مختلف به این شکل آرمانی است، واقعی نیست؛ این یک اتوپیاست که نسبت به غرب وجود دارد.
آن ها ممکن است در بعضی شاخص ها از ما بهتر باشند (البته در بعضی شاخص ها نیز مردم ما از دیگران پیشی می گیرند )، ولی به نظر می رسد یک جریان محتوایی تلاش دارد برتری هایی که گفته شد، برجسته تر کند و از طرفی دیگر ایران را ضعیف جلوه دهد تا روحیه خود باوری را تضعیف کند و خود باختگی 40 سال قبل را برگرداند؛ اما زهی خیال باطل! زیرا ایرانیان بهترین مردم دنیا و وفادار ترین به دین و آب و خاک و سرزمین و فرهنگ و رسوم خود هستند که در این چهل سال این برتری و شایستگی را به اثبات رسانده اند.
یک جریان فکری و گاهی رسانه ای در کشور سعی دارد این را به یک باور تبدیل کند که غیر از سازش و کرنش در مقابل غرب هیچ مسیر توسعه ای برای کشور متصور نیست و این را در همه ابعاد اقتصاد و فرهنگی گسترش می دهد. در واقع غرب گرایان داخلی، دشمنان اصلی پیشرفت ایران هستند؛ در حالی که تکنولوژی به دست آمده در این دوران چهل ساله و پیشرفت های علمی، پزشکی، صنعتی، هسته ای، نانو و... نشان میدهد ما خوب میتوانیم کشورمان را آباد کنیم و در ابعاد مختلف به توسعه دست یابیم.
می شود گفت این همان خطی است که از اول رویش جریان روشنفکری در کشور ما وجود داشته است؛ تنها فرق آن با جریان فعلی این است که آن جریان روشنفکری می گفت ما اگر بخواهیم توسعه پیدا کنیم، باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم، ولی جریان فعلی یک شکل باز تولید شده این پیام را دنبال می کند؛ یعنی نمی گوید به لحاظ شکلی باید غربی شویم، ولی معتقد است تنها راه پیشرفت بنیان ساختارهای اقتصادی و سیاسی، شیوه غربی شده آن است.
یک نگاه سیاسی پشت پرده این اتوپیا نشان دادن غرب پنهان است و می خواهد این پیام را به مردم مخابره کند که راه حل مشکلات کشور در تعامل با غرب است و راه حل درونی برای توسعه کشور موجود نیست و به اشکال مختلف هم سعی می کنند این مطلب را در فضای جامعه تزریق و به باور اصلی تبدیل کنند. به هر حال براساس آنچه مقام معظم رهبری نیز تأکید کردند موانع وجود دارد؛ ولی هیچ کدام حل نشدنی نیست و راه های زیادی برای توسعه و پیشرفت کشور وجود دارد که در پرتو بهره گیری مناسب از ظرفیت های داخلی اتفاق می افتد.
7141/ 6022
کپی شد