اینک از آن شب های دراز و دل انگیز پاییز که همه اعضای خانواده در کمال صفا و صمیمیت دور کرسی و یا بخاری نشسته و به سخنان همدیگر به خصوص داستانها و حکایت های شیرین مادر بزرگان و پدر بزرگان گوش فرا می دادند و تنقلات آنان را اقلامی مانند ازگیل ، زالزالکی ، کدو تنبل بریان شده تنوری ، باقلای پخته و تخمه و نظایر آنها تشکیل می دادند چند دهه ای سپری شده است.
اکنون پیرمردها و حتی میانسالان که هنوز خاطرات نقل داستان ها و افسانه های کهن در شب های طولانی پاییز و شب یلدا را در ذهن دارند، در روزگار تنهایی نسبت به سپری شدن آن دوران شیرین حسرت می خورند.
شب های طولانی پاییز که تا دهه های نه چندان دور در سرزمین باستانی و افسانه ای اردبیل نعمت بزرگی برای ساکنان منطقه محسوب می شد اکنون در کشاکش زندگی پرهیاهو و پیچیده ماشینی و مجازی به تندی سپری می شوند بدون آنکه افراد حتی اغلب احساسی واقعی از فصلی که در آن قرار دارند، داشته باشند و بدانند رسوم ، آیین ها و کارهای پسندیده ای که نیاکان آنان تا سالهای نه چندان دور در این دیار در چنین ماه هایی انجام می دادند و باعث آرامش خانواده ها می شد کدامها بودند.
ساعات خوش در کنار کرسی با گرمای دلپذیر و حکایت های کهنسالان خانواده که گرمای نفس هایشان مطبوعتر و گواراتر از هر شیرینی بود، ولی در فرود و فراز روزگار ماشینی و زرق و برق زندگی پیچیده شهری مانند بسیاری از خاطره های شیرین رفته رفته از ذهنمان زدوده شده اند.
جورچین و پازل آن شب ها به گونه ای بی رحمانه در زبانه های توفان مدرنیته از هم پاشیده و نمی توان با چینش درست گزینه ها دوباره آن لحظه ها را در خانواده ها آفرید.
به موازات پیشرفته شدن فناوری های ارتباطی که در ظاهر و بنابر مفهوم خود باید باعث پیوستگی و ارتباط بیش از پیش انسانها شود، استفاده بی رویه از اینگونه ابزارها و سرگرمی ها مانند رایانه ، تلویزیون ، تلفن همراه ، اینترنت و فضای مجازی ؛ سبب گسست عاطفی، احساسی و حتی فیزیکی خانواده ها شده است.
اینک از آن شب های دراز و دل انگیز پاییز که همه اعضای خانواده در کمال صفا و صمیمیت دور کرسی و یا بخاری نشسته و به سخنان همدیگر به خصوص داستان ها و حکایت های شیرین مادربزرگان و پدربزرگانشان گوش فرا می دادند و تنقلات آنان را اقلامی مانند ازگیل ، زالزالکی ، کدو تنبل بریان شده تنوری ، باقلای پخته و تخمه و نظایر آنها تشکیل می دادند چند دهه ای سپری شده است.
یلداهای امروزه نیز با گذشته ها فرق کرده، فضای مجازی همه چیز حتی زمان را کوتاه تر کرده و انسان ها را تنهاتر از گذشته کرده ، گرچه شاید هنوز در یلداها خانواده ها دور هم باشند اما آنها در کنار هم بواسطه فضای مجازی بسیار از هم هم دورند.
در شب های یلدای سال های دور خانواده های اردبیلی در کنار کرسی دور هم نشسته ضمن گوش دادن به قصه های پدربزرگان و مادربزرگان تنقلاتی از قبیل نخود و کشمش ، سنجد و سبزه مصرف می کردند.
مردم اردبیل با وجود آنکه سرمایش زبانزد عام و خاص است مانند اغلب نقاط ایران در شب یلدا هندوانه خریداری کرده و بر این باورند که خوردن این محصول جالیزی در شب چله بدن انسان را در طول شب ها و روزهای سرد زمستان از سرما محافظت می کند.
اردبیلی ها در این باره ضرب‌المثلی دارند و می‌گویند «بندعلی قارپوز وعده‌ سی ویردی ولی گلمدی» یعنی بندعلی وعده خرید هندوانه داد اما نیامد و این ضرب المثل درباره افرادی گفته می شود که وعده ای می دهند و یا دنبال کاری می روند ولی دست خالی بر می گردند.
قارپوز در زبان ترکی به معنای هندوانه است و داستان از این قرار است که به لحاظ سردسیر بودن اردبیل کشت محصول های پاییزی در این منطقه امکان ندارد و در زمان‌های دور که از راههای پیشرفته و وسایل حمل و نقل خبری نبود در فصول سرد سال میوه هایی مانند هندوانه را در اردبیل به سختی می توانستند بیابند مگر آنکه افرادی این میوه را از تابستان برای شب چله خود نگه می داشتند.
در آن شرایط پدر یک خانواده در اردبیل به نام بندعلی که نتوانسته بودند از فصل تابستان برای این شب هندوانه نگهداری کنند در شب چله براساس رسم معمول به زن و فرزند خود وعده خریدن یک عدد هندوانه را می‌ دهد ولی تا پاسی از شب خبری از او و هندوانه نمی‌شود و بالاخره هم دست خالی به منزل برمی‌گردد.
تا دهه های نه چندان دور در شب یلدا اغلب خانواده های اردبیلی یک نوع ماده غذایی متشکل از آرد گندم برشته ، آرد نخودچی و آرد عدس بوداده که مردم منطقه به آن ' قووت ' می گویند تهیه و با شکر و یا 'دوشاب ' که شیره کشمش است مخلوط کرده و می خوردند.
پیشینیان اردبیل ' قووت ' را در سینی یا مجمع ریخته و در روی کرسی و یا اگر کرسی نداشتند در قسمتی از اتاق قرار می دادند و همگی دور هم و با لذت وصف ناپذیری آن را می خوردند.
آخرین روز آذر ماه با توجه به موقعیت کره زمین نسبت به خورشید کوتاه ترین روز سال محسوب می شود به عبارتی آفتاب در این روز در دیرترین زمان ممکن نسبت به موقعیت جغرافیایی منطقه طلوع و در زودترین زمان ممکن در کرانه های غربی آسمان غروب می کند و همین موضوع سبب می شود که مردم درازترین شب سال را در یلدا تجربه کنند.
یک بانوی خانه دار اردبیلی می گوید : معدود مراسم مربوط به فصول سال ازجمله شب یلدا که در دوران کنونی نامی از آن ها باقی است به شکل تشریفاتی برگزار می شوند و هدف اصلی از برپایی آنان که همان افزایش ارتباط معنوی و عاطفی ، صله رحم و احترام به بزرگتران و سال خوردگان است تحت الشعاع تجملات ظاهری و خرید تنقلات و میوه های گران بها قرار گرفته است.
خوشقدم ساجدی می گوید : در زمان های قدیم که امکانات گرمایشی فعلی وجود نداشتند همه اعضای خانواده دور یک کرسی جمع می شدند و همین موضوع باعث افزایش صفا و صمیمیت در خانواده ها می شد.
یک مرد کهنسال اردبیلی می گوید : در بازماندن انسان امروزی از جلوه ها و نعمتهای زیبای فصول گوناگون به خصوص پاییز و زمستان دل انگیز منطقه عوامل گوناگونی دخیل هستند.
برات نجفپور ، خاطرنشان می کند که شیوه زندگی ، معماری ساختمانها ، کوچه ها و خیابانها نیز از عللی هستند که در روزگار کنونی ، انسانها را محروم از جلوه های زیبای طبیعت می کنند.
او می گوید در دهه های گذشته منازل ، اغلب دارای حیاط وسیع بودند و هیچ مانعی مقابل چشمان انسان برای تماشای آسمان و چشم اندازهای طبیعی مانند کوه های بلند و کرانه های زیبای آسمان وجود نداشت.
یک بانوی سالخورده اردبیلی نیز بر این باور هست که به بازار آمدن انواع وسایل ارتباطی و سرگرمی مانند موبایل ، رایانه و تلویزیون در این دوره سبب دوری اعضای خانواده از همدیگر شده است و نه تنها کودکان و نوجوانان علاقه چندانی به نشستن دور هم و گوش سپردن به سخنان و نیز حکایتها و داستانها ندارند بکله بعضی از مادران و پدران نیز به نوعی به لحاظ خستگی های مفرط از کار و مشغله روزانه وقت و علاقه ای برای این منظور ندارند.
او می گوید : در حقیقت هر روز که از زندگی انسانهای امروزی سپری می شود به لحاظ تغییرهای ایجاد شده در شیوه زندگی به همان اندازه نوعی فضای خشک و کم روح بر کانونهای خانواده سایه می افکند.
6019/6016
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.