چهارمین جلسه از سلسله نشست های «نگاه اخلاقی به قرآن» با سخنرانی دکتر ناصر مهدوی در حسینه جماران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، وی در این سخنرانی با اشاره به رویدادهای هفته گذشته در پاریس اظهار داشت: دین پیامبر اسلام آیینی انسانی است و روح قرآن سرشار از تذکراتی به انسانهاست که اختیار احساسات خود را بدست گیرند و از اینکه نسبت به دیگران به شیوه خشونت آمیز و تهدیدآمیز رفتار کنند، خویشتنداری کرده و ایمان خود را از طریق حلم، مدارا و رعایت حقوق سایر انسانها در میدان عمل به نمایش بگذارند.
وی افزود: قرآن کریم در سوره فرقان در وصف مومنان و مسلمانان می فرماید: بندگان ویژه من کسانی هستند که روی زمین بی ادعا و آرام قدم بر می دارند؛ حتی هنگامی که جاهلان با عتاب و تندی به آنها می نگزند این گروه(یعنی مومنان) به آنها سلام می دهند و بدون بگارگیری خشونت و یا چهره عبوی حتی با افراد معاند از روی محبت و صمیمیت رفتار می کنند.
مهدوی یادآور شد: خداوند در سوره شورا نیز می فرماید که جزا در جواب بدی می تواند به همان اندازه ی تلخی و بدی باشد ولی اگر کسی به جای بدی، ببخشد و نیکی کند و از روی مهربانی حتی به به کسی نظاره کند، جزای چنین انسان بزرگواری با خداوند است. در همین قرآن خداوند خطاب به پیامبر(ص) می فرماید، اگر سنگ دل و تندخو بودی هیچ کس در اطراف تو نبود و بوسیله رحمت خداوند است که قلب تو نسبت به انسانها آکنده از محبت است و همین سبب موفقیت توست.
وی تأکید کرد: در هیچ آیه ای از قرآن کریم توهین به آیین ها و ادیان دیگر صورت نگرفته و خداوند مسلمانان را از دوستی با پیروان سایر ادیان بازنداشته است. لذا این دین، دین ترویج فضیلت های انسانی است و اگر در آن جنگ و خشونتی بوده، از سوی ستمگران و کسانی است که به حقوق انسانها تجاوز می کنند و امنیت و آرامش آنها را مورد تهدید قرار می دهند. به این ترتیب نمی توان به نام دین به خشونت روی آورد، دست به اسلحه برد و خون انسانهای بی گناه را به زمین ریخت؛ نمی توان به نام دین به انسانها سلطه ورزید و حقوق و آزادی آدمیان را به نام دین زیر پا گذاشت و حریم خصوصی آنها را تهدید کرد.
وی ادامه داد: همه کسانی که به نام اسلام، بذر ترس و هراس را در ذهن و روان مردم می پراکنند نسبتی با پیامبر اسلام(ص) ندارند و کسانی که به همین نام مقدس با حقوق انسانی و حرمت نفس آدمیان سر ناسازگاری دارند باید بدانند از پیامبر(ص) فاصله گرفته اند. نمی توان جریاناتی چون داعش را محکوم کنیم ولی خودمان به نام دین جرات نفس کشیده به رقیب خود را ندهیم و علی رغم بروز انواع مشکلات سختی که زندگی انسانها را تهدید می کند حق کوچکترین انتقاد را نداشته باشیم. ما نمی توانیم خشونت طلبان گروه طالبان را محکوم کنیم ولی در سرزمین خودمان به حریم خصوصی افراد تعدی کنیم و هرکس با ما موافق نبود را از زندگی ساقط کنیم. داعش را نه فقط در بیانیه سیاسی، بلکه در رفتار انسانی باید محکوم کرد. باید در عمل اهل مدارا باشیم و حریف خود را انسان دانسته و او را واجد حقوق انسانی بدانیم. از نقد و نظارت دیگران نیز نهراسیم و با عدالت و انصاف از اندوه مردم بکاهیم و آنگاه بیانیه بدهیم که ما پیروان صادق پیامبریم و جنی خشونت طلبان نیستیم.
دکتر مهدوی گفت: اگر این سوی عالم به نام دین برخی تندروی، عقل ستیزی و ترس را ترویج می کنند در آن سوی عالم نیز از متاعی بس گران بها یعنی آزادی بیان، برای اهدافی غیر اخلاقی استفاده نامشروع می کنند. این حق هر انسانی است که به نقد اندیشه هایی بپردازد که آنها را سازگار یا صادق نمی داند و به نقد مدعیانی بپردازد که برای اثبات حقانیت خود دلایل کافی ارائه نمی دهند و یا از شیوه های مغالطه گونه برای القاء افکار خود بهره می جویند. هیچ اندیشه ای ولو اندیشه های دینی مصون از نقد و نظر نیست و نمی توان به نام مقدسات، نمی تواند باورهای گروهی دیگر را مسدود کرده و راه اظهارنظر را از سایرین سلب کرد. در درون برخی آدمیان هنوز آتش خشم و نفرت وجود دارد؛ آنها بجای تربیت جان و تلطیف دل از خشونت، مایلند به هر قیمتی که شده خشم و نفرت خود را ابزار کنند ولی برای ابراز آن ناچارند ژست انسانهای مدرن را گرفته و خود را از مردمان عقب مانده متمایز سازند.
وی افزود: این گروه برای تخلیه عواطف خود امروز به آزادی بیان متوسل می شوند و همان بداخلاقی ها و حرمت شکنی های سنتی را صورتی مدرن و جذاب می پوشانند و به نام آزادی چشم انصاف را نشانه می روند و قلب زندگی سالم و بی خشونت را پر از درد می کنند. نقد معرفتی اظهارنظر عالمانه درباره اندیشه دیگران، بازیابی خطای فکری و حتی رفتاری چیزی است و عدم رعایت حقوق و حرمت انسانها چیز دیگری است. ما به نام آزادی بیان حق اظهارنظر و داوری عقلانی در مورد باورهای هر آیین و مذهب و شخصی را داریم ولی به نام آزادی بیان حق شکستن حریم اخلاق وانسانیت را نداریم. نمی توانیم بگوییم که ما آزادیم کاریکاتور بکشیم و مسلمانان حق دلخوری ندارند و گویا همه انسانهای زمین باید خود را با کسانی سازگاری کنند که می خواهند آزادی بیان داشته باشند و به هرچه و هرکس که می خواهند بتازند و او را به تمسخر بکشند؛ این حرکت زنده کردن روح استالین است که می گفت واقعیت باید با من منطبق باشد و وای به حال واقعیت اگر با من سازگار نباشد. این تفکر با پاشیدن نور جدال و نفرت در زندگی مردم بی گناهی است که چه مسلمان باشند و چه اروپایی، باید آرام و محترمانه زندگی کنند و علاقه مند نیستند هرروز آژیر ناامنی را در شهر و کوچه های خود بشنوند.
مهدوی تأکید کرد: اگر به نام دین خشونت، تجاوز به حقوق انسانها، توهین و تهدید منفی و غیر اخلاقی است، به نام آزادی هم تمسخر و آزردن دیگران نه با نقد و نظر، بلکه با ترسیم کاریکاتورهای تحریک آمیز غیر اخلاقی و ستیز با حقوق بسیاری از انسانهای بی گناهی است که مسلمان هستند و به پیامبر لطف و رحمت عشق می ورزند. اگر گروهی به خود حق دهند که به نام آزادی بیان بدون رعایت اصول اخلاقی هر کاری را انجام دهند بهانه به دست کسانی می دهند که به نام آزادی بعد از بیان، به انتقام گیری از آنها می پردازند و در این صورت نمی توان هیچ کس را به تنهایی مقصر اعلام کرد. آنچه جهان امروز بدان سخت نیازمند است زندگی اخلاقی و رعایت اصول آن است؛ اخلاقی که مورد توافق همه عقلاست و و مورد توافق همه جهانیان است. اگر دوست نداریم که به ما حکم شود، ما هم نباید بخواهیم که در حق سایرین ظلم کنیم. اگر آرامش، امنیت، انسانیت و رعایت حقوق را برای خودمان دوست داریم، برای همه انسانها دوست بداریم . اگر ناامنی، هراس و وحشت را برای خودمان دوست نداریم برای هیچ انسانی اضطراب و ناامنی را آرزو نکنیم.
وی با بیان اینکه آنچه مشکل دنیای مدرن امروز را حل می کند بستن پیمان بر سر اخلاق فضیلت است، اظهار داشت: روی آوردن به فرمانهای اخلاقی است که ما را بصورت داوطلبانه از ظلم و جفا و تمسخر به دیگران باز می دارد و راه زندگی سالم بی خشونت را بازتر می کند. در قرآن کریم همه پیامبران آمده اند تا از حقیقت دفاع کنند، حقوق مظلوم را بستانند و و مشوق مردم شوند تا با فضیلت های بزرگ زندگی خود را آراسته و نیکو سازند. ابراهیم بت می شکند تا مردم را از افسانه بسوی حقیقت و فهم درست زندگی هدایت کند، آنها جرات فهمیدن می بخشند تا حرمت و آزادی خود را در زیر پای بت های بیرونی آسان و و بسیار ارزان از دست ندهند. موسی(ع) به نزد فرعون می رود تا بندگان خدا را از یوق اسارت فرعون آزاد کند و به آدمیان درس عدالت و مبارزه با ظلم و نابرابری دهد و محمد(ص) خودن دل می خورد تا به جای جاهلیت به مرد الگوی حکمت را فرا دهد. الگویی که محور آن شرافت انهاست. زندگی همراه با هم و مدارا و دوری از جنگ و خشونت است. الگویی که بر معرفت و آگاهی تأکید می کند و آدمیان را مسئول رفتار غیر عقلانی خود معرفی می کند.
مهدوی در پایان با بیان اینکه اندازه دین داری دین داران و میزان صدق آنها در دوستی با پیامبر، باید رفتار اخلاقی باشد، افزود: نقد سنت و مدرنیسم به وسیله اخلاق می تواند جهان را از وضعیت فعلی در آورد و دست خشونت طلبان ناقض حقوق بشر را ببندد و راه را برای اینکه مردم با آسودگی خیال زندگی کنند گشاده تر گرداند.