«ما باید از خودمان شروع کنیم، اگر ما خودمان را اصلاح کنیم قهراً آن مقصدى که ما داریم، در دنیا هم صدور پیدا مىکند...» (صحیفه امام،ج17،ص533)
صدور انقلاب همواره یکی از آرزوهای ملتّی بوده که با انقلابشان حصار تنگ دیکتاتوری و استبداد خاندان پهلوی را شکستند و آزادی، استقلال و حقخواهی خویش را در ساختار جمهوری اسلامی متبلور کردند. اشتیاق ملّت برای صدور انقلاب را میتوان معلولِ اشتیاق به صدور دستاوردهای رهایی بخش و سعادت آفرین انقلاب اسلامی دانست. شاید از نگاه برخی افراد یا جریانها، صدور انقلاب عبارت باشد از توسعهٴ حوزهٴ نفوذ قدرت و سیطرهٴ ما بر سایرین در سرزمینهای اسلامی و غیر اسلامی، اما بی تردید این دیدگاه با آنچه از نگاه امام خمینی(ره) به صدور انقلاب میتوان دریافت فاصله بسیاری دارد. برای شناخت معنای صدور انقلاب و چگونگی آن در منظر امام خمینی/ میبایست نخست، جنس انقلاب اسلامی و نقشهٴ دستاوردهای آن را در کلمات امام بزرگوار از نظر گذراند.
انقلاب ملت ایران در منظر امام بزرگوارِ ما نه یک تغییر حاکمیتِ سیاسیِ صرف، بلکه انقلابی معنوی است. انقلابی که جانمایهاش معنویت و روحانیت است. «انقلاب اسلامی بزرگ ما قبل از آنکه انقلاب سیاسی و اجتماعی باشد، یک انقلاب معنوی روحانی است» (همان،ج12،ص149) . جنبشی که در بستری از معنویت، اخلاق و وارستگی شکل میگیرد و میخواهد که بزرگترین منادی آنها در قرن خویش باشد. چنین حرکتی اگر چه با وجود قدرت و شکلگیری ساختاری سیاسی ملازم خواهد بود اما هرگز همانند قدرتها و حاکمیتهای سیاسی دیگر، بسط و توسعهٴ خویش را در بسط محدودهٴ نفوذ قدرت و سیطرهاش نمیجوید بلکه آنچه میتواند موجب بسط نهضت اسلامی شود ظهور جهانی آثار و نتایجی است که در داخل به بار میآورد.
با قاطعیت میتوان گفت صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینی(ره)، به معنای گسترش بنیادهای اخلاقی، معنوی و روحانی انقلاب است. بنیادهایی که از سویی آثارش را در آزادی ملت ایران از بند استبداد و دیکتاتوری و از سوی دیگر در رویکرد حداکثری به دین و اعتقاد به کارآمدی اجتماعی و سیاسی آن میتوان مشاهده کرد.
به دیگر سخن اگر در پرتو نهضتی اسلامی در گوشه محدودی از جغرافیای عالم، جامعهای نمونه پدید آید که مردمش در بستری از اخلاق، معنویت و دینداری از موهبت عدالت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جامعهای توسعه یافته برخوردار باشند، خود به خود نمودی جهانی خواهد داشت و دلهای جستجوگران را به خود متوجه خواهد کرد تا آنجا که الگوی پیشرفت سایر ملل خواهد بود. الگویی که سازوکارهای اصیلش بر مبنای اندیشه توحیدی و وحیانی بنیاد شده است و سعادت انسان را علاوه بر خوشبختی دنیا در نیک بختی آخرت نیز جستجو میکند.
آفتِ چنان جامعه نمونهای چیزی جز خودخواهی و متابعت ازخدایان درونی و بیرونی نیست.«هر بلایى سر انسان خودش مىآید یا جامعه از دست قدرتمندان مىبیند این در اثر هواى نفْس و خودخواهى است».(همان،ج13،ص194)
بر این اساس امام خمینی(ره) به درستی به این حقیقت تنبه میدهند که اگر به دنبال صدور نهضت هستیم باید از خویش و کشور خویش آغاز کنیم، زیرا پیروی از هواهای نفسانی، خودخواهیها و تمامیت خواهیهای فردی و گروهی ثمرهای جز نزاع و تخاصم نخواهد داشت و ناگفته پیداست که برونداد چنین جامعهای، با معنویت بیگانه و با فطرت الهی انسان ناسازگار است و در نتیجه نه تنها زمینه صدور یک نهضت دینی را از میان برخواهد داشت بلکه خود آن جامعه را نیز از درون دچار پوسیدگی کرده و به اضمحلال خواهد کشاند.