استاد فلسفه دانشگاه تهران با بیان اینکه نظریه های امام خمینی(س) تکیه گاه قانون اساسی است، گفت: به هر حال امام نظریه ای داشتند و این نظریه مثل هر نظریه دیگر باید در برابر یک سلسله از پرسش ها که در مورد آن سؤال می کنند یا به نقد می گیرند، پاسخگو باشد و بتواند تاب بیاورد.
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، دکتر محمد رضا بهشتی در پیش همایش ضمن بیان اینکه در یکی از کارگروه های همایش «حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س)» قرار بود که مباحث نظری اعم از مباحث فلسفی، سنت کلامی و سنت عرفانی و نسبت میان اندیشه امام خمینی (س) و این سه حوزه و طرح پرسش های بنیادین برخاسته از این سه حوزه بپردازد، در مورد اهداف این کارگروه، اظهار کرد: می خواهیم میدانی برای آشنایی عمیق تر اولا با خود اندیشه های امام و ثانیا فراهم کردن زمینه هایی برای اینکه اندیشمندان بتوانند فراتر از اندیشه امام گام های بیشتری بردارند، فراهم شود.
وی با طرح این سؤال که «چرا اندیشه ای امام؟» افزود: امام خمینی (س) به عنوان فرد صاحب اندیشه ای که برخاسته از سنت حوزوی ما و به چند قلمرو آشنا است و آشنایی او منحصر به فقه نیست، فردی است که با فقه، مباحث کلامی و در عین حال مباحث عرفانی ما آشناست. در مواردی نیز در اندیشه امام برجستگی ها و تیز بینی هایی را می بینیم. این باعث می شود که اندیشه امام و نظریه امام در باب حقوق مردم - هر چند ممکن است به صورت یک بحث منسجم تنظیم شده از ناحیه خود ایشان عرضه نشده باشد - اگر بتواند به تدریج یک کار تبلیغی شکل بگیرد که این اشارات پراکنده ای که ایشان در جاهای مختلف انجام دادند به صورت یک طرح نظریه در بیاید - من فکر می کنم برای جامعه ما بسیار مفید باشد.
استاد فلسفه دانشگاه تهران ادامه داد: مسأله دوم این است، از آن جهت که بر اساس این اندیشه یا با تکیه بر بخش عمده ای از اندیشه های ایشان چیزی به عنوان قانون اساسی در این کشور نوشته شده و مرجع و تکیه گاه قانون اساسی این نظریه ها بوده و بعد از آن نیز به عنوان کسی که محل رجوع است، من فکر می کنم بررسی نظریه های امام خمینی (س) فقط یک امر نوستالوژیک راجع به گذشته و یا بزرگداشت یک چهره که مدت زمانی از بودن او در میان ما گذشته نیست، این مسأله اهمیت بنیادینی دارد.
وی با بیان اینکه باید مجال بدهیم فضایی برای اندیشیدن و بازاندیشی اندیشه های امام خمینی (س) فراهم شود، در مورد حقوق مردم در اندیشه امام، تصریح کرد: حقوق مردم در 3 دایره، یعنی دایره حقوق بشر، دایره حقوق اساسی و دایره حقوق شهروندی قابل طرح است که هر کدام از اینها اقتضائات خاص خودش را دارد. به خصوص تفاوت عمده میان حقوق بشر و حقوق شهروندی این است که حقوق بشر تابع قانون گذاری تک تک کشورها نیست. در حالی که حقوق شهروندی تابع نسبتی است که افراد با این حاکمیت و این حکومت دارند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه در هر دوی این موارد ما نیاز به به طرح پرسش های بنیادین داریم، خاطر نشان کرد: به هر حال امام نظریه ای داشتند و این نظریه مثل هر نظریه دیگر باید در برابر یک سلسله از پرسش ها که در مورد آن سؤال می کنند یا به نقد می گیرند، پاسخگو باشد و بتواند تاب بیاورد.
وی اضافه کرد: من فکر می کنم این توانمندی را در نظریه ها و اندیشه امام در حدود بالایی می توانیم بیابیم. اگر در مواردی نیز ابهام یا خلأ وجود دارد تازه زمینه برای کار کردن بعدی بر روی آنها فراهم می شود که آیا چنین نظریه ای قابل گسترش و یا فراتر رفتن هست یا نه؟
بهشتی یادآور شد: سؤال های مهمی فارغ از اینکه در کدام بستر اندیشه ای مثل اندیشه امام شکل گرفته و قوام پیدا کرده، وجود دارد و آثار خودش را نشان می دهد، باید مجال بدهیم که سؤال ها بتواند به طور جدی مطرح شود. مجال بدهیم که بتواند این اندیشه با آن مواجه شود. مجال بدهیم که در این مواجه اولا امکان عمق پیدا کردن این مباحث و ثانیا فراروی از این مباحث میسر شود.
فرزند شهید بهشتی با تأکید بر اینکه هنوز در حال کار هستیم و قدم های برداشته شده اولین قدم ها در این مسیر است، اظهار کرد: در عرصه کلام نیز با توجه به کار نسبتا طولانی چند سال اخیر که من هم در جریان آن قرار گرفتم، به واقع نیاز به یک کار بسیار بنیادی تر داریم. حتی در جاهایی که مباحث به عنوان مباحث فقه به صورت اختصاصی مطرح می شود، پشتوانه های کلامی داریم. گاهی پشتوانه های کلامی آن بر کسانی که در حوزه فقه کار می کنند آشکار است و گاهی وقت ها آشکار هم نیست. یعنی طوری است که با آن مباحث چندان تماسی ندارند. فقط ثمرات مباحث را به صورت جملات کوتاه و مباحث فشرده ای در فقه به عنوان میراثی که از طریق سنت فقهی با آن مواجه می شوند، به میان آمده در حالی که این مباحث بسیار تعیین کننده است.
وی با تأکید بر اینکه استخراج پرسش های بنیادین کلامی کار ساده ای نیست، تصریح کرد: برای این کار باید یک بار آنچه را که پشت سر داریم، درنوردیم و با تیزبینی سعی کنیم سؤال ها تطبیق شود و بتواند خودش را انسجام دهد و در مواجه با اندیشه امام با سؤال های روشنی رو به رو باشیم.
بهشتی همچنین یکی از خاستگاه های منظومه فکری امام را عرفان دانست و توضیح داد: ما با ماجرای عجیبی در سنت عرفانی مواجه هستیم. در مجموع به نظر می رسد که عرفان ما بیشتر رابطه فرد با خداست. سلوک فرد است با خدا و جنبه اجتماعی که بخواهد از دایره فرد به سمت دیگران برود در آن خیلی پررنگ نیست و کمرنگ است. اگر در جاهایی هم به این سمت حرکت می کند باز از دریچه اتصال با خداست. یعنی دیگران در سنت عرفانی امام نسبتشان با فرد سالک چندان معلوم نیست. تمام تمرکز روی حرکت و سلوک فردی است. در بسیاری از جاها هم که در امور اجتماعی از عرفا سؤال شده به فقها ارجاع دادند و گفتند این به ما مربوط نیست.
وی ادامه داد: در کنار این، یک واقعیت تاریخی بسیار جالب توجه است که اگر به نهضت های اجتماعی که در دهه هایی که از آغاز سده دوم و سوم هجری با آن مواجه بودیم، نگاه کنیم؛ در محور بسیاری از این نهضت ها چهره هایی هستند که صبغه عرفانی دارند. این خیلی عجیب است که در سنت عرفانی ما عرفان فرافردی کمتر دیده می شود و در آموزه های آن کمتر دیده می شود؛ از طرف دیگر این یک واقعیت تاریخی است که در نهضت های اجتماعی جوامع اسلامی در محور جنبش ها و نهضت ها عرفا حضور داشته و نقش پررنگ و برجسته ایفا کردند؛ بنایر این اینجا شکافی در آنچه که در سطح نظر در عرفان مطرح می شود، با آنچه که در عمل ملاحظه می کنیم، وجود دارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در مورد مباحث فلسفی نیز گفت: در زمینه مباحث فلسفی هم در عرصه مباحث نظری و هم در عرصه فلسفه عملی پرسش های جدی داریم. بعضی از جاها ما به نوعی با تلقی از احکام و مواجهه با انسان می رسیم که به یک نگاه انسان شناسی بر می گردد. در جاهای دیگر سخن از ذات انسان، ماهیت انسان و فطرت او داریم. به لحاظ معرفت شناسی بسیار به جاست که بپرسیم چطور ممکن است؟ ما واقعا چه اندازه می توانیم بر عقلی که مدتی بر این است که ما امکان شناخت ذوات امور را داریم، تکیه کنیم؟
وی گفت: در واقع در عرصه عقل عملی ما تفکیکی در سنت فلسفی داریم که فلسفه اخلاق و فلسفه حقوق را تفکیک می کند؛ در حالی که به نظر می رسد که این تفکیک با این روشنی در سنتی که پشت سر داریم، صورت نمی گیرد؛ به خصوص وقتی در ظرفی به عنوان فقه جمع می شود که در آنجا بعضی از این مباحث به نظر می رسد به سمت حقوق حرکت می کند. البته این مساله با تکیه بر حقوق الهی و بعضی از موارد وارد حوزه اخلاق می شود.
بهشتی در پایان اظهار امیدواری کرد: در همایش اصلی که قرار است سال آینده برگزار شود، مجال کلامی و عرفانی بالا برود. تا شاید حداقل این مباحث به شکل نسبتا منظم و تدوین شده ای در اختیار محققان قرار بگیرد، بلکه حداقل به لحاظ طرح پرسش جلوتر از این باشیم که الآن هستیم.