نشست "نقد و بررسی طرح توسعه دانشگاه تهران"به همت جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه تهران با حضور اساتید، دانشجویان، علاقهمندان و ساکنین محله وصال در تالار شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش جماران ، در این نشست دکتر پویا علاالدینی عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، دکتر هادی مقدم عضو هیئت علمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران، دکتر شهابالدین کرمانشاهی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و سید صادق کاشانی، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری به عنوان اعضا پنل شرکت داشتند به نقد و بررسی این طرح پرداختند.
این گردهمایی با مقدمهای درباره هدف طرح موضوع و ارائه گزارشی از نشست پیشین طرح توسعه در دانشگاه، گفتگو با ذینفعان و بهرهوران و همچنین فرایند تهیه طرح آغاز شد. بهعلت عدم حضور مشاور طرح، بخشهایی از تنها جلسه برگزار شده ارائه طرح جدید توسعه دانشگاه تهران - که در پردیس هنرهای زیبا برگزار گردید - به نمایش درآمد.
به گزارش جماران در ادامه این نشست دکتر شهابالدین کرمانشاهی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بهضرورت "مطالعات عارضهسنجی ترافیک" جهت ارزیابی یک طرح در حوزه حمل و نقل و ترافیک پرداخت و گفت: در طرح مذکور دسترسی به مطالعات انجام شده در این خصوص میسر نیست از این رو امکان ارزیابی طرح و قضاوت آن در این باره وجود ندارد. از نگاه ایشان در روند ارزیابی یک طرح میبایست منافع، نوع نگاه و هدف آن مشخص گردد، در این طرح علیرغم وجود منافع بخشی برای دانشگاه تهران، نگاه فرابخشی نیز ضروری است.
وی افزود: معضل بزرگ طرح توسعه دانشگاه تهران از نظر اصول اولیه ارتباط کاربری زمین و حمل و نقل، نادیدهگرفتن تنوع کاربریهاست که این امر زمینه ساز چالشهایی به مانند شبمردگی و یکنواختی بافت خواهد شد.
دکتر کرمانشاهی در پایان سخنان خود تاکید کرد: در نظرگرفتن اثرات فرابخشی طرح و تبعات اقتصادی- اجتماعی آن به عنوان اولویت در طرح میبایست مدنظر قرار گیرد.
به گزارش جماران در ادامه این نشست دکتر پویا علاالدینی عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ضمن صحهگذاشتن بر فقدان دسترسی به اطلاعات طرح توسعه دانشگاه تهران و عدم اطلاع رسانی دقیق در این مورد، گفت: در طرح مذکور با وجود تملک های گسترده ،برنامه ریزی برای جابجایی و اسکان مجدد ساکنان در نظر گرفته نشده است، در صورتی که معمولا در طرح های توسعه باید وضعیت ساکنین طرح بهتر شود.
وی با اشاره به فقدان مطالعات اجتماعی و عدم ارتباط طرح با بافت پیرامون، عدم شفافیت فرایند طرح از جمله نبود تعامل با اساتید و نظرخواهی از ایشان، و فقدان برنامههای مشخص مالی را مورد نقد قرار داد.
دکتر مقدم، دبیر این پنل نیز با بیان این مهم که طرح توسعه دانشگاه تهران نماد نظام برنامهریزی شهری و منطقهای معاصر در ایران است، ویژگیهای نظام کنونی را بر اساس اسناد مصوب مراجع قانونی درگیر در این حوزه تشریح کرد .
وی مواردی مانند تقاضای الحاق اراضی به محدوده ی مصوب قبلی (تقاضای افزایش محدوده) از سوی مدیران و مالکان در سطوح مختلف شهری، سیر روزافزون درخواستها مبنی بر تغییر کاربری و افزایش تراکم و در نهایت اولویت دادن به معابر را از مواردی برشمردند که به ویژگی و خصیصه نظام برنامه ریزی ایران تبدیل شده است.
مقدم در پایان تصریح کرد: مهمترین نکتهای که در هر گونه طرح توسعه میبایست مدنظر قرار داد، توجه به «حق توسعه» و «حق غرامت» است؛ حقی که سالهای سال در طرحهای توسعه و عمران درکشورهای دیگر در دنیا مدنظر قرار گرفته اما متاسفانه در ایران همچنان نادیده گرفته میشود.
به گزارش خبرنگار جماران در ادامه این نشست، سید صادق کاشانی، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری، موضوع مالکیت و دخل و تصرف در آن را بر مبنای مفهوم «ضرورت عمومی» تشریح کرد و عدول از این امر و تحت الشعاع قرار گرفتن مفهوم تملک اراضی را در طرح توسعه دانشگاه تهران مورد انتقاد قرار داد.
کاشانی ضرورت عمومی طرح توسعه دانشگاه را به دلیل روند بی ثمر 20 ساله و همچنین ادامه یافتن آن با تغییرات جدید صورت گرفته در چارچوب طرح شرکت های دانش بنیان ونظیر آن را در اطراف دانشگاه، مورد تشکیک قرار داد.
وی با استناد به سایر قوانین جاری و ساری کشور، به این موضوع اشاره داشت که ساکنان میتوانند با استناد به قوانین مذکور و طرح موضوع در دیوان عدالت اداری، منافع خود را تأمین نمایند.
در نشست نقد و بررسی طرح توسعه دانشگاه تهران، بخشی از زمان جلسه به پخش کلیپ با موضوع بیان نظرات به رهوران، مردم و ساکنین محله اختصاص یافت که به بررسی این طرح از منظر مردم محله وصال (محله اطراف طرح توسعه دانشگاه تهران) و برخی از اعضای شورایاری محله می پرداخت. روند فرسایشی تملک، تعارض منافع محلی با کاربریهای تملک شده توسط دانشگاه و عدم توجه به خواسته های اهالی محله وصال، ساکنان و کسبه محدوده طرح از جمله مواردی بود که در این بخش مطرح شد.
قربانی، رئیس شورایاری محله با بیان نکاتی درباره تسریع روند خالی شدن محله از سکنه و تشدید آن توسط این طرح و ضرورت توجه به نیازهای ساکنان محله و مسائل اجتماعی در کنار موضوعات کالبدی و اجرایی، پرداخت.
در پایان دکتر مقدم با اشاره به کارکد مثبت نشست هایی از این دست، تأکید کرد که در دوران کنونی نهادهای دارای قدرت در عرصه شهری نمیتوانند به صورت فعال مایشاء عمل کنند و نفس برگزاری چنین نشست هایی نشان میدهد که دوران تکروی و برنامهریزیهای یکجانبه در حال به پایان رسیدن است.
در این نشست متن کامل بیانیه مشترک انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علومپزشکی تهران، بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، انجمن علمی دانشکدههای مرمت بافت و بنا، شهرسازی، جامعهشناسی، تاریخ، باستانشناسی و کانون فرهنگی مسائل اجتماعی بینش به شرح زیر قرائت شد.
بسمهتعالی
دانشگاه تهران از ابتدای تأسیس تاکنون، صرفاً بهعنوان یک نهاد دانشگاهی و آموزشی مطرح نبوده، بلکه بهواسطه نقش آن در مهمترین حوادث تاریخی و تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه، همواره زمینهساز پیوند میان مردم و قشر دانشگاهی ایران بودهاست. از اینرو، تصمیمگیری و قضاوت درباره طرح توسعه آن نمیتواند تنها در انحصار وزات راه و شهرسازی، شهرداری و هیئت امناء دانشگاه تهران باشد. بر این اساس برخی از دانشجویان، فارغالتحصیلان و تشکلهای دانشجویی مجموعهای از نکات ضعف و ابهام درخصوص طرح جدید توسعه دانشگاه تهران که با عنوان «شهر دانش، دانشگاه کارآفرین، سبز و هوشمند» روند تصویب خود را طی مینماید، جهت تنویر افکار عمومی بهاستحضار عموم مردم شریف ایران میرساند:
۱- دانشگاه تهران از اوایل دهه ۸۰ تاکنون جهت اجراییکردن طرح توسعه دانشگاه درگیر تملک و آزادسازی اراضی است، اما تا این زمان، تملک حدود ۴۰ درصد اراضی باقی ماندهاست که ارزش مالی آن با اراضی که تاکنون تملکشده برابری میکند. مشکل تنها به موضوع عدم تأمین بودجه مرتبط نیست، بلکه بحث تملک در تمام طرحهای شهری با مباحث پیچیده اجتماعی، حقوقی و مالی مواجه است. با وجود آنکه مشکل اجتماعی در این طرح با نادیدهگرفتن اعتراضات مردمی بهظاهر مرتفع شدهاست، اما سایر مشکلات اعم از حقوقی و مالی، هنوز به قوت خود باقی است که همچنان سبب طولانیشدن روند اجرای طرح خواهد شد.
۲- شایان توجه است که محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران، درگذشته بخشی از یک محله مسکونی بودهاست. با وجود آنکه بهسبب اجرای طرح، بخشی از ساکنان با رضایت و یا به اجبار محله خود را ترک کردهاند، لیکن زندگی بخش دیگری از ساکنان همچنان در این محدوده در جریان است. بهموجب عدم توجه به تحققپذیری طرح، خرید املاک از سوی دانشگاه تهران متوقف گشت و در طول توقف آن اجازه فروش، نوسازی و بازسازی نیز به ساکنان داده نمیشود. همچنین بسیاری از اراضی تملکشده، به پارکینگ تبدیل گردیده که کیفیت زندگی در این محدوده را تنزل دادهاست. این موارد شاهدی است بر این موضوع که در این طرح، ساکنان مورد بیمهری واقع گشتهاند. این نکته نیز قابل تأمل است که طرح توسعه دانشگاه تهران بدون اطلاع اجتماع محلی تغییر یافتهاست و مردم از این موضوع بیاطلاع هستند که بخشی از محله آن ها بهجای دانشگاه به پارک علموفناوری تبدیل خواهدشد!
۳- تاکنون تبیین دقیقی از توجیهپذیری اقتصادی اجرای این طرح ارائه نشدهاست. با این وجود میتوان به نکاتی که از مصاحبهها و بیانات متولیان طرح استخراج شدهاست، اشاره نمود:
بودجه تملک اراضی باقیمانده، از محل اوراق مشارکت تامین خواهد شد. لازم به ذکر است که ماهیت اوراق مشارکت بهگونهای است که میبایست از سود تضمینشده برخوردار باشد و و این در حالی است که تملک و آزادسازی اراضی برای طرحهای شهری فعالیتی سرمایهبر، فرسایشی و طاقتفرسا است که نمیتواند محل مناسبی برای سرمایهگذاری منابع مالی حاصل از اوراق مشارکت باشد.
همچنین مقرر گردیده که تامین سرمایه اجرای طرح، بهصورت مستقل و بدون حمایت مالی دولت صورت پذیرد. در اینگونه طرحها، اعطای امتیازات به سرمایهگذار امری اجتنابناپذیر است. روند طرحهای مشابه نشان میدهد که بهطور معمول این امتیازات ماهیتی ضدشهری مییابد، به این سبب که هزینههای واقعی طرح، در اکثر قریب به اتفاق موارد، از ارقام و محاسبات پیشبینی شده فراتر رفته و محملی را جهت اعطای امتیازات بیشتر برای جذب منابع مالی فراهم میآورد. نتایج این اقدام، انحراف طرح از اهداف خود بهویژه در موضوعات تراکم و کاربریها و یا اتلاف سرمایه عمومی به واسطه لزوم تهاتر یا اعطا زمین و ملک معوض در قبال جذب سرمایه بخش خصوصی را بهدنبال خواهدداشت.
۴- از دیگر نقاط ابهام این طرح پیشبینی استقرار ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ شرکت دانشبنیان (که بهعنوان شرکتهای خصوصی ثبت میشوند) در این محدوده است. در اینخصوص میتوان به نکات حائز اهمیتی اشاره نمود. ابتدا این که با استقرار این تعداد از شرکتهای خصوصی این طرح دیگر بهعنوان طرح توسعه دانشگاه تهران شناخته نمیشود، بلکه میتوان از آن بهعنوان «طرح استفاده مجدد از اراضی اطراف دانشگاه تهران» نام برد. ثانیا مشخص نیست برآورد این تعداد از شرکتهای دانشبنیان بر اساس چه مطالعاتی صورت گرفته است و آیا چنین تقاضایی وجود دارد؟ ضمنا آیا ارزیابی و پایشی از روند فعالیت پارکهای علموفناوری در نقاط مختلف کشور صورت گرفتهاست و آیا این پارکها توانستهاند انتظارات اولیه برای رونق فضای کسب و کار دانشبنیان در کشور را فراهم آوردند؟
۵- پردیس مرکزی دانشگاه تهران در فهرست پیشنهادی کشور ایران جهت ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد و تاکنون اقدامات اولیهای توسط سازمان میراث فرهنگی در این زمینه صورت گرفتهاست. این موضوع و ملاحظات مربوط به آن، یکی از نقاط ابهام طرح پیشنهادی است زیرا با توجه به تراکم ساختمانی در نظر گرفتهشده، احتمال اخلال در فرایند ثبت جهانی پردیس مرکزی دانشگاه تهران وجود خواهدداشت. در این خصوص در دفعاتی موضوع با متولیان امر مطرح گردید، لیکن پاسخ صریح و مشخصی به آن داده نشده است.
۶- معاون محترم شهرسازی و معماری شهرداری تهران در تاریخ ۱۳ آذر ۱۳۹۶ تصریح می-کند که «در شهر تهران بیش از حد تصور، ساختمان احداث شده و دیگر این شهر ظرفیتی برای ساختوساز ندارد». در صورتی که طرح جدید توسعه دانشگاه تهران، ساختو.ساز گستردهای را به محدوده مرکزی شهر تحمیل مینماید. این طرح در صورت تصویب قطعی، یادآور سیاست یک بام و دو هوا خواهد بود که متاسفانه روندی معمول در سیاستگذاریهای شهری در ایران است. از سوی دیگر طبق نظر شورایعالیشهرسازی و معماری ایران در جلسه مورخ ۲۲ شهریور ۱۳۹۴ تصریح مینماید که «به منظور تامین حملونقل عمومی محدوده مورد بحث، شهرداری تهران موظف است طرح.های لازم را تهیه و به تصویب شورایعالی هماهنگی ترافیک شهرهایکشور برساند» که نشان میدهد این طرح هزینههایی را به شهر تهران جهت تسهیل حمل.ونقل عمومی به مرکز شهر تحمیل خواهدکرد که ضرورت آن نامشخص است.
۷- متولیان طرح جدید توسعه دانشگاه تهران، بخشی از توجیهپذیری آن را ضرورت درآمدزایی مستقل دانشگاه.ها عنوان نموده.اند. بحث اقتصاد و درآمد به اندازهای در این طرح مورد تاکید و اهمیت قرار گرفته که سرمایههای موجود اجتماعی، فرهنگی و تاریخی در این محدوده و لزوم حفظ این سرمایه.ها را تحت.الشعاع خود قرار دادهاست. متاسفانه در این طرح کسب درآمد از طریق بازار زمین و ساختمان مدنظر است! آیا ضرورت خودکفایی مالی دانشگاه تهران، مجوز اعمال هرگونه سازوکار و روشی جهت درآمدزایی را صادر مینماید؟ دانشگاه تهران باید این مهم را مشخص نماید که میخواهد به عنوان یک نهاد آموزشی فرهنگی به فعالیت خود ادامه دهد یا به بنگاهی اقتصادی آن هم در سطح بازار عام املاک و مستغلات تبدیل گردد.
در نهایت، آنچه به دیده می آید، تهیه طرحی همانند سایر طرح های شهری در قالب فرایند بالا به پایین است؛ با این تفاوت که در کمال تاسف مرجع این تحمیل نه دولت یا شهرداری، بلکه دانشگاه تهران است. طرحی که تمام شهروندان ساکن در محدوده را وادار نموده است که خواسته های از پیش تعیینشده آن را بپذیرند. جای بسی شگفتی است، طرح های مشابهی که تاکنون مبتنی بر تملک کامل اراضی، اخراج اجباری ساکنان و تخریب کامل اجرایی گردیده در حیطه آموزشی و در کلاس های درس دانشگاه، با عناوینی چون طرح های بولدوزری، از بالا به پایین، تحمیلی، تکنوکراتیک و … معرفی میشوند اما در حیطه عمل، دانشگاه همان رویکرد تقبیح شده را در پیش میگیرد. به نظر می-رسد که میبایست پیش از ادامه طرح با دقت به این پرسش مهم بیندیشیم که آیا این پروژه در صورت اجرای کامل به مثالی برای عالمان بیعمل تبدیل نخواهد شد؟
در پایان تصریح میشود که دانشگاه تهران به عنوان الگوی تمام دانشگاههای ایران مطرح است. بر این مبنا، آثار و تبعات گسترده هرگونه اقدامی از سوی این نهاد علمی میبایست به دقت مورد توجه قرار گیرد. انتظار میرود طرحی که کارفرما آن مهمترین نهاد علمی، آموزشی و فرهنگی کشور است، ضعفهای طرحهای شهری مشابه را نداشته باشد و در تمام ابعاد به عنوان طرحی پیشرو تعریف و معرفی گردد.
ما خواستار آنیم که با توجه به ضعفهای عمده این طرح از جمله عدم شفافیت در فرایند تهیه و تصویب آن، عدم توجه به تحققپذیری اهداف، نادیده انگاشتن ارزش و سرمایه فرهنگی و تاریخی پردیس مرکزی، انجام فرایندهای مشارکتی غیرواقعی و صوری، نادیده گرفتن اجتماع محلی و عدم توجه به ظرفیت جمعیتپذیری این محدوده، اقدامات زیر صورت پذیرد:
الف- اسناد مرتبط با مطالعات و فرایند تهیه، اجرا و توجیهپذیری طرح، در تمام ابعاد بهصورت آشکار و شفاف در اختیار عموم مردم قرار گیرد.
ب- تصمیمگیری در خصوص طرح دانشگاه تهران بهعنوان نماد آموزش عالی کشور از انحصار هیئت امنا دانشگاه تهران، شهرداری و دولت خارج گردد و بازنگری آن در دستورکار نمایندگان شورای شهر تهران و در قالب جلسهای علنی قرار گیرد.
ج- طرح در راستای احراز منافع عمومی مجددا بازنگری شود.
درضمن این بیانیه مورد حمایت انجمنها و تشکیلات زیر قرار گرفته است:
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علومپزشکی تهران، بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، انجمن علمی دانشکدههای مرمت بافت و بنا، شهرسازی، جامعهشناسی، تاریخ، باستانشناسی و کانون فرهنگی مسائل اجتماعی بینش