به گزارش این هفته نامه، تصور کنید در تبریز زلزله ای همانند زلزله کرمانشاه روی دهد قطعا تبعات و خسارات جانی و مالی این زلزله رقمی مهیب خواهد بود.
کافی است تصور زلزله 7 ریشتری در تبریز را داشته باشیم و نگرانی ما صد چندان شود زیرا ساختمان های احداث شده در بافت حاشیه نشین و حتی بسیاری از ساختمان های بافت فرسوده شهری تبریز با اندک تکان زلزله با خاک یکسان خواهند شد.
چندی پیش عضو شورای شهر تبریز نسبت به این مسئله هشدار داد هشداری که هر از چند گاهی از زبان دیگر کارشناسان، متخصصان و یا مسئولان نیز می شنویم. البته بدون ارائه راه کار و راه چاره عملی!
محرم محمدزاده در صحن علنی شورای شهر با هشدار نسبت به عواقب زلزله احتمالی در تبریز گفته بود: اگر در این شهر زلزله ای همانند زلزله کرمانشاه رخ دهد ما هیچ کاری نخواهیم توانست انجام دهیم تنها یک ماه طول خواهد کشید تا اجساد مردگان را از ویرانه ها جمع آوری کنیم آن هم اگر نیروی کافی داشته باشیم.
این عضو شورای شهر سخن به بیراه نگفته است؛ بیش از 500 هزار نفر از مردم تبریز در خانه های سست، غیر استاندارد و با حداقل ایمنی در برابر زلزله زندگی می کنند. خانه هایی که غیر استاندارد، با مصالح نامرغوب، بدون نظارت در هنگام ساخت، بدون در نظر گرفتن ایمنی ساختمان و مقاومت آن در برابر زلزله بدون نظارت ساخته شده اند.
قطعا این یک امر بدیهی است که بیشترین تلفات در اکثر زلزله ها در همین نوع خانه ها ایجاد می شوند، خانه هایی که با اندک تکانی ریخته و جان ساکنانش را می گیرد.
مخاطرات طبیعی آذربایجان شرقی تنها زلزله نیست. همین سال گذشته سیل بنیان کن در استان بوقوع پیوست و چند تن از هموطنان مان را از زندگی ساقط کرد و باعث خسارات میلیاردی به زیرساخت ها و خانه ها و باغات مردم شد.
همچنین نباید از نابودی دریاچه ارومیه و خسارت ها و زیان های ناشی از این مسئله غافل شویم.
نباید نسبت به تعلل و بی برنامگی ها و یا ضعف اجرایی و عدم وجود اراده قوی برای حل این ابر بحران منطقه آذربایجان بی تفاوت بود.
مسئله زلزله در تبریز زمانی بعد خطرناک تری می یابد که مروری داشته باشیم بر تاریخ زلزله های مهیب این شهر که بارها شهر را با خاک یکسان کرده اند و ده ها و بلکه صدها هزار تبریزی را به کام مرگ برده اند.
اگر توسعه و افزایش جمعیت این شهر به خصوص از اوایل دهه 40 شمسی را مد نظر داشته باشیم هر چند طرح های تفصیلی و طرح جامع شهری از همان زمان در دست طراحی و اجرا بوده است اما توسعه نامتوازن و بی قواره شهر نسبتی با این طرح ها نداشته است.
راستی دلیل اینکه طرح‌های جامع در این شهر درست اجرا نشده اند چیست؟
به نظر می‌رسد استفاده از تجربیات کشورهای دیگر در احیای بافت‌های پرخطر، خشن و ناکارآمد شهری و همچنین بافت های حاشیه نشین بهترین شیوه برای چاره جویی و درمان به مسئله حاشیه نشینی در شهر باشد.
استفاده از شیوه درجا سازی و تغییر وضعیت خانه ها موجود در بافت های حاشیه نشین و ساخت خانه های مقاوم و استاندارد در محلاتی که حاشیه نشینان در آن ساکن است یکی از بهترین روش ها برای احیای این مناطق می تواند باشد.
این مهم در آنکارا به مورد اجرا گذاشته شده است و بیش از یکصد هزار خانه حاشیه نشین و غیر استاندارد در این شهر در مدتی کمتر از 10 سال با راه حل در جاسازی خانه ها احداث شده اند. بیغوله ها و مناطق حاشیه نشین این شهر که اتفاقا بسیار مشابه تبریز بود اکنون منظر دیگری یافته اند.
این نکته ظریف را نیز نباید از یاد ببریم که شهرداری مسئول و عامل ایجاد مناطق حاشیه‌نشین در شهر نیست بلکه این مناطق حاشیه نشین هستند که در سایه عدم سیاست‌گذاری صحیح در گذشته به وجود آمده اند و هم اکنون به عنوان یکی از اساسی ترین معضلات شهر محسوب می شوند.
در انتها این سوال را باید پرسید که آیا سازمان ها و ادارات دیگر در امور شهری هیچ نقشی در ساماندهی و بهسازی نوسازی و اختصاص بودجه و البته برنامه برای درمان این بافت ها ندارند؟
تنظیم: پرویز بابائی ** انتشار دهنده:رستگار
8023/6183
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.