فکر نوشتن این خطور عصرگاه دیروز در گذر از کتابفروشی های خیابان طالقانی تبریز از ذهن ام خطور کرد و ناخواسته مرا به سال ها و دهه های دور برد.
در این قدم زدن 10 دقیقه ای از مقابل کتابفروشی ها و انتشاراتی مانند 'ارک'، 'اختر'، 'معرفت نو'، 'کلبه کتاب'(کتاب کلبه سی) و 'ده خدا' گذشتم و نگاه گذرا به ویترین این مراکز فرهنگی و تغذیه فکری، ناخواسته مرا سوار بر بال نوستالژی کرد و به گذشته های تبریز برد.
یادم آمد که در مطالعه تاریخ مطبوعات خطه فرهنگ خیز و فرهنگی پرور تبریز، به اسامی کتابفروشی ها و مطبعه های قدیمی زیادی مانند 'سعدی'، 'فردوسی'، 'اسکندانی'، 'امید'، 'عطایی' و ... برمی خورم که قدمت بعضی از آنها به بیش از یک قرن قبل باز می گردد.
هر چند شاید در روزگار بی رونقی نشر، کتاب و مطالعه، سخن گفتن از تاریخ پرافتخار نشر و کتاب و کتابفروشی در تبریز، محل چندانی از اعراب نداشته باشد و برخی ها حتی قلم زدن در این وادی را به سخره بگیرند، اما واقعیت برگرفته از تجربه ما و دیگران حاکی از وجود ارتباط مستقیم بین کتاب و مطالعه از یک سو و توسعه و ترویج فرهنگ به عنوان بن مایه پیشرفت ملل و تمند های بشری از سوی دیگر است.
و از همین روست که نقبی به گذشته فرهنگی تبریز و یادی از وجود راسته های تخصصی کتاب و مطبعه مانند 'شیشه گرخانه' - یا به قول محلی ها 'شوشرخانا' - در بازار تاریخی تبریز، می تواند ما را به ریشه های فرهنگی جایگاه ویژه تبریز در تاریخ معاصر ایران زمین رهنمون سازد.
باز در همین راستا فراموش نمی کنم که روزی در یکی از کتابفروشی های ویژه فروش کتب مستعمل در پیرامون میدان انقلاب تهران، سالنامه 'کیهان' سال 1335 شمسی را دیدم که در آن از تبریز به عنوان دوم شهر ایران از نظر جمعیت و شاخص های دیگر توسعه یافتگی یاد شده بود.
آری! اگر روزگاری گفته می شد که تبریز، چشم و چراغ ایران عزیز از منظر نوآوری، خلاقیت و پیشتازی فکری و فرهنگی است، بدون شک بستر و محمل وقوع این اتفاق میمون و مبارک، وجود کتابفروشی ها و انتشاراتی های پرشماری بود که بسیاری شان بازمانده های نهضت 'مشروطه ' و 'تجدد ادبی' بودند و برای فرار از پشت میز نشینی های اداری و متلک گویی های بازار به این بیشه فرهنگی روی آورده بودند.
البته جایگاه ویژه تبریز در مقوله 'کتاب' و کتابفروشی' تنها از نظر کمیت و تعداد مهم نبود، بلکه کیفیت کتاب های منتشر شده در این شهر و به ویژه کتابفروشی های معتبر و صد ساله با رویکرد انتشار کتاب آن را در ایران زبانزد کرده بود.
و این گونه بود که از دل نخستین کتابفروشی ایران زمین در جنب مسجد جامع امروزی تبریز - منظور کتابخانه تربیت - جرقه های مشروطه خواهی و تجددطلبی در قالب انتشار 'گنجینه فنون' به عنوان نخستین مجله ایرانی در حدود 117 سال قبل جرقه زد و سراسر ایران را فرا گرفت، هر چند که میوه چینان این رویداد تاریخ نساز در دو دسته انگلوفیل و روسوفیل نگذاشتند که کوشندگان واقعی انقلاب مشروطه، از ثمرات راستین آن برخوردار شوند.
در هر حال کتاب و کتابفروشی در تبریز چند سال قبل از انقلاب مشروطه به واسطه رفت و آمد پرشمار ایرانی های خطه آذربایجان به قفقاز، مصر، لبنان و عثمانی جوانه زد و رفته رفته جان گرفت و شش دهه بعد به درخت تناوری تبدیل شد که شهرت اش مرزهای ملی را در نوردید.
اما در سال های اخیر به دلیل عوامل چند متغیری مانند توسعه وسایل ارتباطی نوین و تضعیف فرهنگ مطالعه، بساط انتشاراتی ها و کتابفروشی های تبریز به تدریج برچیده شد و کتابفروشی هایی مانند 'فردوسی' و 'سعدی' جای خود را به بوتیک لباس و 'سعادت' نیز به موبایل فروشی داد.
کتابفروشی 'شمس' در مقابل مصلای تبریز نیز که روزگاری نه چندان دور متفکران و شخصیت های ادبی- سیاسی تهران برای یافتن همتایان تبریزی خود در زمستان های نفس گیر تبریز در پستوی آنجا میهمان می شدند، با بیماری مرحوم 'مجید آقا اروانی' و سپس درگذشت وی، چندی پیش تعطیل شد و امروز تنها تابلوی گرد و خاک گرفته ای از آن از سال های پرشکوهش به یادگار مانده است.
اما به قول قدیمی های تبریز، 'دیگ تبریز دیر داغ و دیر سر می شود'؛ از این منظر تبریز امروزه نیز شاهد بال و پر گرفتن کتابفروشی های خوبی همچون 'دهخدا' ،'سپهر' و ... است که هر یک به رغم دشواری های بازار نشر برای سرپا ماندن و خدمت به نسل نوجوی جوان می کوشند و در این باب هیچ ادعایی ندارند.
از سوی دیگر اقدام دولت تدبیر و امید در چند سال اخیر در اجرای طرح های 'تابستانه' و 'عیدانه' با رویکرد تخفیف 20 درصدی خرید کتاب، کورسوی کتاب و کتابفروشان را جانی دوباره بخشیده است.
مدیر کتابفروشی 'سپهر' تبریز معتقد است که کتاب و کتابخوانی در کشورمان از آغاز وضعیت مناسبی نداشته است.
مهدی دادیزاده که کتابفروشی اش در تبریز از جمله پاتوق های بزرگان عرصه فرهنگ، هنر و ادب است، به ایرنا می گوید: شمارگان حداکثر یک هزارتایی کتاب های منتشر شده در بازار به خوبی بیانگر وضعیت بازار نشر و استقبال و علاقه مردم به کتاب و کتابخوانی است.
وی اضافه می کند: مقاومت معدود کتابفروشان تبریز در این وضعیت به دلیل عشق و علاقه آنان به این کار است؛ البته من و همکارانم نیز می توانیم محور فعالیت خود را به فروش کتاب های درسی و کنکوی تغییر دهیم، اما من این را کتابفروشی نمی دانم.
دادیزاده که به گفته خودش کتابفروشی را از نیمه دوم دهه 1340 شمسی از کتابفروشی معروف 'شمس' و 'مجید آقا اروانی' مدیر فرهیخته آن یاد گرفته و به ارث برده است، می گوید: با توجه به قرار گرفتن مغازه ام در راسته فروشندگان لوازم ورزشی، بچه هایم می گویند اگر مغازه ات را اجاره دهی، ماهی چهار میلیون تومان درآمد خواهی داشت، اما من به کارم عشق دارم و دلم به مطالعه کتاب در حین کار و رفت و آمد اهل کتاب و فرهیختگان شهرم به مغازه خوش است.
مدیر کتابفروشی 'سپهر' در پاسخ به این سوال که آیا فروش کتاب و کتابخوانی در سال های اخیر فراز و فرود داشته، می گوید: بعد از دوم خرداد 1376 که فضای نقد کتاب های منتشر شده بازتر و تضارب آراء و اندیشه بیشتر بود، بازار نشر نیز جانی گرفت.
مدیر کتابفروشی 'دهخدا'ی تبریز نیز به خبرنگار ایرنا می گوید: ما که از وضعیت موجود راضی هستیم، چون از ابتدا توقع مان همین قدر بوده است.
محمدتقی امین پور با بیان اینکه وضعیت بازار نشر و کتاب های جدید از قانون عرضه و تقاضا پیروی می کند، اضافه می کند: رکود در نشر کتاب و کتابخوانی از عوامل متفاوتی مانند گسترش لجام گسیخته فضای مجازی، درآمد مردم و آرامش و اوقات فراغت متاثر است.
وی تاکید می کند: باید بگویم که ناامید نیستیم و معتقدم اگر کتابفروشی پابرجاست، حتما مشتری دارد که ادامه فعالیت می دهد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی نیز در گفت و گو با ایرنا با اشاره به نقش بی بدیل مطالعه و کتابخوانی در توسعه جوامع، معتقد است که به دلایل پیدا و ناپیدا، فرهنگ مطالعه در جامعه ما هنوز نهادینه نشده است.
محمد محمدپور می گوید: با وجود ذهن های کنجکار، مطالعه در جامعه ما سمت و سوی مشخص و هدفمند ندارد و مطالعات بیشتر پراکنده و مبتنی بر منابع سطحی از قبیل وسایل ارتباط جمعی و فضای مجازی است.
وی با اشاره به جایگاه ممتاز کتابفروشان به عنوان شبکه توزیع بازار نشر یادآور می شود: بر اساس آمار اتحادیه کتابفروشان و فروشندگان لوازم تحریر در آذربایجان شرقی یک هزار و 200 مغازه این صنف وجود دارد که از این تعداد 50 مغازه صرفا کتابفروشی است و این رقم اصلا قابل قبول نیست.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی با اشاره به تلاش دولت برای بردن کتاب به سبد کالای مردم تشریح می کند: برگزاری نمایشگاه های عمومی و تخصصی کتاب به ویژه نمایشگاه بین المللی کتاب تبریز، برنامه های هفته کتاب و طرح های 'عیدانه' و 'تابستانه' با تخفیف 20 درصدی خرید کتاب، بخشی از برنامه های دولت در این راستاست.
وی اضافه می کند: البته صدور مجوز نشر در دولت نخست تدبیر و امید نسبت به مدت مشابه قبل از آن رشد 100 درصدی داشت، به طوری که تعداد مجوزهای صادر شده کتاب از 800 عنوان در سال 1392 به 1500 عنوان در پایان سال گذشته رسیده است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی از صدور مجوز تاسیس باشگاه های کتاب به عنوان تدبیر دیگر دولت برای ترویج فرهنگ مطالعه در جامعه یاد می کند و می گوید: تاکنون مجوز تاسیس 36 باب از این باشگاه ها در تبریز تاسیس شده است.
خبرنگار و انتشار: عزیزی راد
518
در این قدم زدن 10 دقیقه ای از مقابل کتابفروشی ها و انتشاراتی مانند 'ارک'، 'اختر'، 'معرفت نو'، 'کلبه کتاب'(کتاب کلبه سی) و 'ده خدا' گذشتم و نگاه گذرا به ویترین این مراکز فرهنگی و تغذیه فکری، ناخواسته مرا سوار بر بال نوستالژی کرد و به گذشته های تبریز برد.
یادم آمد که در مطالعه تاریخ مطبوعات خطه فرهنگ خیز و فرهنگی پرور تبریز، به اسامی کتابفروشی ها و مطبعه های قدیمی زیادی مانند 'سعدی'، 'فردوسی'، 'اسکندانی'، 'امید'، 'عطایی' و ... برمی خورم که قدمت بعضی از آنها به بیش از یک قرن قبل باز می گردد.
هر چند شاید در روزگار بی رونقی نشر، کتاب و مطالعه، سخن گفتن از تاریخ پرافتخار نشر و کتاب و کتابفروشی در تبریز، محل چندانی از اعراب نداشته باشد و برخی ها حتی قلم زدن در این وادی را به سخره بگیرند، اما واقعیت برگرفته از تجربه ما و دیگران حاکی از وجود ارتباط مستقیم بین کتاب و مطالعه از یک سو و توسعه و ترویج فرهنگ به عنوان بن مایه پیشرفت ملل و تمند های بشری از سوی دیگر است.
و از همین روست که نقبی به گذشته فرهنگی تبریز و یادی از وجود راسته های تخصصی کتاب و مطبعه مانند 'شیشه گرخانه' - یا به قول محلی ها 'شوشرخانا' - در بازار تاریخی تبریز، می تواند ما را به ریشه های فرهنگی جایگاه ویژه تبریز در تاریخ معاصر ایران زمین رهنمون سازد.
باز در همین راستا فراموش نمی کنم که روزی در یکی از کتابفروشی های ویژه فروش کتب مستعمل در پیرامون میدان انقلاب تهران، سالنامه 'کیهان' سال 1335 شمسی را دیدم که در آن از تبریز به عنوان دوم شهر ایران از نظر جمعیت و شاخص های دیگر توسعه یافتگی یاد شده بود.
آری! اگر روزگاری گفته می شد که تبریز، چشم و چراغ ایران عزیز از منظر نوآوری، خلاقیت و پیشتازی فکری و فرهنگی است، بدون شک بستر و محمل وقوع این اتفاق میمون و مبارک، وجود کتابفروشی ها و انتشاراتی های پرشماری بود که بسیاری شان بازمانده های نهضت 'مشروطه ' و 'تجدد ادبی' بودند و برای فرار از پشت میز نشینی های اداری و متلک گویی های بازار به این بیشه فرهنگی روی آورده بودند.
البته جایگاه ویژه تبریز در مقوله 'کتاب' و کتابفروشی' تنها از نظر کمیت و تعداد مهم نبود، بلکه کیفیت کتاب های منتشر شده در این شهر و به ویژه کتابفروشی های معتبر و صد ساله با رویکرد انتشار کتاب آن را در ایران زبانزد کرده بود.
و این گونه بود که از دل نخستین کتابفروشی ایران زمین در جنب مسجد جامع امروزی تبریز - منظور کتابخانه تربیت - جرقه های مشروطه خواهی و تجددطلبی در قالب انتشار 'گنجینه فنون' به عنوان نخستین مجله ایرانی در حدود 117 سال قبل جرقه زد و سراسر ایران را فرا گرفت، هر چند که میوه چینان این رویداد تاریخ نساز در دو دسته انگلوفیل و روسوفیل نگذاشتند که کوشندگان واقعی انقلاب مشروطه، از ثمرات راستین آن برخوردار شوند.
در هر حال کتاب و کتابفروشی در تبریز چند سال قبل از انقلاب مشروطه به واسطه رفت و آمد پرشمار ایرانی های خطه آذربایجان به قفقاز، مصر، لبنان و عثمانی جوانه زد و رفته رفته جان گرفت و شش دهه بعد به درخت تناوری تبدیل شد که شهرت اش مرزهای ملی را در نوردید.
اما در سال های اخیر به دلیل عوامل چند متغیری مانند توسعه وسایل ارتباطی نوین و تضعیف فرهنگ مطالعه، بساط انتشاراتی ها و کتابفروشی های تبریز به تدریج برچیده شد و کتابفروشی هایی مانند 'فردوسی' و 'سعدی' جای خود را به بوتیک لباس و 'سعادت' نیز به موبایل فروشی داد.
کتابفروشی 'شمس' در مقابل مصلای تبریز نیز که روزگاری نه چندان دور متفکران و شخصیت های ادبی- سیاسی تهران برای یافتن همتایان تبریزی خود در زمستان های نفس گیر تبریز در پستوی آنجا میهمان می شدند، با بیماری مرحوم 'مجید آقا اروانی' و سپس درگذشت وی، چندی پیش تعطیل شد و امروز تنها تابلوی گرد و خاک گرفته ای از آن از سال های پرشکوهش به یادگار مانده است.
اما به قول قدیمی های تبریز، 'دیگ تبریز دیر داغ و دیر سر می شود'؛ از این منظر تبریز امروزه نیز شاهد بال و پر گرفتن کتابفروشی های خوبی همچون 'دهخدا' ،'سپهر' و ... است که هر یک به رغم دشواری های بازار نشر برای سرپا ماندن و خدمت به نسل نوجوی جوان می کوشند و در این باب هیچ ادعایی ندارند.
از سوی دیگر اقدام دولت تدبیر و امید در چند سال اخیر در اجرای طرح های 'تابستانه' و 'عیدانه' با رویکرد تخفیف 20 درصدی خرید کتاب، کورسوی کتاب و کتابفروشان را جانی دوباره بخشیده است.
مدیر کتابفروشی 'سپهر' تبریز معتقد است که کتاب و کتابخوانی در کشورمان از آغاز وضعیت مناسبی نداشته است.
مهدی دادیزاده که کتابفروشی اش در تبریز از جمله پاتوق های بزرگان عرصه فرهنگ، هنر و ادب است، به ایرنا می گوید: شمارگان حداکثر یک هزارتایی کتاب های منتشر شده در بازار به خوبی بیانگر وضعیت بازار نشر و استقبال و علاقه مردم به کتاب و کتابخوانی است.
وی اضافه می کند: مقاومت معدود کتابفروشان تبریز در این وضعیت به دلیل عشق و علاقه آنان به این کار است؛ البته من و همکارانم نیز می توانیم محور فعالیت خود را به فروش کتاب های درسی و کنکوی تغییر دهیم، اما من این را کتابفروشی نمی دانم.
دادیزاده که به گفته خودش کتابفروشی را از نیمه دوم دهه 1340 شمسی از کتابفروشی معروف 'شمس' و 'مجید آقا اروانی' مدیر فرهیخته آن یاد گرفته و به ارث برده است، می گوید: با توجه به قرار گرفتن مغازه ام در راسته فروشندگان لوازم ورزشی، بچه هایم می گویند اگر مغازه ات را اجاره دهی، ماهی چهار میلیون تومان درآمد خواهی داشت، اما من به کارم عشق دارم و دلم به مطالعه کتاب در حین کار و رفت و آمد اهل کتاب و فرهیختگان شهرم به مغازه خوش است.
مدیر کتابفروشی 'سپهر' در پاسخ به این سوال که آیا فروش کتاب و کتابخوانی در سال های اخیر فراز و فرود داشته، می گوید: بعد از دوم خرداد 1376 که فضای نقد کتاب های منتشر شده بازتر و تضارب آراء و اندیشه بیشتر بود، بازار نشر نیز جانی گرفت.
مدیر کتابفروشی 'دهخدا'ی تبریز نیز به خبرنگار ایرنا می گوید: ما که از وضعیت موجود راضی هستیم، چون از ابتدا توقع مان همین قدر بوده است.
محمدتقی امین پور با بیان اینکه وضعیت بازار نشر و کتاب های جدید از قانون عرضه و تقاضا پیروی می کند، اضافه می کند: رکود در نشر کتاب و کتابخوانی از عوامل متفاوتی مانند گسترش لجام گسیخته فضای مجازی، درآمد مردم و آرامش و اوقات فراغت متاثر است.
وی تاکید می کند: باید بگویم که ناامید نیستیم و معتقدم اگر کتابفروشی پابرجاست، حتما مشتری دارد که ادامه فعالیت می دهد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی نیز در گفت و گو با ایرنا با اشاره به نقش بی بدیل مطالعه و کتابخوانی در توسعه جوامع، معتقد است که به دلایل پیدا و ناپیدا، فرهنگ مطالعه در جامعه ما هنوز نهادینه نشده است.
محمد محمدپور می گوید: با وجود ذهن های کنجکار، مطالعه در جامعه ما سمت و سوی مشخص و هدفمند ندارد و مطالعات بیشتر پراکنده و مبتنی بر منابع سطحی از قبیل وسایل ارتباط جمعی و فضای مجازی است.
وی با اشاره به جایگاه ممتاز کتابفروشان به عنوان شبکه توزیع بازار نشر یادآور می شود: بر اساس آمار اتحادیه کتابفروشان و فروشندگان لوازم تحریر در آذربایجان شرقی یک هزار و 200 مغازه این صنف وجود دارد که از این تعداد 50 مغازه صرفا کتابفروشی است و این رقم اصلا قابل قبول نیست.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی با اشاره به تلاش دولت برای بردن کتاب به سبد کالای مردم تشریح می کند: برگزاری نمایشگاه های عمومی و تخصصی کتاب به ویژه نمایشگاه بین المللی کتاب تبریز، برنامه های هفته کتاب و طرح های 'عیدانه' و 'تابستانه' با تخفیف 20 درصدی خرید کتاب، بخشی از برنامه های دولت در این راستاست.
وی اضافه می کند: البته صدور مجوز نشر در دولت نخست تدبیر و امید نسبت به مدت مشابه قبل از آن رشد 100 درصدی داشت، به طوری که تعداد مجوزهای صادر شده کتاب از 800 عنوان در سال 1392 به 1500 عنوان در پایان سال گذشته رسیده است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی از صدور مجوز تاسیس باشگاه های کتاب به عنوان تدبیر دیگر دولت برای ترویج فرهنگ مطالعه در جامعه یاد می کند و می گوید: تاکنون مجوز تاسیس 36 باب از این باشگاه ها در تبریز تاسیس شده است.
خبرنگار و انتشار: عزیزی راد
518
کپی شد