زندگینامه سیدنورالدین هندی
سیدنورالدین هندی برادر بزرگتر امام خمینی (س) بود که تحصیلات حوزوی داشته و مدتی را به عنوان رئیس دادگستری خمین فعالیت می کرد.
سیدنورالدین در سحرگاه روز 27 رمضان سال 1315 هجری قمری (مصادف با 30 بهمن سال 1276 هجری شمسی) در عمارت مسکونی پدرش در خمینی متولد شد، او برادر بزرگتر امام خمینی (س) بود و 5 ساله بود که پدرش به شهادت رسید، و او به همراه خانواده اش برای خونخواهی پدر راهی تهران شد. به دلیل حضور طولانی در تهران ایشان تحصیلاتشان را در تهران آغاز کردند و بعد از بازگشت به خمین نزد برادرشان آقا مرتضی و ملاهای محلی به علم آموزی پرداختند. تحصیلات اولیه اش را در خمین سپری کرد و بعد از آن در سال 1326 یا 1327 هجری قمری (مصادف با سال 1287 یا 1288 هجری شمسی) به مدرسه ملاعبدالله در اصفهان رفت.
ایشان برخلاف دیگران برادرانشان به علوم حوزوی علاقه مند نبودند، و در سال 1295 بعد از چند سال فراگیری علوم حوزوی راهی خمین شده و به کشاورزی مشغول شدند. البته به رسم آن زمان ایشان از زمان آغاز تحصیلات از 6 سالگی از عبا و عمامه استفاده می کردند و از زمانی که قانون پوشیدن لباس های متحدالشکل برای مردان تصویب شد و استفاده از لباس روحانیت مجوز و حکم اجتهاد لازم داشت تا پایان عمرشان لباس رسمی کت و شلوار بر تن می کردند.
ایشان دوره ای را به عنوان رئیس دادگستری خمین انتخاب شد، و مدتی متصدی دادگستری بود، و طبق موازین شرع به درستی قضاوت می کرد و به همین خاطر راه نفوذ و سوءاستفاده ها را بسته بود. این امر موجب شد که صاحبان قدرت زیاده خواه تاب تحمل او را نداشته باشند، و فردی را تحریک کنند تا به او صدمه بزند، و او را از ناحیه ریه مورد آسیب قرار دهد. ایشان در تهران مورد درمان قرار گرفت، اما ضربه وارده تا پایان عمر بر سلامت ایشان تاثیر گذاشت. با این وجود او به دلیل کرامت ذاتی و روحیه خود همیشه بر بخشش ضارب تاکید داشت. برای مطالعه بیشتر در رابطه با زندگی ایشان می توانید یادداشت یادی از برادر امام خمینی «سیدنورالدین» که پیش از این در جماران منتشر شده است را مطالعه کنید.
او در سال 1340 هجری قمری (مصادف با سال 1301 هجری شمسی) برای نخستین بار ازدواج کرد، که حاصل آن یک پسر به نام محمد، و دو دختر به نام های اقدس خانم و منظر خانم بود.
اقدس خانم با پسر عموی خود آقای ناصر هندی (فرزند مرحوم سیدمرتضی پسندیده) ازدواج کرد، و دو پسر به نام های حمید و سعید و یک دختر دارد.
آقای سیدنورالدین هندی در دومین ازدواجش با خانمی از خانواده مستوفی وصلت کرد که حاصل آن چهار پسر به نام های منصور، مسعود، محسن و مهدی و یک دختر به نام زینب خانم است.
آقای هندی به دلیل ارتباطاتش با خوانین ایل بختیاری مورد سوء ظن رضاخان قرار داشت، و مدت ها تحت تعقیب بود. منزل ایشان مهمان خانه ای برای اهالی بود، و حتی در زمان عدم حضور او به خوبی از میهمانان پذیرایی میشد، او رفتار بسیار خوبی با موافقان و مخالفان داشت. آقای هندی در تیرماه سال 1355 هجری شمسی دار فانی را وداع گفت.
تصویر حضرت امام بر مزار برادر گرامیشان سیدنورالدین هندی
ایشان در تیرماه سال 1355 در سن حدود 80 سالگی دارفانی را وداع گفت و پیکرش در آرامستان باغ بهشت قم به خاک سپرده شد.