پایگاه خبری جماران: هرگاه صحبت از مذاکره ایران با غرب و به خصوص آمریکا در میان باشد هستند سیاسیونی که در جایگاه مخالفت با مذاکره قرار گرفته و آن را تلاشی بیهوده و بینتیجه قلمداد میکنند. این روزها برخی نمایندگان مجلس گوی سبقت را از تندروها و مخالفان سرسخت و همیشگیِ مذاکره ربودهاند و تیر حملات خود را به سمت دولت پزشکیان نشانه گرفتهاند.
«بعید میدانم مذاکره ایران و آمریکا به نتیجهای برسد». این گزارهای است که محمدصالح جوکار رییس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی درباره بحث مذاکره دو کشور ایران و آمریکا مطرح میکند.
به باور جوکار که از مخالفان مذاکره است، ایران با دنیای خارج قطع ارتباط نکرده اما اینکه به آمریکایی ها اعتماد کنیم و پای مذاکره بنشینیم نتیجه ای ندارد، چرا که آنها بحث مسائل منطقهای و یا مسائل موشک ها که خطوط قرمز ایران هستند را مطرح خواهند کرد.
او در ادامه گریزی به بحث FATF و تصویب آن میزند و می گوید: بنده بعید میدانم که با ابزارهایی چون FATF بتوانیم مبادلات مالی خود را با سایر کشورها انجام دهیم.
در ادامه مصاحبه محمدصالح جوکار رییس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس با پایگاه خبری جماران را میخوانید:
آقای جوکار! ارزیابی شما از مذاکره با آمریکا و مخالفت ها با این موضوع چیست؟
بنده بعید می دانم که مذاکره ایران با آمریکا به نتیجه ای برسد در دوره های مختلف، مذاکرات بسیاری بین ایران و آمریکا صورت گرفت که مهمترین خروجی آن برجام بود که ترامپ آن را پاره کرد.
نمیتوان به آمریکایی ها اعتماد کرد، زیرا.....
بنابراین، نمیتوان به آمریکایی ها اعتماد کرد و پای میز مذاکره با آنها نشست، چرا که هیچ نتیجه و عایدیِ خاصی نیز ندارد. به باور بنده، ایران با دنیای خارج قطع رابطه نکرده است، چرا که به آسانی می توانیم با کشورهای مختلف ارتباطاتمان را حفظ کنیم.
آمریکا مسائل منطقه و مسائل موشکها را پای میز مذاکره میآورد
مذاکره نتیجه ای ندارد
یقینا آمریکا پای میز مذاکرات همانند گذشته مسائل منطقه ای و یا مسائل موشک ها را مطرح خواهند کرد. این در حالی است که اینها خطوط قرمز ایران تلقی می شود وگرنه متن برجام توسط غربی ها نوشته شد و ایران امضاء کرد. یقینا برجام به نفع آمریکایی ها بود، اما همه شاهد بودیم که برای آن نیز احترامی قائل نشدند.
با این اوصاف، بنده بعید می دانم که مذاکرات پیش رو به نتیجه خاصی منجر شود.
هیچ گشایشی در بحث برجام مشاهده نکردیم
باید اعتماد سرمایهگذاران داخلی را جلب کنیم، نه.....
بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که بحث تعامل با کشورهای جهان به ویژه بحث مذاکره با آمریکا می تواند گشایش های اقتصادی بزرگی برای کشور و مردم فراهم کند؛ در غیر اینصورت ایران منزوی خواهد شد و در مذاکرات به بن بست می رسد...
ما هیچ گشایشی در بحث برجام مشاهده نکردیم. در حقیقت بسیاری از شرکتها برای سرمایهگذاری در ایران هجوم آوردند، اما اتفاقی که در عمل رخ داد این بود که هیچ کدام از آنها در ایران حاضر نشدند. نکته مهمی که باید به آن توجه کرد اینکه سرمایه و منابع در ایران کم نیست. در حقیقت تنها موضوعی که وجود ندارد و یا کمرنگ است، بحث اعتماد است؛ به عبارت دیگر اگر مردم اعتماد کنند و سرمایههایشان را به میدان بیاورند مشکلی نخواهیم داشت. در حالی که ما به جای اعتماد سازی در داخل، به دنبال اعتمادسازی با دیگران هستیم.
بنده بر این باورم که اگر نقدینگی، سرمایه و داراییهای داخل که در اختیار مردم است برای سرمایهگذاری در پروژهها به کار گرفته شود یقینا وضعیت بهتری خواهیم داشت. بنابراین اولین گام، جلب اعتماد مردم است.
بسیاری بر این باورند که اعتمادسازی در داخل باید همراه با اعتمادسازی در خارج باشد ارزیابی شما در این باره چیست؟
اصل بحث این است که به خاطر سیاستهای نادرست اقتصادی و ارزی، ممکن است هر از چندگاهی قیمت ارز افزایش پیدا کند در نتیجه مردم دچار خسران میشوند بنابراین، در چنین شرایطی مردم چگونه برای سرمایهگذاری اعتماد کنند. در حقیقت باید یک ثبات اقتصادی ایجاد شود تا مردم داراییهای خود را وارد بازار کنند تا مولد آفرین باشد نه اینکه احساس بی ثباتی کنند.
تصویب FATF چقدر میتواند در حوزه اقتصادی راه گشا باشد؟ و بالعکس عدم تصویب آن چه پیامدهای در پی خواهد داشت؟ با توجه به اینکه مراودات بانکی ما با بسیاری از کشورها از جمله چین و روسیه با مشکل مواجه شده است...
روسیه و چین به طور رسمی به ایران اعلام نکردهاند که اگر ما FATF را بپذیریم مشکلات حل خواهد شد. در حقیقت در بحث FATF ، بسیاری از شرکتهایی که در تحریم هستند با شبکه بانکی داخلی ما نمیتوانند کار کنند و این موضوع مشکلات جدی تری در کشور به همراه میآورد ضمن اینکه تا زمانی که تحریمهای اعمال شده آمریکا علیه ایران رفع نشود و ادامه داشته باشد بنده بعید میدانم که با ابزارهایی چون FATF بتوانیم مبادلات مالی خود را با سایر کشورها انجام دهیم.
ما خودمان تحریم کردهایم
آقای جوکار! شما به این موضوع اشاره کردید که مذاکره نتیجهای در بر نخواهد داشت و از سوی دیگر بدون رفع تحریمها نیز نمیتوان به سمت مبادلات اقتصادی با سایر کشورها حرکت کرد. برنامه دولت پزشکیان برای مذاکره به منظور رفع تحریمها را چطور میبینید؟
پیچ و مهره تحریم نیست؛ ما خودمان تحریم کردهایم. به بیان دیگر راه برای سرمایهگذاریهای اقتصادی در کشور باز است و اینگونه نیست که این راه بسته باشد.
سرمایهگذاری خارجی چطور؟ از نگاه شما محدودیتی وجود ندارد؟
بنده در این حوزه محدودیتی نمیبینم. تعدادی از شرکتهای خارجی در داخل کشور فعالیت میکنند.
برای سرمایهگذار خارجی باید فرش قرمز پهن کنیم، اما...
اما هر از چند گاهی خبرهایی مبنی بر خروج شرکتهای سرمایهگذاری خارجی شنیده میشود...
هر روز نمیروند اگر هم بروند در سایه این موضوع است ما توجهی به آنها نمیکنیم. برای سرمایهگذار خارجی باید فرش قرمز پهن کنیم. در حقیقت به جای اینکه بسته تشویقی به سرمایهگذار خارجی اختصاص دهیم، بهتر است آن را به سرمایهگذاران داخلی اختصاص دهیم و به آنها توجه کنیم. در حال حاضر مشکل کشور اینها نیست.
به عنوان مثال در استان یزد، هیچ مشکلی برای سرمایهگذاری وجود ندارد؛ بلکه تنها موضوعی که رنج آور است، مربوط به زیرساختهایی چون برق و گاز است. اگر مسئولان چارهاندیشی میکردند و به تولیدکنندگان اعلام میکردند در حوزه تولید انرژی هایی مانند برق و گاز باید خودکفا شویم، اکنون با این مشکلات رو به رو نمی شدیم. در حقیقت یک سری دستورالعملهایی از سوی دولتها صادر شد که به معنای واقعی مقابل تولید بوده است.
دولت بدهی شرکتهای تولیدکننده انرژی را پرداخت نمیکند
سرمایهگذاران انگیزهای برای ادامه کار ندارند
اگر مسأله زیرساختها باید حل می شد، چرا در دولتهای گذشته-به ویژه دوره سه ساله دولت سیزدهم0 این ادعا مطرح میشد که از نظر بحث انرژی مشکلی وجود ندارد. ارزیابی شما در این باره چیست؟
در حوزه انرژی، در برنامه ششم توسعه قرار بود 25 هزار مگاوات برق در کشور تولید شود؛، اما چیزی که در عمل اتفاق افتاد این گونه نبود. از یک سو به بخش خصوصی می گوییم که بیاید در حوزه انرژی سرمایهگذاری کند در حال حاضر نیز، بخش خصوصی در حوزه انرژی سرمایه گذاری کرده است، اما دولت چقدر به آنها بدهکار است و چرا بدهی هایشان را پرداخت نمی کند؟!
ما در زمینه سرمایهگذاری مشکلی نداریم، اما وقتی شرکتهای خصوصی برق تولید کنند و در اختیار شبکهها قرار دهند، اما بدهی و دیون آنها پرداخت نشود. در نتیجه بقیه سرمایهگذاران نیز انگیزهای برای ادامه کار ندارند. اولین نقش دولت باید تسهیلگری و تنظیم گری باشد. اگر این دو نقش را به درستی ایفا کند، اعتماد سازی به صورت مطلوب صورت میپذیرد. به نظر میرسد هزاران میلیارد تومان دلار در کشور وجود دارد که اگر تبدیل به تولید شود-به ویژه در حوزه زیرساختها سرمایهگذاری شود- منجر به این نتیجه خواهد شد که دارایی های مردم از بین نمیرود و مولدسازی جایگزین مصرفگرایی خواهد شد.