انجام هر کاری در جنگلها، ولو برداشت درختان شکسته و افتاده در قالب طرحهای حفاظتی امکانپذیر است. زیرا در هنگام تهیه طرحهای حفاظتی به این مسأله از طریق علمی پرداخته خواهد شد و اگر در جاهایی مشکلاتی از نظر فنی وجود داشته باشد، برای آن چارهای اندیشیده میشود و به ابهامات مطرح شده پاسخ خواهیم داد.
وحید اعتماد، مدیر گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران:
در روزهای اخیر مشاهده میشود عزم سازمان منابع طبیعی برای نشانهگذاری درختان شکسته و افتاده جنگلی که قبلا در قالب طرحهای جنگلداری انجام میشد، جزم شده است. این تصمیم سر و صدای زیادی در جامعه بهوجود آورده و با عکسالعملهای جدی از سوی ریاست جمهوری، ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، بسیاری از کنشگران و استادان دانشگاه و بخش زیادی از جامعه دغدغهمند روبرو شده است
تاریخ دخالتها و بهرهبرداری از عرصههای جنگلی شمال ایران بس طولانی است. تا اواخر دوران سلطنت شاهان قاجار بهرهبرداری از این منابع به صورت سنتی توسط مالکان خصوصی به صورت بهگزینی پیگیری میشد و یا امتیاز بهرهبرداری عرصههای جنگلی به شرکتهای مختلف خارجی واگذار میشد. با تأسیس شعبه جنگل در وزارت فلاحت و فواید عامه اولین گام برای مدیریت جنگلها برداشته شد. برای سر و سامان دادن به نحوه مداخله در جنگلها، اولین نظامنامه حفاظت از جنگلها که در سال 1302 توسط هانس شریکر تهیه شده بود، به تصویب رسید. در این نظامنامه صدور پروانه قطع در صدر برنامههای دولت قرار میگیرد و در راستای همین برنامه بود که تا قبل از ملی شدن جنگلها، نشانهگذاری درختان توسط کارشناسان جنگل انجام میشود. باید خاطر نشان کرد تا قبل از ملی شدن جنگلها 50 درصد عرصههای جنگلی ما در اختیار مالکان خصوصی، 25 درصد در اختیار دربار و شاه و 25 درصد هم به صورت دولتی اداره میشد. با تصویب قانون جنگل، موضوع حفاظت از جنگلها در سال 1321 توسط استاد کریم ساعی در دستور کار قرار گرفت و جدیتر گرفته شد. در 1330 شورایعالی جنگل برای مدیریت بهینه جنگلها تاسیس شد تا کارهای جنگلداری با دقت علمی بیشتری انجام شود.
اولین طرح جنگلداری در کشور به توصیه تره گوبوف تهیه شد. در واقع نخستین طرح جنگلداری در ایران توسط کارشناسان فائو تهیه شد و به این ترتیب در دهه 30 هرگونه برداشت از جنگل منوط به داشتن طرح شد. در سال 1346 به خاطر معضلات درختان سیل آورده، مجاز دانسته شد که این درختان را بدون داشتن طرح، نشانهگذاری کنند. امروزه سازمان منابع طبیعی به استناد این قانون میخواهد درختان شکسته و افتاده را بدون طرح برداشت کند.
درباره تحولات طرحهای جنگلداری، ما شاهد هستیم که از سال 1373 قطع یکسره در جنگلهای ایران ممنوع شد و جنگلشناسی همگام با طبیعت بهمنظور تحول در نظام جنگلداری کشور به اجرا درآمد. در طی این مسیر طرح صیانت از جنگلها در جنگلهای شمال به اجرا درآمد و اقدامات خوبی برای بهبود شرایط جنگلداری کشور انجام شد اما با توجه به بهرهبرداریهای قبلی و به دنبال آن تخریبهای انجام شده، دغدغههای ذینفعان جنگل از نحوه مدیریت و بهرهبرداری جنگل اعم از مردم عادی و کنشگران محیط زیستی همچنین اعتراضات سازمان محیط زیست کشور به نحوه مدیریت منابعطبیعی به همراه دفاعیات کارشناسان رده بالای سازمان منابع طبیعی -که مکتوبات آن در کتاب کیمیای سبز آمده است-، موضوع بهرهبرداری از جنگل به مجلس کشیده شد و در نهایت منجر به طرح توقف بهرهبرداری از جنگلها شد.
روند اجرای طرحهای جنگلداری و واگذاری آنها به بخش خصوصی بعد از انقلاب اسلامی و عدم نظارتهای کافی و بهنگام به خصوص برای آن دسته از واگذاریهایی که با رانتهای دولتی همراه بود، حفاظت عرصههای جنگلی را از نظر نظارتی دچار مشکل کرد؛ در نتیجه جنگلها دچار خسران و زیانهای زیادی به خصوص در مسیر توسعه کشور شدند. البته اتفاقات خوبی بعد از انقلاب در زمینه مدیریت جنگلها افتاد که از آن جمله میتوان به اجرای طرح خروج دام و تحول نظام جنگلشناسی طرحهای جنگلداری با تصویب مجلس اشاره کرد.
ارزیابی طرحهای جنگلداری نشان داد که اجرای این طرحها با مشکلاتی از قبیل وجود جنگلنشینان، چرای دام و از همه مهمتر مسایل اقتصادی اجتماعی روستانشینانی که در حاشیه جنگلها قرار گرفتهاند، روبرو است؛ از این نظر اجرای این طرحها با موفقیت همراه نبود. با اجرای طرح خروج دام و در نظر گرفتن مسایل دامداری و جنگلنشینها، طرحهای جنگلداری به تدریج از موفقیتهای نسبی برخوردار شدند و در قدم بعدی با تغییر شیوه مدیریت جنگلها از شیوه دانگبندی به شیوه تک گزینی و جمعآوری دادههای دقیقتر، طرحهای جنگلداری با درایت و دقت بیشتری تهیه شد اما همچنان طرحهای جنگلداری دارای هدف تولید چوب بود ولاغیر.
در مسیر تحولاتی که در مدیریت جنگل شناسی طرحهای جنگلداری بر اساس پیشرفتهای علوم بوم شناسی اتفاق افتاده بود، رویکردهای سایر کشورهای صاحب نام جنگلداری بیتاثیر نبود. به نوعی که نگاه دانشمندان، استادان جدید و کارشناسان تحصیلکرده به جنگل غیر از اهدافی بود که قبلا در طرحهای جنگلداری مد نظر بود. امروز نگهداشت ساختار جنگل، حفظ تنوع زیستی، رعایت مسایل اکولوژیکی، حفظ زیستگاهها، حفظ درختان افتاده و خشکیده در جنگلها تحت عنوان برجهای زیستی -که در حفاظت جنگل نقش بسیار عمدهای دارند- مد نظر دانشمندان، کارشناسان، استادان دانشگاه و مجریان طرحهای جنگلداری قرار گرفته است و طرحهای جنگلداری با این ملاحظات در حال تهیه بود اما متاسفانه با قانون تنفس جنگل از ادامه چنین تفکراتی جلوگیری شد.
پس از تصویب قانون تنفس، قرار بود سازمان منابع طبیعی بعد از سال 1395 در یک برنامه سه ساله نسبت به تحول نظام جنگلداری اقدام کند و طرح جایگزین تهیه و این طرح به اجرای عمومی گذاشته شود. از این سال، سازمان با چالشهای مالی و اقتصادی زیادی روبرو شد و هنوز به گفته مسئولان آن، به دلیل عدم اختصاص بودجه لازم، نتوانستهاند طرح جایگزین را ارائه دهند و ارائه طرح مدیریتی برای جنگل را مرتبا به سالهای بعد حواله میدهند. در بحبوحه چنین شرایطی از سال 1395 اجرای تمام طرحهای جنگلداری متوقف و از مجریان سلب مسئولیت شد.
در سالهای اولیه، جنگلها به حال خود رها شدند و تا اقدامات اولیهای در آن صورت بگیرد، زمان زیادی گذشت. به این ترتیب متاسفانه روز به روز کالبد جنگلها ضربهپذیرتر شد. یکی از اقداماتی که سازمان منابع طبیعی در طی این مدت توانست برای مدیریت جنگلها انجام دهد، عقد قراردادهای قرقبانی جنگلها بود که به نظر میرسد از کیفیت بالایی برخوردار نیست. از سوی دیگر بسیاری از دامداران قدیمی که سلب حقوق عرفی آنها شده بود و در ازای امکانات یا پولی که به آنها داده بودند، از جنگل خارج شده بودند، به دلیل بیبرنامگی و نبود صاحب اصلی جنگل دوباره به این اکوسیستم بازگشتند. توقف طرحهای جنگلداری سبب شد حدود 10 تا 12 کیلومتر جاده که سرمایه اصلی جنگلها بود، به امان خدا گذاشته شود. در طی این سالها، جلسات بسیار زیادی برای نظم بخشیدن به اقدامات اساسی برای برون رفت از مشکلات، توسط مسئولان سازمان منابع طبیعی برگزار شد اما تاکنون هیچ یک از این تلاشها به سرانجام نرسیده است.
بیبرنامگی و هجمههای مختلفی که سازمان منابع طبیعی با آن روبرو است، ضرورت اجرای طرحهای حفاظتی را تشدید میکند. این طرحها میتواند تلاش در راه بهبود و رفع بلاتکلیفی شرایط فعلی باشد. با اجرای طرحهای حفاظتی زمینهای فراهم میشود تا در شرایطی آرامتر با فرصت بیشتر، طرحهای جایگزین تهیه و برای مدیریت بهینه با اهداف چندگانه، جایگزین طرحهای حفاظتی شوند. به همین منظور دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران در گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل طی سال گذشته، طرحی تحت عنوان طرح حفاظت جنگل در دوران گذار را به سازمان منابع طبیعی ارائه داد که پس از چندین بار رد و بدل شدن این طرح بین دانشکده و سازمان منابع طبیعی و رفع اشکالات آن، متأسفانه تاکنون به تصویب نرسیده است.
در حال حاضر لازم است کاری انجام شود تا بتواند به چالشهای موجودی که سازمان منابع طبیعی با آن روبرو است، پاسخ مثبت دهد. انجام هر کاری در جنگلها، ولو برداشت درختان شکسته و افتاده در قالب طرحهای حفاظتی امکانپذیر است. زیرا در هنگام تهیه طرحهای حفاظتی به این مسأله از طریق علمی پرداخته خواهد شد و اگر در جاهایی مشکلاتی از نظر فنی وجود داشته باشد، برای آن چارهای اندیشیده میشود و به ابهامات مطرح شده پاسخ خواهیم داد. اینکه امروز بخواهیم بدون هیچ برنامهای به استناد ماده 4 قانون بهرهبرداری سال 1346 درختان خشک، شکسته، بادافتاده و سیل آورده را از جنگل خارج کنیم، چندان منطقی به نظر نمیرسد. در عرصههای جنگلی، درختان افتادهای که در مسیر رودخانه هستند، معضلاتی ایجاد میکنند و برداشت آنها هیچ اشکالی بوجود نمیآورد، ولی باید به این نکته توجه کرد که در عرصه جنگل تعهد به تهیه طرحهای جنگلداری داریم.