یکی از مسائلی که برای ما هم محل بحث است، این است که بدانیم بالاخره کسانی که آن جریان را علیه دولت راهاندازی کردند و خودشان اذعان کردند که ماجرا از کنترلشان خارج شد و به مسألهای جدی در حیطه امنیت ملی تبدیل شد چرا به مردم معرفی نشدند. این یک ابهام جدی است.
به گزارش جماران؛ روزنامه ایران نوشت: چند سالی است که مشهد، مرکز استان خراسان رضوی دیگر فقط یک شهر مذهبی و زیارتی نیست بلکه به قطب فعالیتهای سیاسی جریان منتقد دولت تبدیل شده است. مخالفتهای جدی با سیاستهای فرهنگی اجتماعی دولت از پشت تریبون نماز جمعه و فراتر از آن اعتراضات خیابانی دی ماه 96 که با شعارهایی علیه دولت و به بهانه گرانی کالاها از این شهر آغاز شد از جمله دلایل این مدعا است. با این حال مردم مشهد در انتخابات شورای شهر پنجم به اکثریت یافتن اصلاحطلبان در این شورا رأی دادند. بر همین اساس با محمدرضا حیدری رئیس شورای شهر مشهد درباره همین دوقطبی و تأثیر آن در فضای سیاسی استان گفتوگو کردیم و از سرنوشت حلقه شکل دهنده به وقایع دی 96 جویا شدیم.
تصویر فضای سیاسی شهر مشهد در حال حاضر به چه شکلی است. در سالهای اخیر یکی از بحث برانگیزترین رخدادهای سیاسی یعنی اعتراضات دی ماه 1396 از مشهد آغاز شد و تندترین انتقادات علیه دولت از تریبونهای این شهر به گوش رسید. آیا این بازتاب دیدگاه عمومی فعالان سیاسی مشهد و فراتر از آن استان خراسان رضوی است؟ اتفاقات دی 96 چه تأثیری در این وضعیت داشته است؟
استان خراسان رضوی به لحاظ سیاسی فضایی بسیار پویا دارد. از گذشته هم همین طور بوده است. تا آنجا که بسیاری از چهرههای تأثیرگذار سیاست در سطح ملی خاستگاه و ریشه ای در خطه خراسان داشته اند. بنابراین فضا و شرایط سیاسی در این استان کاملاً با استانهای دیگر متفاوت است. از طرف دیگر مشهد در مقاطعی کانون تسلط برخی جریانهای سیاسی بوده است چنان که این روزها میتوانیم بگوییم که رقبای جدی دولت مانند جبهه پایداری و دیگر جریانهای منتقد دولت در شهر مشهد مستقر بودهاند و هستند. از این جهت فضای سیاسی فضای پر جنب و جوش و پر تحرکی است.
آیا این فضا یک سویه است یا جریانهای مختلف به یک نسبت امکان فعالیت دارند؟
قطعاً این طور نبوده که همه به یک نسبت امکان فعالیت داشته باشند. ولی در سالهای اخیر تغییراتی رخ داده است و جریانهای سیاسی مختلف میتوانند فعالیت داشته باشند. اما شرایط هنوز نابرابر است. برخی گروهها از ظرفیتهایی برخوردارند که برای دیگران فراهم نیست. اما فضای سیاسی و فرهنگی شهر در حال خارج شدن از وضعیت تک قطبی و دوقطبی است و واگراییهای تاریخی در زمینه سیاسی و فرهنگی وجود دارد.
به همین دلیل یکی از سیاستهای جدی ما در شورای شهر کاهش دادن این واگرایی است. یکی از راه حلهای این مسأله این است که شورا خودش از وارد شدن به این رقابتها و مجادلات سیاسی پرهیز کند. این به معنای عدول از نقش و کارکرد سیاسی شورای شهر و فاصله گرفتنش از گفتمان خود نیست. بلکه به معنای اجتناب از وارد کردن حوزه مدیریت شهری به این مجادلات است تا این مسائل در چارچوب احزاب پیگیری شود.
وظیفه ما در مدیریت شهری ایجاد انسجام و همگرایی است تا شهر از روند توسعه خود باز نماند. فکر میکنم شورای شهر مشهد توانسته در توسعه این ادبیات نقش مثبتی ایفا کند و توانسته رقبای سیاسی خودش را نیز به نقشآفرینی در فضای تصمیمسازی برای شهر دعوت کند. ما برای اولین بار مجمع نمایندگان ادوار شورای شهر مشهد را که از گرایشهای مختلف بودهاند، تشکیل دادهایم. کمیسیونهای تخصصی در این مجمع تشکیل دادهایم تا از تجربه نمایندگان ادوار گذشته که حتی از نقطه نظر سیاسی در نقطه مقابل ما تعریف میشوند، استفاده کنیم. البته یک هدف هم خارج کردن شهر از فضای دوقطبی و واگرایی است.
من متوجه اجتناب شما به عنوان رئیس شورای شهر مشهد از موضع گیری سیاسی هستم. اما طبیعتاً به دلیل حضور شما در خراسان رضوی سؤالات ما از شما از جایگاه یک مشاهدهگر نزدیک است. عاقبت کسانی که ماجرای دی ماه 96 را در مشهد آغاز کردند، چه شد و پیگیریها به کجا رسید؟
اتفاقاً یکی از مسائلی که برای ما هم محل بحث است، این است که بدانیم بالاخره کسانی که آن جریان را علیه دولت راهاندازی کردند و خودشان اذعان کردند که ماجرا از کنترلشان خارج شد و به مسألهای جدی در حیطه امنیت ملی تبدیل شد چرا به مردم معرفی نشدند. این یک ابهام جدی است. آیا اگر این اتفاق از خاستگاه جریان دیگری در این شهر اتفاق میافتاد، سرنوشت کسانی که مرتکب شده بودند چه بود. این سؤالات جدی هست که پاسخ قانع کنندهای دریافت نکرده است.
آیا آن حلقه افرادی که غائله 5 دی 96 مشهد را آغاز کردند از هم گسیخته است یا ممکن است در مقطع دیگری به کار گرفته شوند؟
بالاخره مشخص است که آن حلقه تضعیف شده ولی خطر نضج گرفتن دوبارهاش همچنان باقی است.
اخیراً تعدادی از افراد موسوم به 14 نفر که اقدام به نوشتن نامهای خطاب به مقامات عالی کشور داشتند، در مشهد دستگیر شدند. نهادهای اطلاعاتی گفتند که دستگیری آنها نه به صرف نامه که به دلیل برنامههایشان برای اخلال در انتخابات اسفند انجام شده است. آیا اطلاعاتی از کم و کیف فعالیت این افراد در مشهد دارید؟
خیر در جریان چنین فعالیتی نبودم و اطلاع خاصی ندارم.
آقای علمالهدی امام جمعه مشهد در یکی از سخنرانیها تعریضی داشت که گویا به شما گفته بود بروید از مادرتان بپرسید که آیا شهر مشهد گردشگری است یا زیارتی. موضعگیریهای اینچنینی چقدر در تصمیمگیریهای شورای شهر مشهد و تحولاتی که پیگیری میشود، مؤثر بوده است؟
سیاستهای شورای شهر پنجم مشهد سیاستهای مشخصی بوده که آنها را اعلام کرده و بر اساس همانها از مردم رأی گرفته است. آنجا که مصلحت شهر درمیان باشد ما این سیاستها را پیگیری میکنیم. تاکنون هم با مانع ویژهای مواجه نبودهایم. اما این موضعگیریها قطعاً روی نهادهایی که باید برای امورات شهر تصمیمگیری کنند، مؤثر بوده است. اما ما در مدیریت شهری سعی کردهایم که ضمن حفظ احترام متقابل و تعامل دو سویه با حفظ چارچوبهای گفتمانی خودمان شرایط را به گونهای پیش ببریم که بتوانیم ابهامزدایی و اعتماد سازی کنیم و برخی دغدغهها و نگرانیهای بزرگانی همچون ایشان را برطرف کنیم.
یعنی گفتوگوهای رو در رو و حضوری با آنها داشتهاید؟
بله، منتها حداقل ما مقید بودهایم که محتوای این گفتوگوها را رسانهای نکنیم. اما خب نشستیم و گفتوگو کردیم و اتفاقاً ایشان هم استقبال کردند. ولی خب ایشان بر دیدگاه و نظرات خودشان اصرار دارند. ما هم دیدگاهها و نگرانیهای خودمان را مطرح کردیم. بسیاری از دغدغهها مشترک است اما اختلاف در روشها و شیوههای پاسخگویی به این دغدغهها است.
برآیندتان این است که این دغدغهها اعتقادی است یا ریشههایی در رقابتهای سیاسی هم دارد؟
من معتقدم که بیشتر بحثها اعتقادی است. آنها معتقدند که به دلیل موقعیت اقتصادی، گردشگری مشهد این قابلیت را دارد که به بازار برگزاری کنسرتها و مراسم هنری تبدیل شود که به باور آنها موقعیت معنوی و زیارتی شهر را تحتالشعاع قرار میدهد. اما دیدگاه دیگری معتقد است که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. چنان که در سالهای پیش از انقلاب و با وجود همه تفاوتها، باورها و اعتقادات مردم بر جای خود بود و به هویت مذهبی مشهد هیچ آسیبی نرسید. قاعدتاً در جامعه کنونی احتمال چنان وضعیتی ضعیفتر است.
از جهت دیگر ما این دغدغه را داریم که اگر نتوانیم به نیازهای نسل جوان از مسیرهای قانونی و مدیریت شده پاسخ بدهیم، آنها برای پاسخگویی به نیازشان به محافل زیرزمینی سوق داده شوند و خسارتهای بیشتری متوجه جامعه شود. در هر حال این دو دیدگاه متفاوت است که در گفتوگوها مطرح میشود. به باور من این بحثها ریشه اعتقادی دارد اما به هر حال برخی جریانها از این مسائل و اختلافات برای به ثمر رساندن خواستههای سیاسی خودشان استفاده میکنند.
آیا میشود گفت این مسائل که به باور شما ریشه اعتقادی دارد، دیدگاه و باور همه علما و روحانیون و حوزههای علمیه مستقر در مشهد است؟
اینکه آیا این دیدگاهها در میان همه جریانات مذهبی مشهد مشترک است یا خیر نیاز به مطالعه دارد که تا کنون صورت نگرفته است. اما به طور طبیعی تمام مراکز مذهبی، علما و حوزههای علمیه بالنسبه این دغدغهها را دارند اما نسبتهایشان با یکدیگر متفاوت است. برخی دوستان نگرانیهایشان را به ما منتقل میکنند و بر این اساس میتوانم بگویم که جنس و میزان این نگرانیها متفاوت است.