دکتر محمد محمودی کیا عضو هیأت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی در یادداشتی اختصاصی برای جماران نوشت: می‌توان انتظار داشت منطقه خاورمیانه یکبار دیگر در آستانه یک بحران امنیتی ویرانگر قرار گیرد تا در فرجام این راه الگوی نوینی از نظم و ترتیبات منطقه‌ای با تأثیرات جهانی شکل پیدا کند.

 

همان‌گونه که انتظار می‌رفت و تا حدودی قابل پیش‌بینی بود، پس از اجرای آتش‌بس موقت میان نیروهای مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین با رژیم اشغالگر و نیز پس از ازدیاد فشارها به دولت عراق برای به محاق بردن توان عملیاتی گروه‌های مقاومت و به طور مشخص پس از سرنگونی دولت بشار الاسد در سوریه، در دومینوی بحران،‌ نوبت به آخرین سنگر مقاومت در منطقه یعنی جنبش انصارالله و ارتش یمن برسد. طبعاً در شرایط موجود و باتوجه‌به فاصله قابل‌توجه یمن با رژیم صهیونیستی، اجرای این خواست از عهده ارتش اشغالگر خارج است و نیروی سومی می‌باید این وظیفه را عهده‌دار شود که در این مرحله، ایالات متحده آمریکا به رهبری ترامپ تصمیم بر آن دارد تا از نقش یک نیروی بیرون از دایره بحران به بازیگری محوری درون آن ارتقا نقش بیابد.

 

از همین رو، با تصمیم اخیر دونالد ترامپ مبنی بر اجرای عملیات تهاجمی علیه زیرساخت‌های نظامی یمن، منطقه خاورمیانه وارد فصلی جدید از تنش‌ها و ترتیبات امنیتی‌شده فراگیر خواهد شد. چنانچه انتظار می‌رفت در نخستین گام از پیامدهای این اقدام، جنبش انصارالله و ارتش یمن از اجرای سلسله عملیات موشکی و پهپادی نسبت به ناو هواپیمابر یو اس اس هری ترومن پرده‌برداری کرد و البته از هم اکنون می‌توان انتظار داشت این تنش به یک الگوی فزاینده رفت و برگشتی از اجرای عملیات نظامی وارد خواهد شد و سیر تحولات جاری به سوی یک تنش نظامی نامعلوم و مارپیچ فزاینده بحران در خواهد افتاد؛ چنانچه می‌توان متوقع بود در صورت ادامه حملات جنگنده‌های آمریکایی علیه ارتش یمن، پاسخ انصارالله و ارتش نسبت اهداف مشروع همچون پایگاه‌های میزبان جنگنده‌های متجاوز، دایره تنش به جغرافیای وسیع‌تری از کشورهای عربی منطقه گسترش بیابد که طبیعتاً این گسترش تمام الگوی نظم و ترتیبات امنیتی موجود را دستخوش تغییر بنیادین خواهد کرد. فهرست مقاصد احتمالی حملات بعدی انصارالله در پاسخ به اقدامات تجاوزکارانه آمریکا سیاهه مفصلی از پایگاه‌های هوایی آمریکایی در منطقه و مناطق هم‌جوار است که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: پایگاه هوایی العدید قطر، پایگاه هوایی الظفره امارات، پایگاه‌های هوایی علی السالم و احمد الجابر کویت، پایگاه هوایی عین الاسد عراق، پایگاه موفق السلطی اردن، پایگاه هوایی پرینس سلطان ریاض، پایگاه هوایی ملک عبدالعزیز ظهران، پایگاه هوایی ملک خالد، پایگاه هوایی ملک فهد در عربستانم سعودی، پایگاه هوایی‌های شیخ عیسی و المحرق بحرین، و حتی دیگر پایگاه‌های فرامنطقه‌ای آمریکایی در آفریقا همچون کمپ لیمونیر جیبوتی و پایگاه دیگو گارسیا در اقیانوس هند، و ده‌ها پایگاه دیگر را شامل خواهد شد. امری که انصارالله یمن ثابت کرده در هدف قرار دادن آنها هیچ محدودیت و محظوری ندارد و توان عملیاتی اجرای آن را نیز به طور مؤثری در اختیار دارد.

 

لذا چنانچه قابل تصور است بحران آغازشده در یمن امکان تسری‌پذیری قابل‌توجهی دارد و می‌تواند علاوه بر تشدید بحران در آبراه استراتژیک باب المندب به‌عنوان راه اصلی اتصال خلیج عدن به دریای سرخ، به دیگر مناطق جغرافیای خاورمیانه نیز گسترش یابد. از همین رو، هشدار هم‌زمان ترامپ به جمهوری اسلامی برای عدم حمایت از گروه‌های مقاومت و به طور خاص در این مرحله، انصارالله یمن، پیام مهمی در خود نهفته دارد که آمریکا در این پنداشت است که کلید کنترل انصارالله در تهران است و اتاق عملیات و رهبری بدون هماهنگی با ایران اقدامی نخواهند داشت؛ حال آن که این پنداشت کاملاً به دور از واقعیت است. چراکه اساساً انصارالله یمن خود میراث‌دار یک ایدئولوژی منحصربه‌فرد عمل‌گرای انقلابی است و ریشه تاریخی دیرین داشته که در برخی حوزه‌های معرفتی، اعتقادی و عملی، تفاوت‌هایی با اصول بنیادین تشیع امامیه دارد که همین مؤلفه‌ها منطق کنش متفاوتی را برای ایشان برساخته چنانچه پرهیز از هرگونه مصلحت‌گرایی و تأکید و ترجیح بر عمل‌گرایی آنها را به مبارزانی پرشور تبدیل کرده است. این میراث فرهنگی و رسوب گفتمانی را در مانایی و تداوم یک جامعه هم‌بسته و ایدئولوژیک می‌توان در نمازهای جمعه و یا تظاهرات میلیونی در این کشور شاهد بود. درواقع، اندیشه زیدی درونن جامعه یمن به یک امر جامعه‌پذیر ارتقا یافته و سازه‌های اصلی فرهنگ، اجتماع و سیاست این کشور را از خود متأثر ساخته است. طبیعتاً در صورت تداوم بحران جاری، گفتمان عمل‌گرای زیدی با استظهار به جامعه همدل و همبسته خویش، وجه عینی‌تر و تهاجمی‌تر به خود خواهد گرفت که در این شرایط هزینه وضعیت جنگی به طور قابل‌توجهی برای آمریکا و هم‌پیمانانش زیان‌بار خواهد بود و هدف اعلامی غرب مبنی بر بازگشت امنیت به مسیرهای ارتباطی و کشتی‌رانی ایمن بین‌المللی با مقصد رژیم صهیونیستی هیچ‌گاه صورت تحقق نخواهد یافت.

 

اما در طرف دیگر تحلیل به‌زعم نگارنده، کلید حل این بحران را باید در جایی جست؛ جایی که نقطه آغازین این بحران پردامنه و ویرانگر بود؛ یعنی همان توحش بی‌حدوحصر ماشین کشتار اسرائیلی در برابر سکوت حامیان غربی و عربی آن. آنچه انصارالله را وارد در میدان جبهه اسنادی و پشتیبان طوفان الاقصی کرد، دفاع از مردم بی‌پناه غزه در برابر خوی وحشیانه رژیم غاصب بود که به اتخاذ سیاست اصولی محدودسازی حداکثری هرگونه منافع تجارت دریایی با مقصد رژیم صهیونیستی منجر شد؛ لذا تا زمانی که زبانه‌های سوزنده بحران فلسطین گاه‌وبی‌گاه شعله‌ور می‌شود و چراغ عمر هزاران‌هزار فلسطینی را به خاموشی می‌گرایاند تا یک‌به‌یک چونان شمعی فروزان بسوزند و دود و آهی سوزان از ایشان باقی بماند، یمن انقلابی و باورمند بر گزینه مقاومت باقی خواهد ماند و تجربه جنگ طولانی‌مدت سعودی نیز این حقیقت را اثبات کرد که این قدرت ایدئولوژی و آرمان عمل‌گرایانه زیدی است که فرجام ماجراجویی ماه‌ها و روزهای اخیر را رقم خواهد زد.

 

در مجموع می‌توان انتظار داشت منطقه خاورمیانه یکبار دیگر در آستانه یک بحران امنیتی ویرانگر قرار گیرد تا در فرجام این راه الگوی نوینی از نظم و ترتیبات منطقه‌ای با تأثیرات جهانی شکل پیدا کند. از همین منظر، حوادثی چون افزایش فشارهای اروپایی نسبت به استفاده از مکانیسم ماشه علیه جمهوری اسلامی ایران؛ اعلام اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مبنی بر میزان ذخایر اورانیوم با درصد غنای بالای ۶۰ درصد ایران و گمانه‌زنی‌ها از فاصله زمانی چندهفته‌ای ایران تا ساخت اولین بمب اتمی؛ بیانیه اخیر روسیه و چین مبنی بر حمایت از حق قانونی ایران برای برخورداری از دانش و فناوری هسته‌ای - با تأکید بر عدم انحراف به سمت اهداف نظامی؛ نامه‌نگاری اخیر رسمی و رسانه‌ای ترامپ با مقامات ایران و نوع پاسخ احتمالی ایران به آن؛ و... همگی دلالت بر آغاز یک روند پر آشوب و پر دامنه از بحران‌های چندوجهی دارد که ضروری می‌نماید به صورت کاملاً هوشمند روند تحولات در رصد قرار داشته و دیپلماسی فعالی در قبال آن اندیشیده شود. 

 

از دیگر سو، ترامپ در عمل نشان داده جدیت و اراده استواری برای مختومه کردن برخی پرونده‌های باز ایالات متحده دارد تا بتواند در ادامه مسیر خود، آرامش بیشتری برای تصمیم‌گیری در موضوعات حاد و اولویت‌دار داشته باشد. سیاست اعلانی و اعمالی دولت وی نیز تاکنون نشان داده فیصله بخشیدن به بحران‌های جاری در خاورمیانه و نیز بحران اوکراین از اولویت‌های اصلی اوست چراکه با مفتوح بودن این بحران‌ها، سیاست «نخست آمریکا»ی وی با چالش جدی مواجه خواهد شد؛ چراکه هر چند او می‌کوشد تا هزینه این بحران‌ها را بین بازیگران دخیل در آن تقسیم کند و نگاه حمایتی دولت فدرال را نسبت به آن به کمینه مقدار برساند، اما فعال‌بودن کانون‌های بحران در محیط سیاست جهانی، طبعاً آمریکا را ملزم به ورود به آنها خواهد کرد که این موضوع در مغایرت با سیاست و اهداف اعلامی اوست. توجه به این واقعیت نیز ضروری است که اروپا و خاورمیانه به طور سنتی محل هزینه برای سیاست‌های ایالات متحده بوده درحالی‌که چین با سرعتی مثال‌زدنی در بخش دیگری از دنیا و به دور از کانون‌های بحران، در حال تقویت حوزه‌های قدرت و بسط کنشگری خود در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، علمی و فناورانه و نیز قدرت نظامی خود است که اصلی‌ترین رقیب آمریکا در سطح نظام بین‌المللی و هژمونی مسلط نظم آمریکایی تلقی می‌شود.

 

با این‌ وصف، آنچه در این روزها در منطقه در حال وقوع است نشانه قدرتمندی از یک تحول در لایه‌های نظم در زیرسیستم امنیتی خاورمیانه دارد که ضروری است هوشمندی بالایی نسبت به آن مبذول داشته شود. چنانچه انتظار می‌رود دستگاه‌های مرتب با حوزه سیاست‌گذاری و نیز تنظیم کنش سیاست خارجی کشور با نگاهی واقع‌بینانه به منطق فهم ژئوپلیتیکی از سیاست جهانی و نیز پویایی‌های حاکم بر رفتار بازیگران آن، صیانت مؤثری از منافع ملی کشور به عمل آورند. باید توجه داشت ایران قوی امروز یک نیاز فوری و حیاتی برای امنیت و منافع ملی کشور است چه در ساخت قدرت اجتماعی آن و چه در مؤلفه‌های سخت‌افزاری آن. 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.