فضای انتخابات باید کاملا آزاد باشد و هیچ اجبار ، اکراه ، تطمیع و تهدیدی در میان نباید باشد، در غیر این صورت انتخابات صوری و ظاهری خواهد بود ، مضافا به این که این امور غیر اخلاقی با مبانی انقلاب ، نظام و مکتب امام و رهبری در تضاد آشکار قرار دارد؛ لذا چاره ای نداریم برای جلوی گیری از انحراف  به مکتب خمینی کبیر و حواریون امام بر گردیم.

انتخابات دوره چهاردهم ریاست جمهوری نیز مانند دیگر انتخابات ها برگزار شد و  دارای نقطه های قوت و ضعف  بود، یکی از ضعف های مهم  آن استفاده ابزاری از ارزش های دینی ، مذهبی  و به نوعی می توان آن را  رفتارهای غیر اخلاقی و مغلطه های انتخاباتی نامید  که  در این فرصت به بعضی نمونه های آن مرور می کنیم:

1 -  در این دوره برخی از فعالین عرصه انتخابات اعم از کاندیداها و حامیان شان خود را « جبهه انقلابی » می نامیدند و تحت پوشش این عنوان ارزشی به مخاطب چنین القا می کردند که رقیب های آنان « ضد انقلاب » بوده و یا با انقلاب و نظام زاویه دارند. درحالی که  به دور از  حقیقت  و یک نوع تحریف بود. بلکه می توان به یقین گفت و نوشت در موارد متعددی به قول معروف « جای شهید با قاتل »عوض شده و در واقع مصادره به مطلوب مرتکب می شدند.

زیرا بسیاری از این مدعیان  ضمن عدم  سابقه ی انقلابی مقبول ، سر سفره اماده‌ی انقلاب نشستند ، بعضی های شان  از حامیان و همفکران  آقایان احمدی نژاد و مشائی به شمار می آیند و تحت تأثیر آنها می باشند. بعضی دیگر گرایش انجمن حجتیه ای دارند و بیشتر به دنبال علائم ظهور و توهمات این چنینی بودند  و بعضی هم بر خلاف نظر امام و رهبری چندان اعتنایی به آرای مردم ندارند و آن را مصلحتی و تزئینی می پندارند ، چنانکه اخیرا دیدیم یکی از اینها ، 17 میلیون رای دهندگان به پزشکیان را « جامعه نابالغ و کودک صفتِ نادان »  توصیف کرد و بعضی افراد و فرقه های نو ظهور دیگر که به مراتب پیچیده تر و خطرناکتر می باشند.

این نوع مغلطه و مصادره  در انقلاب فرانسه و انقلاب مشروطیت نیز رخ داد و «مجاهدان شنبه»  فرصت طلبانه آمدند و انقلابیون واقعی را کنار زدند و به جوخه اعدام سپردند و سبب انحراف عمیق شدند که شهید مطهری در این باره سخنان هشدار دهنده ای  دارد.

2 -  در این انتخابات، می گفتند هر کس  به فلان کاندیدا رای بدهد، زمینه ظهورامام زمان (عجل الله فرجه الشریف) را فراهم آورده است و اگر به رقیب او رای دهد در تأخیر ظهور نقش خواهد داشت. تأسف بارتر این که این مغلطه و خرافات توسط بعضی طلاب کم تجربه و ناآشنا به مبانی انقلاب و امام انجام می گرفت و ضربه مهلکی به اعتبار حوزه و روحانیت می زد؛ علاوه این حرکت ، یک نوع استفاده ابزاری از دین و مقدسات به شمار می آید که قباحت و زشتی آن  بر کسی پوشیده نیست.

3 -  تأسیس دو قطبیِ حق و باطل.  بعضی ها در این انتخابات صحنه کربلا درست کردند و به غلط خودشان را حسینی  و رقیب مقابل را عمر سعدی و شمری معرفی نمودند ؛ یا دو قطبی علی  و معاویه به راه انداختند؛ روشن است برابر این ترفند و مغلطه ، هرکسی به رقیب آنها رای داده ،  در جمع لشکریان عمر سعد و معاویه  جای گرفت و غاصب ولایت و خلافت شد! از همین نوع است « خود خدا پنداری» های  بعضی کاندیداها که خودشان را به جای خدا نشاندند و گفتند  « می مانیم و نمی گذاریم  تو رئیس جمهور شوی»

4 -  متاسفانه از این نوع مغلطه ها در انتخابات های پیشین نیز سابقه داشت؛ در انتخابات سال 76 ، می گفتند 7 میلیون رای به آقای ناطق نوری برای ما کفایت می کند ، یعنی 21 میلیون رای دهندگان به رقیب او را مسلمان واقعی نمی دانستند و به دروغ نسبت های غیر اخلاقی و غیر شرعی به آنها می دادند که هر انسانی از تصور آن شرم دارد و حیا می کند.

یا درسال 1396 ، یکی از آقایان، دو قطبیِ «  رای حلال ، رای حرام » بدعت نهاد و نزدیک به 16 میلیون رای به آقای رئیسی را  « رای حلال » نامید که لازمه اش 23 میلیون رای به روحانی در اذهان مردم ( رای غیر حلال و حرام » تداعی شد. از همین قبیل بود درانتخابات خبرگان  سال 1394 لیست « خبرگان مردم » به سر لیستی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را « لیست انگلیسی » نامیدند. 

جالب است در کنار این مغالطه های غیر منصفانه ، ابر ، باد ، مه ، خورشید و فلک را به استخدام  گرفتند ، در بعضی مناطق روستایی سبد کالا و کارت هدیه  دادند ، حتی یک شب مانده به رای گیری،  سه میلیون تومان به حساب هر باز نشسته واریز کردند ، اما مردم همه این خدمات را گرفتند و بازهم به آنها رای ندادند. در مناظره ها مرتب تکرار و تلقین می کردند که دولت پزشکیان ، دولت سوم روحانی است و خودشان نیز ادامه دهنده دولت سیزدهم خواهند شد ، اما مردم هیچ اعتنایی به این مغلطه نکردند و دولت سوم روحانی را ترجیح دادند!  به عبارت روشن تر، اینها اگر این « ابر ، باد ، مه ، خورشید و فلک » را به صف نمی کردند ، به یقین رای ثابتشان همان حدود 7 میلیون رای آقای ناطق نوری در سال ۷۶ می شد.

چند نکته پایانی:

الف: پیامدهای ناگوار این گونه مغلطه ها و دو قطبی سازی ها، علاوه بر آلوده شدن فضای سیاسی و اجتماعی  در نهایت به تضعیف و انحطاط  در نهاد خانواده می انجامد. تصور کنید وقتی دو قطبی ( علی و معاویه یا حسین و یزید) جا می افتد ، پدر و پسر ، برادر و خواهر ، زن و شوهر و فامیل ها با هم درگیر می شوند؛ ناخواسته  یکی خود را در صف حق و دیگری را در لشکر باطل می بیند ، یکی بهشتی و دیگری جهنمی می شود و در این میان استحکام خانواده چقدر به تزلزل گرفتار خواهد شد. امروز ما از جنگ های رزگری میان دو جناح عبور کردیم و وارد جنگ خانوادگی و فامیلی شدیم که در آینده  بسیار شکننده خواهد بود و نهاد خانواده را از هم خواهد پاشید.

ب: پیامد ناگوار دیگر، ایجاد فضای امنیتی و پلیسی است. درهمین انتخابات افراد زیادی را سراغ داشتیم ، با این که  رای دادند ، اما آرای خود را مخفی نگه داشتند و نمی خواستند دیگران از آن با خبر شوند و اگر هم می پرسیدی حتی از نزدیکترین اعضای خانواده کتمان می کردند؛ چرا؟ چون اگر می گفتند جهنمی می شدند!

ج: پیامد ناگوارسوم، تشکیل فضای ناخواسته‌ ی تطمیع ، تهدید و رودربایستی بود،  در مواردی مشاهده و شنیده شد که به بعضی شخصیت های موجه پیام داده یا تماسی گرفته می شد و از آنها خواسته می شد با صدور بیانیه و پیامی از کاندیدای خاص حمایت کنند که بعضی تسلیم  شدند و بعضی هم مقاومت کردند.

روشن است  فضای انتخابات باید کاملا آزاد باشد و هیچ اجبار ، اکراه ، تطمیع و تهدیدی در میان نباید باشد، در غیر این صورت انتخابات صوری و ظاهری خواهد بود ، مضافا به این که این امور غیر اخلاقی با مبانی انقلاب ، نظام و مکتب امام و رهبری در تضاد آشکار قرار دارد؛ لذا چاره ای نداریم برای جلوی گیری از انحراف  به مکتب خمینی کبیر و حواریون بر گردیم و سخنان حکیمانه شهید مطهری را آویزه گوش و جانمان کنیم که « مردم صد بار هم اشتباه کنند باز هم در انتخاب باید آزاد باشند اگر بخواهید به مردم تحمیل کنید که چه کسی را انتخاب کنند، تا قیامت این مردم به رشد اجتماعی نمی رسند»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.