هر سال با وجود هزینه های بالا ، مرکز ملی طرح باروری ابرها که در یزد قرار دارد، انجام می شد به گونه ای که در برخی از نقاط کشور به خصوص نقاط شمالی و حتی در سال گذشته در خراسان جنوبی و بخش هایی از خراسان رضوی نتایج خوبی داشته است.
هر ساله 2 فروند هواپیمای اجاره ای از فرودگاه یزد پرواز می کرد و در دورترین و نزدیک ترین نقاط ایران از مرکز کشور باروری ابرها را انجام می داد، اما امسال به دلیل هزینه های بالا و فرسودگی هواپیماها که عمدتا 30 تا 34 سال عمر دارند، این فعالیت علمی انجام نمی شود.
این در حالی است که به گفته کارشناسان ، در بسیاری کشورها و حتی همسایه های ایران به ویژه در سال های اخیر به به صورت جدی پیگیری می شود ؛ کشورهایی که نه متخصصان مجرب و نه ظرفیت های بالای طبیعی همچون ایران را ندارند.
به عنوان نمونه امارات متحده عربی که شاید به اندازه استان یزد مساحت نداشته باشد، 6 فروند هواپیما از سوی متخصصان خارجی به صورت ویژه کار باروری ابرها را انجام می دهند این در حالی است که این کشور تنها چهار یا پنج و یا 6 روز بارانی دارد.
یا در کشوری همچون سوریه نیز با وجود مشکلات اقتصادی و مسائل مختلف 6 فروند هواپیمای اختصاصی باروری ابرها را انجام می دهند و در کشورها اروپایی به دلیل تغییر آب و هوایی از این سیستم برای تغییر تگرگ به باران و برف استفاده می کنند.
اما نکته مهم این است که چرا در کشور بزرگی همچون ایران که عمدتا در فصول پاییز و زمستان ظرفیت های طبیعی بالایی برای باروری ابرها دارد و بویژه در کویر مرکزی و استان یزد که هر ساله خشک تر از سال های قبل می شود نباید به صورت جدی برای باروری ابرها اعتبار ویژه اختصاص داد.
هر روز آمارهای متعدد از ظرفیت ها و درآمدهای بالای استان یزد در بخش های صنعت ، معدن و گردشگری و حتی فناوری های نوین اعلام می شود، متاسفانه با وجود امکانات بالا و نیروهای با تجربه نتوانسته ایم تغییر نگاه به تکنولوژی مهم باروری ابرها داشته باشیم.
طی 2 دهه گذشته طرح های مختلفی برای انتقال آب به کویر مرکزی و بویژه استان یزد مطرح و دنبال شد، اما هیچگاه به صورت جدی از ظرفیت باروری ابرها استفاده نشده و دلیل آن نیز فرسودگی هواپیماها آن هم به تعداد کم و اجاره ای مرکز باروری ابرهاست.
چرا باید هر روز کوه ها و زمین های یزد به عنوان دومین استان معدنی حفاری و ذخایر آن عمدتا خام خارج شود بدون آنکه هزینه ای برای سلامت و طبیعت دریافت شود و یا انواع درآمدهای این بخش به جیب برخی افراد حقیقی و یا شرکت های شبه دولتی برود و تنها بیماری و سرطان آن برای مردم بماند و در برخی از سرطان ها آمار آن زبانزد است.
اگر تنها سهم یزد از معادن به استان داده شود و با برنامه ریزی صحیح از آن در بخش های مختلف استفاده شود، قطعا مرکز باروری ابرها ، مراکز بهداشتی و بخش های آموزشی و تفریحی به جای برخی بیماری ها رشد خواهد یافت.
و شاهد افزایش بارندگی ها ، رشد و توسعه کشاورزی ، ماندگاری جمعیت در مناطق روستایی خواهیم بود و دیگر نیازی نیست تا هزینه های کلان برای ایجاد اشتغال های صنعتی در این مناطق انجام شود.
مگر نه اینکه جمعیت روستایی استان در چهار دهه اخیر حدود 25 درصد کاهش یافته که دلیل عمده آن کاهش باران ، کم آبی و خشکسالی های مداوم است ، بنابراین بهتر نیست نگاه ها تغییر کند و فکری برای جدی گرفتن تکنولوژی های پیشرفته همچون باروری ابرها داشته باشیم و از بسیاری هزینه ها برای رفع مشکل بهداشتی ، زیست محیطی و اشتغال جلوگیری شود.
ضمن آنکه خروج انواع مواد معدنی از استان و به بهانه نبودن اعتبار برای مردم منطقی نیست همانگونه که خروج بی بازگشت ذخایر معادن از استان برای مردم پذیرفتنی نیست و مردم نسبت به این موضوع گلایه دارند.
از سوی دیگر خشکسالی های متوالی در استان یزد از نظر بحران کمتر از زلزله های پیش آمده در سایر استانها نیست، لازم است نشست های مدیریت بحران استانداری با حضور و مسئولیت مستقیم استاندار بیشتر تشکیل شود تا در این خصوص به صورت جدی تصمیم گرفته شود.
همچنین چهار نماینده استان در مجلس شورای اسلامی بایستی در تدوین قانون احکام دائمی برنامه وسایر قوانین مالی ماده ای بگنجانند که حداقل ٣٠ درصد درآمد های ناشی از فروش مواد معدنی صرف بازسازی تخریب های زیست محیطی زیست ناشی از برداشت معادن، درمان بیماری های ناشی از معادن پرخطر، پروژه های آب رسانی برای تأمین آب شرب و فضای سبز و باروری ابرها به منظور تامین نزولات آسمانی برای تامین آب مناطق کوهستانی و جبران ذخایر زیرزمینی صرف شود.
1968/ 2047یادداشت از : محمودرضا رحمانی ** انتشار : عباسقلی اشکورجیری
@irnayazdd
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.