در این مطلب آمده: هفته پر خبری داشتیم؛ از خبر حمله موشکی سپاه ایران به مواضع تروریست‌های تکفیری در سوریه تا اعلام اسامی بانک های مجاز از طریق سایت رسمی بانک مرکزی، راه نیافتن تیم ملی والیبال کشورمان به مرحله پایانی لیگ جهانی والیبال، اعلام شرایط وام یارانه به واجدین شرایط تحت عنوان «یاراکارت»، رشد اقتصادی 12 درصدی ایران در سال 95 و ' هیچ یک از خودروهای داخلی زیر 50 میلیون تومان امنیت ندارند'.
این عنوان آخری، خبری است که همین چند روز پیش بر اساس تازه ترین گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس از وضع تولید و ایمنی خودرو در ایران منتشر شد، این خبر همچنین اذعان می کند در ایران هیچ مجموعه ای برای امتیازدهی به وضع ایمنی خودروها وجود ندارد، این یعنی، هیچ کدام از آمارهایی که در این زمینه در داخل کشور به گوشمان می رسد قابل استناد نیست.
واضح است اگر تستی هم انجام شود نتیجه اش در اکثر موارد وحشتناک و تاسف بار است و چه بسا منجر به منحل شدن خط تولید آن ها شود، البته بسیاری از خودروها واقعا نیازی به تست تصادف ندارند و تجربه کفایت می کند.
هر روز نمونه های تصادفی زیادی از این ماشین ها را در جاده ها، خیابان ها و تعمیرگاه محله مان می بینیم که تقریبا آن قدر تغییر شکل داده اند که شناسایی مدل آن ها نیز دشوار است و ما تنها کاری که از دستمان بر می آید این است که با احساساتی جریحه دار شده سرمان را تکان دهیم، لبمان را بگزیم، برای سرنشینان خودرو طلب مغفرت و برای بازماندگان صبری جزیل مسئلت داریم و سوئیچ پرایدمان را از جیب دربیاوریم، آن را روشن و در طول مسیر تمام تلاشمان را برای از یاد بردن آن صحنه دلخراش به کار گیریم.
هر روز تعداد ماشین های بدنه پوست پیازی بیشتر می شود، کارشناسان مربوطه نیز ایمنی پایین خودروها را عامل اصلی تصادفات می دانند، هر چند وقت یک بار نیز آماری از وضعیت تولید خودرو در ایران و ایمنی تولیدات منتشر می شود، با این که این آمار واقعا اسف بار است اما همچنان تولید، بدون کوچک ترین تغییر اساسی ادامه دارد.
از یک طرف می گویند ایمن نیست و بالاترین آسیب را هنگام تصادف به سرنشینان وارد می کند و لقب ارابه مرگ و ناامن ترین خودرو را به خود می گیرد و معتقد هستند عبور و مرورش در جاده ها باید متوقف شود.
از طرف دیگر هر روز تصاویر دلخراشی می بینیم که یک سر آن پرایدی است که تقریبا جز آهن پاره هیچ چیز از آن باقی نمانده است، در جاده ها از هر 5خودور سه تای آن پراید است، علی رغم خبرهایی که مدتی یک بار از توقف خطوط تولید آن به گوش می رسد همچنان با قدرت تولید می شود و جالب این که در بازار خرید و فروش خودرو یکی از پر طرفدارترین ها نیز هست که البته دلیل این علاقه اجباری کاملا روشن است. تقریبا قیمت هیچ ماشینی در حال حاضر پایین تر از پراید نیست و به طور قطع همین یک دلیل می تواند برای چشم پوشیدن از تمام معایب این خودرو کافی باشد.
البته تست ها نشان می دهد تقریبا اکثر خودروها این گونه اند؛ یعنی جالب است بسیاری از خودروهای نسبتا گران قیمت که در ایران طرفداران زیادی دارد نیز در تست تصادف موفق نبوده اند و جالب تر این که بازار خوبی خارج از ایران ندارند و حتی گاه تولید آن ها کاملا و یا تقریبا متوقف شده است اما، همچنان در ایران خرید و فروش می شود و در وصف ایمنی آن چه سخن ها که رانده نمی شود.
در گزارشی خواندم بر اساس تست تصادف از موسسه اروپایی موسسه Euro NCAP _ یکی از معتبرترین موسسات تست تصادف در دنیا_ ، «در یک خودرو ایمن هنگام تصادف باید ستون درها کاملا شکل خود را حفظ کند، در خودرو باز نشود، سقف خمش پیدا نکند و قسمت جلو خودرو نیز طوری باید مچاله شود که نیرو تصادف گرفته شود اما، این مچاله شدن نباید سبب شود قطعات داخل کاپوت به داخل کابین راه یابند. در یک خودرو ایمن همچنین هنگام تصادف باید مواد داشبورت به گونه‌ای باشد تا به اندام مسافران آسیب نزند».
اما متاسفانه اگر تنها به مشاهدات خودمان هم اکتفا کنیم، متوجه می شویم در تصادفاتی که تاکنون یا به طور مستقیم مشاهده کرده ایم و یا این که تصاویر و فیلم های آن را دیده ایم، نه تنها این موارد رعایت نشده بلکه انگار تمام قطعات خودور از فرمان و کمربند گرفته تا قطعات داخل کاپوت، هر کدام با جدیت هر چه تمام تر کمر بسته اند تا به نحوی هر چند جزئی به تو آسیب برسانند. یعنی تقریبا در تمام تصادف های شدیدی که حتی با ماشین های نسبتا گران قیمت و پرطرفدار رخ می دهد، می بینیم سقف و ستون در‌ها به شدت خم شده، میله فرمان مانند نیزه‌ای داخل بدن راننده رفته، موتور و تجهیزات داخل کاپوت به داخل کابین آمده است .
متاسفانه صنعت خودرو سازی در ایران قدمت نسبتا زیادی دارد اما زمانی که نه تنها هیچ مانعی خودرو سازان را ملزم نمی کند که کیفیت تولیداتشان را بالا ببرند بلکه حمایت هم می شوند و تنها چند وقت یک بار وضعیت ایمنی خودروها به بحث کشیده می شود آن هم نه خیلی جدی و اجباری برای تغییر وضعیت تولیدات وجود ندارد و مردم نیز با توجه به وضعیت مالی شان هم چنان مجبور هستند از این تولیدات استقبال کنند، معلوم است که تولیدکنندگان نیز خود را ملزم نمی دانند تا زحمت تولید باکیفیت را به خود بدهند.
ایمنی نخستین معیار خرید یک خودرو است اما، متاسفانه در ایران جیب ما اصلی ترین معیار به شمار می آید. هر چند واقعیت این است که قیمت خودروهای ارائه شده با قیمت واقعی تمام شده آن ها اصلا هم خوانی ندارد و مردم در ازای یک خودرو کاملا بی کیفیت مبلغی چند برابر ارزش واقعی آن را می پردازند.
6197 انتشار: فلاح
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.