به گزارش ایرنا در این مطلب که به قلم 'رضا بردستانی' نوشته شده آمده: مهر یا کمی قبل تر از مهر 94 بود که پایه هایی فلزی، در سطح شهر اگرچه از دل زمین نرستند اما، بر سر هر چهارراه و میانه هر بلواری قد برافراشتند، با این توضیح که شبیه پایه های قبلی که وظیفه داشتند روشنایی خیابان ها و معابر را تأمین کنند؛ نبودند، سترگ تر، چشم نوازتر و...
این مطلب افزوده: زمزمه در شهر پیچید که بر هر پایه ای دوربینی نصب خواهد شد برای کنترل سرعت و نظارت بر نحوه رانندگی شهروندان یزدی، همان یزدی هایی که این سال ها عادت کرده اند پیشقراول دستآوردهایی باشند که نوآورانه می آیند تا تکنولوژی را به رخ شان بکشند! غافل از آن که این تکنولوژی کم کم نه تنها بخشی از زندگی آنان می شود که در دخل و خرج ها نیز نقش ایفا می کنند.
افتاب یزد با اشاره به مطلب درج شده در روزنامه کیهان مورخ 24 مهرماه 1394 با عنوان 'دوربین، جای پلیس را در یزد می گیرد!' به گفت و گوی رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی یزد اشاره و نوشت: علی رغم وعده رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی؛ دوربین، جای پلیس را نگرفت!.
پایه های فلزی که آمدند تلگرام نبود! اما در دیگر شبکه های مجازی و وبلاگ ها(که دیر زمانی است به تیر غیب تلگرام و واتس اپ گرفتار آمده اند و از یادها رفته اند)، بحث ها بالا گرفت بر سر این که هر دوربین چند میلیون و این که محل تأمین بودجه اش از کجا؟ غفلت اصلی آن روزها که سخت همگان را مشغول حواشی کرده بود اما این روزها نشان داده شده که هر دوربین اگر بر نظم بخشیدن به خیابان ها نقشی نداشته اما چه تأثیر قابل فهمی بر سبد مخارج هر خانواده خواهد داشت.
حالا دیگر کمتر خیابان و میدان و چهارراهی بود که چندین دوربین در گوشه و کنارش نصب نشده باشد. همه جا دوربین ها حضور داشتند و آن چه مایه تعجب و ابهام بود که همچنان پلیس جزء لاینفک خیابان ها و بزنگاه هایی بود که مردم دیگر به وجود پلیس عادت کرده بودند نه عدم وجود پلیس!
آن روزها که دوربین نبود...
آن روزها که دوربین نبود یا ما این قدر خلاف نمی کردیم و یا پلیس آن قدر برای نوشتن جریمه عجله نداشت و گشاده دست نبود، آن روزها که دوربین نبود تلاشی نیز برای سرپوش نهادن بر تخلف های پیدا و پنهان وجود نداشت، آن روزها که دوربین نبود پلاک ماشین ها دستکاری نمی شد، نمی سوخت، مخدوش نمی شد و هزار نداشت و نمی شد دیگر... با آمدن دوربین ها، حالا دیگر از زمین و هوا دچار برگه های جریمه ای می شویم که برخی ظاهر شدنی است و برخی تنها و تنها وقتی می خواهی گواهی(همان خلافی که بین مردم رایج تر است)برای ماشین بگیری رخ می نماید.
گوشه میدان امام حسن مجتبی.ع در منتهی الیه جایی که به سختی دیده می شدند، میدان شهدای محراب درست در نقطه کوری که می خواستی از سمت صفائیه وارد میدان شوی یا به سمت بلوار مدرس تغییر مسیر دهی، میدان آزادی(باغ ملی) بازهم در نقطه ای که وقتی متوجه حضورپلیس می شدی که برگ جریمه ات در دستانت بود، ابتدای بلوار جمهوری و در جایی که بعد از رها شدن از شلوغی و در هم تنیدگی ماشین ها ناگهان با یک مأمور قبض جریمه به دست رو در رو می شوی! میدان صنعت و درست در جایی شبیه به ابتدای بلوار جمهوری، بلوار دهه فجر بعد از پیچ ورودی بلوار بسیج به بلوار دهه فجر در سایه سار درخت ها و... پشت این چراغ قرمز، لای آن بوته ها، در پناه درختان و خلاصه همه جا... و تو حتی اگر از دست دوربین ها جان سالم به در می بردی، محال بود به بهانه کمربند نبستن و صحبت کردن با موبایل، نداشتن معاینه فنی یا یکی از ایراداتی که حالا دیگر ماشین های صفر کیلومتر هم دارند دچار قبض جریمه ای نشوی!
با آمدن دوربین ها، رقابتی شروع شده انگار بین انسان و تکنولوژی!
دوربین ها را گفتند که آورده اند تا شهر بدون پلیس داشته باشیم! دوربین آمده بود تا نظارت همیشگی بر رفتارها داشته باشد و دوربین ها آمد تا پلیس به صورتی مدرن تر شهر را نظارت و ساماندمی کند اما...
افتاب یزد سپس به گفت و گوی رییس پلیس راهنمایی و رانندگی یزد با قدس آنلاین در هشتم خرداد امسال که گفته 'دوربین جای پلیس را در یزد می گیرد' اشاره کرده و نوشته: این گفته ها با آن چه در سطح شهر می بینیم تفاوت دارد.
حضور پررنگ تر پلیس نشان می دهد یا نیروهای خدوم راهنمایی و رانندگی به دوربین ها اعتمادی ندارند و یا رقابتی در گرفته بین تعداد جریمه های صادر شده توسط دوربین ها و پلیس و در این رقابت چون پلیس می کوشد از تکنولوژی عقب نماند! این رانندگان یزدی هستند که در سطح شهر به جای آن که حواسشان به رانندگی باشد یا باید دوربین ها را مراقبت کنند یا گشتی های موتور سوار و الگانس سوار را و تازه این در صورتی است که پیاده های پنهان از دید را نادیده انگاریم!
افتاب یزد سپس به گفت و گو های اخیر رییس راهنمایی و رانندگی یزد با رسانه ها پرداخته و با بیان اینکه در این گفت و گوها تناقص وجود دارد آورده: آمارها این سخن رییس راهنمایی و رانندگی که یزد یکی از امن ترین شهرهای کشور در زمینه تصادفات رانندگی هستند را به طور کلی رد کردند و بالعکس ثابت نمودند یزد در صدر بدترین ها است!.
آمار شاخص های ایمنی در بخش رانندگی درون شهری می گوید یزد در شاخص مرگ میز در رتبه نخست و در شاخص مصدومیت ناشی از تصادفات در رتبه دوم است .
نویسنده با طرح این مطلب که 'اما برخی ممکن است این ایراد را وارد بدانند که آمارها مهر 94 تا مهر95 را در بر می گیرد' به مصاحبه مقامات این حوزه اشاره و این فرضیه را رد کرده است.
آفتاب یزد اضافه نموده: نه دوربین، نه دست انداز و نه افزایش حضور فیزیکی پلیس در معابر! این ها فرع ماجرا است زیرا اختصاص رتبه پنجم دنیا به ایران در بحث حوادث ترافیکی یعنی عوامل زیادی در این بخش نقش دارند اما راهنمایی و رانندگی با پاک کردن صورت مسئله کوشیده توپ را فقط و فقط به زمین رانندگان یزدی بیاندازد و برای اثبات این مدعا از جیب خود آنان در حال هزینه سازی و هزینه تراشی است!.
این نشریه سپس با طرح این سوال که 'چرا تیتر زدیم درآمدزایی یا امنیت افزایی؟!' نوشت: مردم ناراحت اند، می گویند از همه عوامل دخیل در یک تصادف چسبیده اند بیخ یقه مردم، چپ و راست جریمه! کسی جوابگوی عدم استاندارد حتی اولیه ماشین ها نیست! کسی نمی گوید اگر خیابان ها استانداردهای لازم را دارند پس چرا این همه دست انداز؟ آن هم دست اندازهایی که خود عامل تصادفات شدیدی بوده اند! همه می پرسند آیا بر سر مدیران در اتاق هایشان هم دوربین کنترلی نصب شده است که این همه دوربین تنش زا و استرس آفرین در این شهر نصب کرده اند؟.
از این سخن که در گذریم؛ این دوربین ها یا ما را عادت می دهند به رعایت موضعی قوانین و یا دستکاری در اصل و اساس مشخصات اتومبیل یا مجبورمان می کننده به یافتن راهی برای فرار از این نظارت اما آن چه مطمئن هستیم آن که وقتی دولت 15 هزارمیلیاردتومان به پای جرائم رانندگی برای بودجه های سالانه می نویسد آن گاه باید شاهد چنین مصاحبه هایی نیز باشیم مصاحبه هایی که روی اعصاب و روان مردم اثر منفی گذاشته است!.
اما جای یک سؤال همچنان باقی است که اگر دوربین ها قرار است وظیفه نظارتی داشته باشند پس چرا شعار شهر بدون پلیس می دهیم و سؤال مهم تر آن که اگر پلیس ابزار قانونی برای اعمال قانون در دست دارد پس چرا با رفتارهایی دور از شأن ایجاد نارضایتی می کند؟.
شاید بپرسند کدام رفتارهای دور از شأن؟ که باید گفت:
ـ عدم توجه به توضیحات راننده حتی متخلف به شکلی غیر مؤدبانه! در هر صورت، با دلیل یا بی دلیل انسان تلاش می کند حتی اشتباه خود را توجیه کند آیا این وظیفه پلیس نیست که ضمن آموزش های رفتاری کمک کند به جای تحویل هرچه سریع تر برگ جریمه، او را با برخی قوانین و مقررات نیز آشنا کند.
ـ پنهان شدن، قرار گرفتن در نقاط کور و استفاده از موانع ایجاد شده در معابر برای به دام انداختن مثلا رانندگان متخلف! این رفتار آیا در شأن مجریان و ناظران قانونی است؟ چرا با چنین رفتارهایی علاوه بر القای حس بدبینی به پلیس کمک می کنند دیگر تلاش های مثبت همکارانشان نادیده انگاشته شود؟
ـ عدم توجه به هشدارها و تذکرات دلسوزانه رسانه ها... این که چرا چندین سال است مقامات نظارتی استان غیر بومی انتخاب می شوند را نمی دانیم اما رفتارهایی دیده ایم که بعید می دانیم در تهران و اصفهان توان بروزش را داشته باشند و گویی نجابت یزدی ها و آرام بودن آن ها در این بخش حسابی به ضررشان تمام شده است!
7532/ 6197
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.