این کتاب توسط انتشارات توز و قلم، با شمارگان یک هزار نسخه به چاپ رسیده که طراحی جلد آن توسط سیدمحمد حسینی و امور فنی آن نیز توسط گروه توز و قلم انجام شده است.
کتاب برداشتهایی از شاهنامه به بررسی برخی موضوعات مانند آزادی در شاهنامه، رستم در شاهنامه، حماسه رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، نام و ننگ، هنر در شاهنامه، چکیده ای از عظمت استاد توس، میهمانی عشق در تاریخ و ستایش خرد پرداخته است.
در مقدمه این کتاب عنوان شده است: عزیزی که این کتاب را در دست گرفتی بدان که اگر به باغ بزرگ و بینهایت شاهنامه وارد شوی، دیگر نمیتوانی از آن خارج شوی، چون جایی از این بهتر پیدا نمیکنی، اگر جستجوگر حقیقت هستی، بیا تا حقیقت را به تو نشان دهم، حقیقتی که خود گوشهای از آن را لمس کردهام.
شاهنامه یک مجمع الحقایق است؛ چون از سه چهار بعد فراتر است. نمیتوان گفت شامل چند محور و چند ستون است ولی آن قدر هست که حقیقت را دریابی. این اقیانوس بی حد وحصر پر از شگفتی و ناشناختههاست.
قاضی نسب نوشته است: فردوسی با شاهنامه نشان داد که او تنها یک فرد و اثرش تنها یک کتاب نیست. او را نمیتوانم توضیح دهم، قلم قاصر است، فقط در یک جمله فردوسی نمادی از انسان است با همه ویژگیها و فضیلتهای انسانی، فردوسی یعنی تاریخ انسان و یعنی عاشق ایران، یعنی فرهنگستان کامل، سند هویت ملی ایران و شناسنامه تکتک مردم و باز یعنی فرهیختگی و فرزانگی و فرهمندی و فرهنگ سازی ملی و از همه بالاتر یعنی نیروی غالب چرا که تو را به ژرفای راستی، پاکی ،عدالت، سخاوت و پختگی میبرد و اعجاز میکند تا تو را در آن صف نگه دارد.
این نویسنده در بخش برداشت از خدا، انسان و گیاه در شاهنامه نوشته است: خداشناسی فردوسی متفاوت است چون تعریف او از خدا متفاوت است. او می فرماید، ما نمیتوانیم و نباید خدا را تعریف کنیم چرا که ما جز هستیم و خدا کل است، هرگز جز نمیتواند کل را بفهمد، اگر بفهمد کل می شود،جز فقط میتواند جز را بشناسد و درک کنند.