بعد از هفتهها دست و پنجه نرم کردن مردم برخی از شهرستانهای کشور با کرونا و نگرانی و همدردی مردم یزد با آنها، حالا این بیماری نوظهور، بیدعوت و ناخوانده به یزد هم رسید و یکی از همشهریان ما را مبتلا کرد.
مسوولان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی عصر سه شنبه اعلام کردند آزمایشات یکی از شهروندان یزدی در زمینه کرونا ویروس، مثبت بوده و این بیمار در بیمارستان شهید صدوقی یزد تحت درمان و قرنطینه قرار گرفته است.
طی چند روز گذشته و با وجود آنکه این بیماری هنوز در یزد، آفتابی نشده بود مدارس و دانشگاهها تعطیل شد، جلسات اداری و همایش ها به حالت تعلیق در آمد و اجتماعات مردمی هم کنسل گردید اما حالا کرونا به یزد رسید و باید مواظبت بیشتری کرد؛ راستی چکنیم؟
حالا بحث کرونا به موضوع اول محافل مردمی و اجتماعی در استان یزد تبدیل شده، دیگر کسی به یاد موز ۱۰ هزار تومان و پراید ۷۰ میلیون تومان و اجاره چند میلیون تومانی نیست! همه اینها در برابر غول کرونا به یک موضوع ساده و فراموش شده تیدیل شده است.
آنچه شهروندان ما را نگران کرده فکر کردن در مورد کروناست و نه خود کرونا و آنچه ذهن مردم ما را به خود معطوف داشته تفکر کرونایی است و نه ابتلای به آن .
متخصصان و اهل فن می گویند با خود مراقبتی و شستن مداوم دستها و دست ندادن و روبوسی نکردن و رعایت نکات بهداشتی میتوان از شر این بیماری در امان ماند اما مگر فکرش می گذارد؟!.
تا حالا که کرونا به یزد نیامده بود افکار ما را پریشان کرده بود حالا که خودش دعوت نشده آمده چه باید کرد؟!.
وقتی به یاد پزشکان و پرستاران و کادر درمانی استان می افتم که چگونه پای کار هستند و در وسط میدان حضور دارند و با بیماران مشکوک به کرونا سر و کله می زنند دلم ارام می گیرد به خودم می گویم پس آنها چه بگویند و چه کنند که در وسط گود هستند؟ و این می شود که مطمئن می شوم که به لطف خدا انسانهایی هستند که پای کارند و بعد از خدا، آنها مواظب ما هستند.