در میان ساکنان مناطق مختلف ایران، ساکنان مناطق کویری به خصوص استان یزد که در کانون کویر ایران قرار گرفته به دلیل سختیهایی که اقلیم خشک و کم آب کویر بر آنان تحمیل کرده با خصوصیاتی مانند صبر و بردباری، صرفه جویی، پرتلاشی، قناعت و مناعت و از همه اینها مهمتر خوشنامی و همزیستی مسالمت آمیز شناخته می شوند، این ویژگی ها به خصوص در زمینه اقتصادی، اعتباری شایسته در سال های گذشته برای مردمان این دیار به همراه داشته، به گونهای هنوز هم سکه یزدیها و چک آنان مانند وجه نقد در بازارهای کشور دارای اعتبار است.
تحولات اجتماعی و فرهنگی سالهای اخیر و گذر از جامعه سنتی به مدرن، تغییراتی را علاوه بر بستر معماری و شهرسازی، در خلق و خوی یزدیها برجا گذاشته، تمامی این تغییرات و تحولات که بخشی از آن فیزیکی بوده و در قالب توسعه اقتصادی، معماری و شهرسازی آشکار شده، در مسائل اجتماعی و فرهنگی این استان نیز هویدا شده و نگرانی هایی را برای دوستداران فرهنگ این دیار و متولیان امور استان ایجاد کرده است.
برخی از مسائل استان یزد مانند کمبود منابع آب، آلودگی هوا، افزایش مهاجرت به یزد و از یزد(مهاجرت نخبگان یزدی) به دیگر مناطق کشور و افزایش حاشیه نشینی به خصوص در مناطق پیرامونی مرکز استان مستقیما متاثر از رویکرد توسعه صنعتی بوده، از سوی دیگر افزایش برخی آسیبهای اجتماعی و فرهنگی مانند نرخ طلاق(اگرچه هنوز هم یزد یکی از پایین ترین نرخهای طلاق کشور را دارد)، نرخ بالای مرگ ناشی از حوادث رانندگی درون شهری، رتبه بالای پروندههای مربوط به نزاع و درگیری، نرخ بالای ابتلای به بیماری دیابت و عادات غذایی نامناسب که تشدید کننده برخی بیماریها مانند فشار خون و سرطان است، همه مبین آن است که تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سالهای اخیر در استان یزد، نشانههای نگران کنندهای را مخابره میکند.
نگاهی به تاریخ و فرهنگ گذشته استان یزد و با توجه به آثار و شواهد تاریخی متعددی که از دوره های مختلف در این استان به یادگار مانده و تغییراتی که در دهههای اخیر در مظاهر مادی و غیرمادی فرهنگ ایجاد شده، مبین تغییر رویکردها در این استان در حوزه های مختلف است.
در ارتباط با موضوع آب و تامین آن، ساکنان یزد از هزاران سال قبل با گشودن راههای پر پیچ و خم در عمق زمین و حفر قناتهایی که حاصل سالها بردباری، مهندسی دقیق و تلاش مقنیان بوده، از مناطق کوهستانی و سرشاخه های داخل استان مانند شیرکوه جریان زندگی را در کویر مرکزی ایران جاری کرده و اقتصاد استان را با مقدار آبی که در آن موجود بوده، هماهنگ ساخته اند، اما اکنون چه؟ تمامی برنامههای موجود برای تامین آب، نگاه به خارج از مرزهای استان یزد دارد و بر روی انتقال آب از سرشاخههای زاگرس میانی، خلیج فارس و دریای عمان متمرکز شده است، آنچه که این برنامهها را بر استان یزد تحمیل میکند، توسعه صنایع آببر مانند فولاد و کاشی است که کام این صنایع را نمی توان با آب حاصل از قناتهای استان تر کرد، بنا بر این یکی از تغییرات اساسی که در چند دهه گذشته در فرهنگ یزد اتفاق افتاده این است که به جای انطباق شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان با ساختار اقلیم و طبیعت، مسیر عکس آن در پیش گرفته شده و طبیعت باید با شرایط جدید اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان منطبق شود.
این مثال با توجه به حساسیت موضوع آب و محدودیتهایی که کل کشور با آن درگیر است، عنوان شد، از سوی دیگر توسعه افسارگسیخته صنعتی که در کمتر از سه دهه گذشته در استان یزد اتفاق افتاده و با شرایط اقلیمی استان نیز منطبق نبوده، هزینههای زیادی را بر استان یزد مانند آلودگی آب و هوا و خاک تحمیل کرده و از سوی دیگر همین توسعه، زمینه مهاجرت هموطنان از دیگر استانها به استان یزد را فراهم ساخته است، این سرگذشت با دو دهه تقدم بر سر شهر اراک نیز آوار شد و هم اکنون نفس این کلان شهر صنعتی به شماره افتاده و دیر نخواهد بود که پنجه آن گلوی یزد را نیز بگیرد.
مواردی که پیشتر بیان شد در بخش مادی تمدنی یزد حادث شده اما آثار آن در بستر غیرمادی فرهنگ و جامعه یزد نیز خودنمایی میکند با ارائه چند عدد میتوان تهدیدهای آن را بیشتر لمس کرد، اگرچه استان یزد در رتبههای پایین کشور در میزان طلاق قرار دارد و در بین 31 استان کشور رتبه 27 را دارد اما آمارهای منتشر شده مبین کاهش ازدواج و تشدید میزان طلاق در استان است به گونهای که نزدیک به یک سوم ازدواج ها به طلاق ختم می شود و همچنین در بین پروندههای تشکیل شده در محاکم قضایی استان یزد، ضرب و جرح بالاترین سهم را به خود اختصاص داده است، استان یزد همچنین با 106 کشته در حوادث رانندگی درون شهری رتبه دوم کشور را دارد، این آمارها علائم خوشایندی برای استان یزد که با القابی مانند دارالعباده و دارالعلم شناخته میشود، نیست و مبین آن است که در سال های اخیر یزدیها نسبت به نسلهای پیشین، کم حوصله شدهاند و کاسه صبر آنان با اندک تلنگری، لبریز میشود.
برخی اقدامات برای کاهش یکسری آسیبهای اجتماعی مانند افزایش سرعتگیر و نصب دوربین کنترل ترافیک که در سالهای اخیر از سوی برخی رسانهها به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و در برخی مطالب از یزد به عنوان دارالدوربین یاد شد، نیز در کاهش آمار مرگ و میر ناشی از حوادث رانندگی درون شهری اثری نداشته و این استان با کسب رتبه دوم مرگ ناشی از حوادث درون شهری، گوی سبقت را از استانهایی که چندین برابر یزد خودرو و جمعیت دارند، ربوده و کار در یزد به جایی رسیده که در دانشگاه یزد نیز که باید مهد فرهنگ پروری باشد برای جلوگیری از تندروی رانندگان که یا استاد دانشگاه هستند یا دانشجو، سرعت گیرهای متعددی نصب شده است.
از سوی دیگر بعضا مشاهده میشود که در تبیین مسائل و آسیبهای اجتماعی استان، برخی کارشناسان و مسئولان، مهاجران و افراد غیربومی را به عنوان عامل عمده این آسیبها معرفی میکنند، گرچه شاید بتوان ادعا کرد که این بخش با توجه به مشکلات اقتصادی که باعث مهاجرت آنان به استان یزد شده، بیشتر از جامعه بومی در معرض آسیبهای اجتماعی و فرهنگی قرار دارند، اما انداختن مسئولیت تمامی آسیبهای استان یزد بر گردن این قشر مسئلهای را حل نمیکند و فقط ما را از درک عمیق ریشههای مشکلاتی که نرخ فزاینده آنها آژیر خطر را به صدا درآورده، بازمی دارد. هنوز هم در استانهایی مانند یزد سهم جمعیت مهاجر در مقابل جامعه بومی در اقلیت است و شرایطی مانند آنچه که در برخی شهرها مانند تهران و کرج وجود دارد، در یزد شکل نگرفته است.
استان یزد از مناطق مهم کشور در حوزه فرهنگ و سرمایه اجتماعی است، انتخاب یزد به عنوان پایتخت کتاب ایران و ثبت جهانی بافت تاریخی یزد به همراه ظرفیتهای ممتاز اجتماعی و فرهنگی متعددی که در این استان وجود دارد، انتظارات را برای نقش آفرینی در عرصه فرهنگ و زمینههای اجتماعی از یزد افزایش داده اما نیاز به خودباوری در بین نسل جوان یزد بیش از پیش احساس می شود، استانی با غنای فرهنگی یزد بیش از تاثیرپذیری، می تواند در زمینههای مختلف تاثیرگذار باشد و این مهم را پیشینیان یزد به خوبی به انجام رساندند و نسل حاضر نیز باید بهتر از نسلهای قبل از آن میراثداری کند.