نگاهی به وضعیت امروز استان نشان می دهد، متاسفانه در پایان دو دهه توسعه صنعتی، تبعات اجتماعی سنگینی، یقه جامعه را گرفته است. چراکه آنها پیوست فرهنگی و اجتماعی ایده هایشان را واکاوی نکرده بودند.
به گزارش ایلنا، مردم یزد، کم کم به دریافت عناوین پرطمطراق و نیکو، عادتی شده اند. شهر و استانشان صاحب ارثیهای است که ورای آن عناوینی همچون شهر میراث بشری یونسکو، شهر بادگیرها و ... هست. اما این بار یزد، پایتخت کتاب ایران شده است. پایتختی کتاب ایران، یک عنوان فرهنگی استراتژیک برای یک اقلیم جغرافیایی محسوب می شود و این مهم در گذر زمان برای یک منطقه به دست آمده است.
جدا از تبعات مثبت این عنوان در مناسبات جاری استانی، در این مجال، پتانسیل چنین عناوینی را برای توسعه به صورت مختصر می کاویم.
گفته میشود مهمترین مشکل امروز جامعه، بحرانهای اقتصادی و اثرات اجتماعی ناشی از آن است. سوال مهم این است که آیا کتاب و به معنی عامتر، فرهنگ، میتواند ابزار کاربردی در توسعه اقتصادی، اجتماعی استان یزد باشد؟
اندیشمندان بزرگی بارها رابطه تنگاتنگ بین اقتصاد و فرهنگ را بحث کرده و نتیجه به وجود رابطه مستقیم گرفتهاند. اگر بخواهیم رابطه فرهنگ و اقتصاد را به شکل دیگری بیان کنیم شاید بتوان گفت، رفتارهای پایدار انسانی حاصل و متأثر از فرهنگ است. فعالیتهای اقتصادی از جمله رفتارهای اقتصادی انسان است و در نتیجه جزیی از مجموعه رفتارهای انسانی به شمار می آید که این رفتارها، خود، نوعی کنش فرهنگی تلقی میشوند.
رفتارهای اقتصادی (غیر از رفتارهای ناپایدار واستدلالی) مبتنی بر فرهنگ است و رفتارهای پایدار خاص، نتیجه فرهنگ خاص است. بنابراین رفتارهای پایدار خاص اقتصادی نتیجه فرهنگی خاصی است.
برای درک بهتر این جملات، نگاهی به یک واقعیت جاری می کنیم. بارها شنیده اید که امضای تاجر یزدی در بازار، قابل احترام و اعتماد است در حالی که چنین اعتبار و احترامی برای شهروندان برخی دیگر از شهرها ، وجود ندارد.
این اعتماد اقتصادی از کجا نشات گرفته است؟ آیا می توان این اعتماد را با کمک فرهنگ توسعه داد و چالش های اقتصادی را کمرنگ کرد؟
پاسخ این سوال، هدف این یادداشت است. بی شک معترفید که نوع رفتار تجار یزدی در بازار از جمله وفای به عهد، صداقت، امانت، تلاش برای کسب حلال، عدم غش در معامله و .... در طول سالیان متمادی باعث شده تاجر یزدی در نظر دیگران، تاجرین قابل اعتماد تلقی شوند. همه این خصیصهها از مجموعه رفتارهای گروهی تجار حاصل شده است. یعنی همان فرهنگ حاکم بر یزد و خانواده های یزدی باعث شده، تاجرین یزدی هم دروغگو نباشند، به چک، سفته و پته خود، وفادار بمانند. ماحصل این فرهنگ در طول قرون متمادی منجر به این جمله شده که امضای تاجر یزدی، اعتبار دارد. پس درک اینکه فرهنگ چقدر می تواند در اقتصاد تاثیرگذار باشد، کار سختی نیست. برای درک بهتر، پیشینه فرهنگ کار یزدیها، درستکاری ، امانتداری و ... را بحث کنید.
اما نگاهی به وضعیت امروز استان نشان می دهد، متاسفانه در پایان دو دهه توسعه صنعتی، تبعات اجتماعی سنگینی، یقه جامعه را گرفته است.
باید گفت تصمیم گیران دو دهه پیش، هیچگاه فکر نمیکردند چه بر سر یزد می آوردند چراکه آنها پیوست فرهنگی و اجتماعی ایده هایشان را واکاوی نکرده بودند.
هرچند که باید سپاسگزار برخی از تصمیمات آنها باشیم اما نیمه خالی لیوان، امروز آزار دهنده است.
پیشینیان در یزد با فرهنگسازی و تبدیل یک سری اصول به خصوصیات رفتار گروهی مردم، اعتبار امروز اقتصاد را برای یزدیها به ارمغان آوردهاند. یعنی از راه فرهنگ توانستند توسعه اقتصادی ایجاد کنند که به شدت پایدار بوده است. اما سیاستگذاران امروز جامعه، می کوشند از اقتصاد به فرهنگ برسند که به نظر می رسد راه پر ریسکی باشد.
رفتارهای مدیران یزدی به آن فردی شباهت دارد که چتر نجاتش را به کمر بسته بود اما بلد نبود چگونه از آن استفاده کند و به سرعت به سمت زمین، سقوط میکرد. مدیران یزدی نمیدانند چگونه با عنوان شهر میراث بشری یونسکو، اقتصاد را بچرخانند. در عین حال هرروز پشت تریبونها از وضعیت اقتصادی و اشتغال ناله میکنند. البته حق دارند چون بعضا از تهران و کرج، آن طرفتر نرفتهاند.
استامبول شهر دیگری از لیست شهرهای میراث جهانی است با این عنوان سالانه میلیاردها دلار از طریق توریستها درآمد دارد. ترکها، سرمایه گذاری کردهاند، هتل ساخته اند، پارکهای تفریحی ساختهاند، موزهها همیشه چراغش روشن است. برای جذب گردشگران طبیعت سرزمینشان ایده کاوی کرده و تبلیغات کردهاند اما در یزد چطور ؟
واقعیت این است که شرایط کشور به گونهای است که مدیران بالادستی حوصله پرداختن به این مسائل را ندارند. با این روند به نظر باید ابدالدهر فقط حرف بزنیم.
مهدی زمانزاده -خبرنگار یزد