در این مطلب می خوانیم: بعد از خواندن های دوران نوجوانی برای ‏کنکور و رفتن به دانشگاه و باز در دانشگاه ‏درس خواندن، دوباره برای رسیدن به مرحله ‏بعدی برنامه نوشته طولانی از بهمن تا ‏اردیبهشت و خرداد و در همه ساعت هایی که ‏برای فلان درس خواندن تعیین کرده، هیچ ‏زمانی را برای خندیدن و قدم زدن و ورزش ‏کردن و تفریح و مسافرت و سینما تعیین ‏نکرده.
اما نتیجه خانه تا کتابخانه، و اینهمه ‏خواندن های تکراری چه خواهد شد؟! جایی که ‏بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاه مدرک فوق ‏لیسانس و دکترا در دست بیکارند.‏
پسران و به خصوص دختران نوجوان و ‏جوان، سالهای نوجوانی و جوانی را پشت ‏درهای بسته اتاق به درس خواندن مشغول ‏هستند و گاه هیچ نمی فهمند نوجوانی چگونه ‏آمد و رفت و جوانی چگونه تلف شد!‏.
دختران زیادی هستند که تا پس از سی ‏سالگی مدام درس خوانده اند و ازدواج نکرده و ‏تشکیل خانواده نداده اند و حال به جای شوهر ‏و فرزند و کانون خانواده و کار و درآمد، فقط ‏مدرک دکترا و فوق لیسانس دارند که آن هم ‏جایی بدردشان نمی خورد!‏.
اگر دولت دانشگاه ها را از لحاظ کمی ‏گسترش نداده و این همه کارخانه تولید مدرک ‏درست نکرده بود و آموزش و پرورش هم شیوه ‏درستی برای پرورش و آموزش داشت، اینگونه ‏این نسل، نوجوانی و جوانی و گاه کودکی خود ‏را از دست نمی دادند.‏
کاش کودکان و نوجوانان و جوانان مان یاد ‏بگیرند و بتوانند کودکی و جوانی کنند و کاش ‏به فرزندانمان اجازه و فرصت کودکی و جوانی ‏کردن بدهیم، و ای کاش جوانانی که برنامه ‏درس خواندن می نویسند، ساعاتی را هم در ‏این برنامه به ورزش و تفریح و پیاده روی ‏اختصاص دهند.‏
6197‏
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.