در ابتدای این تحلیل ، شرحی از وضعیت تحریم های کشورهای جهان بویژه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ارائه و سپس به وضعیت تحریم های جدید و جایگاه ایالات متحده به عنوان ژاندارم و پلیس بد در مقابل سایر کشورهای می پردازیم.
نخستین تحریم جامع سراسری علیه ایران در دوران معاصر از سوی انگلستان در واکنش به انتخاب دکتر محمد مصدق به وزارت بود که وی هدف ملی ­سازی صنعت نفت را دنبال می‌کرد.
بنابراین اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در زمان نخست وزیری محمد مصدق و به منزله واکنش علیه ملی شدن صنعت نفت ایران صادر شد که مربوط به قبل از انقلاب اسلامی بود.
اما اصل تحریم ها علیه جمهوری اسلامی در سال 1359 شروع شد.
آمریکا نیز در سال 1980 تحریمهای اقتصادی وسیعی را در واکنش به تسخیر سفارتش (لانه جاسوسی) در تهران علیه ایران وضع کرد.
در واقع ایالات متحده پس از آنکه تمامی راه‌های سیاسی و نظامی ممکن برای واداشتن ایران به آزادسازی جاسوسانش در تهران را تجربه کرد، حربه تازه‌ای به نام محاصره اقتصادی را علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفت و در روز اول خرداد 1359 رسما آغاز را اعلام کرد.
در دوره زمامداری بیل کلینتون، روند تحریمهای ایران شدت گرفت به گونه ای که در سال 1995، تحریم‌هایی موجب شد تا شرکت‌های نفتی آمریکایی از سرمایه‌گذاری در طرح‌های نفت و گاز ایران منع شده و همچنین روابط بازرگانی با ایران نیز یک‌جانبه قطع شد که با عنوان تحریم داماتو و ایلسا شناخته می شود.
اما از سال 2001 دو نوع تحریم جدید اضافه شد یکی پیدایش و گسترش تحریم اقتصادی علیه افراد و سازمانهای غیر دولتی و دیگری گسترش فزاینده تحریمهای هوشمند بود.
در 23 مرداد 1381 به دلیل دروغگویی منافقین و تبلیغات گسترده نظام رسانه ای استکبار ، روند تازه ای در تحریم های هسته ای ایران شروع شد.
قطعنامه‌های شورای امنیت علیه برنامه هسته‌ای ایران ضمن آنکه مجموعه تحریم‌های جدیدی را علیه جمهوری اسلامی ایران به تصویب می‌رساند، چارچوب قانونی جدیدی را در اختیار آمریکا قرار می‌داد تا حلقه تحریم‌های یکجانبه خود علیه ایران را تنگ‌تر و تنگ‌تر کند.
پس از محکومیت برنامه هسته‌ای ایران طی شش قطعنامه شورای امنیت، موضوع برنامه هسته‌ای ایران ابعادی بین المللی به خود ‌گرفت و البته این تحریم‌ها به طور مستقیم اقتصاد ایران را مورد هدف قرار نمی‌داد اما برای ضربه زدن به اقتصاد ایران طراحی شده بودند.
از جمله آنها می توان به قطعنامه های شماره های 1696، 1737، 1747، 1803، 1835، 1929، 1984 شورای امنیت در خصوص پرونده هسته ای اشاره کرد که همه اینها با قطعنامه 2231 این شورا در 29 تیر 1394 مطابق با 20 جولای 2015 منقضی و در نتیجه تحریمهای هسته ای شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی لغو شد.
بخشی از تحریم ها از سوی اتحادیه اروپا نیز به شرح زیر است:
پس از قطعنامه شماره 1929 شورای امنیت(9 ژوئن 2010 برابر با 9 خرداد 1389)، تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران به تدریج به صورت یکجانبه علیه ایران گسترش یافت.
اتحادیه اروپا از 27 فوریه سال 2007 برابر با هشتم اسفند 1385 و در پیروی از قطعنامه شورای امنیت، اقدام به اعمال برخی محدودیت‌ها در ارسال قطعات، تجهیزات و فناوری‌ها به ایران کرد که می‌توانست در پیشبرد فناوری‌های موشکی و هسته‌ای موثر واقع شود. این محدودیت‌ها در سال‌های بعد گسترش یافت و تجهیزات و فناوری‌های بیشتری را شامل شد. همچنین از آن زمان بازرسی کالاهای ارسال شده به ایران از طریق مسیرهای زمینی و دریایی افزایش یافت.
البته این تحریم ها نیز با تبعیت از قطعنامه شورای امنیت و با دستیابی به توافق هسته ­ای و اجرای رسمی آن در تاریخ 27/ 10/ 1394، لغو شد.
اما اصل بحث ما در ادامه مربوط به تحریم های آمریکا بر ضد ایران(تحریم‌های اعمال شده توسط دولت و کنگره ایالات متحده آمریکا) است که همکاری بسیاری از کشورهای جهان را با ایران تحت تأثیر قرار داده است.
تحریم های در اختیار رئیس جمهور آمریکا مشهور به ' فرمان اجرایی ' و تحریم های کنگره .
تعدادی از فرامین اجرایی رییس جمهوری آمریکا عبارتند از : فرمان اجرایی شماره 13382 که در سال 2005 و توسط جرج دبلیو بوش امضا شد و طبق آن، معامله با افراد و نهادهایی که در صنعت هسته‌ای ایران نقش و فعالیت دارند منع شده و اموال این افراد و نهادها در آمریکا مسدود می‌شود.
دومین مورد، فرمان اجرایی شماره 13622 است که بر اساس آن، تحریم‌هایی علیه شرکت‌های مرتبط با صنعت پتروشیمی ایران اعمال شد تا بر اساس آن منابع مالی بخش پتروشیمی ایران که دومین منبع درآمد ایران به شمار می‌رود قطع شود.
سومین مورد فرمان اجرایی شماره 13599 است که به طور مشخص تحریم بانک مرکزی ایران را هدف گرفته که بر اساس آن دارایی‌های این مجموعه در قلمرو آمریکا باید توقیف شود.
چهارمین مورد ، فرمان اجرایی شماره 13608 است که بر اساس این دستور اوباما، افراد غیرآمریکایی که تحریم‌های ایران و سوریه را نقض کرده‌اند از ورود به خاک ایالات متحده محرومند و انجام برخی تراکنش‌ها با این گروه ممنوع است.
پنجمین مورد ، فرمان اجرایی شماره 12190 که توسط جیمی کارتر صادر شد و تمام دارایی‌ها و منافع تحت مالکیت دولت ایران، تشکیلات وابسته و مجموعه‌های تحت کنترل آن و همین طور بانک مرکزی ایران که در قلمرو قضایی ایالات متحده قرار دارد یا در اختیار افراد تحت حوزه قضائی ایالات متحده هستند یا قرار می‌گیرند را مسدود کرد.
ششمین مورد ، فرمان اجرائی شماره 13224 است که به موجب آن، تراکنش‌های مالی با افرادی که از تروریسم حمایت می‌کنند، یا به انجام اقدامات تروریستی تهدید می‌کنند و یا مرتکب این اقدامات می‌شوند منع شده و دارایی‌های این افراد را نیز مسدود می‌کند.
در واقع از سال 1979 تاکنون، تمام روسای‌جمهوری ایالات متحده همه ساله ایران را «تهدیدی خارق‌العاده و غیر عادی» برای «امنیت ملی، سیاست خارجی یا اقتصاد» آمریکا خوانده و به این بهانه قانون 'وضعیت اضطراری علیه تهران' را تمدید کرده‌اند.
که چندی قبل نیز ترامپ این کار تکراری را تکرار کرد و باز هم زورش را با تحریم های 38 ساله ( از سال 1359 تا 1397 ) نشان داد و ادعا می کند تحریم های فلج کننده برقرار کرده است.
برخی از تحریم ها نیز به عنوان قانون در کنگره آمریکا مصوب شده نیز عبارتند از : قوانینی با عنوان 'اختیارات دفاع ملی' که در سال 2012 و 2013 به تصویب رسیده و بر بخش‌های مالی ایران، محدودیت‌هایی را اعمال می‌کند که از جمله آنها این که بانک‌های خارجی را تهدید می‌کند که در صورت خرید یا فروش 'نفت یا فرآورده‌های نفتی' از ایران یا به ایران، از ارتباط با سیستم مالی آمریکا محروم خواهند شد .
قانون 'منع گسترش تسلیحات هسته‌ای توسط ایران' و قانون 'منع دستیابی ایران، کره شمالی و سوریه به تسلیحات کشتار جمعی' و یا بخش 311 قانون میهن‌دوستی آمریکا که طبق آن ، کشورهایی که به پولشویی متهم هستند، از تراکنش‌های مالی بین‌المللی محروم می‌شوند و ایران نیز جز کشورهایی است که در سال 2011 به پولشویی متهم شده است.
قانون کاهش تهدیدات ایران (TRA) و قوانین حقوق‌بشری سوریه نیز یکی دیگر از قوانینی است که چون هدفش محدود کردن توانایی ایران در استفاده از درآمدهای نفتی حاضر در موسسات مالی خارجی و ممانعت از بازگرداندن آن درآمدها به ایران بوده که از سال 2012 وضع شده است .
همچنین کنگره آمریکا به دلیل وابستگی درآمدهای دولت ایران به درآمد فروش نفت و وابستگی اقتصاد ایران به واردات کالا و به‌طور خاص بنزین، در ادامه تصویب قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل، « قانون جامع تحریم‎ها، مسئولیت‌پذیری و محرومیت ایران CISADA» را تصویب کرد که با امضای اوباما در اول جولای 2010 اجرایی شد.
به نظر می رسد در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، تحریم ها در حوزه های مختلف وضع شده بود اما به مرور به مباحث اقتصادی محدود شده و در واقع به سمت بستن مسیر حیات مردم ایران پیش رفته است.
نکته مهم در این است که در دوره های قبل کشورهای اروپایی و حتی همسایگان جمهوری اسلامی ایران ، همراه آمریکا بوده اما در دوره جدید تحریم ها که ترامپ رئیس جمهوری فعلی ایالات متحده همه به دنبال معافیت هستند.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا 18 اردیبهشت به طور یکجانبه از برجام خارج شد که اقدام او با مخالفت سایر طرف های این توافق مواجه شد و همین امر در کنار سایر تک روی ها وی در خروج چند قطعنامه بین المللی ، زمینه ساز شکاف میان کشورها در مقابل ایران شد.
اما آمریکا چه دارد که اینقدر کشورهای جهان برای دفاع از منافع خود نیز حاضر نیستند بدون اذنش با ایران مبادله کرده و یا در ایران سرمایه گذاری کنند و به قولی چرا کشورها از ایالات متحده حساب می برند؟!.
دلیل اصلی این امر ، ارتباطات وسیع سیاسی و تجاری با کشورهای مختلف جهان است که موجب شده تا آمریکا بسیاری از تحریم‌های یک جانبه اش علیه ایران را بتواند عملاً به دیگر کشورها تسری دهد.
اما دو نکته وجود دارد و اینکه چگونه کشورهای جهان حاضرند این حقارت را در مقابل آمریکا بپذیرند و برای هر تصمیم کوچکی از رئیس جمهور این کشور اجازه بگیرند .
نکته دوم اینکه ترامپ با حربه تروریسم اقتصادی، وضع تحریم های یکجانبه غیرقانونی و فشار به جامعه جهانی، به دنبال ایجاد جنگ روانی و القای انزوای ایران است؛ اما تجربه ماه های اخیر و همراهی نکردن جهان با آمریکا نشان داده که این کشور به اهداف خود دست نخواهد یافت.
بویژه با استراتژی جدیدی که کشورهای اروپایی در ایجاد ساز و کار جدید مالی و بانکی که در حال طراحی آن هستند، شکاف با ایات متحده بیشتر هم خواهد شد.
ضمن آنکه تأکید کشورهایی همچون اتحادیه اروپا، روسیه، چین ، ژاپن ، عراق و هند بر حفظ منافع ملی و در عین حال مذاکره با همه طرف ها و تلاش برای رفع اختلاف میان آنها بر اساس اصل عدم زیان دوسویه و نیز معافیت هشت کشور از تحریم‌های نفتی علیه ایران می تواند زمینه ای باشد تا کشورهای جهان از زیر سلطه خفت بار و ننگین ایالات متحده خارج شده و ضمن حفظ استقلالشان ، خودشان بر مبنای منافع جهانی ، تصمیم گیری کنند.
از سوی دیگر مقرر شده تا تجارت ایران با این کشورها با پول ملی دو طرف و بدون دلار باشد که این امر نیز در آنده زمینه ساز ضعیف شدن ارزش جایگاه دلار خواهد شد.
* خبرنگار ایرنا مرکز یزد
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.