در این مطلب که به قلم محمدعلی وزیری نوشته شده آمده:
اگر در کشور هرچیزی، جای خودش بود و هر وزارتخانه ای مکانت و وزانتش برحسب اهمیت و بر اساس دغدغه کل نظام و اولویت اول دولت و مجلس بود، آموزش و پرورش باید در صدر می بود و اینکه شدیدا زیر نظر باشد هم توجیه داشت و استیضاح وزیرش هم دارای اهمیت بود.
اما حال چنین نیست و آموزش و پرورش چه از نظر بودجه و چه از نظر توجه، جایگاهی ندارد، استضیاح وزیرش آنهم در اواسط شهریور ماه این تصور را به ذهن متبادر می کند که نمایندگان محترم هیچ آشنایی با آموزش و پرورش ندارند.
چهل سال است که همه طیفهای فکری آمده اند و هریک دغدغه خود را داشته اند و بودجه و نیرو را صرف رسیدن به آنها کرده اند در حالیکه می بینیم نه تنها در شاخص های تعلیم و تربیت پیشرفت نداشته ایم بلکه عقب گردهم کرده ایم.
ما هیچ برنامه کلانی برای آینده و تربیت و ساختن آینده سازان مملکت نداشته ایم. هیچ دولت و هیچ مجلسی دو معضل بودجه و نیروی انسانی این وزارتخانه را حل نکرد و هیچ برنامه ای برای رها ساختن آن برای همیشه از قیود نداشت. به لطف شفافیت بودجه ای دولت تدبیر و امید روشن شد بودجه برای امور فرهنگی و تربیتی هست ولی برای سرچشمه و جای خود وضع نشده است! و حالا مشخص نیست نمایندگان وزیری را که هیچ امکانات و بودجه مناسبی ندارد را برای چه استیضاح می کنند؟! استیضاح برای هیچ؟!.
آری وزارت آموزش وپرورش مطمح نظر نمایندگان فقط موقع انتخابات و حفظ سبد رای است! شوربختانه هیچ وزیری از این چالش استیضاح بعنوان فرصت برای استیضاح همه حاکمیت اعم از دولت و مجلس استفاده نکرده چرا که به اهمیت برون داد این پرهزینه ترین دستگاه دولتی و شان و معیشت معلمان و فرهنگیان توجه نشده است و این گونه است که هر نسل فارغ التحصیل نسبت به ماقبل خود کم سوادتر و از ایده ال ها و آرمان ها غریبه تر بوده و بیش از پیش از عدالت آموزشی و تربیتی و استفاده از فرصتهای آینده دورتر می شود پس استیضاح از این همه «هیچ» چه فایده ای می تواند داشته باشد؟.
البته باید گفت سید محمد بطحایی بسیار خوب شروع کرد. در پایه تحصیلی ابتدایی کاری کرد کارستان و دیو تست و آزمون را از کاخ فرشتگان راند ولی در عین غفلت، خود به دست خود با بخشنامه تعدیل و ساماندهی نیروی انسانی دست به انتحاری عجیب زد که شبیه به بسته ارزی -سکه ای بود که دولت را به آستانه سقوط کشاند.
اگر به دقت بنگریم مشاهده می کنیم هر دو بمب انتحاری که زیر پای دولت منفجر شد، از یک منشا بوده است که موج نارضایتی و خطر ویرانی مدارس شده و ضربه هولناکی به کیفیت آموزشی و اقتدار مدیریت مدارس را فراهم آورده است! .
تجربه بیش از سه دهه فعالیتم در آموزش و پرورش می گوید بطحایی هرچند منجی و سوپرمن این وزارتخانه نیست ولی درحال حاضر بهترین بوده مشروط برآنکه خود را وامدار خداوندگاران کابینه نداند و حتی به جای فشار بر مدرسه به دولت و مجلس فشار بیاورد تا یک بار برای همیشه مشکل نیروی انسانی مدارس حل شود. ضمن اینکه این استیضاح از هیچ، در زمانی صورت می گیرد که نیاز به اقتدار مدیریت و آرامش بیش از بیش احساس می شود. پس بهتر است مجلس این یک روز کاری را به جای استیضاح وزیر آموزش وپرورش به وضع بحرانی تربیت و فرهنگ و هویت ملی و دینی نسل نو بیندیشد و مراقب اختاپوس مافیایی باشد که بطحایی شجاعانه به جنگ آن رفته است.
6197
اگر در کشور هرچیزی، جای خودش بود و هر وزارتخانه ای مکانت و وزانتش برحسب اهمیت و بر اساس دغدغه کل نظام و اولویت اول دولت و مجلس بود، آموزش و پرورش باید در صدر می بود و اینکه شدیدا زیر نظر باشد هم توجیه داشت و استیضاح وزیرش هم دارای اهمیت بود.
اما حال چنین نیست و آموزش و پرورش چه از نظر بودجه و چه از نظر توجه، جایگاهی ندارد، استضیاح وزیرش آنهم در اواسط شهریور ماه این تصور را به ذهن متبادر می کند که نمایندگان محترم هیچ آشنایی با آموزش و پرورش ندارند.
چهل سال است که همه طیفهای فکری آمده اند و هریک دغدغه خود را داشته اند و بودجه و نیرو را صرف رسیدن به آنها کرده اند در حالیکه می بینیم نه تنها در شاخص های تعلیم و تربیت پیشرفت نداشته ایم بلکه عقب گردهم کرده ایم.
ما هیچ برنامه کلانی برای آینده و تربیت و ساختن آینده سازان مملکت نداشته ایم. هیچ دولت و هیچ مجلسی دو معضل بودجه و نیروی انسانی این وزارتخانه را حل نکرد و هیچ برنامه ای برای رها ساختن آن برای همیشه از قیود نداشت. به لطف شفافیت بودجه ای دولت تدبیر و امید روشن شد بودجه برای امور فرهنگی و تربیتی هست ولی برای سرچشمه و جای خود وضع نشده است! و حالا مشخص نیست نمایندگان وزیری را که هیچ امکانات و بودجه مناسبی ندارد را برای چه استیضاح می کنند؟! استیضاح برای هیچ؟!.
آری وزارت آموزش وپرورش مطمح نظر نمایندگان فقط موقع انتخابات و حفظ سبد رای است! شوربختانه هیچ وزیری از این چالش استیضاح بعنوان فرصت برای استیضاح همه حاکمیت اعم از دولت و مجلس استفاده نکرده چرا که به اهمیت برون داد این پرهزینه ترین دستگاه دولتی و شان و معیشت معلمان و فرهنگیان توجه نشده است و این گونه است که هر نسل فارغ التحصیل نسبت به ماقبل خود کم سوادتر و از ایده ال ها و آرمان ها غریبه تر بوده و بیش از پیش از عدالت آموزشی و تربیتی و استفاده از فرصتهای آینده دورتر می شود پس استیضاح از این همه «هیچ» چه فایده ای می تواند داشته باشد؟.
البته باید گفت سید محمد بطحایی بسیار خوب شروع کرد. در پایه تحصیلی ابتدایی کاری کرد کارستان و دیو تست و آزمون را از کاخ فرشتگان راند ولی در عین غفلت، خود به دست خود با بخشنامه تعدیل و ساماندهی نیروی انسانی دست به انتحاری عجیب زد که شبیه به بسته ارزی -سکه ای بود که دولت را به آستانه سقوط کشاند.
اگر به دقت بنگریم مشاهده می کنیم هر دو بمب انتحاری که زیر پای دولت منفجر شد، از یک منشا بوده است که موج نارضایتی و خطر ویرانی مدارس شده و ضربه هولناکی به کیفیت آموزشی و اقتدار مدیریت مدارس را فراهم آورده است! .
تجربه بیش از سه دهه فعالیتم در آموزش و پرورش می گوید بطحایی هرچند منجی و سوپرمن این وزارتخانه نیست ولی درحال حاضر بهترین بوده مشروط برآنکه خود را وامدار خداوندگاران کابینه نداند و حتی به جای فشار بر مدرسه به دولت و مجلس فشار بیاورد تا یک بار برای همیشه مشکل نیروی انسانی مدارس حل شود. ضمن اینکه این استیضاح از هیچ، در زمانی صورت می گیرد که نیاز به اقتدار مدیریت و آرامش بیش از بیش احساس می شود. پس بهتر است مجلس این یک روز کاری را به جای استیضاح وزیر آموزش وپرورش به وضع بحرانی تربیت و فرهنگ و هویت ملی و دینی نسل نو بیندیشد و مراقب اختاپوس مافیایی باشد که بطحایی شجاعانه به جنگ آن رفته است.
6197
کپی شد