محمدطاها محمودی*
استان گیلان، یکی از مهمترین استانهای کشور در حوزه گردشگری است. استانی با ظرفیتهای طبیعی و گوناگون گردشگری اعم از کوه، جنگل و دریا.
گردشگری همواره یک صنعت درآمدزا، مفید و قابلتوجه است.
ارزیابیها نشانگر آن است که گردشگری در استان گیلان چندان صنعت درآمدزایی نبوده است و تاکنون از ظرفیتهای گردشگری آن بهخوبی استفادهنشده است.
ساحل بهعنوان یکی از پتانسیلهای مهم گردشگری میتواند به رونق این صنعت در استان و درآمدزایی برای شهروندان، ایجاد اشتغال و درنتیجه بهبود سطح معیشت مردم کمک کند.
با توجه به اینکه بیش از پنجاهدرصد شهرستانهای استان گیلان، ازجمله شهرستانهای ساحلی به شمار میروند؛ ظرفیت کافی برای سرمایهگذاری در این بخش وجود دارد و با تدوین و پیشبرد طرحهای کلان در حوزه بومگردی میتوان به توسعه استان در بخش گردشگری کمک شایانی کرد.
سرمایهگذاری ساحلی
ورود سرمایهگذار به ساحل و سرمایهگذاری در آن یک فرصت است، اما فرصتی که باید اندک تهدیدهایش همچون افزایش جمعیت غیربومی منطقه و التقاط فرهنگی را کنترل کرد.
بهطورکلی، سرمایهگذاری در ساحل از سطوح خُرد آن، مانند ایجاد فروشگاههای عرضهی مواد غذایی تا ابعاد کلان آن همچون ساخت مجتمعهای تفریحی-ساحلی و احداث شهرکهای ویلایی امری مفید تلقی میشود زیرا مزیتهای فراوانی همچون ایجاد اشتغال مستقیم و غیرمستقیم، افزایش سطح درآمد مردم آن منطقه و درنتیجه بهبود وضع معیشت مردم را در بردارد.
بنابراین، با مساعدت دولت و همچنین با اهتمام مردم در مناطق ساحلی و با صدور مجوز فعالیتهای مربوطه از سوی دولت، همچون ایجاد غرفههای عرضهی مواد غذایی و صنایعدستی به بومیان آن مناطق و اعطای تسهیلاتی چون معافیت مالیاتی و وامهای زودبازده به طرحهای گردشگری در حوزه ساحلی، میتوان شاهد اشتغال متوازن برای بومیان آن مناطق بود که البته این مهم تا حدودی در استان گیلان رخداده است.
ازآنجاییکه غالب مناطق ساحلی استان گیلان در نواحی روستایی قرار دارند، سرمایهگذاری و بهتبع آن ایجاد اشتغال برای بومیان آن مناطق، موجب کنترل و کاهش مهاجرت روستائیان بهشهرها میشود و حتی بعضاً موجب مهاجرت معکوس (مهاجرت از شهر به روستا) خواهد شد.
برای تلاش در جهت توسعه گردشگری ساحلی باید فاکتورهای کیفی سواحل را تقویت کرد و باهدف بهرهبرداری اقتصادی بیشتر، ماندگاری مسافر در مناطق ساحلی را افزایش داد.
آداب گردشگری
یکی از بزرگترین چالشها در استانهای گردشگر پذیری چون گیلان، معضل زباله است که چهرهی جنگلها، سواحل و تالابهای استان گیلان را مخدوش ساخته است.
سازمانهای محیط زیستی مردمنهاد بهصورت پراکنده و غیرمستمر تلاشهایی را جهت پاکسازی چهره سواحل و جنگلها از زباله انجام دادهاند اما به دلیل عدم ساماندهی درست آنها و از همه مهمتر عدم فرهنگسازی و ایجاد آداب صحیح گردشگری، این کارها تنها بهعنوان مسکّن بوده و درمان مؤثری برای این درد دیرین گیلان نبوده است.
برای ایجاد فرهنگ و آداب صحیح گردشگری، نیاز به اقدامات جدی در حوزه «جامعهپذیری» و «کنترل اجتماعی» وجود دارد.
با ایجاد رابطه منسجم میان حوزههای محیط زیستی و فرهنگیِ دولتی با سازمانهای محیط زیستی مردمنهاد میتوان با ارائهی راهکارهایی کمهزینه اما پربازده و مستمر از وقوع فجایع محیط زیستی در سواحل گیلان جلوگیری کرد.
سواحل میتوانند نقشی اساسی در جذب گردشگر و بهتبع آن ایجاد اشتغال و ارتقای سطح معیشت مردم و تحرک و سازماندهی بیشازپیش سازمانهای محیط زیستی مردمنهاد ایفا کنند؛ پس توسعه گردشگری ساحلی میتواند دریچهای راهگشا برای توسعه پایدار و همهجانبه در صنعت گردشگری استان گیلان باشد.
*روزنامه نگار
46