امروزه برق به یک کالای استراتژیک در سطح جهان تبدیل شده و بسیاری از ابزارهای مورد نیاز زندگی جوامع بشری را شدیدا به خود وابسته کرده است.
اکنون تعداد زیادی از کشورهای دنیا با استفاده از توربین های آبی، بادی، گازی و خورشدی در انرژی هسته ای مشغول تولید این محصول بوده و حتی با صادرات آن به کسب درآمدهای کلان ملی می پردازند.
کشورمان نیز با دارابودن کلیه زیرساخت های لازم، یکی از ممالکی است که هم به صدور برق به کشورهای همسایه می پردازند و هم در برخی فصول از آنان خریداری می نماید و بر اساس آمارها، تولید برق گیلان، بیش از نرخ مصرف آن در استان است.
اما اکنون جای طرح این پرسش است که پس چگونه است که هر سال به محض شروع فصل گرما، شاهد قطعی های وقت و بی وقت برق در زمان های دو و چند ساعته در نقاط مختلف شهری و روستایی بوده و مسئولین شرکت مذکور به تولید رنج عمومی برای شهروندان گرمازده، خسته و بی حوصله پرداخته و به نارضایتی اقشار گوناگون جامعه دامن می زنند!؟
آیا مسئولین محترم شرکت برق نمی دانند یا نمی خواهند بدانند که با قطع برق چه میزان به اموال عمومی و خصوصی این ملت زیان می زنند؟ خسارت هایی که با توجه به گرانی فوق العاده محصولات برقی در بسیاری اوقات اصلا قابل جبران نیست و حتی گروه هایی از جامعه توان پرداخت هزینه تعمیر دستگاه های سوخته و نیمه سوخته خویش را ندارند.
سوال دیگر این است که حقوق و امتیازات خوبی که به مدیران شرکت برق کشور و استان داده می شود، برای انجام چه وظایفی و تکالیفی است؟ در کجای دنیا به مدیران ناتوانی که در طول چهل سال به دلیل عدم آینده نگری ، تنبلی و بی مسئولیتی، نتوانسته اند پیش بینی درستی از نیازهای روزافزون ، افزایش جمعیت کشور و بالارفتن سطح وابستگی همگانی به کالاهای برقی داشته و تجهیزاتشان را به روز کرده و امکانات تازه ای برای مقابله با زمان های بحران - چه در تابستان و یا فصل های دیگر سال - فراهم سازند، حقوق و مزایا داده می شود؟
اینکه درجه گرمای زمین هر سال در حال افزایش بوده و ایران در یک منطقه گرم و خشک واقع شده را هر نوجوانی می داند، اما چگونه است که مسئولین مربوط در سطح کلان و استانی در طول سال های گذشته، تدابیری برای آن نیاندیشیده اند، تا بیش از این مردم را به زحمت نیندازند؟
اگر پرداخت بهای برق مصرفی کمی به تاخیر بیفتد، شرکت توزیع برق مانند صاعقه نازل شده، پس از دادن اخطار قطع برق به سرعت کنتور خانه یا محل کار فرد، شرکت یا سازمان بدهکار را می بندد تا بعد از مدتی تحمل دردسر و زحمت و ... برق او را وصل نماید اما چرا باید در برابر کم کاری خود در زمینه عدم تامین آسایش در عسر و حرج گذاشتن جامعه، مواخذه و مجازات نشده و خسارت های وارده را تا ریال آخر، نپردازد؟
مسلمان اکر قوه محترم قضائیه در این باره به طور فعال وارد میدان شده و ضمن رسیدگی به شکایات با مجازات مدیران ناموفق شرکت های برق در سطح کشور و الزام به پرداخت کامل خسارت و دفاع از مردم در برابر ضررهایی که شرکت های برق در سراسر کشور به مردم وارد می کنند، اقدام نمایند؛ مسلما با استقبال و قدردانی ملی مواجه می شود زیرا به اجرای عدالت در بخشی از فعالیت های اجتماعی جامعه اسلامی پرداخته که تحقق این امر به کسب رفاه و آسایش عمومی منجر می گردد.
7294/2007
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.