رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور گفت: نظام آموزشی ما را مبتلا به اوتیسم می‌کند.

به گزارش ایلنا از رشت، سی و پنجمین نشست تخصصی توسعه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی گیلان با موضوع "امتناع از زمینه" با سخنرانی سید محمّد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور برگزار شد.

سید محمد بهشتی با اشاره به بیت «همه عالم تنست و ایران دل...» از نظامی گنجوی گفت: کهن‌ترین سندی که درباره ایران وجود دارد نامه «تنسر» در دوران ساسانیان است که به معرفی ایران و ایرانی می پردازد.

 وی با بیان اینکه نامه تنسر ایران را میانه جهان و سرزمین اعتدال می داند ادامه داد: سراسر این نامه در مدح و ثنای ایران است و این سرزمین بهترین سرزمین جهان شمرده می شود لذا هر متنی که از نامه تنسر تا دوران مشروطه وجود دارد، جغرافیای ایران را تحسین می کند.

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور با اشاره به کلام بزرگان، ایران را سرزمینی دانست که کوه و دشت و دریا و رودخانه هایش هر کدام سر جای خودش قرار گرفته، افزود: بعد از جنگ های ایران و روس رفته رفته این احساس در ما ایجاد شد که در سرزمین ما هیچ چیزی سر جای خودش نیست و ایران را بدترین سرزمین عالم دیدیم و از اینکه یک جزیره کوچک در شمال اروپا یا جنوب خلیج فارس نیستیم، غصه می خوریم.

بهشتی، ایده انتقال آب از دریای خزر یا رشته کوه زاگرس به فلات مرکزی ایران را ناشی از «امتناع از زمینه» دانست و عنوان کرد: رویای ما با سرزمین مان انطباق ندارد و فکر می کنیم سرزمین و فرهنگمان به رویای ما رکاب نمی دهد.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور، با اشاره به امتناع ایرانی ها از سعادتمندی اظهار داشت: متاسفانه ایران بودن ایران و ایرانی بودن ایرانیان را دلیل عدم توسعه می دانیم. از سال 1335 که درآمدهای جدی نفتی وارد کشور شده، تلاش می کنیم غلط های سرزمینی مان را اصلاح کنیم تا سرانجام مشابه کشورهای توسعه یافته شویم لذا هر وقت پول بیشتری داشته باشیم، بیشتر هزینه می کنیم.

 وی «اوتیسم» را اختلالی دانست که فرد مبتلا نمی تواند با محیط پیرامون خودش ارتباط برقرار کند و متذکر شد: کسی که از این اختلال رنج می برد، شاید باهوش و نابغه باشد و معادلات پیچیده ریاضی را حل کند، اما توانایی چای دم کردن ندارد. دوره معاصر ما دچار بیماری اوتیسم شده، نظام آموزشی ما را مبتلا به اوتیسم می کند و تحصیلات مترادف با ابتلاء به اوتیسم است.

بهشتی، با اشاره به بارش سنگین برف سال 83 در رشت، ادامه داد: در جریان بارش برف 27 هزار سقف خسارت دید که خیلی بیشتر از زلزله سال 69 رودبار است، اما چون روند فرو ریختن سقف در اثر برف کندتر است، آمار کشته شدگان زلزله رودبار بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور، با بیان اینکه برف سال 83 از آیین نامه 2800 (آیین نامه طراحی ساختمان ها) پیروی نکرد، گفت: در دنیا آیین نامه ها به مثابه زمینه ها هستند، یعنی آیین نامه تنظیم می شود تا بلایای طبیعی خسارت وارد نکنند، نه اینکه بلای طبیعی آیین نامه را رعایت کند. این در حالی است که در سال های 27 و 51 نیز شاهد بارش برف سنگین در رشت بودیم که هیچگونه تخریبی به همراه نداشت؛ زمانی که بتن و فولاد و این همه مهندس و تحصیلکرده نداشتیم.

وی صنعت فولاد را یک صنعت آب بر دانست و اضافه کرد: آب در گیلان و مازندران و سواحل خلیج فارس و دریای عمان وجود دارد، اما صنایع فولاد ما در میانه کشور است لذا به دنبال انتقال آب هستیم. این بیماری اوتیسم است که به ما اجازه می دهد مهندسانی تربیت کنیم که خود را صاحب اراده جادویی و توانا بر انجام هر کاری می بینند و معتقد هستند با پول و تکنولوژی هیچ کاری غیر ممکن نیست.

 بهشتی، بیشترین صادرات کشاورزی ایران را آب دانست و متذکر شد: ایران یک کشور کم آب است و اگر قیمت جهانی آب و برق برای تولید یک هندوانه را محاسبه کنیم، ارزش طلا پیدا می کند و جرات خوردن آن را نداریم. متاسفانه ایران را فاقد هر ارزشی می دانیم.

وی مواد خام از جمله نفت و گاز و مس سرچشمه و... را جزو دارایی های ایران دانست و خاطرنشان کرد: در ادوار تاریخ خرج شدن ماده اولیه خام از این سرزمین قبیح بود و حتما باید روی آن کار انجام می دادیم تا ارزش پیدا کند. در نتیجه هر جایی که بیشترین کار را می کرد، مهم شمرده می شد.

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور، با اشاره به دخل و خرج روشن دوره قاجار، عنوان کرد: در آن دوره کسی نبود که مالیات پرداخت نکند و مالیات دادن یک وظیفه بدیهی محسوب می شد و مردم محل هزینه کرد مالیات را می دیدند. سهم ایالت گیلان از درآمد مالیاتی دوره قاجار 4 درصد و سهم شهر کاشان 5 درصد بود. این در حالی است که گیلان سرسبزتر بود و کشاورزی و ابریشم داشت، اما کاشان از صنعت ابریشم بافی و فرش بافی برخوردار بود و ارزش بیشتری تولید می کرد. در واقع تا قبل از سال 1335 درآمدهای نفتی وجود نداشت و مردم از محل تولید ارزش زندگی می کردند.

بهشتی، فرار مالیاتی را یک پدیده جدید دانست و خاطرنشان کرد: این القای غلط را باور کردیم که ایرانیان هرگز زیر بار مالیات نمی رفتند، اما واقعیت این است که نه تنها مالیات پرداخت می کردیم، بلکه هنرمان تولید ارزش بود. متاسفانه امروز موجودیت ما از محل فروش مواد خام به ویژه نفت است و اگر روزی درآمد نفتی مان از دست برود، راهکاری نداریم، اما اگر بر مدار تولید ارزش حرکت کنیم، دیگر تحریم شدنی نخواهیم بود.

 وی با اشاره به حمله مغول به نیشابور و کاشان و تخریب این شهرها در سال 621 افزود: دو سال بعد یک محراب در مسجد میرعماد کاشان ساخته شد که امروز به عنوان شاهکار در موزه برلین نگهداری می شود. سفالگران نیشابوری ما نیز به اسپانیا رفتند و معماری آن سرزمین را رنگین کردند، زیرا هنر ما تولید ارزش بود.

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور، پیشرفت ایران در عرصه نانوتکنولوژی را یک گرایش جهانی دانست و گفت: مادامی که بیماری اوتیسم در ما درمان نشود، نمی توانیم رویای توسعه داشته باشیم. سرزمین ما آب فراوان برای زراعت و مراتع وسیع برای دامداری نداشت و لذا نمی توانستیم در محصولات کشاورزی و دامی تولیدات انبوه داشته باشیم، اما از دوران هخامنش تا قاجار که دوره های درخشان تمدنی ماست، از صنعت و تجارت برخوردار بودیم و بازارهای ما فقط بازار نبودند، بلکه تولید صنعتی در کنار بازار اتفاق می افتاد.

 وی با بیان اینکه امروز وزارت صنایع ما به دنبال صنعتی کردن کشور است، یادآور شد: در گذشته اساس زندگی ما مبتنی بر صنعت و تجارت بوده است، اما امروز براساس شاخص های نظام برنامه ریزی ما با زمینه کار نداریم و به دنبال زمین هستیم و امتناع از تاریخ و فرهنگ داریم. کشورهای توسعه یافته به تاریخ (زمینه) و علوم انسانی اهمیت می دهند، اگر می خواهیم توسعه پیدا کنیم، توسعه با زمینه فراهم می شود و با زمانه سر و کار دارد.

بهشتی، توسعه در لغت را به معنی وسعت دادن دانست و  ادامه داد: رشد به معنی توسعه همه جانبه بوده و بسیار عمیق تر از توسعه است.

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور با اشاره به رفت و آمد اروپاییان به ایران از دوران صفویه و نوشتن سفرنامه ها، خاطرنشان کرد: کسانی که به ایران سفر می کردند همواره به دنبال پاسخ این سوال بودند که چرا ایرانیان این سرزمین فقیر را برای زیستن انتخاب کردند؟! اما زمانی که به اصفهان سفر می کردند با دیدن درختان و سبزی و خرمی داخل شهر شگفت زده می شدند، زیرا در داخل شهرهای اروپا حتی یک درخت هم وجود نداشت و درخت را دشمن زیستگاه بشری می دانستند، اما از قرن 18 به بعد شروع به احداث پارک و ایجاد فضای سبز در داخل شهرها کردند.

وی با بیان اینکه ایران در کرونولوژی نقاط عطف حیات بشر جزو اولین هاست، افزود: ایران محل تلاقی کمربند بیابانی و کوهستانی است و این تقاطع باعث شده سرزمین ما وضعیت داینامیک پیدا کند. اما اروپا یک سرزمین استیبل است. در وضعیت داینامیک میانگین ها مهم نیستند و باید برای آنومالی ها (حداقل و حداکثرها) برنامه داشته باشیم. در سرزمین ما روز مبادا فراوان داریم و همیشه بین دو زلزله، دو سیل، دو خشکسالی و... زندگی می کنیم، اما سرزمین های استیبل در میانگین ها قرار دارند.

 بهشتی، سرزمین ایران را سرزمین بالقوه ها دانست و گفت: منابع و موانع زیستی در سرزمین ما کم نیست، اما همه محجوب هستند، اما هنر زیستن در اروپا، شکار کردن منابع و دفع کردن موانع است لذا نمی توان در سرزمین ما الگوهای موفق اروپا را اجرا کرد.

وی اکوسیستم را شامل طبیعت و فرهنگ دانست و متذکر شد: امروز اکوسیسم ما به آستانه تحملش رسیده و بر سر یک دوراهی قرار گرفته ایم و باید اهل سرزمین مان شویم و امتناع از زمینه نداشته باشیم.

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور، با بیان اینکه فرهنگ عبارت است از دانایی حاصل از تعامل تاریخی انسان با محیط، خاطرنشان کرد: فرهنگ صاحبخانه وجود ماست و گریزی از فرهنگ نداریم، اما دچار نسیان نسبت به فرهنگ شده ایم و راه حل ما یادآوری است.

بهشتی با بیان اینکه در طول تاریخ دانایی توسط فرهیختگان و فرزانگان به دانش تبدیل شده است، اضافه کرد: سواد منبعث از دانش و دانش نشات گرفته از دانایی است، اما نظام آموزشی ما سواد را معادل دانایی می داند و سواد مستاصل آموزش می دهد که زیاد دوام ندارد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.