چند روز قبل اخبار روز مبارزه با کار کودکان را اعلام می کرد، خاطره شبی سرد و بارانی زمستان برایم زنده شد که به اجبار برای انجام کاری در یکی از خیابان های پرتردد شهر رشت، ماشین را مامنی برای انتظار قراردادم و برای نفوذ کمتر سرما با روشن کردن بخاری ، اطراف را به نظاره نشستم؛ آن شب کودکی که همیشه در مسیرترددم به همراه دیگر کودکان موسوم به کودکان کار مرا آماج تقاضا برای خرید وسایل دستشان قرار می داد، تنهایی دست به دامان رهگذران شده بود.
اکنون فرصتی دست داده بود تا وضعیت ظاهری و رفتارهای او را بیشتر رصد کنم ؛ لباس های مندرس و رنگ باخته، ریزدانه های باران چون شبنم بر برگ، موهایش را خیسانده بود، سرما چون تازیانه ای اثرات خود را با سرخی نوک بینی ،گوش ها و پاهای برهنه در دمپایی هایش گذاشته بود؛ و گرچه دست ها و صورت کودکانه اش براثر قرار گرفتن در سرما، گلگون و خالی از لطافت و شادابی شده بود، همچنان برای کسب درآمد اینهمه را نادیده می گرفت.
در همان حال؛ آمال و آرزوهای کودکانه ای که در غبار زمانه از چهره اش محو شده بود، با برقی در چشمانش هویدا گشت و گلخندی صورتش را شکوفان کرد؛ نگاهش به کودکی خیره شد که ماشین اسباب بازی پیشرفته اش را که انعکاس و تلالو نور مغازه ها و خیابان ها جلوه ای دگر به آن بخشیده بود ،بالا و پایین می برد و با انرژِی تمام با مادرش صحبت می کرد، با رفتن شان فروغ چشمهایش خاموش شد ،با نگاهی به برگه های دعای دستش، آهی کشید و چهره برافروخت ؛ گویا دنیایش را متفاوت یافت ؛ دنیایی که کودکانه ها جایی برای او نداشت و ...
امید 11 ساله مدرسه نرفته است ، پدر و مادر معتادی دارد، از حدود ظهر در مسیرهای خاصی حاضر می شود و تا پاسی از شب در خیابان ها می ماند ، پدرش هر چندین ساعت می آید و پول های او را می گیرد و می رود.تاکنون چندین بار ماموران او را به بهزیستی برده اند و هر دفعه او از آنجا فرار کرده است.
در پاسخ به سوال هایم در خصوص چرایی کار در این سن و سال از عده ای از آنان دریافتم انگیزه کار بیشترشان کمک به امرار معاش خانواده و به ویژه برای هزینه تحصیل شان بود که ناگهان یکی از آنها که بزرگتر می نمود ،گفت: خاله می خواهم منزل ، موبایل و ماشین داشته باشم ، دوست دارم همه چیز داشته باشم.
کودکی نیز به زور اصرار داشت،چندین بسته از آدامس هایش را بخرم و وقتی پولی را به عنوان کمک بدون پذیرش ادامسی به او دادم، به میزان پرداخت وجه ، آدامس در دستانم انداخت و در حالی که دور می شد گفت: خاله من تا این آدامس ها را تمام نکنم ، نمی توانم منزل بروم در چنین لحظه ای یکی از کودکان با اشاره به مرد سیاهپوش موتورسوار فریاد برآورد ، فرار کنید، ماموران آمدند و همگی آنها گریزان در حالی که دو سه نفر از آنها بدون توجه به سرعت خودروها در جلوی ماشین ها قرار گرفتند و صدای ترمزهای بلند و طولانی بیش از هر چیز مرا نگران می کرد.
کودکان کار همچون گلهایی با ساقه های نازک با ورود به محیط های خشن اجتماع عملا در معرض توفان انواع آسیب ها، تهدیدها، بیماری ها و سوء استفاده ها همچون باندهای مواد مخدر قرارمی گیرند و به راحتی می شکنند و پرپر می شوند .
کودکان کار طبق تعریف پیمان نامه جهانی حقوق کودک، تمام افراد زیر 18سالی را که کار می کنند، شامل می شود، اما در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، کودک کمتر از 15 سال عنوان شده است.
یک کارشناس اجتماعی، پدیده کودکان کار و خیابانی را یکی از آسیب های اجتماعی دانست که نه تنها بخش قابل توجهی از کودکان و نوچوانان را که سرمایه جامعه هستند در معرض انواع آسیب قرار داده بلکه جامعه را نیز با زیان های فراوانی روبرو ساخته است.
ملوک سعیدی کودکان کار را از خیابانی متفاوت دانست و افزود: کودکان کار دارای خانواده هستند و کودکان خیابانی خانواده ندارند و یا دارای سرپرستی هستند که به دلیل خاصی قادر به انجام کار نیستند این افراد تحت پوشش بهزیستی قرار می گیرند.
وی اظهار کرد: در همین راستا برای حمایت اجتماعی و رسیدگی به وضعیت این کودکان، مراکز ساماندهی تاسیس شده که افراد آسیب دیده اجتماعی را پس از پذیرش و احیانا نگهداری موقت در مرکز به خانواده و یا در صورت عدم پذیرش خانواده به سایر مراکز زیر مجموعه خود ارجاع می دهد.
سعیدی بیشتر کودکان کار و خیابانی را کودکانی دارای خانواده های با مشکلات اقتصادی و دارای فقر فرهنگی و گریبانگیربا معضلاتی همچون بیکاری، اعتیاد و طلاق خواند.
گلناز نظامی مدیرعامل یکی از موسسات خیریه نیزدر رابطه با کودکان کار گفت:متاسفانه در بیشتر موارد از سوی پدرو مادر از این کودکان سوء استفاده می شود.
وی به تجربه اش در همین رابطه اشاره و بیان کرد: در یکی از موارد که پدر نابینا بود و خانواده از نظر وسع مالی تنگدست بودند ، بهزیستی خانه ای برای آنها ساخت و مبالغی هم به انها تعلق می گرفت و ما نیز ماهیانه بین 200 تا 250 هزار تومان کمک معیشتی به آنها کمک می کردیم اما متاسفانه پس از مدتی مشاهده شد که پدر و مادر فرزندانشان را اجبار به کار بیرون از منزل می کنند.
وی دستفروشی کودکان در سر چهار راهها را جزو کارهای لوکس کودکان دانست و گفت: پدیده کار کودک در هر حالتی نگران کننده است؛ چرا که درصد آسیب های اجتماعی به آنان افزایش می یابد و اما نگران کننده تر از این دسته ، کودکانی هستند که در مکان هایی همچون کارگاهها و یا روستاها کارهای سنگین می کنند اما دیده نمی شوند .
وی معتقد است بهزیستی و دادگستری باید نقش قانونی در اخذ تعهد و مجازات پدرومادرهایی که از کودکان سوء استفاده می کنند ، داشته باشد.
نظامی ادامه داد: در وهله بعد بایستی کودکان با نگاه مددکارانه شناسایی و با آنها رفتار مناسب شود و سپس خانواده های انان فراخوان و تلاش شود تا مشکلات آنان همچون فقر و بیماری با کمک موسسات خیریه حل شود.
رئیس هیات مدیره یکی از سمن های استان که چهار سال است در رابطه با کودکان کار، فعالیت می کند، نیز گفت: برخلاف آنچه برخی افراد می گویند، کودکان کار گیلان از سوی هیچ گروهی ساماندهی نشده اند.
حسین احمد دوست به ایرنا افزود: خانواده های بیشتر این کودکان مهاجر هستند و بدلیل وضعیت بد معیشتی و اقتصادی برای کمک به در آمد خانواده به کار کردن می پردازند .
وی با بیان اینکه بین 30 تا 50 درصد خانواده های کودکان کار در گیر اعتیاد هستند، به ویژگی های بیشتر خانوارهای آنان اشاره و اضافه کرد: این خانواده ها معمولا پر جمعیت هستند و در حاشیه شهرها زندگی می کنند و بنیه اقتصادی ضعیفی دارند که محصول کارکرد بد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند.
وی با بیان اینکه آمار دقیقی از تعداد کودکان کار در دسترس نیست، گفت: دو نوع کودک کار آشکار و پنهان وجود دارد که تا کنون حدود 140 کودک کار در رشت شناسایی شده است
وی تصریح کرد: از سال 93 ، کارهای بسیار خوب حمایتی و آموزشی خانواده از سوی بهزیستی برای خانواده های آنان انجام شده اما این سازمان به تنهایی نمی تواند مشکل کودکان کار را حل کند.
احمد دوست معتقد است کار کودک مسئله کودکانه نیست ، این مسئله بزرگسالان است که نتوانسته اند رفاه اجتماعی ، شرایط مناسب، ، برابری و عدم تبعیض را بوجود آوردند.
وی تصریح کرد: کار ، خواست کودکان نیست و کودک تمایلی به انجام کار ندارد اما برای رفاه حداقلی خود و خانواده اش راهی به غیر از انجام کارهایی همچون دستفروشی، کارگری ساختمان و پادویی ندارد که این کارها آسیب های اجتماعی زیادی به همراه دارد.
وی با بیان اینکه متاسفانه بهزیستی تنها نهادی است که برای حمایت و رفع مشکلات کودکان کار تلاش می کند ، تصریح کرد: شهرداری ها موظفند ساختمانی را جهت حمایت از کودکان کار در اختیار بهزیستی قرار دهند.
احمد دوست ، برخورد و جمع آوری کار کودکان را عملی نادرست عنوان و تصریح کرد : راهکار حل مشکل کودکان کار جمع اوری نیست؛ کودکان کار مجرم نیستند ؛ و این نوع دیدگاه همواره با شکست منجر شده است و موجب بی اعتمادی و بدبینی کودکان به نهادهایی می شود که باید امنیت این کودکان را تامین کنند.
وی تصریح کرد: خوشبختانه طی چند سال گذشته بهزیستی با تغییر رویه خود و کارهای حمایتی توانسته اعتماد خوبی را برای کودکان کار بوجود آورد .
وی خاطرنشان کرد: حذف صورت مسئله راهکار نیست و موجب گرایش خانواده های کودکان به کارهای پنهان می شود که به مراتب آسیب های اجتماعی بسیار بیشتری را برای کودکان به همراه دارد.
این کارشناس ارشد مشاوره خانواده و فعال و پژوهشگر حوزه اجتماعی راهکار خارج کردن کودکان از حوزه مشاغل را حمایت بیشتر دولت از خانواده های آنان دانست و گفت: معمولا پدران این کودکان مشاغل سختی همچون کارهای ساختمانی را دارند که گاهی کار هست و گاه نیست که کودک مجبور به جبران می شود؛ از اینرو باید خانواده های آنان ازجمله با بیمه کردن و افزایش دستمزد حمایت شوند.
این فعال اجتماعی اضافه کرد: باید کودکان کار شناسایی شده و یارانه خانواده آنها افزایش یابد.
وی تصریح کرد: آمال کودکان کار، کار کردن و مورد بی اعتنایی قرار گرفتن و گاهی با خشونت با آنها برخورد شدن نیست ؛ آنها همانند دیگر کودکان توانمند و با استعداد وحتی از نظر اخلاقی همانند همسالان خود هستند که بدلیل قرار گرفتن در شرایط نابرابر و ضعف بنیه اقتصادی خانواده مجبور به کار کردن می شوند.
احمدی دوست خاطرنشان کرد: نگاه مجرم به کودکان کار و برخورد با آنها ممکن است زمینه بزه را در آینده برای آنان فراهم کند چرا که ورود به مکان های انتظامی و برخوردهای احتمالی با آنان امکان باز تولید آسیب را بوجود می آورد.
موضوع کودکان کار نباید فقط سوژه و داستان تکراری شود که هر چند وقت یکبار دستمایه یک خبر و گزارش خبری شود ، اما زمان حمایت عملی از آنها هر کدام از نهادها با عنوان در حیطه وظایف نبودن معصوم ترین و آسیب پذیر ترین قشر جامعه را به فراموشی بسپارند.
جمع آوری آنها تنها برای مخدوش نشدن چهره شهر تنها پاک کردن صورت مساله است ؛ اوقات فراغت تابستان شروع شده و وسوسه کار کردن این کودکان به امید بهبود شرایط و نیاز ها بیشتر و در صورت برخورد ماموران انتظامی و شهرداری زمینه روی آوردن آنان به کارهای سخت و پنهان بیشتر می شود.
باید طرحی نو درانداخت و این معضل را حل کرد تا دیگر شاهد بربادرفتن امیدها نباشیم و نه تنها با کمک به آنها زندگی کودکان را نجات دهیم بلکه جامعه مان را از خطرات و آسیب هایی که به آنها وارد و دوباره به جامعه بازگردانده می شود، مصون کنیم.
پس از ثبت این گزارش؛ مداوم این بیت در ذهنم تکرار می شود تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی.
7296 /6030
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.