میانه روی شیوه و شعار دولت تدبیر و امید بود و هست اما شعارهای انتخاباتی روحانی در دوره انتخابات روی دیگری از رئیس جمهور را نمایان ساخت. البته این فراز و نشیب تنها در دوره 5 ساله ریاست جمهوری وی تاکنون محرز نبوده و برخی سخنرانی های سال های دورتر وی نیز گواه این موضوع است اما بحث داغ تر و فراگیرتر که دامنه اش تنها به سوداگران قدرت و سیاست بر نمی گردد بلکه قشر فرهیختگان، هنرمندان، عوام و عموم جامعه را در برگرفته، سوال مطرح شده درباره رضایت یا عدم رضایت از رای به روحانی است.
این نکته که از شعارهای انتخابانی روحانی تا عملکرد او چقدر تفاوت هست را نمی توان تنها در چند جمله یا تنها به زبان قضاوت نمود چه بسا اما و اگرها حول بسیاری مباحث فراتر از فردیت یا سیاست های دولت است اما روحانی توانسته بود بارقه امید را در دل مردم کوچه و بازار روشن کند که به نظر نمی رسد آن دل گرمی همچنان به قوت خود پا بر جا باشد.
دغدغه های گروه های مختلف جامعه و طیف عظیم خواسته های مطرح شده و معطوف شدن دولت به امور خارجه ایران شاید از علل این نقصان به حساب می آید. با این وجود که مجلس شورای اسلامی و همچنین انتخابات مجلس خبرگان رهبری با پیروزی طیف نزدیک به رئیس جمهور رقم خورد اما همچنان خود رئیس جمهور از عدم یک دستی و هم سویی بخش های داخلی با دولت سخن می گوید تا آنجا که رئیس جمهور از کابینه منتخب خود نیز اظهار رضایت کامل ندارد و در برخی موارد با امضاهای شخص خودش نیز زاویه پیدا می کند.
باید گفت با توجه به چشمگیر بودن پایگاه مردمی سران اصلاحات، تاثیر مستقیم و همراهی اصلاح طلبان در پیشروی های روحانی پیش از ریاست جمهوری دوره دوم غیر قابل انکار است اما حضور و تاثیر دیدگاه اصلاح طلبی در عملکرد دولت تدبیر و امید آنچنان که باید و شاید، رضایت بخش نبوده است.
از سویی دیگر اینطور به نظر می رسید که اولویت دولت روحانی در به سرانجام رسیدن مقاصد و سیاست خارجی در روابط بین الملل بوده و گام بعدی نیز رسیدگی به معضلات اقتصادی است. در بخش سیاست های خارجی اگر بگوییم دستاوردهای مورد نظر محقق نشده، کم لطفی است و بالعکس نقطه قوت دولت روحانی در پیاده کردن روند مناسب در زمینه تعامل و پیشبرد سیاست های خارجه بوده است. اوج غیر همسویی و تقابلی که رئیس جمهور از آن سخن می گوید را نیز در مساله برجام به وضوح مشاهده می کنیم. با اینکه نظر مستقیم رهبری و نصایح ایشان کلید راهبرد برجام را در دستان روحانی و تیم مذاکره کننده نهاده بود اما بودند کسانی که دم از همراهی و دلسوزی نظام و مردم می زدند ولی در عمل رویکردی خلاف این ادعا داشتند.
این عداوت با دولت تا حدی مشهود است که در واکنش به بد عهدی آمریکایی ها به برجام، خواستار عذرخواهی روحانی از مردم ایران بودند. آنچنان که صدایشان در پاره ای از مواقع همسو با آمریکایی ها نیز می شد! این واکنش ها نه به عنوان توجیهی برای عملکرد نسبتا نا مناسب و ضعیف دولت روحانی است اما صحه ای بر ادعای او نیز می گذارد و نشان از تصفیه حساب های جناحی در پشت پرده دارد. به همین دلیل باید بد عهدی ها و کارشکنی های داخلی و خارجی را نیز رصد کرده و در راستای مقابله با تحقق دولت روحانی به وعده هایش در نظر گرفت.
می توان گفت برای رسیدن به پاسخی منطقی در موضوع رضایت یا عدم رضایت در رای دادن به روحانی، باید به این سوال پاسخ داد که عملکرد روحانی و کابینه اش از یک سو و کنش و عملکرد کسانی که دم از نارضایتی از دولت و وضعیت حاضر می زنند، چه در سطح خرد و چه در سطح کلان چقدر همراهی دهنده و هموار کننده مسیر خواسته هایشان در این دولت بوده است؟ فارغ از فرافکنی ها و ایجاد فضای مسموم علیه دولت، رضایت یا عدم رضایت از روحانی نسبت به وعده های انتخاباتی وی را باید با در نظر گرفتن تمام جوانب، موانع، ابزارها، همراهی طیف های سیاسی و اجرایی، تاثیر سیاست های دولت های قبلی و عملکرد و تصمیمات او و تیم اجرایی اش و به خصوص نقش حضور و مطالبه گری مردم مورد بررسی قرار داد.
واکنش های عجولانه و هدف دار چیزی جز ایجاد آشوب نیست و تنها تیشه به ریشه خود زدن است و بس.
2007
این نکته که از شعارهای انتخابانی روحانی تا عملکرد او چقدر تفاوت هست را نمی توان تنها در چند جمله یا تنها به زبان قضاوت نمود چه بسا اما و اگرها حول بسیاری مباحث فراتر از فردیت یا سیاست های دولت است اما روحانی توانسته بود بارقه امید را در دل مردم کوچه و بازار روشن کند که به نظر نمی رسد آن دل گرمی همچنان به قوت خود پا بر جا باشد.
دغدغه های گروه های مختلف جامعه و طیف عظیم خواسته های مطرح شده و معطوف شدن دولت به امور خارجه ایران شاید از علل این نقصان به حساب می آید. با این وجود که مجلس شورای اسلامی و همچنین انتخابات مجلس خبرگان رهبری با پیروزی طیف نزدیک به رئیس جمهور رقم خورد اما همچنان خود رئیس جمهور از عدم یک دستی و هم سویی بخش های داخلی با دولت سخن می گوید تا آنجا که رئیس جمهور از کابینه منتخب خود نیز اظهار رضایت کامل ندارد و در برخی موارد با امضاهای شخص خودش نیز زاویه پیدا می کند.
باید گفت با توجه به چشمگیر بودن پایگاه مردمی سران اصلاحات، تاثیر مستقیم و همراهی اصلاح طلبان در پیشروی های روحانی پیش از ریاست جمهوری دوره دوم غیر قابل انکار است اما حضور و تاثیر دیدگاه اصلاح طلبی در عملکرد دولت تدبیر و امید آنچنان که باید و شاید، رضایت بخش نبوده است.
از سویی دیگر اینطور به نظر می رسید که اولویت دولت روحانی در به سرانجام رسیدن مقاصد و سیاست خارجی در روابط بین الملل بوده و گام بعدی نیز رسیدگی به معضلات اقتصادی است. در بخش سیاست های خارجی اگر بگوییم دستاوردهای مورد نظر محقق نشده، کم لطفی است و بالعکس نقطه قوت دولت روحانی در پیاده کردن روند مناسب در زمینه تعامل و پیشبرد سیاست های خارجه بوده است. اوج غیر همسویی و تقابلی که رئیس جمهور از آن سخن می گوید را نیز در مساله برجام به وضوح مشاهده می کنیم. با اینکه نظر مستقیم رهبری و نصایح ایشان کلید راهبرد برجام را در دستان روحانی و تیم مذاکره کننده نهاده بود اما بودند کسانی که دم از همراهی و دلسوزی نظام و مردم می زدند ولی در عمل رویکردی خلاف این ادعا داشتند.
این عداوت با دولت تا حدی مشهود است که در واکنش به بد عهدی آمریکایی ها به برجام، خواستار عذرخواهی روحانی از مردم ایران بودند. آنچنان که صدایشان در پاره ای از مواقع همسو با آمریکایی ها نیز می شد! این واکنش ها نه به عنوان توجیهی برای عملکرد نسبتا نا مناسب و ضعیف دولت روحانی است اما صحه ای بر ادعای او نیز می گذارد و نشان از تصفیه حساب های جناحی در پشت پرده دارد. به همین دلیل باید بد عهدی ها و کارشکنی های داخلی و خارجی را نیز رصد کرده و در راستای مقابله با تحقق دولت روحانی به وعده هایش در نظر گرفت.
می توان گفت برای رسیدن به پاسخی منطقی در موضوع رضایت یا عدم رضایت در رای دادن به روحانی، باید به این سوال پاسخ داد که عملکرد روحانی و کابینه اش از یک سو و کنش و عملکرد کسانی که دم از نارضایتی از دولت و وضعیت حاضر می زنند، چه در سطح خرد و چه در سطح کلان چقدر همراهی دهنده و هموار کننده مسیر خواسته هایشان در این دولت بوده است؟ فارغ از فرافکنی ها و ایجاد فضای مسموم علیه دولت، رضایت یا عدم رضایت از روحانی نسبت به وعده های انتخاباتی وی را باید با در نظر گرفتن تمام جوانب، موانع، ابزارها، همراهی طیف های سیاسی و اجرایی، تاثیر سیاست های دولت های قبلی و عملکرد و تصمیمات او و تیم اجرایی اش و به خصوص نقش حضور و مطالبه گری مردم مورد بررسی قرار داد.
واکنش های عجولانه و هدف دار چیزی جز ایجاد آشوب نیست و تنها تیشه به ریشه خود زدن است و بس.
2007
کپی شد