وجود سابقه تجاری 250 ساله در دریای خزر که مردم این سامان را با فنون، الزامات و رفتار تجاری با طرف خارجی آشنا کرده بود؛ از سوی دیگر فعالیت بندر و گمرکی -که بعد از منازعات صفویه و عثمانی که به حذف مسیر ایران با اروپا از طریق جاده ابریشم منتهی شده بود- که سابقه آن از سه قرن نیز تجاوز می کرد؛ توانمندیهای متنوع این شهرستان در حوزه های گردشگری(دریایی-توریسم ورزشی-بوم گردی)با توجه به دارا بودن تالاب بین المللی انزلی و سواحل زیبای خزر؛ وجود دو شهرک صنعتی در حسن رود و گلشن؛ مهد صنعت شیلات کشور و امکان صنعتی کردن آن؛ و فرآهم بودن ظرفیت های مناسب در حوزه فرآوری محصولات کشاورزی و به ویژه صنعت نوغان داری و پرورش کرم ابریشم؛ به همه شاخص های فوق قرار گرفتن این شهرستان در شاهراه ارتباطی ایران با کشورهای حاشیه دریای خزر و در عین حال نزدیک ترین بندر تجاری ایران به تهران(در میان مناطق آزاد دیگر) را باید اضافه کرد. این همه مجموعه ظرفیت های مادی، جغرافیایی و زیرساختی انزلی بود که این منطقه را تبدیل به اقتصادی ترین نقطه ایران در قیاس با سایر مناطق -برای منطقه آزاد شدن- نمود.
طرفه اینکه علاوه بر موارد فوق وجود نیروی انسانی با کیفیت در این شهرستان و استان، ظرفیتی است که با سفر به مناطق آزاد دیگر بیشتر نمایان می شد، چراکه نیروی انسانی تحصیل کرده، آگاه و تعالی جو مهمترین شاخصه و پیش نیاز دست یابی به توسعه ارزیابی می شود.
منطقه آزاد ظرفیت مضاعف است بر ظرفیت هایی که در انزلی داریم! حال سئوال این جا است که با آنچه در انزلی داریم در دهه گذشته چه کرده ایم؟ از سوی دیگر با وجود توسعه صورت گرفته در محدوده جغرافیایی این منطقه، هنوز خود بندر انزلی، بندر کاسپین، شهرک های صنعتی حسن رود و گلشن، مجتمع های تجاری و امکانات گردشگری منطقه آزاد در محدوده جغرافیایی انزلی واقع شده است.
به عبارتی افزون بر 90 درصد توان اقتصادی، صنعتی، تجاری، گردشگری و 100 درصد توان بندری-ترانزیتی این منطقه در محدوده شهرستان انزلی قرار گرفته و البته مردم این شهرستان نیز از آن منتفع شده اند، اما طی یک دهه گذشته طرح عملیاتی مسئولان شهرستان انزلی برای بهره گیری از ظرفیت های این منطقه چه بود؟ البته از حق نمی توان گذشت ملوان بود و لا غیر!ا!؟ و ملوان هم برای توسعه و اشتغال شهرستان نبود، منافع سیاسی اولویت بود و شاید به همین دلیل بود که این همکاری و استفاده از ظرفیت های منطقه آزاد انزلی در قالب پیشین رها شد.
نکته سوم؛ با نگاه به ادبیات و گفتمانی که در چارچوب آن مفاهیم منطقه آزاد شکل گرفت ؛ مناطق آزاد، عرصه مبادلات و مراودات بین المللی است، بنابراین یکی از پیش نیازهای تعیین یک محدوده و منطقه به عنوان منطقه آزاد، دارا بودن فرهنگ مدارا و پذیرش دیگری است، چراکه براساس بسترهای قانونی ، مناطق آزاد، مناطقی هستند که در محدوده آن امکان تسهیل و تسریع در فرآیند مذاکرات و معاملات تجاری پدید می آید و از آنجا که در چنین فضایی، پذیرش دیگری و تلاش به منظور برقراری ارتباط فی مابین براساس جستجوی وجوه مشترک انسانی و فرهنگی و یا منافع اقتصادی مشترک، یکی از اساسی ترین مبانی فرهنگی است، سئوال این است، آیا مردم گیلان و به ویژه انزلی در سابقه خود از چنین فرهنگی برخوردار نمی باشند، یا به عنوان یکی از قطب های گردشگری کشور سالانه میزبان میلیون ها گردشگر نیستند؟ در نتیجه یکی از اساسی ترین موضوعاتی که در پذیرش موجودیت منطقه آزاد در محدوده جغرافیایی و حاکمیتی باید مد نظر داشت، این واقعیت است که منطقه آزاد فرصت مغتنمی است برای نشان دادن عمق و گستره فرهنگ مدارای ما در دوران جهانی شدن، فرهنگی که براساس آن با تکیه و اعتماد بر ذخایر فرهنگ غنی خود ابایی از مواجهه با فرهنگ دیگری به ویژه در بسترهای تجاری نداریم.
سابقه این شهر در طول دو قرن گذشته سرشار از شواهدی است که در آن پذیرش دیگران، تجارت با روسیه، کشورهای قفقاز و حتی عثمانی و اروپا، قابل مشاهده است. پذیرش آوارگان لهستانی جنگ جهانی دوم و از قطب های گردشگری کشور بودن، از دیگر مصادیق است. یا به رغم تلاش های دولتهای قبلی برای رونق بنادر شرق دریای خزر، بدلیل رفتار تجاری هوشمندانه انزلی چی ها و گیلانیان، این سیاست نه تنها با شکست مواجه شد، بلکه با تلاش و همراهی همه جانبه گیلان، منطقه آزاد با نام انزلی ایجاد و رونق گرفت.
*راه حل برون رفتن از رکود فعلی در خود انزلی است
بهره گیری از ظرفیت هایی که باعث ایجاد منطقه آزاد ایجاد شد، باید اولویت نخست مسئولان و مردم انزلی باشد، شهری که منطقه آزاد دارد نباید چنین بماند و راه حل برون رفت خود از رکود فعلی را در جیب و نگاه دیگری جستجو کند، راه حل در همین شهر وجود دارد.
در خاورمیانه و حتی کره زمین کمتر شهری است که دارای دو بندر باشد، کمتر شهری است که دارای تالاب بین المللی با ظرفیت های فراوان برای اکوتوریسم، بوم گردی، گردشگری دریایی، توریسم ورزشی و پرورش ماهی و صنایع شیلاتی باشد ؛ تالابی که قادر است درآمدی معادل چند برابر تمامی درآمدهای ارزی استان نصیب نه تنها انزلی که گیلان زمین نماید.
در نهایت باید تصریح کرد در صورت اصرار بر درخواست غیرکارشناسانه(به این دلیل که باید قبل از سال 93 پیگیری می کردند، نه اکنون!!) امکان توسعه محدوده منطقه آزاد انزلی به کل این شهر بسیار بعید به نظر می رسد، چراکه اولاً در سال 93 محدوده منطقه آزاد انزلی به سمت شرق توسعه یافت و این در حالی بود که مسئولان وقت در آن زمان پیگیری لازم برای تغییر نگاه جغرافیایی لزوم توسعه منطقه، به سمت انزلی را لازم تشخیص ندادند!!؟ از سوی دیگر به دلایل انتظامی و امنیتی امکان الحاق یک شهر به محدوده منطقه آزاد تقریباً غیر ممکن است و این غیر ممکن بودن زمانی مضاعف می شود که توجه داشته باشید انزلی از مراکز اصلی نیروی دریایی و ارتباطات تسلیحاتی ایران با روسیه است. گرچه می توان این درخواست را با تکیه بر همگرایی و هم افزایی تمامی ظرفیت های مدیریتی-سیاسی استان پیگیری کرد اما دست به موفقیت در این زمینه بسیار بعید به نظر می رسد.
در نهایت دو سازوکار قانونی برای جستجوی رویای الحاق بخشی هایی از انزلی به محدوده منطقه آزاد آن قابل پیگیری است، نخست در قالب طرح نمایندگان مجلس به کمیسیون اقتصادی و سپس ارائه آن در صحن علنی مجلس،که با توجه به نگاه غالب که ضدیت با عملکرد مناطق آزاد است، موفقیت در این عرصه با هم رأیی نمایندگان مجلس برای الحاق یک شهر به محدوده منطقه آزاد مشکل به نظر می رسد چرا که نگرانی تعمیم این موافقت به درخواست های مشابه، باعث تردید نمایندگان می شود.
مسیر دوم پیگیری پیشنهاد از طریق ارائه لایحه از سوی دولت است که بالتبع دغدغه فعلی دولتمردان پیگیری تصویب لایحه جدید افزودن مناطق آزاد جدید است نه الحاقیه به اساسنامه منطقه آزاد انزلی جهت توسعه محدوده آن به شهر انزلی.
در نتیجه این هدف ظرف آینده نزدیک دور از دسترس می نماید، پس در گام نخست باید داشته های انزلی در حوزه های بندری، گمرکی، شیلاتی، گردشگری، و حتی صنعتی را به فعل درآورد و از یاد نبرد منطقه آزاد براساس این شاخص ها به انزلی اضافه شد و انزلی مانند شهرهای سایر مناطق آزاد، منطقه ای فقیر و کم بهره از شاخص ها و زیرساخت های اولیه نبود. پس ارائه و پیگیری طرح های بهره گیری از ظرفیت های ملی و بین المللی این شهرستان را باید از منظر غیر سیاسی پیگیری کرد، انزلی شهر تجارت و گردشگری است در نتیجه مردمان آن مذاکره کنندگان، و گردشگر پذیران خوبی باید باشند، آنهایی که مشاغل سختی همچون صیادی و کشت برنج را نیز در سابقه خود دارند.
**کارشناس مناطق آزاد
طرفه اینکه علاوه بر موارد فوق وجود نیروی انسانی با کیفیت در این شهرستان و استان، ظرفیتی است که با سفر به مناطق آزاد دیگر بیشتر نمایان می شد، چراکه نیروی انسانی تحصیل کرده، آگاه و تعالی جو مهمترین شاخصه و پیش نیاز دست یابی به توسعه ارزیابی می شود.
منطقه آزاد ظرفیت مضاعف است بر ظرفیت هایی که در انزلی داریم! حال سئوال این جا است که با آنچه در انزلی داریم در دهه گذشته چه کرده ایم؟ از سوی دیگر با وجود توسعه صورت گرفته در محدوده جغرافیایی این منطقه، هنوز خود بندر انزلی، بندر کاسپین، شهرک های صنعتی حسن رود و گلشن، مجتمع های تجاری و امکانات گردشگری منطقه آزاد در محدوده جغرافیایی انزلی واقع شده است.
به عبارتی افزون بر 90 درصد توان اقتصادی، صنعتی، تجاری، گردشگری و 100 درصد توان بندری-ترانزیتی این منطقه در محدوده شهرستان انزلی قرار گرفته و البته مردم این شهرستان نیز از آن منتفع شده اند، اما طی یک دهه گذشته طرح عملیاتی مسئولان شهرستان انزلی برای بهره گیری از ظرفیت های این منطقه چه بود؟ البته از حق نمی توان گذشت ملوان بود و لا غیر!ا!؟ و ملوان هم برای توسعه و اشتغال شهرستان نبود، منافع سیاسی اولویت بود و شاید به همین دلیل بود که این همکاری و استفاده از ظرفیت های منطقه آزاد انزلی در قالب پیشین رها شد.
نکته سوم؛ با نگاه به ادبیات و گفتمانی که در چارچوب آن مفاهیم منطقه آزاد شکل گرفت ؛ مناطق آزاد، عرصه مبادلات و مراودات بین المللی است، بنابراین یکی از پیش نیازهای تعیین یک محدوده و منطقه به عنوان منطقه آزاد، دارا بودن فرهنگ مدارا و پذیرش دیگری است، چراکه براساس بسترهای قانونی ، مناطق آزاد، مناطقی هستند که در محدوده آن امکان تسهیل و تسریع در فرآیند مذاکرات و معاملات تجاری پدید می آید و از آنجا که در چنین فضایی، پذیرش دیگری و تلاش به منظور برقراری ارتباط فی مابین براساس جستجوی وجوه مشترک انسانی و فرهنگی و یا منافع اقتصادی مشترک، یکی از اساسی ترین مبانی فرهنگی است، سئوال این است، آیا مردم گیلان و به ویژه انزلی در سابقه خود از چنین فرهنگی برخوردار نمی باشند، یا به عنوان یکی از قطب های گردشگری کشور سالانه میزبان میلیون ها گردشگر نیستند؟ در نتیجه یکی از اساسی ترین موضوعاتی که در پذیرش موجودیت منطقه آزاد در محدوده جغرافیایی و حاکمیتی باید مد نظر داشت، این واقعیت است که منطقه آزاد فرصت مغتنمی است برای نشان دادن عمق و گستره فرهنگ مدارای ما در دوران جهانی شدن، فرهنگی که براساس آن با تکیه و اعتماد بر ذخایر فرهنگ غنی خود ابایی از مواجهه با فرهنگ دیگری به ویژه در بسترهای تجاری نداریم.
سابقه این شهر در طول دو قرن گذشته سرشار از شواهدی است که در آن پذیرش دیگران، تجارت با روسیه، کشورهای قفقاز و حتی عثمانی و اروپا، قابل مشاهده است. پذیرش آوارگان لهستانی جنگ جهانی دوم و از قطب های گردشگری کشور بودن، از دیگر مصادیق است. یا به رغم تلاش های دولتهای قبلی برای رونق بنادر شرق دریای خزر، بدلیل رفتار تجاری هوشمندانه انزلی چی ها و گیلانیان، این سیاست نه تنها با شکست مواجه شد، بلکه با تلاش و همراهی همه جانبه گیلان، منطقه آزاد با نام انزلی ایجاد و رونق گرفت.
*راه حل برون رفتن از رکود فعلی در خود انزلی است
بهره گیری از ظرفیت هایی که باعث ایجاد منطقه آزاد ایجاد شد، باید اولویت نخست مسئولان و مردم انزلی باشد، شهری که منطقه آزاد دارد نباید چنین بماند و راه حل برون رفت خود از رکود فعلی را در جیب و نگاه دیگری جستجو کند، راه حل در همین شهر وجود دارد.
در خاورمیانه و حتی کره زمین کمتر شهری است که دارای دو بندر باشد، کمتر شهری است که دارای تالاب بین المللی با ظرفیت های فراوان برای اکوتوریسم، بوم گردی، گردشگری دریایی، توریسم ورزشی و پرورش ماهی و صنایع شیلاتی باشد ؛ تالابی که قادر است درآمدی معادل چند برابر تمامی درآمدهای ارزی استان نصیب نه تنها انزلی که گیلان زمین نماید.
در نهایت باید تصریح کرد در صورت اصرار بر درخواست غیرکارشناسانه(به این دلیل که باید قبل از سال 93 پیگیری می کردند، نه اکنون!!) امکان توسعه محدوده منطقه آزاد انزلی به کل این شهر بسیار بعید به نظر می رسد، چراکه اولاً در سال 93 محدوده منطقه آزاد انزلی به سمت شرق توسعه یافت و این در حالی بود که مسئولان وقت در آن زمان پیگیری لازم برای تغییر نگاه جغرافیایی لزوم توسعه منطقه، به سمت انزلی را لازم تشخیص ندادند!!؟ از سوی دیگر به دلایل انتظامی و امنیتی امکان الحاق یک شهر به محدوده منطقه آزاد تقریباً غیر ممکن است و این غیر ممکن بودن زمانی مضاعف می شود که توجه داشته باشید انزلی از مراکز اصلی نیروی دریایی و ارتباطات تسلیحاتی ایران با روسیه است. گرچه می توان این درخواست را با تکیه بر همگرایی و هم افزایی تمامی ظرفیت های مدیریتی-سیاسی استان پیگیری کرد اما دست به موفقیت در این زمینه بسیار بعید به نظر می رسد.
در نهایت دو سازوکار قانونی برای جستجوی رویای الحاق بخشی هایی از انزلی به محدوده منطقه آزاد آن قابل پیگیری است، نخست در قالب طرح نمایندگان مجلس به کمیسیون اقتصادی و سپس ارائه آن در صحن علنی مجلس،که با توجه به نگاه غالب که ضدیت با عملکرد مناطق آزاد است، موفقیت در این عرصه با هم رأیی نمایندگان مجلس برای الحاق یک شهر به محدوده منطقه آزاد مشکل به نظر می رسد چرا که نگرانی تعمیم این موافقت به درخواست های مشابه، باعث تردید نمایندگان می شود.
مسیر دوم پیگیری پیشنهاد از طریق ارائه لایحه از سوی دولت است که بالتبع دغدغه فعلی دولتمردان پیگیری تصویب لایحه جدید افزودن مناطق آزاد جدید است نه الحاقیه به اساسنامه منطقه آزاد انزلی جهت توسعه محدوده آن به شهر انزلی.
در نتیجه این هدف ظرف آینده نزدیک دور از دسترس می نماید، پس در گام نخست باید داشته های انزلی در حوزه های بندری، گمرکی، شیلاتی، گردشگری، و حتی صنعتی را به فعل درآورد و از یاد نبرد منطقه آزاد براساس این شاخص ها به انزلی اضافه شد و انزلی مانند شهرهای سایر مناطق آزاد، منطقه ای فقیر و کم بهره از شاخص ها و زیرساخت های اولیه نبود. پس ارائه و پیگیری طرح های بهره گیری از ظرفیت های ملی و بین المللی این شهرستان را باید از منظر غیر سیاسی پیگیری کرد، انزلی شهر تجارت و گردشگری است در نتیجه مردمان آن مذاکره کنندگان، و گردشگر پذیران خوبی باید باشند، آنهایی که مشاغل سختی همچون صیادی و کشت برنج را نیز در سابقه خود دارند.
**کارشناس مناطق آزاد
کپی شد