مقوله انقلاب اسلامی از هنر جداناشدنی و عمیقاً لاینفک هم اند. انقلاب اسلامی همانقدر که به طلاب علوم دینی و یا سیاسیون خبره و متخصصین و جهادگران نیاز دارد، به اصحاب فرهنگ و هنر نیز واجب النیاز است.
در ایدئولوژی شهید آوینی، انقلاب اسلامی _که خود حاصل جرقه مردان تاریخ ساز معاصر بود_ برای تحول و انقلاب درونی انسانها نسخه شفابخش و بی بدیل است که صد البته خود سید مرتضی مصداق همین مدعاست.
و باز در ایدئولوژی سید مرتضی آوینی، انقلاب اسلامی که ماحصل خون دل خوردن تمام گرایش ها و تفکرات حول محوریت امام بود، اعتقادی به رفتار جناحی و انحصاری نبود و معتقد بود که با عینک بسیط ولایت به پیروان آن نگریسته شود. باور سید مرتضی این بود که اگر پیام نو و خلاقانه ی انقلاب با ابزار و لباس هنر آمیخته شود، صدای آن رساتر، پیام آن تأثیرگذارتر، دایره شمول آن فراخ تر خواهد شد.
در مبحث جاودانگی انقلاب، آرمان زیبای سید مرتضی بر این دکترین استوار بود که برای جاودانگی انقلاب، هنر “خون” دادن یکی از تراژدی ترین و در عین حال افتخار آفرین ترین سکانسهای داستان انقلاب است.
سید مرتضی یک عنصر آرمانخواه بود. او به تنهایی یک آرمان شهر بود. او انسان ساز بود. سازنده سبک و ریتم و آهنگ زندگی خلاقانه و عاشقانه؛ توأمان عارفانه بود. او تولید کننده یک ایدئولوژی بود که تا قبل از وی کمتر کسی را می توان یافت که در عین رعایت سنت ولی بسیار مدرنیته عمل نماید.
او محبوب اهالی هنر انقلاب بود، محبوب بود و جذاب، هم در سیرت و هم در صورت. او به تنهایی یک ارکستر سمفونی بود که زیباترین قطعات مقاومت و پایداری را می نواخت. قطعاتی که “روایت کننده فتح” بود، نه فتح خاک و نه فتح سرزمین بلکه فتح قلب و جان آدمی.
اما دغدغه مان در آستانه بیست و پنجمین سالگشت پرواز سید مرتضی آوینی چه می تواند باشد؟! که او هم دل خوش کند به ما که ادامه طریقش را بپیماییم.
سید مرتضی آنطور که در آثارش و فیلم های مستند و نوشتارهایش موج می زند نسبت به شعار زدگی، تنوع طلبی و خودکامگی در ترویج هنر انقلاب، نقد و دغدغه داشت یا بهتر بگویم امانش را بریده بود.
جالب است که هنوز دغدغه سید مرتضی گریبان ما را هم گرفته است. شعار زده ایم در نشر هنر انقلابی چون عمل مان روز به روز کمتر می شود. تنوع طلبیم چون هر روز از یک شاخه به یک شاخه دیگر می پریم با آنکه می دانیم کار فرهنگی در دراز مدت استمرار جواب می دهد. خودکامه ایم چون تنها آراء و اندیشه و افکار خود را پذیرا هستیم.
براستی نمی شود هم عاشق سید مرتضی بود و هم با مرام هایی که او آنها را نمی پسندید هم زیستی نمود.
بیستم فروردین ماه روز هنر انقلاب نام نهادند تا یادمان باشد که هنر بزرگ انقلاب، خلق و پرورش گوهرهای نایابی چون شهید سید مرتضی آوینی بود.
2007
در ایدئولوژی شهید آوینی، انقلاب اسلامی _که خود حاصل جرقه مردان تاریخ ساز معاصر بود_ برای تحول و انقلاب درونی انسانها نسخه شفابخش و بی بدیل است که صد البته خود سید مرتضی مصداق همین مدعاست.
و باز در ایدئولوژی سید مرتضی آوینی، انقلاب اسلامی که ماحصل خون دل خوردن تمام گرایش ها و تفکرات حول محوریت امام بود، اعتقادی به رفتار جناحی و انحصاری نبود و معتقد بود که با عینک بسیط ولایت به پیروان آن نگریسته شود. باور سید مرتضی این بود که اگر پیام نو و خلاقانه ی انقلاب با ابزار و لباس هنر آمیخته شود، صدای آن رساتر، پیام آن تأثیرگذارتر، دایره شمول آن فراخ تر خواهد شد.
در مبحث جاودانگی انقلاب، آرمان زیبای سید مرتضی بر این دکترین استوار بود که برای جاودانگی انقلاب، هنر “خون” دادن یکی از تراژدی ترین و در عین حال افتخار آفرین ترین سکانسهای داستان انقلاب است.
سید مرتضی یک عنصر آرمانخواه بود. او به تنهایی یک آرمان شهر بود. او انسان ساز بود. سازنده سبک و ریتم و آهنگ زندگی خلاقانه و عاشقانه؛ توأمان عارفانه بود. او تولید کننده یک ایدئولوژی بود که تا قبل از وی کمتر کسی را می توان یافت که در عین رعایت سنت ولی بسیار مدرنیته عمل نماید.
او محبوب اهالی هنر انقلاب بود، محبوب بود و جذاب، هم در سیرت و هم در صورت. او به تنهایی یک ارکستر سمفونی بود که زیباترین قطعات مقاومت و پایداری را می نواخت. قطعاتی که “روایت کننده فتح” بود، نه فتح خاک و نه فتح سرزمین بلکه فتح قلب و جان آدمی.
اما دغدغه مان در آستانه بیست و پنجمین سالگشت پرواز سید مرتضی آوینی چه می تواند باشد؟! که او هم دل خوش کند به ما که ادامه طریقش را بپیماییم.
سید مرتضی آنطور که در آثارش و فیلم های مستند و نوشتارهایش موج می زند نسبت به شعار زدگی، تنوع طلبی و خودکامگی در ترویج هنر انقلاب، نقد و دغدغه داشت یا بهتر بگویم امانش را بریده بود.
جالب است که هنوز دغدغه سید مرتضی گریبان ما را هم گرفته است. شعار زده ایم در نشر هنر انقلابی چون عمل مان روز به روز کمتر می شود. تنوع طلبیم چون هر روز از یک شاخه به یک شاخه دیگر می پریم با آنکه می دانیم کار فرهنگی در دراز مدت استمرار جواب می دهد. خودکامه ایم چون تنها آراء و اندیشه و افکار خود را پذیرا هستیم.
براستی نمی شود هم عاشق سید مرتضی بود و هم با مرام هایی که او آنها را نمی پسندید هم زیستی نمود.
بیستم فروردین ماه روز هنر انقلاب نام نهادند تا یادمان باشد که هنر بزرگ انقلاب، خلق و پرورش گوهرهای نایابی چون شهید سید مرتضی آوینی بود.
2007
کپی شد