از دستاوردهای زندگی شهرنشینی و مدرن و صدالبته سوءمدیریت شهری و ضعف تعهدات شهروندی در کلانشهرها بروز و ظهور پدیده نازیبا و زشت تکدی گری و جولاندهی گدایان حرفه‌ای در سطح شهرهاست.
این آسیب اجتماعی از مثلث فقر اعم از مادی و فرهنگی و معنوی و بی عدالتی اعم از توزیع ناعادلانه ثروت و امکانات و رانت و باند و فساد و بهره کشی اعتقادی، عدم رسیدگی دستگاه های متولی امور فقرا و محرومین واقعی، ورود احساسی مردم به کمک و خیرخواهی مستقیم به فقرا در نبود اعتماد به نهادهای متولی، کلاشی و سواستفاده اعتقادی از مردم توسط گدایان حرفه ای و ... ناشی می‌شود که صد البته در اعصار مختلف نیز وجود داشته ولیکن امروزه با تشدید آسیب های اجتماعی عمق فجاعت پدیده تکدی گری، شاهد بروز آسیب در آسیب می‌باشیم؛ آسیب‌هایی نظیر اعتیاد، بی خانمانی، تن فروشی، کارتن خوابی، ولگردی، فحشا و دزدی و …از دستاوردهای این پدیده اجتماعی است.
در این مجال قصد واشکافی این پدیده را نداریم ولیکن آنچه در مواجهه با این نوع و انواع دیگر آسیب های اجتماعی شاهد هستیم، وجود سردرگمی و واماندگی سیستم های دولتی با وجود دستورالعمل ها، شرح وظایف و تقسیم بندی مسئولیت ها و پیش بینی اعتبار و بودجه لازم برای ساماندهی امور متکدیان در کشور می‌باشد.
بر اساس تجربیات متعدد و گسترده نگارنده در اجرای طرح پیشخوان مددکاری متکدیان در استان گیلان و شهر رشت با همکاری موسسه آرامش دوگیتی گیلان و شهرداری رشت در مرکز سامانکده متکدیان و با بکارگیری از ظرفیت های موجود در دستگاه های امنیتی، قضایی، انتظامی، حمایتی نظیر بهزیستی و کمیته امداد و بازتوانی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی و … در سال های 93 و 94 آنچه بیش از گذشته بر عمق و شدت آن افزوده است، نگاه مقطعی و سلیقه ای و غیر تخصصی و تنگ نظرانه و منفعت طلبانه متولیان وقت در شورا و شهرداری بوده است؛ نگاه غیر متعهدانه و مقطعی از اعضای شورای وقت گرفته تا اقدامات مخربانه مدیران، کارشناسان و پرسنل متولی در گذشته که موجب گردید علیرغم اقدامات بسیار ابتکاری و نو در بحث جمع آوری و ساماندهی موقت تا مددکاری بازتوانی و ساماندهی دائمی و بالاخره اجرای فاز نهایی اقدامات یعنی توانمندسازی و اشتغال پایدار افراد نجات یافته … متاسفانه با همان رویکرد منفعت طلبانه و کوته نظرانه شاهد کارشکنی و ابتر ماندن طرح بعد از یکسال و نیم فعالیت و سپس اتخاذ تصمیم واگذاری آن به سازمان بهزیستی که متاسفانه باز هم به همان دلایل در ابتدای راه رها شد تا جاییکه در حال حاضر هم سامانکده شهرداری رشت نیاز به ساماندهی داشته و هم چهره کریه تکدی‌گری، آنچنان که پیش بینی می شد، آزارنده تر و ساماندهی آن دشوارتر شده است.
متکدیان شهر رشت در بین سال های 93 - 94 را در 61 درصد موارد مردان و 32 درصد زنان و 7 درصد کودکان زیر 14 سال تشکیل می‌دادند.
68 درصد این گدایان دارای خانواده و 14 درصد فاقد خانواده و در این میان 18 درصد افراد برای سال های مدید از خانواده طرد شده بودند.
90 درصد متکدیان رشت بومی استان و حدود 10 درصد غیربومی و از استان های غربی و جنوبی کشور و در مقاطعی از سال از پاکستان و بنگلادش و … نیز بوده اند.
در بررسی آسیب های همزمان با تگدی کری، در 41درصد متکدیان همزمان ابتلا به اعتیاد شدید، 11 درصد کارتن خواب، 5 درصد تن فروش و روسپیگری، 2 درصد سارق حرفه ای و 86 درصد سابقه ارتکاب جرم اخلال در نظم و امنیت عمومی داشته اند.
با این مقدمه و شرح اوضاع، بر مجموعه مدیریت استان و همچنین مدیریت شهری لازم و ضروری است به جهت ساماندهی این دست آسیب ها و رفع آسیب های جدی تر بر امنیت روانی اجتماعی شهروندان و ارتقای سلامت اجتماعی جامعه، با بهره گیری و حمایت قاطعانه از تمام تجربیات و ظرفیت های ناب و با انگیزه سازمان های مردم نهاد، انجمن ها، موسسات غیر دولتی علمی و عملیاتی، گامی موثر در آسیب زدایی چهره شهر از زشتی ها و پلیدی های زیر پوست شهر برداشت، در غیر اینصورت بایستی منتظر مولوداتی جدید و آسیب های زننده به پیکر و کالبد بی جان شهری و حقوق شهروندان آن بود.
2007
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.