تو که چونان شعر زیبای شاملو ' برگ را سرودی کردی ، سر سبز تر ز بیشه ، موج را سرودی کردی ، پرنبض تر ز انسان و عشق را سرودی کردی ، پر طبل تر زمرگ ' .
و محمد تقی پور جکتاجی بزرگ مرد فرهنگ گیلان آمد و به زبان زیبای گیلکی که تو بدان شیفته بودی و برای زنده ماندنش می کوشیدی برای حاضران از تو حکایت کرد.
او از ریشه ها گفت همان که در تو وسیع و محکم بود ، آنچنان که بر خلاف بسیارانی که از زبان بومی و مادری خود خجل بودند آن را با حنجره سبزت برای ایران و جهان شنیدنی کردی .
وی از تو چنین یاد کرد : بزرگ مرد نستوه فرزانه ی جوانمرد اخلاق گرا و متعهد . و مگر جمع شدن این همه صفت های نیک در یک انسان به این راحتی شدنی است .
جکتاجی از شباهتهایش با تو گفت از این که تو به گیلکی ترانه می خواندی و او به گیلکی می نوشت و این که هر دو حرفهای تلخ شنیدید ولی استوار ماندید و کوتاه نیامدید و خشنود افزود که موسیقی گیلان اکنون به همت تو و دیگر بزرگان رشد کرده .
این گیله مرد بزرگ فرهنگ خاطرنشان کرد که زبان گیلکی ، آواز گیلکی ، شعر و ترانه گیلکی هیچگاه نمی میرد ، راهش را می رود ، گاهی تند و گاهی کند و بد یا خوب تحول می یابد، تکامل خود را دارد ،دست ما نیست ، دست زمانه است .
جکتاجی یاداور شد که سالهای سال است که ترانه ها و تصنیفهای تو سینه به سینه جاری می شود و آوازهایت دست به دست می شود از صفحه گرامافون ، به کاست و سی دی و همه بهره اش را بردند غیر از تو ، برخی سود مادی برخی لذت شنیدن اما برای تو چه فرقی دارد تو از ابتدا به فکر پول و سود نبودی . برای دل خودت موسیقی گیلان و ایران و مردم بود که می خواندی.
او خطاب به عاشورپور افزود: مردم تو را ،آهنگها و صدایت را دوست دارند و به یادت هستند ، هنگامی که ماهی می گیرند ،وقتی پشت فرمان تاکسی نشسته اند ،وقتی کشیک شبکار هستند ،صیادان ،شالیکاران ، کرجی رانها ،کارگران ، بچه های امروز و فردا ترانه هایت را زمزمه می کنند یا گوش می دهند.
*عاشورپور خواننده ای تمام عیار
به گزارش ایرنا، در ادامه ی برنامه فیلم مصاحبه بابک ربوخه آهنگساز به نام گیلانی در مورد چگونگی کار با عاشورپور و خصلتهای وی و بخشهایی از اجرای عاشوپور برای حاضران نمایش داده شد.
ربوخه از اعجاز صدای عاشورپور در 80 سالگی ، از پایداری و تعهدش ، از مهربانی و عشق او به مردم سخن گفت که او را دو ساعت بر صحنه نگه می داشت.
وی از عاشوپور بعنوان خواننده ای تمام عیار یاد کرد که موسیقی فولکلور زادگاهش و ترانه های عامیانه سرزمینش را دلنشین روایت می کرد.
ربوخه ادامه داد : عاشوپور با آشنایی با علم و موسیقی و ملودی های نو ، سبک تازه ای در خواندن ترانه های فارسی خلق کرد و با نگه باز موزیکال به بومی سازی ملودی های خارجی پرداخت.
این موسیقیدان بزرگ گیلانی فروتنانه اظهار داشت: من مهربانی و انسان دوستی و افتادگی را از عاشورپور آموختم .
ربوخه بر همگان فرض دانست که حرمت فرهنگ و هنر را نگاه داریم و سپاسگزار باشیم .
*عاشورپور چرکنویسش را روی صحنه نمی برد
حسین حقانی نوازنده و مدرس موسیقی نیز به گیلکی از خاطرات کار و آموختن و دوستی با عاشورپور روایت کرد .
وی از عاشورپور بعنوان عامل وصل و نقطه تاثیر یاد کرد ، چنان تاثیری که یکدلی و یکرنگی می آفرید به گونه ای که حتی در نبودش این همه آدم را گرد هم می آورد .
حقانی از خاطره تلخ بستری شدن عاشوپور در بیمارستان دوماه مانده به اجرای کنسرت حکایت کرد و از جوش و خروش او برای این که 'ما بلیت فروختیم به مردم قول دادیم باید تمرین کنیم .'
این موسیقیدان گیلانی افزود: دو چیز را به خوبی از او آموختم یکی تعهد به کار و جدیت و دیگری انسان دوستی .
وی اظهار داشت: عاشورپور بزرگ مردی خستگی ناپذیر بود و هیچگاه چرکنویس خود را روی صحنه نمی برد ، حتی اگر در یک جمع 10 نفره بود.
او گفت که عاشورپور نمی خواست خواندن را به تو بفروشد بلکه آنچه در سینه داشت با صفا و عشق و صمیمیت عرضه می کرد .
سپس حقانی به یاد عاشورپور ترانه 'آفتاب خیزان ، دریا توفان 'را به زیبایی برای حاضران اجرا کرد .
او از آرزوی عاشورپور برای برگزاری یک کنسرت مجانی برای همشهریانش روی مل ( موج شکن) انزلی گفت ، آرزویی که تحقق نیافت .
این موسیقیدان خوب گیلانی در خاتمه از جوانانی که جریان موسیقی عاشورپور را ادامه می دهند سپاسگزاری کرد .
*موسیقی گیلان به تو بدهکار است
ناصر وحدتی خواننده نویسنده و پژوهشگر شهیر گیلانی این بار نه برای ترانه خوانی که برای صحبت از عاشورپور به روی صحنه رفت و بیان داشت : عهد نمی شود گفت تعهد است من را با تو ، تو شعور و درک خواندن آواز به زبان مادری را در من و ما خلق کردی و ما گیلانیان تا همیشه به تو مدیونیم .
وی افزود: تو در میان آن همه استاد و سرآمد موسیقی نوین ایران در تهران ، مهر موسیقی گیلان را پای ترانه های گیلکی کوبیدی و فریاد زدی ما مردمی و تباری و نژادی دیگر در این کشور پهناور هستیم .
وحدتی با بیان این که یکی از شاخصه های غرور هر ملتی ، موسیقی آن ملت است خاطرنشان کرد : هر آنجایی که از موسیقی گیلان سخنی به میان می آید ابتدا از نام تو آغاز می شود استاد احمد عاشورپور عزیز.
*فیلمی تقدیم به کودکان کار
در ادامه قطعه کوتاهی از مستند در دست ساخت فرهاد مهرانفر فیلمساز شهیر گیلانی در مورد عاشورپور نمایش داده شد.
سپس فرهاد مهرانفر بر صحنه رفت و از مسئولان برگزاری قدردانی کرد و حضور هنرمندانی از نقاط مختلف گیلان برای سخن گفتن از عاشورپور را نشان از این دانست که او برای همه گیلان و گیلانیان بلکه ایرانیان عزیز و ارزشمند است .
وی یاداور شد: ساخت مستندی با موضوع زندگی عاشورپور را از 10 سال پیش آغاز کردم تا بعنوان سندی برای نسلهای آتی بماند.
این فیلمساز برجسته با اشاره به تلاش برای ثبت بنیادی که به ثمر ننشست گفت : درامد این فیلم بعد از کامل شدن صرف آموزش و زندگی بهتر برای کودکان کار می شود .
وی خاطرنشان کرد : عاشورپور همواره در صدد شادی بخشیدن به مردم و انتشار شادی در جامعه بود تا ما فارغ از ترس ، جهان آینده را ترسیم کنیم .
*عاشورپور نماینده غربت جامعه موسیقی گیلان
به گزارش ایرنا ، حامد فومنی فرزند ارشد زنده یاد شیون فومنی شاعر بزرگ گیلان در ادامه مراسم از ارادت شیون به عاشورپور و علاقه متقابل او به شیون و شعرهایش گفت و از چهره های فخر افرین انزلی همچون منوچهر ویسانلو ، حسن خوشدل ،سیروس طاهباز ،ابراهیم مرادی ،عزیز طویلی ،جلیل ضیاء پور و محمد تقی بارور یاد کرد.
وی با اشاره به این که عاشورپور نماینده غربت جامعه موسیقی گیلان است خطاب به مردم متولیان و شخصیتهای فرهنگی شهر انزلی گفت جای سردیس یا تندیسی از این مرد بزرگ و فعالیتهای هنری در رابطه با این مردم بزرگ در شهر انزلی خالی است .
همچنین در ادامه این مراسم ، جمشید لرد از دوستداران زنده یاد عاشورپور نیز دو ترانه از او را اجرا کرد .
اجرای زیبای موسیقی گیلکی توسط گروه رامتین حسن ختام این برنامه در بزرگداشت گیله مرد افتخار آفرین موسیقی ایران احمد عاشورپور بود .
به روایت تاریخ احمد عاشور پور 18 بهمن 1296 در غازیان انزلی چشم به جهان گشود و تحصیلات مقدماتی خود را در این شهر سپری کرد.
چنان که خود در مصاحبه ای بیان کرده بود ، وزن و قافیه و ریتم در شعر را در همین دوران و با مطالعه اشعار کلاسیک ایرانی، و از جمله دیوان شمس تبریزی، آموخت.
عاشورپور آوازخوانی و ترانه سرایی را به شکل غیرحرفه ای از دبیرستان آغاز کرد و بعدها به یادگیری موسیقی پرداخت . سال های ابتدایی دانشگاه در جمع های دوستانه و کنسرت های شیر و خورشید سرخ بندرانزلی به خواندن ترانه پرداخت . وی سال 1322 در رشته مهندسی کشاورزی فارغ التحصیل شد . ملاقات احمد عاشورپور با 'ابوالحسن خان صبا'، در سال 1322، زمینه ساز اولین ترانه خوانی های وی در رادیوی تازه تأسیس ایران شد .
سال 1332 بعنوان خواننده ترانه های فولکلور ایران در فستیوال جهانی جوانان در رومانی حضور یافت . بعد از بازگشت از این سفر در انزلی دستگیر و به زندان فرستاده شد و بعد از دو سال ازاد و بعنوان تبعید به خارک فرستاده شد. سالهای 62 تا 72 را در فرانسه گذراند. سال 1381 همکاری با گروه موسیقی نکیسا و کنسرت در تهران آغاز کرد و سال 82 کنسرتی در رشت داشت . سال 1384 کتاب ' افتاب خیزان ، دریا توفان ' بهکوشش حسین حقانی، بابک ربوخه، محمد رضاییراد در مورد زندگی و آثار احمد عاشورپور توسط نشر چشمه منتشر شد . عاشورپور 22 دی 1386 پس از یک عمر تلاش برای بالندگی موسیقی گیلان چشم از جهان فروبست و بنا به وصیت در خاک زادگاهش بندرانزلی آرام گرفت . اما صدایش ، ترانه هایش و میراثش تا همیشه در خاطره جمعی گیلانیان مانا است .
گزارش از : گیتی بابایی
6030
و محمد تقی پور جکتاجی بزرگ مرد فرهنگ گیلان آمد و به زبان زیبای گیلکی که تو بدان شیفته بودی و برای زنده ماندنش می کوشیدی برای حاضران از تو حکایت کرد.
او از ریشه ها گفت همان که در تو وسیع و محکم بود ، آنچنان که بر خلاف بسیارانی که از زبان بومی و مادری خود خجل بودند آن را با حنجره سبزت برای ایران و جهان شنیدنی کردی .
وی از تو چنین یاد کرد : بزرگ مرد نستوه فرزانه ی جوانمرد اخلاق گرا و متعهد . و مگر جمع شدن این همه صفت های نیک در یک انسان به این راحتی شدنی است .
جکتاجی از شباهتهایش با تو گفت از این که تو به گیلکی ترانه می خواندی و او به گیلکی می نوشت و این که هر دو حرفهای تلخ شنیدید ولی استوار ماندید و کوتاه نیامدید و خشنود افزود که موسیقی گیلان اکنون به همت تو و دیگر بزرگان رشد کرده .
این گیله مرد بزرگ فرهنگ خاطرنشان کرد که زبان گیلکی ، آواز گیلکی ، شعر و ترانه گیلکی هیچگاه نمی میرد ، راهش را می رود ، گاهی تند و گاهی کند و بد یا خوب تحول می یابد، تکامل خود را دارد ،دست ما نیست ، دست زمانه است .
جکتاجی یاداور شد که سالهای سال است که ترانه ها و تصنیفهای تو سینه به سینه جاری می شود و آوازهایت دست به دست می شود از صفحه گرامافون ، به کاست و سی دی و همه بهره اش را بردند غیر از تو ، برخی سود مادی برخی لذت شنیدن اما برای تو چه فرقی دارد تو از ابتدا به فکر پول و سود نبودی . برای دل خودت موسیقی گیلان و ایران و مردم بود که می خواندی.
او خطاب به عاشورپور افزود: مردم تو را ،آهنگها و صدایت را دوست دارند و به یادت هستند ، هنگامی که ماهی می گیرند ،وقتی پشت فرمان تاکسی نشسته اند ،وقتی کشیک شبکار هستند ،صیادان ،شالیکاران ، کرجی رانها ،کارگران ، بچه های امروز و فردا ترانه هایت را زمزمه می کنند یا گوش می دهند.
*عاشورپور خواننده ای تمام عیار
به گزارش ایرنا، در ادامه ی برنامه فیلم مصاحبه بابک ربوخه آهنگساز به نام گیلانی در مورد چگونگی کار با عاشورپور و خصلتهای وی و بخشهایی از اجرای عاشوپور برای حاضران نمایش داده شد.
ربوخه از اعجاز صدای عاشورپور در 80 سالگی ، از پایداری و تعهدش ، از مهربانی و عشق او به مردم سخن گفت که او را دو ساعت بر صحنه نگه می داشت.
وی از عاشوپور بعنوان خواننده ای تمام عیار یاد کرد که موسیقی فولکلور زادگاهش و ترانه های عامیانه سرزمینش را دلنشین روایت می کرد.
ربوخه ادامه داد : عاشوپور با آشنایی با علم و موسیقی و ملودی های نو ، سبک تازه ای در خواندن ترانه های فارسی خلق کرد و با نگه باز موزیکال به بومی سازی ملودی های خارجی پرداخت.
این موسیقیدان بزرگ گیلانی فروتنانه اظهار داشت: من مهربانی و انسان دوستی و افتادگی را از عاشورپور آموختم .
ربوخه بر همگان فرض دانست که حرمت فرهنگ و هنر را نگاه داریم و سپاسگزار باشیم .
*عاشورپور چرکنویسش را روی صحنه نمی برد
حسین حقانی نوازنده و مدرس موسیقی نیز به گیلکی از خاطرات کار و آموختن و دوستی با عاشورپور روایت کرد .
وی از عاشورپور بعنوان عامل وصل و نقطه تاثیر یاد کرد ، چنان تاثیری که یکدلی و یکرنگی می آفرید به گونه ای که حتی در نبودش این همه آدم را گرد هم می آورد .
حقانی از خاطره تلخ بستری شدن عاشوپور در بیمارستان دوماه مانده به اجرای کنسرت حکایت کرد و از جوش و خروش او برای این که 'ما بلیت فروختیم به مردم قول دادیم باید تمرین کنیم .'
این موسیقیدان گیلانی افزود: دو چیز را به خوبی از او آموختم یکی تعهد به کار و جدیت و دیگری انسان دوستی .
وی اظهار داشت: عاشورپور بزرگ مردی خستگی ناپذیر بود و هیچگاه چرکنویس خود را روی صحنه نمی برد ، حتی اگر در یک جمع 10 نفره بود.
او گفت که عاشورپور نمی خواست خواندن را به تو بفروشد بلکه آنچه در سینه داشت با صفا و عشق و صمیمیت عرضه می کرد .
سپس حقانی به یاد عاشورپور ترانه 'آفتاب خیزان ، دریا توفان 'را به زیبایی برای حاضران اجرا کرد .
او از آرزوی عاشورپور برای برگزاری یک کنسرت مجانی برای همشهریانش روی مل ( موج شکن) انزلی گفت ، آرزویی که تحقق نیافت .
این موسیقیدان خوب گیلانی در خاتمه از جوانانی که جریان موسیقی عاشورپور را ادامه می دهند سپاسگزاری کرد .
*موسیقی گیلان به تو بدهکار است
ناصر وحدتی خواننده نویسنده و پژوهشگر شهیر گیلانی این بار نه برای ترانه خوانی که برای صحبت از عاشورپور به روی صحنه رفت و بیان داشت : عهد نمی شود گفت تعهد است من را با تو ، تو شعور و درک خواندن آواز به زبان مادری را در من و ما خلق کردی و ما گیلانیان تا همیشه به تو مدیونیم .
وی افزود: تو در میان آن همه استاد و سرآمد موسیقی نوین ایران در تهران ، مهر موسیقی گیلان را پای ترانه های گیلکی کوبیدی و فریاد زدی ما مردمی و تباری و نژادی دیگر در این کشور پهناور هستیم .
وحدتی با بیان این که یکی از شاخصه های غرور هر ملتی ، موسیقی آن ملت است خاطرنشان کرد : هر آنجایی که از موسیقی گیلان سخنی به میان می آید ابتدا از نام تو آغاز می شود استاد احمد عاشورپور عزیز.
*فیلمی تقدیم به کودکان کار
در ادامه قطعه کوتاهی از مستند در دست ساخت فرهاد مهرانفر فیلمساز شهیر گیلانی در مورد عاشورپور نمایش داده شد.
سپس فرهاد مهرانفر بر صحنه رفت و از مسئولان برگزاری قدردانی کرد و حضور هنرمندانی از نقاط مختلف گیلان برای سخن گفتن از عاشورپور را نشان از این دانست که او برای همه گیلان و گیلانیان بلکه ایرانیان عزیز و ارزشمند است .
وی یاداور شد: ساخت مستندی با موضوع زندگی عاشورپور را از 10 سال پیش آغاز کردم تا بعنوان سندی برای نسلهای آتی بماند.
این فیلمساز برجسته با اشاره به تلاش برای ثبت بنیادی که به ثمر ننشست گفت : درامد این فیلم بعد از کامل شدن صرف آموزش و زندگی بهتر برای کودکان کار می شود .
وی خاطرنشان کرد : عاشورپور همواره در صدد شادی بخشیدن به مردم و انتشار شادی در جامعه بود تا ما فارغ از ترس ، جهان آینده را ترسیم کنیم .
*عاشورپور نماینده غربت جامعه موسیقی گیلان
به گزارش ایرنا ، حامد فومنی فرزند ارشد زنده یاد شیون فومنی شاعر بزرگ گیلان در ادامه مراسم از ارادت شیون به عاشورپور و علاقه متقابل او به شیون و شعرهایش گفت و از چهره های فخر افرین انزلی همچون منوچهر ویسانلو ، حسن خوشدل ،سیروس طاهباز ،ابراهیم مرادی ،عزیز طویلی ،جلیل ضیاء پور و محمد تقی بارور یاد کرد.
وی با اشاره به این که عاشورپور نماینده غربت جامعه موسیقی گیلان است خطاب به مردم متولیان و شخصیتهای فرهنگی شهر انزلی گفت جای سردیس یا تندیسی از این مرد بزرگ و فعالیتهای هنری در رابطه با این مردم بزرگ در شهر انزلی خالی است .
همچنین در ادامه این مراسم ، جمشید لرد از دوستداران زنده یاد عاشورپور نیز دو ترانه از او را اجرا کرد .
اجرای زیبای موسیقی گیلکی توسط گروه رامتین حسن ختام این برنامه در بزرگداشت گیله مرد افتخار آفرین موسیقی ایران احمد عاشورپور بود .
به روایت تاریخ احمد عاشور پور 18 بهمن 1296 در غازیان انزلی چشم به جهان گشود و تحصیلات مقدماتی خود را در این شهر سپری کرد.
چنان که خود در مصاحبه ای بیان کرده بود ، وزن و قافیه و ریتم در شعر را در همین دوران و با مطالعه اشعار کلاسیک ایرانی، و از جمله دیوان شمس تبریزی، آموخت.
عاشورپور آوازخوانی و ترانه سرایی را به شکل غیرحرفه ای از دبیرستان آغاز کرد و بعدها به یادگیری موسیقی پرداخت . سال های ابتدایی دانشگاه در جمع های دوستانه و کنسرت های شیر و خورشید سرخ بندرانزلی به خواندن ترانه پرداخت . وی سال 1322 در رشته مهندسی کشاورزی فارغ التحصیل شد . ملاقات احمد عاشورپور با 'ابوالحسن خان صبا'، در سال 1322، زمینه ساز اولین ترانه خوانی های وی در رادیوی تازه تأسیس ایران شد .
سال 1332 بعنوان خواننده ترانه های فولکلور ایران در فستیوال جهانی جوانان در رومانی حضور یافت . بعد از بازگشت از این سفر در انزلی دستگیر و به زندان فرستاده شد و بعد از دو سال ازاد و بعنوان تبعید به خارک فرستاده شد. سالهای 62 تا 72 را در فرانسه گذراند. سال 1381 همکاری با گروه موسیقی نکیسا و کنسرت در تهران آغاز کرد و سال 82 کنسرتی در رشت داشت . سال 1384 کتاب ' افتاب خیزان ، دریا توفان ' بهکوشش حسین حقانی، بابک ربوخه، محمد رضاییراد در مورد زندگی و آثار احمد عاشورپور توسط نشر چشمه منتشر شد . عاشورپور 22 دی 1386 پس از یک عمر تلاش برای بالندگی موسیقی گیلان چشم از جهان فروبست و بنا به وصیت در خاک زادگاهش بندرانزلی آرام گرفت . اما صدایش ، ترانه هایش و میراثش تا همیشه در خاطره جمعی گیلانیان مانا است .
گزارش از : گیتی بابایی
6030
کپی شد