چند صباحی است موج دوقطبی سازی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی با گسترش فضای مجازی ولنگار البته با اسم روشنگری و عدالت محوری، اما به‌رسم تخریب و ایجاد شائبه و تحمیل اتهامات اثبات نشده به شخصیت‌های حقیقی و حقوقی کشوری رو به گسترش شده که فقط قائل به مسئولین هم نیست.
البته موضوع این یادداشت برمی‌گردد به بداخلاقی‌ها در فضای سیاسی امروز، تخریب‌ها با افشای راز مگوی خانوادگی آغاز می‌شود تا به پرداختن سری‌ترین اطلاعات محرمانه جلسات خصوصی امنیتی ملی که ممکن است در مقطع خاصی از سالیان دور باشد.
هرچند در اصل دنیای سیاست هیچ‌گاه اخلاق و سیاستمداری در کنار هم ننشسته‌اند، سیاستمدار موفق باید متزور و حیله‌گر باشد، ولی توقع از افرادی که زمانی در راس قوه‌ای در نظام بودند رعایت موارد اخلاقی با محور وحدت توقع زیادی نیست. به‌درستی یا غلط بودن مطالب و نمایش‌ها کاری نداریم ولی خوب می‌دانیم که هدف این‌گونه اقدامات آرامش و وحدت ملی را نشانه رفته و بی‌تردید دارای اهداف پنهانی است که قرار است با پررنگ کردن حس تنفر و بداخلاقی‌ها بر محور شکاف طبقاتی و اجتماعی و فرهنگی جامعه محقق گردد.
شاید عده‌ای از روی ساده‌اندیشی بگویند که آقایان دنبال ساختن کلاهی از این نمد هستند و اگر جایگاهی پیدا کنند، دوباره ساکت می‌شوند اما بی‌شک زاویه پنهان این‌گونه حرکات در مرحله اول مردم را از حاکمیت مایوس و در میان‌مدت باعث موج گسترده ناآرامی‌های خشن خواهد شد.
با ترفندهای رسانه‌ای و با بهره بردن از احساسات جوانان یا اقشار که ممکن است از جایگاه امروزشان ناراضی باشند، با القای آنکه فلانی برد و خورد همه فقط نگاه کردند، مردم را سرخورده کنند و با قهرمان سازی و ایده آل پردازی تنش و چالش جدیدی با خواسته‌های هیجانی مردم ایجاد نموده و به اهداف و نظرشان دست یابند.
حال این نمایش ممکن است به‌ظاهر منشاء داخلی داشته باشد و از بسط نشینی در حرم مطهر هدایت شود یا از یک شبکه ماهواره‌ای از آمریکا توسط مجری سابق صداوسیما اجرا و مدیریت شود، یکی به‌ظاهر خیرخواهانه و در لوای دردمندی و دیگری خشن و با دستور آتش زدن اماکن عمومی و مذهبی ! یکی به هویت درونی حمله‌ور می‌شود و دیگری مستقیم سر ستیز دارد، هرچه است هدفی خیر در پی هیچ‌کدامشان نیست.
نکته حائز اهمیت برای اعتدالیون و حاکمیت که دغدغه‌شان سربلندی ایران است، باید این باشد که شروع این بازی کنترل‌شده با اهداف خاص، در صورت محکوم نشدن تا ریشه‌کنی آن، موج تخریب‌های با توجه به گستردگی شبکه‌های مجازی و اجتماعی و تنوع برداشت‌های افراد بر اساس شرایط زندگی و اجتماعی به شخصیت‌ها محدود نشده و پیچیده و غیرقابل‌کنترل خواهد بود.
باید هوشیار باشیم و نگذاریم عده‌ای با کارنامه معلوم و مردود به اسم عدالت شعاری از احساسات مردم سوءاستفاده دوباره نمایند ، کسانی که سابقه انحرافشان مشخص و بارها در مقابل قانون و حتی ولایت ایستاده‌اند، چگونه ادعای بصیرت و آزادمردی و اصلاح وضع می‌کنند. فردی که مقرر بود مصلحت نظام را تشخیص دهد، در حمایت از رفیق زنبیل به دست خود کل سیستم قضایی نظام را به سخره گرفته و به‌تمامی ساختارها و چهارچوب‌ها که مستقیم یا غیرمستقیم دارای پشتوانه رای مردم و حکم و تنفیذ مقام معظم رهبری هستند، به اسم انقلابگری می‌تازند و تمام اتهاماتی بی‌اساسی را که در قالب نقض حقوق بشر بارها توسط جهان استکبار به‌نظام جمهوری اسلامی ایران زده‌شده، این بار از زبان این آقایان به‌ظاهر ارزشی می‌شنویم.
باید دست‌مریزاد گفت به بزرگانی که از دهه قبل با بصیرت واقعی‌شان این پدیده‌ها را شناخته بودند و اثر مکتوبشان در تاریخ معاصر کشور به یادگار می‌درخشد. اگر آزادی بیان بر اساس اصول قانون اساسی حق همه شهروندان است، ولی این اصل با موضوع بداخلاقی و افترا و موضوعاتی که متاثر در امنیت ملی کشور است، نباید در مغایرت قرار گیرد.
اعتدال یک جریان سیاسی نیست بلکه دستور دینی ماست ، راهی جز آن منجر به تقویت افراطی‌گری می‌گردد، اعتدال یک منش و یک‌رویه مبتنی بر تعقل و تدبیر و دوراندیشی است ، با جناح‌بندی‌های سیاسی تفاوت دارد، همان‌گونه که دیدیم در پیروزی دولت تدبیر و امید با ائتلاف اصلاحات و اصولگرایان معتدل حتی در نبود انسانی چون آیت‌الله هاشمی، با مشارکت مردمی و شعار میانه‌روی این مسیر دچار لغزش و انسداد نشد.
تجربه نشان داده ممکن است در کوتاه‌مدت از روی احساسات در مقطعی پیروز باشند ولی اگر بر هر بال سیاست که باشیم، اگر از رویه تعادل خارج‌شده و افراطی‌گری پیش بگیریم، توسط مردم کنار زده خواهیم شد. نباید مسائلی که جای طرح و راه‌حل آن (اگر دنبالش باشند) در جلسات و مجالس و محاکم است را به تریبون‌های عمومی و کف خیابان و فضای غبارآلود و غیرقابل‌کنترل می‌کشاند؟
مقصودتان از این مونولوگها چیست؟ آیا درد این مردم که زمانی به گفته خودتان خس و خاشاک بودند را دارید یا به دنبال سهم خواهی و امیالتان هستید؟ از ایجاد حس یاس و تفرقه در کشور چه را دنبال گردید؟ اگر دغدغه‌تان مردم است همین مردم نزدیک به یک دهه نوع حکومتداریتان را دیده‌اند و لمس کردند و خروجی آن مدیریت هنوز هم در خاطرشان است.
نتیجه انتخابات سال 96 به‌روشنی گویای خواست جامعه بود که در ادامه انتخاب سال 92 شکل گرفت. در این بیانیه‌ها و مصاحبه‌ها به هر آنچه غیر خودتان است، تاخته‌اید و جسته‌وگریخته شنیده می‌شود که یاران معنویتان کم‌کم بصیر شده‌اند و از امروزتان اعلام برائت می‌کنند؛ که باز جای شکرش باقیست که پس از هشت سال به حرف دلسوزان واقعی نظام رسیدند.
انتظار مردم است که در کنار ادعای امروزتان به عملکرد و تخلفات سال‌های زمامداریتان نیز به‌ دور از هرگونه پیش‌داوری و جنجالی رسیدگی شود تا درس عبرتی شوید، که به اسم خدمت خلق دیگر شاهد این‌گونه بازی‌ها نباشیم.
2007
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.