تیم ملی کشتی آزاد ایران در حالی رقابت های جهانی 2017 فرانسه را با عنوان نهمی به پایان رساند که یکی از بدترین نتایج تاریخ خود در چهار دهه اخیر این مسابقات را کسب کرد. هر چند حسن یزدانی، تنها مدال آور تیم ایران توانست با اقتدار بر سکوی قهرمانی بایستد، اما نشان زرین او هم ناجی تیم محمد طلایی نشد و آزادکاران ملی‌پوش ایران یکی پس از دیگری از گردونه رقابت ها حذف شدند.
تیم ملی ایران که هیچگاه خاطرش نیست با کمتر از 40 امتیاز از آوردگاه جهانی بازگشته باشد، این بار تنها 16 امتیاز بدست آورد، یعنی سهم هر کشتی گیر فقط دو امتیاز.
این مهم در حالی بدست آمد که بزرگانی چون رضا یزدانی، کمیل قاسمی، حسن رحیمی و دیگرانی از این دست یا به دلیل مصدومیت نیاز به استراحت داشتند و یا در رقابت های انتخابی تیم ملی شکست خورده بودند تا جا را برای جوانان باز بگذارند اما چرا جوانگرایی این بار نتیجه معکوس داد؟
خاطرمان هست وقتی رضا مهماندوست ترکیبی جوان از تیم ملی تکواندو به مسابقات قهرمانی جهان برد، نتیجه خیره کننده ای گرفت، شهرام هروی سرمربی تیم ملی کاراته نیز از این آزمون و جوانگرایی سربلند بیرون آمد، خولیو ولاسکو هم باتجربه های والیبال را کنار گذاشت و یک تیم ملی جوان برایمان ساخت، معروف تر از همه کاری است که کارلوس کیروش انجام داد، به ترکیب تیم ملی فوتبال نگاه کنید، این مربی پرتغالی براحتی از روی نام باتجربه ها می گذرد و خوشبختانه با جوانگرایی ضرر هم نکرده است و تاکنون دو بار به جام جهانی صعود کرده است.
چرا راه دور برویم مگر همین رییس فدراسیون کشتی نیز زمانی که سرمربی تیم ملی بود با میدان دادن به جوانانی چون رضا یزدانی و کمیل قاسمی و حسن رحیمی و ... بارها سکوهای جهانی و المپیک را قبضه نکرده بود؟ چه شد که جوانگرایی در این دوره از رقابت های جهانی با طعم شکست همراه شد؟ جوانانی که از دل رقابت های انتخابی بدست آمدند. مگر بنای اعتماد به نتایج رقابت های انتخابی نبود؟ چه شد که جواب نداد؟
رقابت های انتخابی کشتی در ایران کم از رقابت های جهانی ندارد. در هر وزن برای اینکه در سکوی نخست قرار بگیری باید از سد چند عنوان دار جهان و المپیک بگذری، پس کسی که در این میدان سربلند بیرون آمد موفق شدن در اوردگاه جهانی هم نباید برایش سخت باشد. مگر اینکه ...
آری .. مگر اینکه مربی کاربلدی بالای سرش نباشد، مگر اینکه فردی مثل ولاسکو و کیروش بالای سرش نباشد، باید بپذیریم کوچینگ یک کشتی گیر، یکی از مهمترین عوامل موفقیت اوست. مصطفی حسین خانی که می توانست یکی از مدال آوران امسال باشد دقیقا چوب کوچینگ نامطمئنش را خورد تا در نهایت در ثانیه های پایانی، کشتی را به حریف گمنام چشم بادامی اش باخت.
شاید امیر محمدی و پیمان یاراحمدی و رضا اطری چوب ضعف های خود را خورده باشند اما با نگاهی موشکافانه تر به کشتی های سایر کشتی گیران ایران چون حسین خانی و یدالله محبی و میثم نصیری و بهنام احسان پور در می یابیم جای خالی یک کوچینگ در سطح استانداردهای بین المللی به شدت در ترکیب تیم ملی ما خالی بود.
در سال های گذشته این مهم بر دوش رسول خادم بود و به خوبی از عهده آن بر می آمد اما چشیدن مزه صندلی ریاست و سیاست و قدرت چنان بر زبان او مزه کرده بود که تشخیص داد امسال این مهم را بر دوش قهرمانانی چون محمد طلایی و عباس حاج کناری و احسان لشگری بیاندازد، اگرچه اینان قهرمانانی پرآوزه هستند اما هرگز برای مان ولاسکو و کیروش و مهماندوست و حتی رسول خادم نمی شوند.
احسان لشگری تمام زورش را در بازوهایش ذخیره کرد و یادش رفت باید در ثانیه های پایانی کشتی حسین خانی چه تذکراتی به او دهد تا کشتی برده را وا ندهد. خلاصه که جای امثال خادم بسیار بالاتر از ریاست فدراسیون است صندلی کنج تشک کشتی ارزشش به مراتب بالاتر از صندلی های داغ شورا و صندلی های ریاست است، ای کاش خادم نادم شده باشد تا المپیک 2020 را نیز به همین راحتی از دست ندهیم.
2007
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.