انتخابات در ایران همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده و این روزها درحالی آرام آرام پای در روز برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می گذاریم که بنابر شرایط فعلی کشور، این انتخابات از حساسیت دوچندانی برخوردار است.
چهار سال پیش بود. همان روزهای تلخی که کشور از امید رنگ باخته بود. کشوری سقوط کرده در دره رکود و تورم و فسادهای مختلف اقتصادی که موجی از بدبینی و انزجار را میان اعضای جامعه برانگیخته بود و ملتی که هر لحظه سایه شوم جنگ را بر سر خود می دید.
از یک سو آن همه رشادت ها و فداکاری هایی که سال ها قبل برای حفظ کیان و خاک این مرز و بوم صورت گرفت و چه خون هایی که در مسیر زنده نگه داشتن نام میهن بر زمین ریخته شد. چیزی نمانده بود که بر اثر بی تدبیری های آن ایام، تمام این سرمایه ها رو به اضمحلال برود.
سرانجام ملت ایران در دقیقه نود تصمیم خود را گرفت و با ایجاد یک روحیه همبستگی و با رویت روزنه های امید به اصلاح کشور وارد عرصه شد و با طلوع آفتاب اعتدال در زمستان تندروی، شخصی را برای مدیریت کشور برگزید که فراتر از انتظارها ظاهر شد؛ آن شخص کسی نبود جز حسن روحانی.
چهار سال از آن دوران می گذرد و اتفاق های بسیاری در این مدت به وقوع پیوسته است؛ اتفاق هایی که باعث شد حتی همان هایی که در خرداد 92 با دستان لرزان نام روحانی را در صندوق رای انداختند، امروز به انتخاب راه خود افتخار می کنند.
دولت برآمده از خاستگاه مردم در خرداد 92، توانست با ایجاد ثبات و آرامش در تمامی زمینه ها، کشتی طوفان زده مدیریت کشور را به ساحل امن برساند. روحانی که با سه شعار محوری' نجات اقتصاد، تعامل سازنده با جهان، احیای اخلاق در جامعه' و با مشی اعتدال و پرهیز از افراطی گری خود را در دوره گذشته به مردم شناساند، به خوبی از عهده پیاده سازی این موضوعات در کارکرد خود بعنوان مرد اول اجرایی این کشور برآمد.
دولت روحانی در موضوع اقتصاد که الحق، وارث ویران شده ترین وضعیت اقتصادی در طول تاریخ این کشور بود، با بکارگیری نخبگان و کارشناسان خبره اقتصادی توانست تحولات بزرگی را در این عرصه رقم بزند که بزرگترین اثرش ترویج ثبات در وضعیت اقتصادی کشور بود. تا آنجا که اقتصادی با زخم های بسیار، از تورم بالای چهل درصد گرفته تا رشدهای زیر صفر را سامان ببخشد و در بهبود فضای کسب و کار گام های موثری بردارد. موضوعی که بنابر گفته بسیاری از کارشناسان اگر دکتر طیب نیا وزیر اقتصاد دولت یازدهم که یک نابغه اقتصادی است و به 'تورم شکن' معروف است، نتواند گره اقتصادی موجود را باز کند هیچ کس یا هیچ گروهی در این کشور قادر به بهبود وضعیت فعلی نخواهد بود.
نرخ تورم 40درصدی تک رقمی شد، رشد منفی اقتصادی 6.8 درصدی اکنون به مثبت 7 درصد رسیده و با برداشته شدن تحریم های بانکی راه برای ایجاد اشتغال پایدار در کشور در حال فراهم شدن است و بهبود درآمد اقشار آسیب پذیر، پیشی گرفتن صادرات از واردات برای نخستین بار و خدمت به مردم با طرح های بزرگی همچون طرح تحول نظام سلامت، خود گواه این است که دولت اقتصاد و معیشت را بعنوان اصلی ترین دغدغه خود قرار داده و به حد خوبی در این مسئله موفق ظاهر شده است.
هرچند که بهبود زخم های عمیق بر پیکر اقتصاد ایران به زمان و صبوری بیشتری نیاز دارد. در امر تعامل سازنده با جهان باز هم روحانی حرف های بسیاری برای گفتن داشت و با توافق برجام یکی از بزرگترین دستاوردهای دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی را در دولت یازدهم رقم زد. حکایت پرفراز و نشیب مذاکره با ابرقدرت های جهان بر سر برنامه هسته ای ایران که 12سال به طول انجامید و در جریان مذاکراتی که توسط تیم مذاکره کننده کشورمان به مسئولیت دکتر ظریف انجام گرفت، سرانجام در تیرماه 94 به فرجام رسید. برجام که با هنر دیپلماسی دولت یازدهم بوجود آمد، علاوه بر برداشتن شدن سایه شوم جنگ از سر کشور، لغو یکجای تحریم های اقتصادی و مالی در حوزه های بانکی، نفتی، تجاری، بیمه، حمل و نقل وضع شده از سوی شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا که به بهانه برنامه هسته ای ایران وضع شده بودند کلید خورد که از جمله می توان به لغو تحریم 800 شخص حقیقی و حقوقی و بسیاری از دیگر نهادها، بانک ها و موسسات کشورمان از فهرست تحریم های اروپا و آمریکا اشاره کرد و همچنین با لغو تحریم هایی در ارتباط با تحصیل دانشجویان ایرانی در رشته های مرتبط با انرژی هسته ای، ممنوعیت خرید هواپیمای مسافربری و امکان بازسازی ناوگان هوایی کشور و ارتقای ایمنی پروازها و آزادسازی ده ها میلیارد دلار از درآمدهای مسدود شده ایران و از همه حساس تر برداشته شدن موانع واردات دارو از دیگر موارد لغو تحریم ها بود که دروازه ای جدیدی از تعاملات اقتصادی و تجاری به روی ایران باز کرد. همان قطعنامه هایی که روزگاری کاغذپاره خوانده می شدند، چیزی نمانده بود که کشور را به سمت فروپاشی پیش ببرد و لغو یکایک تمامی آن قطعنامه ها از سوی سازمان ملل خود بیانگر قدرت و دانش تیم دیپلماسی ماست که با مهارت زبانی در مذاکرات حقوقی و بین المللی توانست در مسیر بازپس گیری حقوق پایمال شده ما در عرصه بین الملل گام های بزرگی را بردارد.
بگذریم وقتی از صهیونیست ها گرفته تا سعودی ها همگی از شکست غرب در برابر دیپلماسی ایران سخن می گفتند و آن را خسارتی محض علیه منافع خود می دانستند ولی عده ای دلواپس در داخل همین مرز و بوم با دشمنان هم نظر شده بودند و همصدا با آنان بدنبال فرصت هایی برای بازگرداندن روحیه تنش و ایران هراسی هستند تا با بازگشت وضعیت گذشته به کاسبی خود از تحریم ملت بپردازند که البته مردم پاسخ آن ها را در جریان تحولات مختلف می دهند و خواهند داد.
و موضوع سوم احیای اخلاق در جامعه بود که در سالیان گذشته به فراموشی سپرده شده بود. روحانی توانست با ترویج روحیه اخلاق مداری در جامعه، عرصه را برای هتاکان و تخریب گران روز به روز تنگ تر کند تا بگم بگم ها و سایر رفتارهای خارج از ساختار جایی در کشور نداشته باشند و مردم نیز با رویگردانی از این نوع برخوردها، این افراد و تفکراتشان را به زباله دان تاریخ میسپارند.
این ها بخشی از عملکرد دولت تدبیر و امید بدنبال سه شعار اصلی خود بود که با یک جمع بندی ساده می توان گفت که دولت روحانی برای تحقق این خواسته ها از تمام توان خود بهره گذاشته و هیچ مورد کوتاهی در آن رویت نمی شود.
اکنون چیزی به برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده. مهره های شطرنج این انتخابات هم به طور مشخص چیده شده و با برگزاری سه مناظره تلویزیونی هم عموم جامعه با کاندیداهای مدعی آشنا شدند. نکته ای که در مورد کاندیداهای شرکت کننده دیده می شود عدم وجود برنامه لازم برای رسیدن به پاستور است.
رقبای روحانی آمده اند تا به هر نحو ممکن حتی با بهره گیری از روش های ماکیاولیستی، دولت او را از ادامه راه باز دارند. آن ها همانطور که در این مناظره ها نشان دادند جز پرداختن به شعارها و حرف های پوچگرایانه و واهی همچون افزایش بی پشتوانه یارانه چیز دیگری در چنته ندارند و فقط می خواهند افکار عمومی را برای رسیدن به قدرت تحت تاثیر قرار دهند در حالی که دیگر دوره این رفتارهای عوام گرایانه گذشته است.
از اهداف خود سخن می گویند و معتقدند که پس از رسیدن به منصب ریاست جمهوری فساد را از بین خواهند برد! برای ارزیابی این نوع شعارها لازم است به پیشینه افراد نگاه کنید.
در پایان انچه مسلم است ضرورت تداوم راهی است که ملت در خرداد 92 بنا نهاد؛ همان راهی که امروز در غیاب بزرگانی همچون مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی باید ادامه پیدا کند. راهی بر محور عقلانیت که کشوری فرو افتاده در دامان مشکلات متعدد را بر ریل تدبیر قرار داد و اکنون باید با اراده و همراهی مردم به مسیر خود ادامه دهد. راهی که عزت و سعادت ایران اسلامی را خواهان است. راهی در مسیر اعتدال و تعامل. راهی برای ایران و برای فرزندانمان.
7294/2007
چهار سال پیش بود. همان روزهای تلخی که کشور از امید رنگ باخته بود. کشوری سقوط کرده در دره رکود و تورم و فسادهای مختلف اقتصادی که موجی از بدبینی و انزجار را میان اعضای جامعه برانگیخته بود و ملتی که هر لحظه سایه شوم جنگ را بر سر خود می دید.
از یک سو آن همه رشادت ها و فداکاری هایی که سال ها قبل برای حفظ کیان و خاک این مرز و بوم صورت گرفت و چه خون هایی که در مسیر زنده نگه داشتن نام میهن بر زمین ریخته شد. چیزی نمانده بود که بر اثر بی تدبیری های آن ایام، تمام این سرمایه ها رو به اضمحلال برود.
سرانجام ملت ایران در دقیقه نود تصمیم خود را گرفت و با ایجاد یک روحیه همبستگی و با رویت روزنه های امید به اصلاح کشور وارد عرصه شد و با طلوع آفتاب اعتدال در زمستان تندروی، شخصی را برای مدیریت کشور برگزید که فراتر از انتظارها ظاهر شد؛ آن شخص کسی نبود جز حسن روحانی.
چهار سال از آن دوران می گذرد و اتفاق های بسیاری در این مدت به وقوع پیوسته است؛ اتفاق هایی که باعث شد حتی همان هایی که در خرداد 92 با دستان لرزان نام روحانی را در صندوق رای انداختند، امروز به انتخاب راه خود افتخار می کنند.
دولت برآمده از خاستگاه مردم در خرداد 92، توانست با ایجاد ثبات و آرامش در تمامی زمینه ها، کشتی طوفان زده مدیریت کشور را به ساحل امن برساند. روحانی که با سه شعار محوری' نجات اقتصاد، تعامل سازنده با جهان، احیای اخلاق در جامعه' و با مشی اعتدال و پرهیز از افراطی گری خود را در دوره گذشته به مردم شناساند، به خوبی از عهده پیاده سازی این موضوعات در کارکرد خود بعنوان مرد اول اجرایی این کشور برآمد.
دولت روحانی در موضوع اقتصاد که الحق، وارث ویران شده ترین وضعیت اقتصادی در طول تاریخ این کشور بود، با بکارگیری نخبگان و کارشناسان خبره اقتصادی توانست تحولات بزرگی را در این عرصه رقم بزند که بزرگترین اثرش ترویج ثبات در وضعیت اقتصادی کشور بود. تا آنجا که اقتصادی با زخم های بسیار، از تورم بالای چهل درصد گرفته تا رشدهای زیر صفر را سامان ببخشد و در بهبود فضای کسب و کار گام های موثری بردارد. موضوعی که بنابر گفته بسیاری از کارشناسان اگر دکتر طیب نیا وزیر اقتصاد دولت یازدهم که یک نابغه اقتصادی است و به 'تورم شکن' معروف است، نتواند گره اقتصادی موجود را باز کند هیچ کس یا هیچ گروهی در این کشور قادر به بهبود وضعیت فعلی نخواهد بود.
نرخ تورم 40درصدی تک رقمی شد، رشد منفی اقتصادی 6.8 درصدی اکنون به مثبت 7 درصد رسیده و با برداشته شدن تحریم های بانکی راه برای ایجاد اشتغال پایدار در کشور در حال فراهم شدن است و بهبود درآمد اقشار آسیب پذیر، پیشی گرفتن صادرات از واردات برای نخستین بار و خدمت به مردم با طرح های بزرگی همچون طرح تحول نظام سلامت، خود گواه این است که دولت اقتصاد و معیشت را بعنوان اصلی ترین دغدغه خود قرار داده و به حد خوبی در این مسئله موفق ظاهر شده است.
هرچند که بهبود زخم های عمیق بر پیکر اقتصاد ایران به زمان و صبوری بیشتری نیاز دارد. در امر تعامل سازنده با جهان باز هم روحانی حرف های بسیاری برای گفتن داشت و با توافق برجام یکی از بزرگترین دستاوردهای دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی را در دولت یازدهم رقم زد. حکایت پرفراز و نشیب مذاکره با ابرقدرت های جهان بر سر برنامه هسته ای ایران که 12سال به طول انجامید و در جریان مذاکراتی که توسط تیم مذاکره کننده کشورمان به مسئولیت دکتر ظریف انجام گرفت، سرانجام در تیرماه 94 به فرجام رسید. برجام که با هنر دیپلماسی دولت یازدهم بوجود آمد، علاوه بر برداشتن شدن سایه شوم جنگ از سر کشور، لغو یکجای تحریم های اقتصادی و مالی در حوزه های بانکی، نفتی، تجاری، بیمه، حمل و نقل وضع شده از سوی شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا که به بهانه برنامه هسته ای ایران وضع شده بودند کلید خورد که از جمله می توان به لغو تحریم 800 شخص حقیقی و حقوقی و بسیاری از دیگر نهادها، بانک ها و موسسات کشورمان از فهرست تحریم های اروپا و آمریکا اشاره کرد و همچنین با لغو تحریم هایی در ارتباط با تحصیل دانشجویان ایرانی در رشته های مرتبط با انرژی هسته ای، ممنوعیت خرید هواپیمای مسافربری و امکان بازسازی ناوگان هوایی کشور و ارتقای ایمنی پروازها و آزادسازی ده ها میلیارد دلار از درآمدهای مسدود شده ایران و از همه حساس تر برداشته شدن موانع واردات دارو از دیگر موارد لغو تحریم ها بود که دروازه ای جدیدی از تعاملات اقتصادی و تجاری به روی ایران باز کرد. همان قطعنامه هایی که روزگاری کاغذپاره خوانده می شدند، چیزی نمانده بود که کشور را به سمت فروپاشی پیش ببرد و لغو یکایک تمامی آن قطعنامه ها از سوی سازمان ملل خود بیانگر قدرت و دانش تیم دیپلماسی ماست که با مهارت زبانی در مذاکرات حقوقی و بین المللی توانست در مسیر بازپس گیری حقوق پایمال شده ما در عرصه بین الملل گام های بزرگی را بردارد.
بگذریم وقتی از صهیونیست ها گرفته تا سعودی ها همگی از شکست غرب در برابر دیپلماسی ایران سخن می گفتند و آن را خسارتی محض علیه منافع خود می دانستند ولی عده ای دلواپس در داخل همین مرز و بوم با دشمنان هم نظر شده بودند و همصدا با آنان بدنبال فرصت هایی برای بازگرداندن روحیه تنش و ایران هراسی هستند تا با بازگشت وضعیت گذشته به کاسبی خود از تحریم ملت بپردازند که البته مردم پاسخ آن ها را در جریان تحولات مختلف می دهند و خواهند داد.
و موضوع سوم احیای اخلاق در جامعه بود که در سالیان گذشته به فراموشی سپرده شده بود. روحانی توانست با ترویج روحیه اخلاق مداری در جامعه، عرصه را برای هتاکان و تخریب گران روز به روز تنگ تر کند تا بگم بگم ها و سایر رفتارهای خارج از ساختار جایی در کشور نداشته باشند و مردم نیز با رویگردانی از این نوع برخوردها، این افراد و تفکراتشان را به زباله دان تاریخ میسپارند.
این ها بخشی از عملکرد دولت تدبیر و امید بدنبال سه شعار اصلی خود بود که با یک جمع بندی ساده می توان گفت که دولت روحانی برای تحقق این خواسته ها از تمام توان خود بهره گذاشته و هیچ مورد کوتاهی در آن رویت نمی شود.
اکنون چیزی به برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده. مهره های شطرنج این انتخابات هم به طور مشخص چیده شده و با برگزاری سه مناظره تلویزیونی هم عموم جامعه با کاندیداهای مدعی آشنا شدند. نکته ای که در مورد کاندیداهای شرکت کننده دیده می شود عدم وجود برنامه لازم برای رسیدن به پاستور است.
رقبای روحانی آمده اند تا به هر نحو ممکن حتی با بهره گیری از روش های ماکیاولیستی، دولت او را از ادامه راه باز دارند. آن ها همانطور که در این مناظره ها نشان دادند جز پرداختن به شعارها و حرف های پوچگرایانه و واهی همچون افزایش بی پشتوانه یارانه چیز دیگری در چنته ندارند و فقط می خواهند افکار عمومی را برای رسیدن به قدرت تحت تاثیر قرار دهند در حالی که دیگر دوره این رفتارهای عوام گرایانه گذشته است.
از اهداف خود سخن می گویند و معتقدند که پس از رسیدن به منصب ریاست جمهوری فساد را از بین خواهند برد! برای ارزیابی این نوع شعارها لازم است به پیشینه افراد نگاه کنید.
در پایان انچه مسلم است ضرورت تداوم راهی است که ملت در خرداد 92 بنا نهاد؛ همان راهی که امروز در غیاب بزرگانی همچون مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی باید ادامه پیدا کند. راهی بر محور عقلانیت که کشوری فرو افتاده در دامان مشکلات متعدد را بر ریل تدبیر قرار داد و اکنون باید با اراده و همراهی مردم به مسیر خود ادامه دهد. راهی که عزت و سعادت ایران اسلامی را خواهان است. راهی در مسیر اعتدال و تعامل. راهی برای ایران و برای فرزندانمان.
7294/2007
کپی شد