به گزارش ایرنا، در این آیین چهار مکتوب این هنرمند روشن بین به نام های آوای نام ها از ایران زمین، آن سوی تاریکی، پری لالایی ها و هفت قصه از پری قصه ها به حاضران مشتاق معرفی شد.
پری زنگنه در جمع دوستداران ، از رشت موطن مادری ، دلبستگی هایش و خاطرات روزهای کودکی اش سخن گفت که در کتاب آن سوی تاریکی نیز به آن اشاره کرده است.
این بانوی هنرمند یاداور شد: در خانه ما دو فرهنگ بود فرهنگ کاشانی پدرم و فرهنگ گیلانی مادرم با رسوم و خوراک های متنوع و گوارایش که پدر بسیار به آن علاقمند بود .
وی از بهره مندی اش از فرهنگ پیشرو گیلانی مادرش به واسطه مجاورت سرزمینی و هم مرزی با روسیه و تمدن اروپا و همچنین فرهنگ والای پدر کاشانی تبارش سخن گفت.
**آن سوی تاریکی
زنگنه سال 1350 در حالی که تنها 32 سال داشت در اثر حادثه رانندگی بینایی اش را از دست داد ، از نابینایی اش حکایت کرد که همچون دری بود به سوی دنیایی دیگر . دری که او پشت آن نماند و آن را به سوی روشنایی دیگری گشود .
همانگونه که در کتابش نوشته: من به راهی رانده شده ام که در سیاهی آن ، ستارگانی سوسوزنان مرا به صبح امید بشارت داده اند و به طلوع خورشید و روزهای گرم زندگی دعوت می کنند .
زنگنه یاداور شد : بخشی از زندگی من از نیمه راه عمرم با جامعه نابینایان پیوند خورده، زمانی که نابینا شدم دکتر ضرابی مرا با جامعه نابینایان آشنا کرد و من که از کودکی به کارهای خیریه دلبستگی داشتم، به همکاری با مدارس نابینایان پرداختم.
این بانوی هنرمند که بعنوان سفیر حسن نیت انتخاب شده، گفت : خیلی زود با نابینایی کنار آمدم و توانستم بر شرایط مسلط شوم و زندگی ام را به دست بگیرم .
پس از آشنایی با مدسه نابینایان خزائلی و مسائل نابینایان تصمیم به نوشتن کتابی در مورد نابینایان و نابینایی گرفت؛ می گوید : اندیشیدم که جامعه چیزی در مورد نابینایی نمی داند و در مقابل نابینایان ، نابینا است .
این چهره جهانی که دیدار با نابینایان بخشی از برنامه سفرهایش به کشورهای مختلف است، خاطرنشان کرد: نابینایی مشکلی است که بسیاری افراد به دلایل مختلفی همچون حوادث ، کهنسالی یا بیماری به آن دچار می شوند پس باید جامعه شناخت درستی از آن داشته باشد.
پری لالایی های ایرانی در معرفی کتاب آن سوی تاریکی گفت: نخواستم کتابی تراژیک باشد بلکه تلاش کردم مساله را ساده ، روشن و روان برای جامعه شرح دهم تا آگاه شوند و شرایط برایشان قابل درک باشد.
این بانوی هنرمند اظهار کرد: با نوشتن این کتاب خواستم دیواری از تاریکی که بین بینایان و نابینایان است را بردارم تا با هم غریبه نباشند.
بانوی لالایی های ایرانی گفت : نابینایی برای من فرصتی برای آموختن بیشتر ایجاد کرد.
وی در شرح کوتاهی از کتاب دیگرش آوای نام ها از ایران زمین ادامه داد: نام ها همیشه برای من جالب بودند بویژه نام های خوش آوای ایرانی که کمتر می شنیدم، در این کتاب به نام های قرآنی زیبا و نام هایی از گوشه و کنار کشور ، طبیعت و گل ها پرداخته ام .
این بانوی هنر دوست افزود: از ادبیات زبان گیلکی استفاده کردم و نام هایی را به استادان زبان شناسی که با آنان آشنا بودم، پیشنهاد می دادم؛ به ترکمن صحرا رفتم و نام های غیرمعمول را شناختم و معرفی کردم، سعی کردم نام های قدیمی را زنده کنم، بعد به دنبال یافتن نام هایی از نقاط مختلف به روستاها رفتم، نام هایی چون زاگرس و ارس را برای پاسداشت فرهنگ ایران معرفی کردم.
این کتاب که در دوران جنگ نوشته شد مورد توجه قرار گرفت و 13 بار تجدید چاپ شد.
زنگنه در باره کتاب دیگرش آواز پری ها که یک ماه قبل به چاپ رسیده ، افزود: این کتاب در مورد موسیقی است و کوشیدم برای راه پیدا کردن به هنرکده های موسیقی با پایین ترین قیمت عرضه شود.
بانوی لالایی های ایرانی در مورد کتاب هفت قصه از پری قصه ها گفت: با آشنایی که با آهنگ ، وزن و قافیه داشتم این کتاب را برای کودکان نوشتم ، این که چطور کودکان را با طبیعت و دنیا آشنا کنیم و حاصل کار شد هفت قصه، معلمان مهد کودک و مادرها می توانند این کتاب ها را برای کودکان بخوانند.
این بانوی دوستدار هنر از معرفی یکی از کتابهایش در کافه لیت فرانسه پاتوق روشنفکران و نویسندگان و از آرزویش برای ترجمه کتاب آنسوی تاریکی سخن گفت .
این سفیر حسن نیت که در سفرش به گیلان به پرورشگاه رشت نیز سر زده است، ابراز امیدواری کرد شرایط سپردن این کودکان به خانواده های بدون فرزند آسان شود تا آنها در محیط گرم خانواده بزرگ شوند.
**فولکلور ایران
این بانوی هنرمند در خصوص آشنایی و دلبستگی اش به فولکلور ایران گفت : زمان کودکی که به خانه پدری ام در کاشان می رفتم، دار قالی مادربزرگ و شعرهای محلی دخترکان قالیباف برایم بسیار جالب بود.
زنگنه افزود: در بافتن قالی نقشه خوان داریم که علاوه بر خواندن نقشه با خواندن ابیاتی از باباطاهر و دو بیتی های محلی، بافنده ها را با ریتم و قافیه آشنا می کرد تا نقش های قالی را خوب بزنند.
**گل آرایی
وی در مورد اقامت دو ساله اش در ژاپن در عنفوان جوانی و گذراندن دوره گل آرایی در این کشور گفت: هنر تنها به موسیقی ختم نمی شود و ما هنرهای بسیاری داریم از نقاشی و نویسندگی گرفته تا قالیبافی ، تذهیب و گل آرایی . هرکسی باید دنبال ذوق و سلیقه و استعداد و توانایی خود برود و آن هنر را پرورش دهد.
وی خاطرنشان کرد : دنیای امروز مملو از هنرها و دانش های مختلف است، آشنایی ما با هنرها می تواند دید ما به جهان را وسعت و غنا ببخشد.
زنگنه افزود: اکنون بانوان هنردوست بسیاری را می بینم که نه برای پول و شهرت و اجرای صحنه ای بلکه برای علاقه به هنر موسیقی در کلاس ها شرکت می کنند.
**تاثیر نابینایی بر هنر
پری لالایی های ایرانی از سختی تمرین و کار برای اپرا گفت که او را با داشتن همسری منظم و دو فرزند مجبور به کنار گذاشتن این رشته کرد .
وی یاداور شد: بعد از نابینا شدن دوباره به آواز پرداختم، نتها را حفظ می کردم و اپرا را گوشی کار می کردم شاید اگر نابینا نمی شدم فرصت کافی برای اموختن پیدا نمی کردم .
لالایی های زیبای محلی پری زنگنه سال ها در خانه های ایران رسوخ کرد و کودکان را به خواب شیرین برد اما کتابهایش فرصتی است برای اندیشیدن دوباره به زندگی و توانایی های خود .
این بانوی هنرمند با تلاش خود و موفقیتهایش ثابت کرد که آسیب دیدگی و معلولیت پایانی برای زندگی و شکوفایی استعدادها و توانایی ها و اعتلای فرد نیست .
در بخشی از کتاب آن سوی تاریکی می خوانیم: من گره هایی کور گشوده ام ، من کوره راه های دور پیموده ام و هم اینک روبه روی شما بر قله نور ایستاده ام ، جایی که شما را می بینم که در تاریکی ها راه خود را نیافته اید، چراغی در دست ندارید ، شاید هم نتوانسته اید روشنش کنید .
باشد همانگونه که این هنرمند روشندل می گوید، ما با پرتوی که از نگریستن و دقت کردن به زندگی و آثار بزرگان بر ما خواهد تابید، راه خود را در زندگی بهتر بیابیم .
گزارش : گیتی بابایی ** انتشاردهنده: کبیری
6030/2007
پری زنگنه در جمع دوستداران ، از رشت موطن مادری ، دلبستگی هایش و خاطرات روزهای کودکی اش سخن گفت که در کتاب آن سوی تاریکی نیز به آن اشاره کرده است.
این بانوی هنرمند یاداور شد: در خانه ما دو فرهنگ بود فرهنگ کاشانی پدرم و فرهنگ گیلانی مادرم با رسوم و خوراک های متنوع و گوارایش که پدر بسیار به آن علاقمند بود .
وی از بهره مندی اش از فرهنگ پیشرو گیلانی مادرش به واسطه مجاورت سرزمینی و هم مرزی با روسیه و تمدن اروپا و همچنین فرهنگ والای پدر کاشانی تبارش سخن گفت.
**آن سوی تاریکی
زنگنه سال 1350 در حالی که تنها 32 سال داشت در اثر حادثه رانندگی بینایی اش را از دست داد ، از نابینایی اش حکایت کرد که همچون دری بود به سوی دنیایی دیگر . دری که او پشت آن نماند و آن را به سوی روشنایی دیگری گشود .
همانگونه که در کتابش نوشته: من به راهی رانده شده ام که در سیاهی آن ، ستارگانی سوسوزنان مرا به صبح امید بشارت داده اند و به طلوع خورشید و روزهای گرم زندگی دعوت می کنند .
زنگنه یاداور شد : بخشی از زندگی من از نیمه راه عمرم با جامعه نابینایان پیوند خورده، زمانی که نابینا شدم دکتر ضرابی مرا با جامعه نابینایان آشنا کرد و من که از کودکی به کارهای خیریه دلبستگی داشتم، به همکاری با مدارس نابینایان پرداختم.
این بانوی هنرمند که بعنوان سفیر حسن نیت انتخاب شده، گفت : خیلی زود با نابینایی کنار آمدم و توانستم بر شرایط مسلط شوم و زندگی ام را به دست بگیرم .
پس از آشنایی با مدسه نابینایان خزائلی و مسائل نابینایان تصمیم به نوشتن کتابی در مورد نابینایان و نابینایی گرفت؛ می گوید : اندیشیدم که جامعه چیزی در مورد نابینایی نمی داند و در مقابل نابینایان ، نابینا است .
این چهره جهانی که دیدار با نابینایان بخشی از برنامه سفرهایش به کشورهای مختلف است، خاطرنشان کرد: نابینایی مشکلی است که بسیاری افراد به دلایل مختلفی همچون حوادث ، کهنسالی یا بیماری به آن دچار می شوند پس باید جامعه شناخت درستی از آن داشته باشد.
پری لالایی های ایرانی در معرفی کتاب آن سوی تاریکی گفت: نخواستم کتابی تراژیک باشد بلکه تلاش کردم مساله را ساده ، روشن و روان برای جامعه شرح دهم تا آگاه شوند و شرایط برایشان قابل درک باشد.
این بانوی هنرمند اظهار کرد: با نوشتن این کتاب خواستم دیواری از تاریکی که بین بینایان و نابینایان است را بردارم تا با هم غریبه نباشند.
بانوی لالایی های ایرانی گفت : نابینایی برای من فرصتی برای آموختن بیشتر ایجاد کرد.
وی در شرح کوتاهی از کتاب دیگرش آوای نام ها از ایران زمین ادامه داد: نام ها همیشه برای من جالب بودند بویژه نام های خوش آوای ایرانی که کمتر می شنیدم، در این کتاب به نام های قرآنی زیبا و نام هایی از گوشه و کنار کشور ، طبیعت و گل ها پرداخته ام .
این بانوی هنر دوست افزود: از ادبیات زبان گیلکی استفاده کردم و نام هایی را به استادان زبان شناسی که با آنان آشنا بودم، پیشنهاد می دادم؛ به ترکمن صحرا رفتم و نام های غیرمعمول را شناختم و معرفی کردم، سعی کردم نام های قدیمی را زنده کنم، بعد به دنبال یافتن نام هایی از نقاط مختلف به روستاها رفتم، نام هایی چون زاگرس و ارس را برای پاسداشت فرهنگ ایران معرفی کردم.
این کتاب که در دوران جنگ نوشته شد مورد توجه قرار گرفت و 13 بار تجدید چاپ شد.
زنگنه در باره کتاب دیگرش آواز پری ها که یک ماه قبل به چاپ رسیده ، افزود: این کتاب در مورد موسیقی است و کوشیدم برای راه پیدا کردن به هنرکده های موسیقی با پایین ترین قیمت عرضه شود.
بانوی لالایی های ایرانی در مورد کتاب هفت قصه از پری قصه ها گفت: با آشنایی که با آهنگ ، وزن و قافیه داشتم این کتاب را برای کودکان نوشتم ، این که چطور کودکان را با طبیعت و دنیا آشنا کنیم و حاصل کار شد هفت قصه، معلمان مهد کودک و مادرها می توانند این کتاب ها را برای کودکان بخوانند.
این بانوی دوستدار هنر از معرفی یکی از کتابهایش در کافه لیت فرانسه پاتوق روشنفکران و نویسندگان و از آرزویش برای ترجمه کتاب آنسوی تاریکی سخن گفت .
این سفیر حسن نیت که در سفرش به گیلان به پرورشگاه رشت نیز سر زده است، ابراز امیدواری کرد شرایط سپردن این کودکان به خانواده های بدون فرزند آسان شود تا آنها در محیط گرم خانواده بزرگ شوند.
**فولکلور ایران
این بانوی هنرمند در خصوص آشنایی و دلبستگی اش به فولکلور ایران گفت : زمان کودکی که به خانه پدری ام در کاشان می رفتم، دار قالی مادربزرگ و شعرهای محلی دخترکان قالیباف برایم بسیار جالب بود.
زنگنه افزود: در بافتن قالی نقشه خوان داریم که علاوه بر خواندن نقشه با خواندن ابیاتی از باباطاهر و دو بیتی های محلی، بافنده ها را با ریتم و قافیه آشنا می کرد تا نقش های قالی را خوب بزنند.
**گل آرایی
وی در مورد اقامت دو ساله اش در ژاپن در عنفوان جوانی و گذراندن دوره گل آرایی در این کشور گفت: هنر تنها به موسیقی ختم نمی شود و ما هنرهای بسیاری داریم از نقاشی و نویسندگی گرفته تا قالیبافی ، تذهیب و گل آرایی . هرکسی باید دنبال ذوق و سلیقه و استعداد و توانایی خود برود و آن هنر را پرورش دهد.
وی خاطرنشان کرد : دنیای امروز مملو از هنرها و دانش های مختلف است، آشنایی ما با هنرها می تواند دید ما به جهان را وسعت و غنا ببخشد.
زنگنه افزود: اکنون بانوان هنردوست بسیاری را می بینم که نه برای پول و شهرت و اجرای صحنه ای بلکه برای علاقه به هنر موسیقی در کلاس ها شرکت می کنند.
**تاثیر نابینایی بر هنر
پری لالایی های ایرانی از سختی تمرین و کار برای اپرا گفت که او را با داشتن همسری منظم و دو فرزند مجبور به کنار گذاشتن این رشته کرد .
وی یاداور شد: بعد از نابینا شدن دوباره به آواز پرداختم، نتها را حفظ می کردم و اپرا را گوشی کار می کردم شاید اگر نابینا نمی شدم فرصت کافی برای اموختن پیدا نمی کردم .
لالایی های زیبای محلی پری زنگنه سال ها در خانه های ایران رسوخ کرد و کودکان را به خواب شیرین برد اما کتابهایش فرصتی است برای اندیشیدن دوباره به زندگی و توانایی های خود .
این بانوی هنرمند با تلاش خود و موفقیتهایش ثابت کرد که آسیب دیدگی و معلولیت پایانی برای زندگی و شکوفایی استعدادها و توانایی ها و اعتلای فرد نیست .
در بخشی از کتاب آن سوی تاریکی می خوانیم: من گره هایی کور گشوده ام ، من کوره راه های دور پیموده ام و هم اینک روبه روی شما بر قله نور ایستاده ام ، جایی که شما را می بینم که در تاریکی ها راه خود را نیافته اید، چراغی در دست ندارید ، شاید هم نتوانسته اید روشنش کنید .
باشد همانگونه که این هنرمند روشندل می گوید، ما با پرتوی که از نگریستن و دقت کردن به زندگی و آثار بزرگان بر ما خواهد تابید، راه خود را در زندگی بهتر بیابیم .
گزارش : گیتی بابایی ** انتشاردهنده: کبیری
6030/2007
کپی شد