تصاویر برخورد وزیر راه و شهرسازی با یک خبرنگار پس از جلسه هیات دولت در هفته گذشته حواشی بسیاری را در رسانه ها ایجاد کرد.
در واژه نامه لغات و اصطلاحات روزنامه نگاری، واژه ای داریم به نام ambush که به کمین کردن خبرنگاران برای غافل گیری مصاحبه شوندگان اطلاق می شود. به طور کلی خبرنگار موظف است با استفاده از حق آزادی بیان در جامعه و با توجه به رسالت کاری خود و همچنین در جهت حفظ اخلاق و منافع عمومی، مشکلات و نقایص کشور را از مسئولان مطالبه کند. در کشورهای پایبند به اصول خبرنگاری حرفه ای می کوشند با رعایت اخلاق کاری و آداب مصاحبه در جهت احقاق هرچه بهتر حقوق مردم گام بردارند.
اما در کشوری همچون ایران حتی با نیروهای انسانی کاربلد، متاسفانه عموما درک درستی از معیارهای کار خبرنگاری حرفه ای به چشم نمی خورد. دلیلش هم نگاه نه چندان مطلوب عموم مردم به جامعه رسانه ای است که بیشتر نشأت گرفته از برخوردهای ناصحیح رسانه های انحصاری میلی با موضوعات سیاسی و اجتماعی در کشور است که مباحث را به شکل های گوناگون بر اساس منافع عده ای خاص منعکس می کند. همین موضوع بر نگاه اعضای جامعه به کلیه رسانه ها از خبرگزاری گرفته تا مطبوعات تاثیر گذاشته و زمینه های شکاف بیش از پیش این دو را از هم فراهم آورده است.
به موضوع اصلی بازمی گردیم؛ خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان در حیاط محل تشکیل هیات دولت، راه آقای وزیر را سد می کنند و سوالاتی از او دارد. این خبرنگار حقیقت طلب! موضوعی را در ارتباط با مرجوعی بودن ایرباس سوم نزد عباس آخوندی مطرح می کند که چندین بار از سوی مسئولان ناوگان هوایی و وزارت راه و شهرسازی غیر کارشناسی و نادرست خوانده شده است. همین کافی است تا آقای وزیر با شنیدن این مباحث به قدری عصبانی شود که تصاویری از برخورد او منتشر گردد که هرچند با اصل واقعه فاصله بسیاری داشت، ولی بازتاب های متفاوتی را در رسانه ها ایجاد کرد.
وقتی موشکافانه تر به این موضوع می نگریم، مطالبه علت مرجوعی بودن هواپیما مجددا از سوی گروهی مطرح می شود که برای نخستین بار از تریبون همین دارودسته رسانه ای در کشور منعکس شد! گروهی که از هر فرصتی برای جنجال آفرینی علیه دولت روحانی استفاده می کنند و این بار هم تصاویر رفتار شتاب زده وزیر راه بهانه دیگری شد برای کوبیدن بر طبل دلواپسی شان.
واکنش عباس آخوندی پس از این اتفاق هم در نوع خود جالب است. او در توییت خود از رویارویی جریانی در برابر خواست مردم سخن می گوید و می نویسد: سالهاست که به روشنی دریافتهام که هیچ کشوری روی رستگاری و توسعه را نخواهد دید مگر به یارای گردش آزاد اطلاعات و وجود خبرنگارانی آزاده، مستقل و شجاع. اما آنچه سینه من را تنگ میکند و گاهی فریاد مرا به آسمان میبرد، رویارویی با جریانی است که در برابر ملت ایستاده است. جریانی که تخم نا امیدی میافشاند و در عین حال که خود سهم اصلی را در ایجاد وضع نابسامان کنونی کشور دارد، در لباس یک مدعی تمام عیار ظاهر میشود. آنان که در جریان به یغما دادن ثروت ملت و آینده این نسل و نسلهای بعدی یا مشارکت داشتهاند و یا حامی بودهاند، اکنون هر تلاشی برای توسعه و آبادانی و بازگرداندن عزت ایرانیان را در هالهای از شک و تردید و دودلی فرو میبرند. باور کنید که من بسیار صبورم لیکن با جریانی مواجهیم که جز لجاجت و عناد هیچ چیز ندارد. البته میپذیرم که باز باید صبورتر بود.
این حجم از سیاه نمایی از عملکرد دولت در طول تاریخ بی سابقه بوده و نشان می دهد مشکل این گروه هواپیما نیست و الا کسانی که در دوره گذشته در برابر حیف و میل شدن منابع ملی سکوت می کردند و بزرگترین افتخارشان واردات دسته بیل و کش شلوار از چین بود! چرا بدشان می آید هموطنانشان عزت مند شده و هواپیمای مدرن سوار شوند و هر بهانه ای را بازیچه قرار داده تا به دستاوردهای فعلی ضربه بزنند. جالب اینکه اگر این اتفاقات در دولت همفکر خودشان به وقوع می پیوست حتی چرخ های آن هواپیمای مرجوعی را هم طلا می گرفتند!
این رفتارها نشان می دهد که این گروه ها به منافع ملی پایبند نبوده و همانطور که در این قریب به چهار سال نشان دادند، قادر هستند بیش از هر دشمنی به منافع کشور ضربه بزنند و از سیاه نمایی گرفته تا ناامید کردن مردم، برای نظام هزینه تراشی کنند. این رسانه های میلی نه به اخلاق پایبندند و نه به اصول کار خبرنگاری و باید بدانند با این نوع اعمال بیشتر رویگردانی مردم را به بار می آورند تا پیاده شدن اهدافشان و در تحولات پیش رو، بار دیگر مزه 'نه' بزرگ ملت به تفکراتشان را خواهند چشید.
2007
در واژه نامه لغات و اصطلاحات روزنامه نگاری، واژه ای داریم به نام ambush که به کمین کردن خبرنگاران برای غافل گیری مصاحبه شوندگان اطلاق می شود. به طور کلی خبرنگار موظف است با استفاده از حق آزادی بیان در جامعه و با توجه به رسالت کاری خود و همچنین در جهت حفظ اخلاق و منافع عمومی، مشکلات و نقایص کشور را از مسئولان مطالبه کند. در کشورهای پایبند به اصول خبرنگاری حرفه ای می کوشند با رعایت اخلاق کاری و آداب مصاحبه در جهت احقاق هرچه بهتر حقوق مردم گام بردارند.
اما در کشوری همچون ایران حتی با نیروهای انسانی کاربلد، متاسفانه عموما درک درستی از معیارهای کار خبرنگاری حرفه ای به چشم نمی خورد. دلیلش هم نگاه نه چندان مطلوب عموم مردم به جامعه رسانه ای است که بیشتر نشأت گرفته از برخوردهای ناصحیح رسانه های انحصاری میلی با موضوعات سیاسی و اجتماعی در کشور است که مباحث را به شکل های گوناگون بر اساس منافع عده ای خاص منعکس می کند. همین موضوع بر نگاه اعضای جامعه به کلیه رسانه ها از خبرگزاری گرفته تا مطبوعات تاثیر گذاشته و زمینه های شکاف بیش از پیش این دو را از هم فراهم آورده است.
به موضوع اصلی بازمی گردیم؛ خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان در حیاط محل تشکیل هیات دولت، راه آقای وزیر را سد می کنند و سوالاتی از او دارد. این خبرنگار حقیقت طلب! موضوعی را در ارتباط با مرجوعی بودن ایرباس سوم نزد عباس آخوندی مطرح می کند که چندین بار از سوی مسئولان ناوگان هوایی و وزارت راه و شهرسازی غیر کارشناسی و نادرست خوانده شده است. همین کافی است تا آقای وزیر با شنیدن این مباحث به قدری عصبانی شود که تصاویری از برخورد او منتشر گردد که هرچند با اصل واقعه فاصله بسیاری داشت، ولی بازتاب های متفاوتی را در رسانه ها ایجاد کرد.
وقتی موشکافانه تر به این موضوع می نگریم، مطالبه علت مرجوعی بودن هواپیما مجددا از سوی گروهی مطرح می شود که برای نخستین بار از تریبون همین دارودسته رسانه ای در کشور منعکس شد! گروهی که از هر فرصتی برای جنجال آفرینی علیه دولت روحانی استفاده می کنند و این بار هم تصاویر رفتار شتاب زده وزیر راه بهانه دیگری شد برای کوبیدن بر طبل دلواپسی شان.
واکنش عباس آخوندی پس از این اتفاق هم در نوع خود جالب است. او در توییت خود از رویارویی جریانی در برابر خواست مردم سخن می گوید و می نویسد: سالهاست که به روشنی دریافتهام که هیچ کشوری روی رستگاری و توسعه را نخواهد دید مگر به یارای گردش آزاد اطلاعات و وجود خبرنگارانی آزاده، مستقل و شجاع. اما آنچه سینه من را تنگ میکند و گاهی فریاد مرا به آسمان میبرد، رویارویی با جریانی است که در برابر ملت ایستاده است. جریانی که تخم نا امیدی میافشاند و در عین حال که خود سهم اصلی را در ایجاد وضع نابسامان کنونی کشور دارد، در لباس یک مدعی تمام عیار ظاهر میشود. آنان که در جریان به یغما دادن ثروت ملت و آینده این نسل و نسلهای بعدی یا مشارکت داشتهاند و یا حامی بودهاند، اکنون هر تلاشی برای توسعه و آبادانی و بازگرداندن عزت ایرانیان را در هالهای از شک و تردید و دودلی فرو میبرند. باور کنید که من بسیار صبورم لیکن با جریانی مواجهیم که جز لجاجت و عناد هیچ چیز ندارد. البته میپذیرم که باز باید صبورتر بود.
این حجم از سیاه نمایی از عملکرد دولت در طول تاریخ بی سابقه بوده و نشان می دهد مشکل این گروه هواپیما نیست و الا کسانی که در دوره گذشته در برابر حیف و میل شدن منابع ملی سکوت می کردند و بزرگترین افتخارشان واردات دسته بیل و کش شلوار از چین بود! چرا بدشان می آید هموطنانشان عزت مند شده و هواپیمای مدرن سوار شوند و هر بهانه ای را بازیچه قرار داده تا به دستاوردهای فعلی ضربه بزنند. جالب اینکه اگر این اتفاقات در دولت همفکر خودشان به وقوع می پیوست حتی چرخ های آن هواپیمای مرجوعی را هم طلا می گرفتند!
این رفتارها نشان می دهد که این گروه ها به منافع ملی پایبند نبوده و همانطور که در این قریب به چهار سال نشان دادند، قادر هستند بیش از هر دشمنی به منافع کشور ضربه بزنند و از سیاه نمایی گرفته تا ناامید کردن مردم، برای نظام هزینه تراشی کنند. این رسانه های میلی نه به اخلاق پایبندند و نه به اصول کار خبرنگاری و باید بدانند با این نوع اعمال بیشتر رویگردانی مردم را به بار می آورند تا پیاده شدن اهدافشان و در تحولات پیش رو، بار دیگر مزه 'نه' بزرگ ملت به تفکراتشان را خواهند چشید.
2007
کپی شد