در میانه این رگبار باران همه چیز عادی است و همگان به کار و زندگی خود مشغولند اما من می روم تا گذری بر گوشه ای از تاریخ شجاعت و آزادگی این سرزمین داشته باشم و شنیده هایم از او را شاید اندکی ملموس تر دریابم.
اینجا خیابان استادسراست درمیانه این گذر، خانه ای است که زادگاه بزرگ مرد آزاده ایران زمین است او که برخلاف همه بزرگی و عزتی که در میان مردمان ایران زمین دارد نامش پسوندی "کوچک" دارد نامی با مسما، از آن رو که او به حق خود را کوچک ملت خود می دانست اما بزرگ مرد آزاده این سرزمین بود.
استقلال ایران را خواهانم
آنگونه که بر سنگ بزرگی بر دیواره حیاط خانه اش جمله ای از او حک شده که :
"من استقلال ایران را خواهانم و بقای اعتبار کشور را طالبم و آسایش ایران وهمه ابناء بشر را بدون تفاوت دین و مذهب شایقم "
وقتی نام بلندش را بر سردر خانه می بینم ناخودآگاه چهره او در ذهنم تداعی می شود چهره ای که در فیلم ها و کتاب تاریخ مدرسه از او در ذهنم دارم؛ مردی با موها و محاسنی مجعد، چشمانی نافذ و خوش صورت و بیش از آن خوش سیرت، او که عمرش را در راه آزادی و آزادگی ملت نهاد و چه نزدیک است این برداشت با تصاویر واقعی او که بر دیوارهای حیاط کوچک و داخل خانه نقش بسته است.
بزرگ مردی که امروز حیاط خانه اش به سردیسی از او مزین شده اما روزگاری خائنین و خودفروختگان این سرزمین سرش را بریده و پیشکش سردار سپه هایی کردند که حیف از نام سردار بر آنها که زیبنده شان همان پسوند قلدر و بیش از آن سرسپرده بوده و هست.
آری اینجا خانه بزرگ مرد آزاده تاریخ معاصر ایران زمین است هم او که روزگاری تنها ماند و ندید روزهای افتخار این سرزمین را، آن هم در کمتر از۶ دهه بعد که چه بسیار دلاورمردانی چون او که به حراست و حفاظت از مام میهن و ناموس این سرزمین در برابر قدرت های دوران ایستادند و جانانه جنگیدند وهمه داشته هاشان را درطبق اخلاص نهادند.
آنان که آرش کمانگیر، رستم و سهراب های این سرزمین و هویت این ملت هستند، ملتی که هماره در برابر هر زور، ستم و قدرت استکباری در طول تاریخ این سرزمین ایستاده و همچنان می ایستد.
اینک در سالروز شهادت این قهرمان ملی، این بزرگ سردار، میرزا کوچک جنگلی در این خانه حالی دیگر دارم جایی که یونسی متولد شد و امن و آسایش خانه و خانواده را رها کرد تا پرچم استقلال و آزادگی را در سرزمین خود بر افرازد و از دل بحران ها قتل وغارت و تجاوز دشمنان ایران زمین از شاهان فاسد دوران تا متجاوزان روس و انگلیسی سربلند بیرون آمد او که درخانواده ای اصیل با آموزه های دینی رشد یافت و چنان آزاده و دلیر تربیت شد که ترس و تسلیم در او راه نداشت، پیشقراول نهضت آزادیخواهی زمان "نهضت جنگل" شد.
امروز این بنا با قدمت ۲۰۰ ساله در مرکز رشت برجای مانده از خانه بزرگ پدری و زادگاه قهرمان ملی "یونس استادسرایی" که ایرانیان او را به نام پرآوازه سردار جنگل "میرزا کوچک " می شناسند، یادآور بخشی از خاطره تاریخی این سرزمین است.
خانه ای با سازه و نمایی بیشتر چوبی و بیش از آن سنتی و اصیل خطه گیلان در دو طبقه و اتاقهایی تو درتو و ایوانی بزرگ که فضای آن با رنگ قهوه ای و نارنجی چوب ها و تاقچه های آن بسیار گرم و صمیمانه است و دیوارهای حیاط و اتاقها مزین به تصاویر نقاشی و بزرگ شده از سردار جنگل و همرزمانش است.
کتابها و دست نوشته های مربوط به میرزا و تاریخ گیلان و نهضت جنگل در اتاقهای طبقه اول برشی از تاریخ ایران زمین و خطه گیلان را به تصویر می کشد.
لباس ها، ادوات جنگی میرزا از جمله تفنگ زنگ زده او با دسته چوبی تراش خورده و تزیین شده و کیف چرمی که هماره بر گردن حمایل می کرد و قرآن کریم و برخی وسایل شخصی دیگر او در زیر قابهای شیشه ای، خود حسی از نزدیکی و غرور در بیننده می آفریند.
غرور و افتخار به مردانی چون میرزا کوچک خان که رادمردان و دلاورانی برای زندگی شرافتمندانه و الگویی برای آزادگی بوده و به سرور آزادگان جهان اباعبدالله الحسین (ع) اقتدا کرده اند ؛ و کم هم نیستند زنانی که چنین مردانی تربیت کردند و خود دلیرانی در مقاومت و مبارزه در برابر استکبار و تداوم روح دینداری و ایثار شده و می شوند.
آری میرزا در برابر خیل عظیم دشمنان سینه سپر کرد و با معدود یاران خود در برابر استبداد و استعمار ایستاد و جانانه مقاومت کرد و هرچند دشمن مستقیم نتوانست او را به زانو درآورد اما خیانت پیشه گان مزدور اجانب در میان راه از پشت خنجرش زدند و بعد سرش را تحفه بردند با این خیال که استقامت و مقاومت این ملت را در هم شکستند اما نمی دانستند که آزادگی و عدالت طلبی و استقلال خواهی در دل مردمان این سرزمین ریشه دارد.
آری نمی دانستند که شهید راه استقلال و استکبار ستیزی هماره در دلها مانا و زنده است او که در محاصره قدرتهای شرق و غرب اعم از روس و انگلیس و استبداد رضاخانی به همراه مردانش گاه حتی به قوت روزانه دسترسی نداشتند و در سرمای استخوان سوز به کوهها و جنگلها پناه برده بود هرگز حاضر نشد در مقابل بیگانه سر فرود آورد و نمادی بی نظیر از مقاومت و ایستادگی در برابر استبداد و استکبار شد.
آری پاسداشت این مردان و زنان آزاده و بلند آوازه خود هویت بخش نسلهایی است که در پس آنان پا به عرصه این خاک می نهند و باید بدانند که حراست و حفاظت این خاک و استقلال، دوام و بقای آن به ایثار و از خودگذشتگی هزاران و میلیون ها انسان آزاده ممکن شده و تا همیشه تاریخ وامدار و متعهد به این خونها و رشادتها و آزادمردی ها هستند تا امروز سرزمینی امن و آباد باشد.
ملتی که دارای قهرمانان و اسطوره های بزرگ است، ریشه های محکمی در خاک، فرهنگ و تمدن خود دارد و باید این اسطوره ها را بشناسد و بشناساند، بر خلاف اقوام و ملتهایی که نه تنها تاریخ و تمدن و فرهنگ غنی ندارند بلکه برای یافتن نقاط هویتی برای قوت ریشه های سست خود، اسطوره سازی می کنند و از سویی می کوشند میان ملتها و فرهنگ اصیل و اسطوره ها و بزرگان تاریخ و تمدنشان فاصله بیاندازند.
میرزا کوچک خان جنگلی صدها و هزاران مرد و زن نامی فرهنگ، ادب، تمدن و تاریخ ایران زمین از گذشته تا امروز از آریو برزن ها تا امیرکبیرها و شهید بابایی ها و باکری ها و صیادشیرازی ها و غیره باید به نماد برجسته این فرهنگ و تاریخ تبدیل و شناسانده شوند و لحظه ای فرصت نداد برخی اسطوره های جعلی و دروغین فرهنگ مهاجم در ذهن و فکر فرزندان این مرز و بوم رسوخ کنند.
این وظیفه ای بس سنگین بر عهده همه آحاد این جامعه و بیش و پیش از آن نخبگان و بزرگان این سرزمین است.