پنجره هایی که از پشتش سربازانی کور در حال رژه رفتن و زنان در هیئت مادر، همسر و دختر در حال رنج کشیدن اند؛ و مرگ این بار نه شتری که در هر خانه ای می خوابد که اسبی است که از پنجره نگاهش را به ما دوخته .
نمایش «اسب های پشت پنجره» نوشته ماتئی ویسنی یک و به کارگردانی آرمین حیدری از 25 الی 31 فروردین ماه در تماشاخانه هامون رشت روی صحنه است.
اکبر محبوبی فر، شاهد غروی، ماکان حسن پور، مولود موسوی، مریم جلالی، طاهره عموزاده و مانی پرتوی در «اسب های پشت پنجره» به ایفای نقش می پردازند .
این چهارمین نمایشنامه ای است که به کارگردانی آرمین حیدری روی صحنه رفته است .
تمرین نمایش شش ماه طول کشیده و اجرای خوب بازیگران نشان دهنده تلاش آنان برای انتقال مفهوم به مخاطبان است .
متن نمایش به شدت کنایی و انتقادی است . گرچه در جهانی که او در این نمایش ساخته آدمها مسخ شده و همگی به نوعی قربانی اند اما زنان در چنین جهان مملو از جنگ قربانیان مضاعفند . آنچه که در جهان واقع نیز می بینیم .
نمایش را می توان در گونه تئاتر ابزرد یا پوچی قرار داد. طنز موجود در نمایش نیز تلخ است، تلخ به گونه زهر خند . اما تلخی تئاتر نه از جنس شرنگ ، بلکه چون دارویی درمانگر است .
نمادها در این نمایش غیرمتعارفند. اسب از نماد نجابت و وقار به پیغام آور نیستی و مرگ تبدیل شده ، آب و باران نیز نماد پاکی و برکت نیست که سیاه است و آدمیان را به خلسه ای شوم فرو می برد. خلسه ای که در آن به جای اندیشه و عمل، خود را به انتظار و بی عملی وا می نهند. آدمهایی که خواب می بینند که بیدارند.
*زنان قربانیان اصلی
آرمین حیدری کارگردان جوان تئاتر در باره اجرای این نمایش می گوید : این نمایش اپیزودیک که به سبک رئالیسم جادویی تعریف میشود روایتی از زنان جنگ زده در فضای خانه است، زنانی که در خانه منتظر مانده اند که پسران، همسران و پدرانشان بازگردند.
وی می افزاید: این متن بیشتر در مورد زنها است تا مردها ، زنانی که در خانه منتظر مرد می مانند تا از جنگ باز گردد. مردی که یا در جنگ از دست می رود و یا با زخمهایی باز می گردد که هیچگاه التیام نمی یابد و میدان جنگ را انگار با خود به خانه می آورد.
حیدری خاطرنشان می کند که زمان و مکان در این نمایشنامه تعریفی ندارد . این را می توانیم در کشورها و در زمان های مختلف درک کنیم . نمایش گرچه سال 1987 نوشته شده ولی امروز نیز همچنان موضوعی قابل درک است . به خاطر همین زمان و مکان را حذف کرده ایم اما برای این که بازی ها برای مخاطبان نزدیک باشد سبک نمایش را به شیوه رئالیسم جادویی پیش برده ایم یعنی برای بازی های رئال فضایی جادوگونه ایجاد کرده ایم که هم مخاطب لذت ببرد هم ارتباط برقرار کند.
حیدری در مورد میزان وفاداری اجرا به متن نمایش گفت : نگرش و برداشتمان از متن را اجرا کرده ایم . متن جوری است که می شود از آن برداشتهای متفاوتی داشت اجراهایی هم که شده به همین خاطر مختلف بوده .
دیگر عوامل نمایش«اسب های پشت پنجره» عبارتند از :
مشاورکارگردان: مهدی شایان
طراح صحنه : مصطفی جعفری
طراح لباس : فرانک صبایی
آهنگساز: پرهام پتکی
طراح گریم: هدیه خادم
طراح نور: مهیار بهروز
طراح پوستر:هامون مرتضایی
روابط عمومی: پریسا عموئی
اپراتور موسیقی : آروین پرسون
مدیرصحنه: شایان معینی
تصویر و تدوین : سجاد سحری
دستیار صحنه: پرهام کاظمی، مرتضی سلامت،نازنین پهلوان زاده،نیلوفر طاهری،حسین شهباز پور
دستیار لباس :حدیث کریمی
منشی صحنه: طاهره عموزاده
نمایش اسبهای پشت پنجره یادآور این شعر مارگوت بیکل است : 'از جنگ بی شکوه احساسی اندک دارم،اما آنچه به تمامی در می یابم عشقی ست که آرزوی همگان است،از کشمکش های دائمی احساسی اندک دارم،اما آنچه به تمامی در می یابم آرزوی با هم بودن است،از جنگ برای آنکه فقط جانی به در برم احساسی اندک دارم،اما آنچه به تمامی در یافته ام چیزی ست که در این بازی یافته ام. '
علاقه مندان برای تماشای نمایش می توانند از سایت هفت ساز اقدام به تهیه بلیت نمایند.
6030
نمایش «اسب های پشت پنجره» نوشته ماتئی ویسنی یک و به کارگردانی آرمین حیدری از 25 الی 31 فروردین ماه در تماشاخانه هامون رشت روی صحنه است.
اکبر محبوبی فر، شاهد غروی، ماکان حسن پور، مولود موسوی، مریم جلالی، طاهره عموزاده و مانی پرتوی در «اسب های پشت پنجره» به ایفای نقش می پردازند .
این چهارمین نمایشنامه ای است که به کارگردانی آرمین حیدری روی صحنه رفته است .
تمرین نمایش شش ماه طول کشیده و اجرای خوب بازیگران نشان دهنده تلاش آنان برای انتقال مفهوم به مخاطبان است .
متن نمایش به شدت کنایی و انتقادی است . گرچه در جهانی که او در این نمایش ساخته آدمها مسخ شده و همگی به نوعی قربانی اند اما زنان در چنین جهان مملو از جنگ قربانیان مضاعفند . آنچه که در جهان واقع نیز می بینیم .
نمایش را می توان در گونه تئاتر ابزرد یا پوچی قرار داد. طنز موجود در نمایش نیز تلخ است، تلخ به گونه زهر خند . اما تلخی تئاتر نه از جنس شرنگ ، بلکه چون دارویی درمانگر است .
نمادها در این نمایش غیرمتعارفند. اسب از نماد نجابت و وقار به پیغام آور نیستی و مرگ تبدیل شده ، آب و باران نیز نماد پاکی و برکت نیست که سیاه است و آدمیان را به خلسه ای شوم فرو می برد. خلسه ای که در آن به جای اندیشه و عمل، خود را به انتظار و بی عملی وا می نهند. آدمهایی که خواب می بینند که بیدارند.
*زنان قربانیان اصلی
آرمین حیدری کارگردان جوان تئاتر در باره اجرای این نمایش می گوید : این نمایش اپیزودیک که به سبک رئالیسم جادویی تعریف میشود روایتی از زنان جنگ زده در فضای خانه است، زنانی که در خانه منتظر مانده اند که پسران، همسران و پدرانشان بازگردند.
وی می افزاید: این متن بیشتر در مورد زنها است تا مردها ، زنانی که در خانه منتظر مرد می مانند تا از جنگ باز گردد. مردی که یا در جنگ از دست می رود و یا با زخمهایی باز می گردد که هیچگاه التیام نمی یابد و میدان جنگ را انگار با خود به خانه می آورد.
حیدری خاطرنشان می کند که زمان و مکان در این نمایشنامه تعریفی ندارد . این را می توانیم در کشورها و در زمان های مختلف درک کنیم . نمایش گرچه سال 1987 نوشته شده ولی امروز نیز همچنان موضوعی قابل درک است . به خاطر همین زمان و مکان را حذف کرده ایم اما برای این که بازی ها برای مخاطبان نزدیک باشد سبک نمایش را به شیوه رئالیسم جادویی پیش برده ایم یعنی برای بازی های رئال فضایی جادوگونه ایجاد کرده ایم که هم مخاطب لذت ببرد هم ارتباط برقرار کند.
حیدری در مورد میزان وفاداری اجرا به متن نمایش گفت : نگرش و برداشتمان از متن را اجرا کرده ایم . متن جوری است که می شود از آن برداشتهای متفاوتی داشت اجراهایی هم که شده به همین خاطر مختلف بوده .
دیگر عوامل نمایش«اسب های پشت پنجره» عبارتند از :
مشاورکارگردان: مهدی شایان
طراح صحنه : مصطفی جعفری
طراح لباس : فرانک صبایی
آهنگساز: پرهام پتکی
طراح گریم: هدیه خادم
طراح نور: مهیار بهروز
طراح پوستر:هامون مرتضایی
روابط عمومی: پریسا عموئی
اپراتور موسیقی : آروین پرسون
مدیرصحنه: شایان معینی
تصویر و تدوین : سجاد سحری
دستیار صحنه: پرهام کاظمی، مرتضی سلامت،نازنین پهلوان زاده،نیلوفر طاهری،حسین شهباز پور
دستیار لباس :حدیث کریمی
منشی صحنه: طاهره عموزاده
نمایش اسبهای پشت پنجره یادآور این شعر مارگوت بیکل است : 'از جنگ بی شکوه احساسی اندک دارم،اما آنچه به تمامی در می یابم عشقی ست که آرزوی همگان است،از کشمکش های دائمی احساسی اندک دارم،اما آنچه به تمامی در می یابم آرزوی با هم بودن است،از جنگ برای آنکه فقط جانی به در برم احساسی اندک دارم،اما آنچه به تمامی در یافته ام چیزی ست که در این بازی یافته ام. '
علاقه مندان برای تماشای نمایش می توانند از سایت هفت ساز اقدام به تهیه بلیت نمایند.
6030
کپی شد