این اهالی فرهنگ گیلان که جدای از دانش و هنر، اغلب دارای مدارک بالای تحصیلی نیز هستند، برعکس بسیاری که از صحبت به زبان مادری خودداری میکنند و تکلم به گیلکی را مایه سرشکستگی میدانند نه تنها از سخن گفتن به گویش و زبان مادری شان ابایی ندارند بلکه با افتخار بر آن تاکید میورزند.
محمدتقی پوراحمد جکتاجی روزنامه نگار و پژوهشگر گیلانی اینجا آیین نگارش گیلکی آموزش میدهد. عصر دوشنبهها محفل داستانخوانی و شعرخوانی گیلکی با حضور گیلکی نویسان برجستهی جای جای این دیار سربلند و سبز گرم است. پرویز فکرآزاد نویسنده و پژوهشگر و بنیان گذار کانال گیله قصه که داستانهای گیلکی را با گویشهای متنوع نویسندگان استان به گوش علاقمندان میرساند از یاران اصلی این جمع است. جواد اصغری نویسنده و ویراستار صوتی پر تلاش داستانهای گیلکی است. مجید دانش آراسته صاحب بیش از 25 مجموعه داستان و رمان از رشت، رحیم چراغی نویسنده و پژوهشگر فرهنگی و ابوالقاسم جلیل پور شاعر و نویسنده و دبیر ادبیات، غلامحسن عظیمی شاعر و نویسنده و صاحب چند کتاب شعر از کوچصفهان، هادی غلام دوست نویسندهی بیش از سه مجموعه داستان گیلکی و چندین مجموعه و رمان فارسی از لاهیجان، علیرضا بشردوست نویسنده مجموعه داستان گیلکی و دبیر ادبیات از شفت، فاطمهرهبر نویسنده جوان از انزلی، صفورا ایجهای نویسنده از لاهیجان، فریده بزرگی نویسنده از لشت نشا، ماریا آرمیون کارشناس ارشد زبانشناسی و نویسنده از رشت، بهزاد یاحید دانشجوی دکترا از رشت، شهرام دفاعی شاعر و نویسنده از رشت، عباس گلستانی شاعر و نویسنده و منتقد ادبی از فومن، مسعود پورهادی شاعر و نویسنده و پژوهشگر و صاحب چندین کتاب شعر و داستان و کتابهای تخصصی در زمینه دستور زبان گیلکی و پیمان نوری شاعر منتقد ادبی و مهرداد پیله ور شاعر و نویسنده از خمام و چندین صاحب نظر ادبیات دیگر.
در بین اعضای این خانه از معلم و پزشک و دانش آموختههای رشتههای گوناگون نیز میبینی که گرچه از نظر شهر زادگاه و لهجه و شغل متفاوتند ولی همگی در یک چیز مشترکند عشق به زبان مادری و حمیت برای پاسداری از آن.
اما چه بر سر زبان گیلکی آمده که امروزه واژگان خوش آواز و طنازانه اش حتی در سرزمین مادری کمتر به گوش میرسد و این بزرگان را به تلاش برای پاسداشت آن وا داشته است .
زبان گیلکی به لحاظ رده شناسی از زبانهای شمال غربی است ولی زبان فارسی از زبانهای ایرانی جنوب غربی است و تفاوتهای آوایی، واژگانی و نحوی در آنها وجود دارد که دال بر زبان بودن گیلکی است.
*زبان وسیله انتقال فرهنگ
ماریا آرمیون زبان شناس و داستان نویس گیلکی عضو گروه گیله قصه در مصاحبه با ایرنا میگوید: گیلکی از دوره پهلوی اول عمدا در انزوا قرار داده شد تا رشد پیدا نکند بنابر این حتی توسط خود گویشوران آن نیز در جاهای عمومی خیلی استفاده نشد و کارایی اش را از دست داد و بعدها در خانهها نیز چنین شد و به انزوا رفت.
وی اظهار داشت: اگر زبان وجود نداشته باشد ارتباط بین افراد جامعه برقرار نمیشود و بدون زبان، ارتباط و انتقال مباحث آموزش و پرورش هم وجود نخواهد داشت و انتقال میراث فرهنگی و تمدن بشری غیر ممکن است.
به گفته وی زبان مادری زبانی است که کودک در محیط خانه میشنود با آن آشنا میشود و تکلم میکند. حالا اگر این در خانه اتفاق نیفتد، فرزندان نمیتوانند با فرهنگ و آیینهای پدر و مادر ارتباط برقرار کنند لذا در نسلهای بعد به کل پیوند گسسته و نابود می شود.
این بانوی زبان شناس با اشاره به کارکرد ارتباطی زبان متذکر میشود: فرهنگ مهمتر از زبان است. وقتی میگوییم کودکان باید به زبان مادری آموزش ببینند و یا زبان مادری را فرا بگیرند به این دلیل است که یک فرهنگ نابود نشود.
آرمیون با اشاره به این که اکنون پنج هزار زبان در جهان وجود دارد که برخی در معرض انقراض قرار دارند خاطرنشان کرد: اگر به زبانهای بومی محلی که مادری گفته میشود پرداخته نشود ارتباط بین اقوام اتفاقا کمتر میشود، این زبانها باید آموزش داده شود زنده باشد تا ارتباط بین اقوام ادامه پیدا کند.
این زبان شناس در مورد فواید دیگر زبان مادری میگوید: از بعد زبانشناسی افرادی که دو زبانه واقعی هستند و به زبان مادری شان صحبت میکنند، پردازش واژگانی بیشتری دارند و در ریشه یابی کلمات در نوشتار و خوانش نسبت به یک زبانهها به لحاظ زبان شناختی خیلی قویتر هستند.
*محو شدن زبان گیلکی در خانوادهها
زبان گیلکی از گروه زبانهای شاخۀ شمال غربی و گروه زبانهای حاشیۀ دریای کاسپین در ایران، بین رشته کوههای البرز و کرانههای جنوبی دریای کاسپین رایج است.
زهرا حمیده کارشناس ارشد زبانشناسی همگانی با بیان این مطلب در مورد علت اصلی کاهش گویشوران زبان گیلی به خبرنگار ایرنا گفت: همانطور که در تعریف زبان مادری به خوبی پیداست، زبان مادری زبانی است که کودک آن را میآموزد و به بهترین وجه ممکن بدان صحبت میکند و این همان اتفاقی است که به طور تقریبی از نیمۀ دوم دهۀ 30 هجری شمسی برای زبان گیلکی نیفتاد.
این استاد دانشگاه، اصرار خانوادههای گیلک زبان برای آموزش زبان فارسی به فرزندانشان در محیط خانه و خانواده و برحذر داشتن کودکان از سخن گفتن به زبان گیلکی را اصلیترین علت این مساله عنوان و خاطرنشان کرد: این در حالی اتفاق افتاد که پسرهای همین خانوادهها بر خلاف میل والدینشان، در محیط خارج از خانه و خانواده گیلکی صحبت میکردند که خود دلیل دیگری شد برای درست نیاموختن زبان مادری.
حمیده یاداور شد: دو نسل بعد، یعنی کودکان نیمۀ دوم دهۀ 50 هجری شمسی دیگر حتی در بافتی به نام خانواده هم با زبان مادری مواجه نبودند. بزرگترهای هر خانواده، فرهنگ واژگانی شدند برای گوشهایی که دیگر به ندرت در محیط خانه گیلکی میشنیدند.
این زبان شناس با تاسف میافزاید: امروز کودکان ما در رشت، مرکزِ استانِ گیلک زبان گیلان، با پدرمادرهایِ فارسی زبانی زندگی میکنند که گاه از هر فارسی زبانی فارسیتر حرف میزنند، با قصههای پدربزرگها و مادربزرگهایی به خواب میروند که سالهاست تمرینِ گیلکی حرف نزدن کردهاند، و بزرگترهایی که روزی فرهنگ واژگانِ نابِ گیلکی بودند امروز دیگر کنارمان نیستند.
با اینحال وی بر این باور است که لابلای تمام این نگرانیها در راستای جلوگیری از خاموشی زبان گیلکی، فعالیت گروهها و سازمانهای مردم نهاد نشانههای خوبی برای پایه ریزی یک اقدام موثر برای حفظ زبان گیلکی است و تاکید می کند این مهم اتفاق نمیافتد مگر دلسوزان و جامعۀ گویشی با جامعۀ دانشگاهی، متخصصان، محققان و زبانشناسان ادغام شوند، تا هرآنچه که برای زبان گیلکی تا به امروز اتفاق نیفتاده است، به وقوع بپیوندد.
این زبان شناس از برگزاری کارگاههای ثبت و ضبط زبانهای در خطر در دانشگاههای معتبر کشور نظیر دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی با حضور دکتر سالومه غلامی از دانشگاه گوته فرانکفورت بعنوان یکی دیگر از اقدامات امیدوار کننده برای کمک به حفظ زبانهای بومی در ایران یاد کرد.
اما چه باید کرد؟
با توجه به تعریف یونسکو گیلکی در معرض خطر است و اگر نجنبیم به زبانهای به شدت در معرض خطر میپیوندد که گویشوران آن فقط افراد کهنسال هستند.
زبانهایی مثل کردی و ترکی در جاهای دیگر نیز گویشورانی دارند ولی تنها نقطهای از جهان که گیلکی صحبت میشود همین حاشیه دریای کاسپین است. این مساله زبان گیلکی را آسیب پذیرتر کرده بنابر این خطر نابودی بیشتر تهدیدش می کند.
ماریا آرمیون زبان شناس و داستان نویس اظهار داشت: باید کارهایی در زمینه فرهنگ و آموزش و پرورش انجام دهیم که زبان گیلکی از بین نرود. آموزش زبان مادری به کودکان در خانه، مدرسه و از طریق رسانههای عمومی؛ و مستندسازی علمی زبان گیلکی از جمله راهکارها برای حفظ زبان گیلکی است.
خانه فرهنگ گیلان با برگزاری جلسات، کارگاه ها و برنامه های مفید نمونه خوبی برای اقدامات موثر در حفظ زبان گیلکی است . گیله قصه نیز با تلاش برای تولید محتوای گیلکی و نشر آن و همچنین برگزاری کارگاهها و برنامههای قصه به گیلکی در مهدهای کودک و مدارس گامهای خوبی برداشته که نیازمند حمایت است.
اجرای نمایش های گیلکی و کنسرتهای موسیقی گیلکی ، نوشتن داستان های مصور و ساخت فیلم توسط هنرمندان نیز به پاسداشت این زبان کمک کرده و خواهد کرد.
خانوادهها، آموزش و پرورش و مراکز علمی آموزشی، رسانههای گروهی به ویژه صدا و سیما، و هنرمندان رشته های مختلف میتوانند به نگاهبانی و زنده ماندن زبان مادری کمک کنند.
زبان گیلکی چون مزرعه ای به جای مانده از نیاکانمان است که نیاز به مراقبت و بذرهای جدید دارد وگرنه برهوت می شود.
6030
محمدتقی پوراحمد جکتاجی روزنامه نگار و پژوهشگر گیلانی اینجا آیین نگارش گیلکی آموزش میدهد. عصر دوشنبهها محفل داستانخوانی و شعرخوانی گیلکی با حضور گیلکی نویسان برجستهی جای جای این دیار سربلند و سبز گرم است. پرویز فکرآزاد نویسنده و پژوهشگر و بنیان گذار کانال گیله قصه که داستانهای گیلکی را با گویشهای متنوع نویسندگان استان به گوش علاقمندان میرساند از یاران اصلی این جمع است. جواد اصغری نویسنده و ویراستار صوتی پر تلاش داستانهای گیلکی است. مجید دانش آراسته صاحب بیش از 25 مجموعه داستان و رمان از رشت، رحیم چراغی نویسنده و پژوهشگر فرهنگی و ابوالقاسم جلیل پور شاعر و نویسنده و دبیر ادبیات، غلامحسن عظیمی شاعر و نویسنده و صاحب چند کتاب شعر از کوچصفهان، هادی غلام دوست نویسندهی بیش از سه مجموعه داستان گیلکی و چندین مجموعه و رمان فارسی از لاهیجان، علیرضا بشردوست نویسنده مجموعه داستان گیلکی و دبیر ادبیات از شفت، فاطمهرهبر نویسنده جوان از انزلی، صفورا ایجهای نویسنده از لاهیجان، فریده بزرگی نویسنده از لشت نشا، ماریا آرمیون کارشناس ارشد زبانشناسی و نویسنده از رشت، بهزاد یاحید دانشجوی دکترا از رشت، شهرام دفاعی شاعر و نویسنده از رشت، عباس گلستانی شاعر و نویسنده و منتقد ادبی از فومن، مسعود پورهادی شاعر و نویسنده و پژوهشگر و صاحب چندین کتاب شعر و داستان و کتابهای تخصصی در زمینه دستور زبان گیلکی و پیمان نوری شاعر منتقد ادبی و مهرداد پیله ور شاعر و نویسنده از خمام و چندین صاحب نظر ادبیات دیگر.
در بین اعضای این خانه از معلم و پزشک و دانش آموختههای رشتههای گوناگون نیز میبینی که گرچه از نظر شهر زادگاه و لهجه و شغل متفاوتند ولی همگی در یک چیز مشترکند عشق به زبان مادری و حمیت برای پاسداری از آن.
اما چه بر سر زبان گیلکی آمده که امروزه واژگان خوش آواز و طنازانه اش حتی در سرزمین مادری کمتر به گوش میرسد و این بزرگان را به تلاش برای پاسداشت آن وا داشته است .
زبان گیلکی به لحاظ رده شناسی از زبانهای شمال غربی است ولی زبان فارسی از زبانهای ایرانی جنوب غربی است و تفاوتهای آوایی، واژگانی و نحوی در آنها وجود دارد که دال بر زبان بودن گیلکی است.
*زبان وسیله انتقال فرهنگ
ماریا آرمیون زبان شناس و داستان نویس گیلکی عضو گروه گیله قصه در مصاحبه با ایرنا میگوید: گیلکی از دوره پهلوی اول عمدا در انزوا قرار داده شد تا رشد پیدا نکند بنابر این حتی توسط خود گویشوران آن نیز در جاهای عمومی خیلی استفاده نشد و کارایی اش را از دست داد و بعدها در خانهها نیز چنین شد و به انزوا رفت.
وی اظهار داشت: اگر زبان وجود نداشته باشد ارتباط بین افراد جامعه برقرار نمیشود و بدون زبان، ارتباط و انتقال مباحث آموزش و پرورش هم وجود نخواهد داشت و انتقال میراث فرهنگی و تمدن بشری غیر ممکن است.
به گفته وی زبان مادری زبانی است که کودک در محیط خانه میشنود با آن آشنا میشود و تکلم میکند. حالا اگر این در خانه اتفاق نیفتد، فرزندان نمیتوانند با فرهنگ و آیینهای پدر و مادر ارتباط برقرار کنند لذا در نسلهای بعد به کل پیوند گسسته و نابود می شود.
این بانوی زبان شناس با اشاره به کارکرد ارتباطی زبان متذکر میشود: فرهنگ مهمتر از زبان است. وقتی میگوییم کودکان باید به زبان مادری آموزش ببینند و یا زبان مادری را فرا بگیرند به این دلیل است که یک فرهنگ نابود نشود.
آرمیون با اشاره به این که اکنون پنج هزار زبان در جهان وجود دارد که برخی در معرض انقراض قرار دارند خاطرنشان کرد: اگر به زبانهای بومی محلی که مادری گفته میشود پرداخته نشود ارتباط بین اقوام اتفاقا کمتر میشود، این زبانها باید آموزش داده شود زنده باشد تا ارتباط بین اقوام ادامه پیدا کند.
این زبان شناس در مورد فواید دیگر زبان مادری میگوید: از بعد زبانشناسی افرادی که دو زبانه واقعی هستند و به زبان مادری شان صحبت میکنند، پردازش واژگانی بیشتری دارند و در ریشه یابی کلمات در نوشتار و خوانش نسبت به یک زبانهها به لحاظ زبان شناختی خیلی قویتر هستند.
*محو شدن زبان گیلکی در خانوادهها
زبان گیلکی از گروه زبانهای شاخۀ شمال غربی و گروه زبانهای حاشیۀ دریای کاسپین در ایران، بین رشته کوههای البرز و کرانههای جنوبی دریای کاسپین رایج است.
زهرا حمیده کارشناس ارشد زبانشناسی همگانی با بیان این مطلب در مورد علت اصلی کاهش گویشوران زبان گیلی به خبرنگار ایرنا گفت: همانطور که در تعریف زبان مادری به خوبی پیداست، زبان مادری زبانی است که کودک آن را میآموزد و به بهترین وجه ممکن بدان صحبت میکند و این همان اتفاقی است که به طور تقریبی از نیمۀ دوم دهۀ 30 هجری شمسی برای زبان گیلکی نیفتاد.
این استاد دانشگاه، اصرار خانوادههای گیلک زبان برای آموزش زبان فارسی به فرزندانشان در محیط خانه و خانواده و برحذر داشتن کودکان از سخن گفتن به زبان گیلکی را اصلیترین علت این مساله عنوان و خاطرنشان کرد: این در حالی اتفاق افتاد که پسرهای همین خانوادهها بر خلاف میل والدینشان، در محیط خارج از خانه و خانواده گیلکی صحبت میکردند که خود دلیل دیگری شد برای درست نیاموختن زبان مادری.
حمیده یاداور شد: دو نسل بعد، یعنی کودکان نیمۀ دوم دهۀ 50 هجری شمسی دیگر حتی در بافتی به نام خانواده هم با زبان مادری مواجه نبودند. بزرگترهای هر خانواده، فرهنگ واژگانی شدند برای گوشهایی که دیگر به ندرت در محیط خانه گیلکی میشنیدند.
این زبان شناس با تاسف میافزاید: امروز کودکان ما در رشت، مرکزِ استانِ گیلک زبان گیلان، با پدرمادرهایِ فارسی زبانی زندگی میکنند که گاه از هر فارسی زبانی فارسیتر حرف میزنند، با قصههای پدربزرگها و مادربزرگهایی به خواب میروند که سالهاست تمرینِ گیلکی حرف نزدن کردهاند، و بزرگترهایی که روزی فرهنگ واژگانِ نابِ گیلکی بودند امروز دیگر کنارمان نیستند.
با اینحال وی بر این باور است که لابلای تمام این نگرانیها در راستای جلوگیری از خاموشی زبان گیلکی، فعالیت گروهها و سازمانهای مردم نهاد نشانههای خوبی برای پایه ریزی یک اقدام موثر برای حفظ زبان گیلکی است و تاکید می کند این مهم اتفاق نمیافتد مگر دلسوزان و جامعۀ گویشی با جامعۀ دانشگاهی، متخصصان، محققان و زبانشناسان ادغام شوند، تا هرآنچه که برای زبان گیلکی تا به امروز اتفاق نیفتاده است، به وقوع بپیوندد.
این زبان شناس از برگزاری کارگاههای ثبت و ضبط زبانهای در خطر در دانشگاههای معتبر کشور نظیر دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی با حضور دکتر سالومه غلامی از دانشگاه گوته فرانکفورت بعنوان یکی دیگر از اقدامات امیدوار کننده برای کمک به حفظ زبانهای بومی در ایران یاد کرد.
اما چه باید کرد؟
با توجه به تعریف یونسکو گیلکی در معرض خطر است و اگر نجنبیم به زبانهای به شدت در معرض خطر میپیوندد که گویشوران آن فقط افراد کهنسال هستند.
زبانهایی مثل کردی و ترکی در جاهای دیگر نیز گویشورانی دارند ولی تنها نقطهای از جهان که گیلکی صحبت میشود همین حاشیه دریای کاسپین است. این مساله زبان گیلکی را آسیب پذیرتر کرده بنابر این خطر نابودی بیشتر تهدیدش می کند.
ماریا آرمیون زبان شناس و داستان نویس اظهار داشت: باید کارهایی در زمینه فرهنگ و آموزش و پرورش انجام دهیم که زبان گیلکی از بین نرود. آموزش زبان مادری به کودکان در خانه، مدرسه و از طریق رسانههای عمومی؛ و مستندسازی علمی زبان گیلکی از جمله راهکارها برای حفظ زبان گیلکی است.
خانه فرهنگ گیلان با برگزاری جلسات، کارگاه ها و برنامه های مفید نمونه خوبی برای اقدامات موثر در حفظ زبان گیلکی است . گیله قصه نیز با تلاش برای تولید محتوای گیلکی و نشر آن و همچنین برگزاری کارگاهها و برنامههای قصه به گیلکی در مهدهای کودک و مدارس گامهای خوبی برداشته که نیازمند حمایت است.
اجرای نمایش های گیلکی و کنسرتهای موسیقی گیلکی ، نوشتن داستان های مصور و ساخت فیلم توسط هنرمندان نیز به پاسداشت این زبان کمک کرده و خواهد کرد.
خانوادهها، آموزش و پرورش و مراکز علمی آموزشی، رسانههای گروهی به ویژه صدا و سیما، و هنرمندان رشته های مختلف میتوانند به نگاهبانی و زنده ماندن زبان مادری کمک کنند.
زبان گیلکی چون مزرعه ای به جای مانده از نیاکانمان است که نیاز به مراقبت و بذرهای جدید دارد وگرنه برهوت می شود.
6030
کپی شد