به گزارش ایرنا به نقل از روابط عمومی خانه فرهنگ گیلان ، بزرگان فرهنگ و ادب دیار باران در این مراسم از جهان بینی عنایت سمیعی، از آثارش و تاثیر آن بر هم نسلانش سخن گفتند.
سمیعی در این آیین بعنوان یکی از معاصرانی که رنج دوران دیده اما استوار مانده، گفته و نوشته و کار او اعم از شعرها، انبوه مقالات و سخنرانی هایش گستره ی بزرگ ایران را در برگرفته و بر شاعران و نویسندگان زیادی تاثیر گذاشته بهپاس بیش از پنج دهه حضور و فعالیتِ مستمر در زمینه فرهنگ و هنر و نقد بزرگ داشته شد.
در این همایش از سمیعی به عنوان منتقدی باهوش یاد شد که همواره مورد توجه جریانهای مختلف ادبی بوده و به واسطه ی احاطه ی جامع الاطرافش بر انواع هنر، مرجعیت پیدا کرده است. فرهنگوری که همانقدر ادبیات کلاسیک ایران را خوب و دقیق می شناسد که ادبیات مدرن را، همانقدر فلسفه ی هنر می داند که نقاشی را می شناسد و این همه و همه، از تلاش بی وقفه ی او برای دانستن و سپس آموختن می آید.
عنایت سمیعی اکنون در دهه ی هفتم زندگی اش، به ظاهر فقط چهار کتابِ منتشر شده دارد، سه مجموعه شعر و یک رساله ی تحلیلی. اما اثرِ او فراتر و بیشتر از این چهار عنوان کتاب است، تاثیر مقالات و نقدهایی که در طی سالهای گذشته در مطبوعات نوشته است، از یادها نمی رود تا جایی که نمیتوان با شعرِ مدرن فارسی، به ویژه در دهه ی شصت و هفتاد سر و کار داشت و از کنار نام او گذشت و مقالاتش را نخواند.
*سمیعی ، فصل مشترک نقد عملی و نظری
علی مسعودی نیا در مقاله ای با عنوان فصل مشترک نقد عملی و نظری در مورد عنایت سمیعی می گوید : برای همنسلان ادبی من نام او از اواسط دهه ی 70 به نامی آشنا بدل شد. منتقدی که در مجلات معتبر و ارزشمند و خواندنی آن روزگار هر از گاهی مقاله یا نقدی مینوشت بر شعر یا داستانی و پیدا بود که با سایرین فرقهایی دارد. در نوشته هایش نه نماینده ی نحله ی ادبی خاصی بود که چوب تکفیر بر پیکر پیشینیان بزند و مشغول سینه زنی در سایه ی علم خاصی باشد؛ متنهایش نه از آنها بود که به زور دیکشنری باید سر از اصطلاحات متنشان درمیآوردی؛ نه فحوای نقدش آکنده از نقل قولهای پرطمطراق مد روز بود و نظریه بارانت میکرد؛ نه نوشته هایش از آن انشاهای بیرمق و بی نمک بود که در 400 کلمه بخواهد پنبه ی کسی را بزند یا به عرشش برساند بیخود یا باخود . در پس زمینه ی هر نوشته اش سوادی واقعی و عمیق را میشد رصد کرد
که میکوشید به رخ نکشدش و تا جایی که میتواند با زبان معیار و آشنا با خواننده سخن بگوید.
منتقدی بود که میشد حرفش را فهمید. کارش بیشتر تحلیل بود تا ارزش داوری و مثبت و منفی تلقی کردن یک اثر. در مقاله هایش کمتر در نقش یک تئوریسین و بیشتر در نقش یک تبیین گر ظاهر میشد. پیدا بود که در اکثر مواقع شوری باید سراغش بیاید برای نوشتن درباره ی اثری، که اگر می آمد آن شور، دیگر برایش گمنام و کمنام و نامی و پیر و جوان فرقی نداشت.
امیر احمدی آریان از نیویورک پیغام داد و از تاثیر عنایت سمیعی بر او و هم نسلانش گفت در دهه 70. که چه طور نقد ادبی را با او در روزنامه و نشریات آن روزها فراگرفتند و و او الگوی آن نسل شد.
شمس لنگرودی نیز در پیامی ویدئویی ضمن ابراز خوشنودی از قدردانی مردم زادگاه سمیعی، جلوه برجسته ی او را به جز نقد ادبی، شعرهای کلاسیکش دانست که تاکنون منتشر نشده اند.
حافظ موسوی تحلیلی بر شخصیت فرهنگی و وی گی های شاعرانه ی عنایت سمیعی داشت و کتابهای شعر منتشر شده از او را مرور کرد و به جهانبینی شاعر پرداخت.
م. موید شاعر خوب گیلان نیز در این مراسم هم خاطره گفت هم برای سمیعی شعر خواند.
محمدرضا پورجعفری با خوانش نوشته ای به کار فرهنگی و ادبی به ویژه وجه منقدانه ی عنایت سمیعی پرداخت.
موسوی در دو بخش جداگانه به بررسی جایگاه عنایت سمیعی بهعنوان منتقد و شاعر پرداخت و بهویژه شجاعت و بیپروایی وی را در زمینه نقد ستود.
در ادامه م. موید، شاعر سرشناس کشور، پس از تجلیل از جایگاه و شانِ عنایت سمیعی شعری را به او تقدیم کرد و خواند.
در این مراسم فیلم مستندِ کوتاهی تحت عنوانِ «فرزندِ زمانِ خویشتن» پخش شد. این فیلم 30 دقیقهای که توسط خانه فرهنگ گیلان در پاییز و زمستان 97 ساخته شده بود، به ابعاد مختلف زندگی سمیعی میپرداخت.
در بخش دوم نشست، نیز محمدرضا پورجعفری، داستاننویس و مترجم، و دکتر علیرضا نیکویی، منتقد و استاد دانشگاه گیلان، مقالات خود در ارتباط با بررسی آثار و جایگاهِ سمیعی بهعنوان منتقد و شاعر ارائه دادند.
پس از آن، سیدفرزام حسینی، شاعر و روزنامهنگار جوان، به ابعاد متفاوتی از زندگی عنایت سمیعی اشاره کرد. حسینی، رابطه خودش با سمیعی را مثالی از ارتباط او با نسل جوان دانست و نقش او را در زندگی همنسلانش مانند معلمی دلسوز توصیف کرد که علاوه بر ادبیات بر جنبههای مختلف زندگی آنها نیز تاثیر گذاشته است.
بخش پایانی شبِ عنایت سمیعی به تقدیر از او اختصاص داشت. در این بخش از خودِ سمیعی دعوت شد تا برای حاضران در سالن سخنرانی کند و او پس از تشکر به نقل چند خاطره کوتاه پرداخت.
اهدای پرترهای از عنایت سمیعی که توسط سیاوش یحییزاده کشیده شده بود، تندیس خانه فرهنگ گیلان و هدیه یادبودی از طرف خانه فرهنگ گیلان، توسط یحییزاده، م. مؤید و طاهر طاهری، از دوستان قدیمی عنایت سمیعی، پایانبخش این شب زیبا و بهیادماندنی بود.
این آیین به همت خانه فرهنگ گیلان با همکاری سازمان نظام مهندسی ساختمان گیلان و حوزه هنری گیلان برگزار شد.
عنایتالله نجدی سمیعی، متولد 1323 در رشت، محلهی ساغریسازان، پس از گذراندن دورهی سربازی به تهران رفت در وزارت فرهنگوهنر استخدام شد. از سالهای دههی 30 به هنر و ادبیات گرایش پیدا کرد و در محافل هنری رشت حضوری فعال داشت، از دههی چهل در نشریات مطرح ایران شعر و نقد منتشر کرد، اما فعالیت اصلی و مستمرش از سالهای پس از انقلاب آغاز شد و بهواسطهی تعدد مقالات انتقادیاش در مطبوعات دههی 60 تا به امروز شناخته شد و امروز از او بهعنوان یکی از مهمترین منتقدان ادبی ایران یاد میکنیم که توانست با آثار انتقادیاش تاثیرات بهسزایی در تعالی ادبیات ایران بگذارد.
6030
سمیعی در این آیین بعنوان یکی از معاصرانی که رنج دوران دیده اما استوار مانده، گفته و نوشته و کار او اعم از شعرها، انبوه مقالات و سخنرانی هایش گستره ی بزرگ ایران را در برگرفته و بر شاعران و نویسندگان زیادی تاثیر گذاشته بهپاس بیش از پنج دهه حضور و فعالیتِ مستمر در زمینه فرهنگ و هنر و نقد بزرگ داشته شد.
در این همایش از سمیعی به عنوان منتقدی باهوش یاد شد که همواره مورد توجه جریانهای مختلف ادبی بوده و به واسطه ی احاطه ی جامع الاطرافش بر انواع هنر، مرجعیت پیدا کرده است. فرهنگوری که همانقدر ادبیات کلاسیک ایران را خوب و دقیق می شناسد که ادبیات مدرن را، همانقدر فلسفه ی هنر می داند که نقاشی را می شناسد و این همه و همه، از تلاش بی وقفه ی او برای دانستن و سپس آموختن می آید.
عنایت سمیعی اکنون در دهه ی هفتم زندگی اش، به ظاهر فقط چهار کتابِ منتشر شده دارد، سه مجموعه شعر و یک رساله ی تحلیلی. اما اثرِ او فراتر و بیشتر از این چهار عنوان کتاب است، تاثیر مقالات و نقدهایی که در طی سالهای گذشته در مطبوعات نوشته است، از یادها نمی رود تا جایی که نمیتوان با شعرِ مدرن فارسی، به ویژه در دهه ی شصت و هفتاد سر و کار داشت و از کنار نام او گذشت و مقالاتش را نخواند.
*سمیعی ، فصل مشترک نقد عملی و نظری
علی مسعودی نیا در مقاله ای با عنوان فصل مشترک نقد عملی و نظری در مورد عنایت سمیعی می گوید : برای همنسلان ادبی من نام او از اواسط دهه ی 70 به نامی آشنا بدل شد. منتقدی که در مجلات معتبر و ارزشمند و خواندنی آن روزگار هر از گاهی مقاله یا نقدی مینوشت بر شعر یا داستانی و پیدا بود که با سایرین فرقهایی دارد. در نوشته هایش نه نماینده ی نحله ی ادبی خاصی بود که چوب تکفیر بر پیکر پیشینیان بزند و مشغول سینه زنی در سایه ی علم خاصی باشد؛ متنهایش نه از آنها بود که به زور دیکشنری باید سر از اصطلاحات متنشان درمیآوردی؛ نه فحوای نقدش آکنده از نقل قولهای پرطمطراق مد روز بود و نظریه بارانت میکرد؛ نه نوشته هایش از آن انشاهای بیرمق و بی نمک بود که در 400 کلمه بخواهد پنبه ی کسی را بزند یا به عرشش برساند بیخود یا باخود . در پس زمینه ی هر نوشته اش سوادی واقعی و عمیق را میشد رصد کرد
که میکوشید به رخ نکشدش و تا جایی که میتواند با زبان معیار و آشنا با خواننده سخن بگوید.
منتقدی بود که میشد حرفش را فهمید. کارش بیشتر تحلیل بود تا ارزش داوری و مثبت و منفی تلقی کردن یک اثر. در مقاله هایش کمتر در نقش یک تئوریسین و بیشتر در نقش یک تبیین گر ظاهر میشد. پیدا بود که در اکثر مواقع شوری باید سراغش بیاید برای نوشتن درباره ی اثری، که اگر می آمد آن شور، دیگر برایش گمنام و کمنام و نامی و پیر و جوان فرقی نداشت.
امیر احمدی آریان از نیویورک پیغام داد و از تاثیر عنایت سمیعی بر او و هم نسلانش گفت در دهه 70. که چه طور نقد ادبی را با او در روزنامه و نشریات آن روزها فراگرفتند و و او الگوی آن نسل شد.
شمس لنگرودی نیز در پیامی ویدئویی ضمن ابراز خوشنودی از قدردانی مردم زادگاه سمیعی، جلوه برجسته ی او را به جز نقد ادبی، شعرهای کلاسیکش دانست که تاکنون منتشر نشده اند.
حافظ موسوی تحلیلی بر شخصیت فرهنگی و وی گی های شاعرانه ی عنایت سمیعی داشت و کتابهای شعر منتشر شده از او را مرور کرد و به جهانبینی شاعر پرداخت.
م. موید شاعر خوب گیلان نیز در این مراسم هم خاطره گفت هم برای سمیعی شعر خواند.
محمدرضا پورجعفری با خوانش نوشته ای به کار فرهنگی و ادبی به ویژه وجه منقدانه ی عنایت سمیعی پرداخت.
موسوی در دو بخش جداگانه به بررسی جایگاه عنایت سمیعی بهعنوان منتقد و شاعر پرداخت و بهویژه شجاعت و بیپروایی وی را در زمینه نقد ستود.
در ادامه م. موید، شاعر سرشناس کشور، پس از تجلیل از جایگاه و شانِ عنایت سمیعی شعری را به او تقدیم کرد و خواند.
در این مراسم فیلم مستندِ کوتاهی تحت عنوانِ «فرزندِ زمانِ خویشتن» پخش شد. این فیلم 30 دقیقهای که توسط خانه فرهنگ گیلان در پاییز و زمستان 97 ساخته شده بود، به ابعاد مختلف زندگی سمیعی میپرداخت.
در بخش دوم نشست، نیز محمدرضا پورجعفری، داستاننویس و مترجم، و دکتر علیرضا نیکویی، منتقد و استاد دانشگاه گیلان، مقالات خود در ارتباط با بررسی آثار و جایگاهِ سمیعی بهعنوان منتقد و شاعر ارائه دادند.
پس از آن، سیدفرزام حسینی، شاعر و روزنامهنگار جوان، به ابعاد متفاوتی از زندگی عنایت سمیعی اشاره کرد. حسینی، رابطه خودش با سمیعی را مثالی از ارتباط او با نسل جوان دانست و نقش او را در زندگی همنسلانش مانند معلمی دلسوز توصیف کرد که علاوه بر ادبیات بر جنبههای مختلف زندگی آنها نیز تاثیر گذاشته است.
بخش پایانی شبِ عنایت سمیعی به تقدیر از او اختصاص داشت. در این بخش از خودِ سمیعی دعوت شد تا برای حاضران در سالن سخنرانی کند و او پس از تشکر به نقل چند خاطره کوتاه پرداخت.
اهدای پرترهای از عنایت سمیعی که توسط سیاوش یحییزاده کشیده شده بود، تندیس خانه فرهنگ گیلان و هدیه یادبودی از طرف خانه فرهنگ گیلان، توسط یحییزاده، م. مؤید و طاهر طاهری، از دوستان قدیمی عنایت سمیعی، پایانبخش این شب زیبا و بهیادماندنی بود.
این آیین به همت خانه فرهنگ گیلان با همکاری سازمان نظام مهندسی ساختمان گیلان و حوزه هنری گیلان برگزار شد.
عنایتالله نجدی سمیعی، متولد 1323 در رشت، محلهی ساغریسازان، پس از گذراندن دورهی سربازی به تهران رفت در وزارت فرهنگوهنر استخدام شد. از سالهای دههی 30 به هنر و ادبیات گرایش پیدا کرد و در محافل هنری رشت حضوری فعال داشت، از دههی چهل در نشریات مطرح ایران شعر و نقد منتشر کرد، اما فعالیت اصلی و مستمرش از سالهای پس از انقلاب آغاز شد و بهواسطهی تعدد مقالات انتقادیاش در مطبوعات دههی 60 تا به امروز شناخته شد و امروز از او بهعنوان یکی از مهمترین منتقدان ادبی ایران یاد میکنیم که توانست با آثار انتقادیاش تاثیرات بهسزایی در تعالی ادبیات ایران بگذارد.
6030
کپی شد