نه تنها پیگیران سریال دراماتیک شورای اسلامی شهر رشت بلکه بسیاری از ساکنان این شهر هم چیستی و چرایی مخمصه نشستگان بر صندلی های تفرعن خانه میرزا خلیل را دانسته اند. اگرچه باورش آسان نیست اما مادر امی و از بیخ و بن دهاتی من هم می داند که جریان چیست - حتا اگر هیچ کس در قهوه خانه ای هیچ داستانی برایش روایت نکرده باشد.
اگرچه ساده رو های پیشین در کشاکش سیاست عفونت زده به اندازه ای در پی بهره های افتد و دانی دویده اند که یک شهردار پیشین بگوید: آقای ... به چند چیز قانع نیست و همه چیز را می خواهد!
و چنین است که خود هزاردستان از آب درآمده اند اما همین مردم نیز باشندگان همین سرزمین اند و بازی گل یا پوچ را آموخته و خالی بازی ها را می شناسند. بخش خیلی بزرگی از ساکنان این شهر نیم میلیونی، شورای شهرشان در وجدان عمومی و فی الضمیرشان است و کاری به کار شما ندارند. آنان شما را نماینده خودتان می دانند نه خودشان! پس - کماکان - به خودپردازی بسنده کنید و بیشتر مراقب رفتار خود باشید!
جامعه خاموش ، اگر هم شما را به زیر نکشد و به خاطر توهین به شعور یک شهر بازخواست تان نکند روزگار - دیر یا زود - چرتکا به دست می گیرد. چنین نخوت و خودشیفتگی کاریکاتوری را بیش از پیش از این نیز دیده ایم! آنان که تخته کوبی همین ساختمان را زیر پا می لرزاندند، کجایند؟
تجربه این مدت مدید بیانگر این است که ما را به خیر او امید نیست ... دست کم از این پس در همان هزارتوی مه آلود حلقه های زحل خویش به سر برید و به کوشش تان در فریب آنانی که شما را برکشیدند، پایان دهید!
7296/2007/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.